توحید اندیشه اساسی اسلام و به تعبیری، اساس ادیان ابراهیمی است. این اندیشه در کلام اسلامی دقّت و عمق یافته و فلاسفة اسلامی هم در آن بسیار موشکافی کردهاند. شهید مطهّری در پارهای از یادداشتهای چاپ نشدة خود، در باب اقسام توحید، توضیحات و نکات جالبی آوردهاند که به خوانندگان محترم تقدیم میشود.
* بشریت به ظاهر نیست ، به باطن است . تولستوی *
* مردانگی تنها به مرد بودن نیست ، به همت و گذشت است . هگل *
با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه
صفحه پنجاه وشش (46-52)
سورةُ آل عمران
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ یُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلاً وَ مِنَ الصَّالِحینَ (46)
قالَتْ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لی وَلَدٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنی بَشَرٌ قالَ کَذلِکِ اللَّهُ یَخْلُقُ
ما یَشاءُ إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ (47)
وَ یُعَلِّمُهُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ (48)
وَ رَسُولاً إِلى بَنی إِسْرائیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ
لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ اللَّهِ
وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ
وَ ما تَدَّخِرُونَ فی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ (49)
وَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ لِأُحِلَّ لَکُمْ بَعْضَ الَّذی حُرِّمَ عَلَیْکُمْ
وَ جِئْتُکُمْ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطیعُونِ (50)
إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ (51)
فَلَمَّا أَحَسَّ عیسى مِنْهُمُ الْکُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصاری إِلَى اللَّهِ قالَ
الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (52)
ترجمه فارسی :
و با خلق در گهواره سخن گوید بدان گونه که در سنین بزرگى، و او از جمله نیکویان جهان است. (46)
مریم گفت: پروردگارا، مرا چگونه فرزندى تواند بود و حال آنکه با من مردى نزدیک نشده؟ گفت: چنین است (کار خدا)، خدا هر آنچه بخواهد مىآفریند چون مشیّت او به چیزى قرار گیرد، به محض اینکه گوید «موجود باش»، همان دم موجود مىشود. (47)
و خدا به او تعلیم کتاب و حکمت کند و تورات و انجیل آموزد. (48)
و او را به رسالت به سوى بنى اسرائیل فرستد که به آنان گوید: من از طرف خدا معجزى آوردهام، من از گل مجسمه مرغى ساخته و بر آن (نفس قدسى) بدمم تا به امر خدا مرغى گردد، و کور مادر زاد و مبتلاى به پیسى را به امر خدا شفا دهم، و مردگان را به امر خدا زنده کنم، و به شما (از غیب) خبر دهم که در خانههاتان چه مىخورید و چه ذخیره مىکنید. این معجزات براى شما حجّت و نشانه (حقانیت من) است اگر اهل ایمان هستید. (49)
و (آمدهام) در حالى که کتاب تورات شما را تصدیق کنم و حلال گردانم بعض چیزهایى را که بر شما حرام شده بود، و از طرف خداوند براى شما معجزى آوردهام، پس (اى بنى اسرائیل) از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید. (50)
همانا خداست پروردگار من و شما، او را بپرستید، که همین است راه راست. (51)
پس چون عیسى به یقین دریافت که قوم ایمان نخواهند آورد، گفت: کیست که با من دین خدا را یارى کند؟ حواریّون (شاگردان خاص او) گفتند: ما یارى کنندگان دین خداییم، به خدا ایمان آوردهایم، و گواهى ده که ما تسلیم فرمان اوییم. (52)
ترجمه انگلیسی :
He will speak to people while still an infant and as an adult, and will be an honorable person.") 46 (
She said:" My Lord, how can I have a child while no human being has ever touched me?" He said:" That is how God creates anything He wishes. Whenever He decides upon some matter, He merely tells it: 'Be! ', and it is.) 47 (
He will teach him the Book and wisdom, plus the Torah and the Gospel) 48 (
as a messenger to the Children of Israel: 'I have brought you a sign from your Lord. I shall create something in the shape of a bird for you out of clay, and blow into it so it will become a] real [bird with God's permission. I shall cure those who are blind from birth and lepers, and revive the dead with. God's permission. I shall announce to you what you may eat and what you should store up in your houses. That will serve as a sign for you if you are believers,) 49 (
confirming what I have already] learned [from the Torah. I shall permit you some things which have been forbidden you. I have brought you a sign from your Lord, so heed God and obey me!) 50 (
God is both my Lord and your Lord, so serve Him. This is a Straight Road! '") 51 (
When Jesus sensed disbelief among them, he said:" Who will be my supporters in the cause of God?" The disciples said:" We are God's supporters! We believe in God; take note that we are Muslims.) 52 (
حکمت 45
وَ قَالَ ع: لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیْفِی هَذَا- عَلَى أَنْ یُبْغِضَنِی مَا أَبْغَضَنِی- وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ- عَلَى أَنْ یُحِبَّنِی مَا أَحَبَّنِی- وَ ذَلِکَ أَنَّهُ قُضِیَ فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ ص- أَنَّهُ قَالَ یَا عَلِیُّ لَا یُبْغِضُکَ مُؤْمِنٌ وَ لَا یُحِبُّکَ مُنَافِقٌ
ترجمه فارسی :
(اخلاقى، انسان شناسى، سیاسى) و درود خدا بر او، فرمود: اگر با شمشیرم بر بینى مؤمن بزنم که دشمن من شود، با من دشمنى نخواهد کرد، و اگر تمام دنیا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد، و این بدان جهت است که قضاى الهى جارى شد، و بر زبان پیامبر امّى صلّى اللّه علیه و آله و سلّم گذشت که فرمود: «اى على مؤمن تو را دشمن نگیرد، و منافق تو را دوست نخواهد داشت.»
ترجمه انگیسی :
Amir al-mu'mimn, peace be upon him, said: Even if I strike the nose of a believer with this, my sword, for hating me he will not hate me, and even if I pile all the wealth of the world before a hypocrite )Muslim( for loving me he will not love me. This is because it is a verdict pronounced by the tongue of the revered Prophet, may Allah bless him and his descendants, as he said: O' Ali a believer will never hate you and a hypocrite (Muslim) will never love you
حکمای الهی از راه تقسیم مفاهیم به واجب، ممکن و ممتنع، وجود خداوند را ثابت میکنند، با این توضیح که هر مفهومی در صورت مقایسه با وجود خارجی اگر اتصاف آن به وجودْ جایز نباشد ممتنع خواهد بود و اگر جایز باشد، چنانچه اتصاف آن به وجودْ ضروری باشد واجب وگرنه ممکن است.[56] البته گاهی مقسم برای اقسام مذکور، مفهوم موجود قرار داده و چنین گفته میشود که هر موجودی در صورت التفات به خود آن و با قطع نظر از توجه به غیر آن، یا وجود برایش ضروری است؛ مانند واجب یا ضروری نیست؛ مانند ممکن. بدیهی است که در این فرض ممتنع به عنوان یکی از اقسام مطرح نخواهد بود، زیرا موجود نیست، گرچه ممکن خود با وجود علت واجب و با عدم آن ممتنعمیشود.[57]
* بشریت به ظاهر نیست ، به باطن است . تولستوی *
* مردانگی تنها به مرد بودن نیست ، به همت و گذشت است . هگل *
حکمت 44
و قال ع طوبى لمن ذکر المعاد و عمل للحساب- و قنع بالکفاف و رضی عن اللَّه
ترجمه فارسی :
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: خوشا به حال کسى که به یاد معاد باشد، براى حسابرسى قیامت کار کند، با قناعت زندگى کند، و از خدا راضى باشد.
ترجمه انگلیسی :
Amir al-mu'minin, peace be upon him, said: Blessed is the person who kept in mind the next life, acted so as to be able to render account, remained content with what sufficed him and remained pleased with Allah.
با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه
صفحه پنجاه و پنج (38-45)
سورةُ آل عمران
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
هُنالِکَ دَعا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ (38)
فَنادَتْهُ الْمَلائِکَةُ وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیى مُصَدِّقاً
بِکَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَیِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحینَ (39)
قالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لی غُلامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِیَ الْکِبَرُ وَ امْرَأَتی عاقِرٌ قالَ کَذلِکَ اللَّهُ یَفْعَلُ ما یَشاءُ (40)
قالَ رَبِّ اجْعَلْ لی آیَةً قالَ آیَتُکَ أَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَیَّامٍ إِلاَّ رَمْزاً وَ اذْکُرْ رَبَّکَ کَثیراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْکارِ (41)
وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمینَ (42)
یا مَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدی وَ ارْکَعی مَعَ الرَّاکِعینَ (43)
ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحیهِ إِلَیْکَ وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَیُّهُمْ
یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ (44)
إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسیحُ
عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ (45)
ترجمه فارسی :
در آن هنگام زکریّا (که کرامت مریم مشاهده کرد) پروردگار خود را بخواند، گفت: پروردگارا، مرا (به لطف خویش) فرزندى پاک سرشت عطا فرما، که همانا تویى اجابت کننده دعا. (38)
پس فرشتگان زکریّا را ندا کردند هنگامى که در محراب عبادت به نماز ایستاده بود که همانا خدا تو را بشارت مىدهد به (ولادت) یحیى، در حالى که او به کلمه خدا (یعنى نبوّت عیسى) گواهى دهد و او خود پیشوا و پارسا و پیغمبرى از شایستگان است. (39)
زکریّا عرض کرد: پروردگارا، چگونه مرا پسرى تواند بود در حالى که مرا سن پیرى رسیده و عیالم عجوزى نازاست؟ گفت: چنین است، خدا هر آنچه بخواهد مىکند. (40)
گفت: پروردگارا، براى من (به شکرانه این نعمت) آیتى مقرّر فرما، فرمود: تو را آیت این باشد که تا سه روز با مردم سخن جز به رمز نگویى، و پیوسته به یاد خدا باش و (او را) در صبحگاه و شبانگاه تسبیح گوى. (41)
و (یاد کن) آن گاه که فرشتگان گفتند: اى مریم، همانا خدا تو را برگزید و پاکیزه گردانید و بر زنان جهانیان برترى بخشید. (42)
اى مریم، فرمانبردار خدا باش و نماز را با اهل طاعت به جاى آر. (43)
این از اخبار غیب است که به تو وحى مىکنیم، و تو حاضر نبودى آن زمان که قرعه براى نگهبانى و کفالت مریم مىزدند تا قرعه به نام کدام یک شود، و نبودى نزد ایشان وقتى که بر سر این کار نزاع مىکردند. (44)
چون فرشتگان مریم را گفتند که خدا تو را به کلمه خود بشارت مىدهد که نامش مسیح (عیسى) پسر مریم است، که در دنیا و آخرت آبرومند و از مقرّبان (درگاه خدا) است. (45)
ترجمه انگلیسی :
With that Zachariah appealed to his Lord; he said:" My Lord, grant me goodly offspring from Your presence, for You are the Hearer of Appeals.") 38 (
The angels called him while he was standing praying in the shrine:" God gives you news of John, who will confirm word from God, masterful yet circumspect, and a prophet] chosen [from among honorable people.") 39 (
He said:" My Lord, how can I have a boy? Old age has overtaken me, while my wife is barren." He said:" Even so does God do anything He wishes!") 40 (
He said:" My Lord, grant me a sign." He said:" Your sign is that you will not speak to people for three days except through gestures. Mention your Lord often and glorify] Him [in the evening and early morning hours.") 41 (
) V (so the angels said:" Mary, God has selected you and purified you. He has selected you over] all [the women in the Universe.) 42 (
Mary, devote yourself to your Lord; fall down on your knees and bow alongside those who so bow down.") 43 (
Such is some information about the Unseen We have revealed to you. You were not in their presence as they cast] lots with [their pens] to see [which of them would be entrusted with Mary. You were not in their presence while they were so disputing.) 44 (
Thus the angels said:" Mary, God announces word to you about someone whose name will be Christ Jesus, the son of Mary,] who is [well regarded in this world and the Hereafter, and one of those drawn near] to God [.) 45 (
این برهان در متون فلسفی به ارسطو نسبت داده شده[69] و از آن به عنوان روش فیلسوفان طبیعی در برابر فیلسوفان الهی یاد شده است.[70] تقریر عمومی برهان به این گونه است که حرکتهای موجود در جهان هستی به فاعلی برای پیدایش نیازمندند و این نیاز تا هنگامی که حرکتی وجود دارد برقرار است و فاعل حرکت اگر خود نیز متحرک باشد باز نیازمند محرکی خواهد بود تا آنکه سرانجام بر اساس امتناع دور و تسلسل باید به محرّکی غیر متحرک برسیم که از آن به محرک اول یاد میشود.[71]