مذهبی :: Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

۱۶۵ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

یا فاطمه زهرا! شرمنده ام


یا #حضرت_فاطمه
#شرمنده_ام
شرمنده ام که #نادانی و #جهالت و #خودخواهی و #توهمات و #توقعات بی جای عده ای باعث شد که عده ای از مردم از تو و عزیزانت #متنفر شوند و حتی #فحش و #ناسزا بگویند و #خدا و #پیغمبر و #قرآن و #امامان را انکار کنند!
روی من #سیاه
#شک نکنید که جای خیلی از شما به ظاهر #مومن و به ظاهر #روحانیون و به ظاهر #دلسوز #مردم و #ایران وسط #جهنم است
شک نکنید
خدا از سر شما نگذرد
مردم نیز نخواهند گذشت
وقتی حرفهای مردم را می شنوم مو به #تنم سیخ می شود و #شرمسار و #خجالت زده می شوم و #افسوس می خورم که جوابی ندارم که به آنها بدهم
#حق دارند
#اسلام و قرآن هرگز برای #بدبختی و بدی نیامده بود 
چه بگویم که مبلغانش عده ای #دزد و مال مردم خور و بی رحم شده اند که به هیچ عنوان نمی شود کارهایشان را توجیه کرد
فقط شرمسارم 
شرمسار

______________________

 پیج اینستاگرام👇

@barani.arezoo98

 

استغفرالله! کفر!

 

و اما جواب من به این بنده خدا:

 

استغفرالله این چرت و پرتها چیه میگین شما اصلا شما میدونید اگه بدی ها وجود نداشت و همیشه خوبی بود و مرگ نبود جمعیت دنیا باید ب ی مقدار ثابت میموند و دیگه تلاش و رقابت برای زندگی معنی نداشت و زندگی بسیار خسته کننده تکراری و ملال آور بود! بلایای طبیعی و مریضی ها و بدی ها و.... بوجود اومدند تا ی عده ای از انسانها حالا یا ب علت سهل انگاری مثل مردم ما در جریان کرونا یا بی گناه بمیرند و انسانهای جدیدی جاشون بیان و فکرها و تلاشهای جدیدی صورت بگیره! بعضی وقتها هم انقدر انسانهای روی زمین درگیر کفر و ناشکری میشن ک عذاب خداوند بهشون نازل میشه! از حکمت خدا چی می دونین ک این چرت و پرتها رو باور میکنید و منتشر میکنید؟!

coronavirus

 

بیماری کرونا نتیجه گناه و کفر ما انسان ها

ای مردم! آگاه باشید! این یک عذاب الهی است!

و یکی از نشانه های آخرالزمان است!

پایان دنیا نزدیک است.

ظهور منجی نزدیک است.

دست از گناه بردارید و خداوند را بپرستید و از او اطاعت کنید.

این یک هشدار برای ظالمان است.

فاجعه نزدیک است.

 

The corona virus is the result of our sin and infidelity

O people! Be aware! This is a divine doom!

And one of the signs of the apocalypse!

The end of the world is near.

The advent of the Savior is near.

Stop sinning  and obey the Lord.

This is a warning to the oppressors.

The disaster is near.

شباهتهای دنیا و آخرت

 

 

براى شناخت بهتر آخرت، لازم است به بررسى شباهت‏ها و تفاوت‏هاى دنیا و آخرت بپردازیم؛ زیرا دنیا و آخرت، دو مفهوم متضایف‏اند که شناخت صحیح هر یک بدون شناخت دیگرى ممکن نیست.[1]

الف) شباهت‏ها

1. هر دو جهان، حقیقى و واقعى بوده و فضا و ابعاد و اجرامى دارند. از همین رو، انسان در هر دو جهان، داراى اندام و بدن است.[2]

2. انسان در هر دو جهان، به خود و متعلّقاتش آگاهى کامل داشته و شخصیتى واحد دارد.[3] این مطلب از آیاتى قابل برداشت است، مانند:

«یلَیتَنى کُنتُ مَعَهُم»[4]؛ اى کاش من با آنان بودم.

[و] «یلَیتَنى لَم اشرِک بِرَبّى احَدا»[5]؛ اى کاش هیچ کس را شریک پروردگارم نمى‏ساختم.

 [و] «یلَیتَنى لَم اوتَ کِتبِیَه»[6]؛ اى کاش کتابم را دریافت نکرده بودم.[7]

[و] «یلَیتَنى قَدَّمتُ لِحَیاتى»؛ اى کاش براى زندگانى خود [چیزى‏] پیش فرستاده بودم.

3. انسان در هر دو جهان، داراى غرایز انسانى و حیوانى است.[8] قرآن کریم، نعمت‏هاى بهشتى را چنین وصف مى‏کند:

«و فکِهَةٍ مِمّا یَتَخَیَّرون* ولَحمِ طَیرٍ مِمّا یَشتَهون* و حورٌ عین* ... لا یَسمَعونَ فیها لَغوًا ولا تَأثیما* الّا قیلًا سَلمًا سَلما»[9]؛ و میوه از هر چه اختیار کنند و از گوشت پرنده هرچه بخواهند و حوران چشم درشت ... در آن‏جا نه بیهوده‏اى مى‏شنوند و نه [سخنى‏] گناه‏آلود. آن‏جا سخنى جز سلام و درود نیست.

در هر دو جهان، آلام و لذّت‏هاى عقلى و حسّى وجود دارد[10]؛ چنان‏که درباره کسانى که پیمان خدا و سوگندهاى خود را به بهاى ناچیزى مى‏فروشند، آمده است:

«ولا یُکَلّمُهُمُ اللَّهُ ولا یَنظُرُ الَیهِم یَومَ القِیمَةِ ولا یُزَکّیهِم ولَهُم عَذابٌ الِیم»[11]؛ خدا روز قیامت با آنان سخن نمى‏گوید و به ایشان نمى‏نگرد و پاک‏شان نمى‏گرداند و عذابى دردناک خواهند داشت.

و به نفس مطمئنّه چنین خطاب شده است:

«ارجِعى الى‏ رَبّکِ راضِیَةً مَرضیَّه* فَادخُلى فى عِبدى* وادخُلى جَنَّتى»[12]؛ خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت باز گرد و در میان بندگان من درآى و در بهشت من داخل شو.

رنج‏ها و لذّت‏هاى جسمى در هر دو جهان از طریق جسم براى روح انسان حاصل مى‏شود؛ چنان‏که در آیه‏اى عذاب کافران از طریق پوست آنان دانسته شده است:

«کُلَّما نَضِجَت جُلودُهُم بَدَّلنهُم جُلودًا غَیرَها لِیَذوقوا العَذاب‏[13]؛ هر چه پوست‏شان بریان گردد، پوست‏هایى دیگر بر جایش نهیم، تا عذاب را بچشند.

4. خداوند در هر دو جهان قابل رؤیت حسى نیست.[14] در قرآن امکان دیدن خداوند به صورت مطلق نفى شده است: «لا تُدرِکُهُ الابصر»[15]؛ چشم‏ها او را درنمى‏یابند. البته انسان‏ها در آن جهان همگى خود را در محضر خداوند احساس کرده و به قطع و یقین، به وجودش پى مى‏برند[16]:

«ویَعلَمُونَ انَّ اللَّهَ هُوَ الحَقُّ المُبین»[17] و خواهند دانست که خدا همان حقیقت آشکار است.

حتى انسان کافر نیز پس از مرگ، پروردگار خود را شناخته و او را مورد خطاب قرار مى‏دهد: «قالَ رَبّ ارجِعون* لَعَلّى اعمَلُ صلِحًا فیما تَرَکت»[18]؛ ... مى‏گوید:

پروردگارا! مرا باز گردانید، شاید در آن‏چه وانهاده‏ام کار نیکى انجام دهم.

5. انسان‏ها در عالم آخرت نیز از اختیار و اراده برخوردارند[19]؛ لیکن هم‏چون دنیا توان اجراى آن براى هرکسى در محدوده دارایى‏ها و توانایى‏هاى خود و به میزانى است که خود را در این دنیا در اختیار خدا و رسول او قرار داده و از خود سلب اراده کرده باشد.[20]

گواه برخوردارى انسان از اختیار و اراده در آن جهان، این‏که خداوند، افعال و اعمال انسان‏ها را در بهشت و جهنّم به خود آنان نسبت مى‏دهد؛ چنان‏که درباره دوزخیان فرموده است:

«فَشرِبونَ عَلَیهِ مِنَ الحَمیم* فَشرِبونَ شُربَ الهیم»[21]؛ و روى آن از آب جوش مى‏نوشید [مانند] نوشیدن اشتران تشنه.

هم‏چنین درباره ابرار مى‏فرماید:

«انَّ الابرارَ یَشرَبونَ مِن کَأسٍ کانَ مِزاجُها کافورا»[22]؛ همانا نیکان از جامى نوشند که آمیزه‏اى از کافور دارد.

 

[1] ( 1). رسائل اخوان الصفا، ج 3، ص 294

[2] ( 2). مجموعه آثار( زندگى جاوید یا حیات اخروى)، ج 2، ص 523

[3] ( 3). همان،( معاد)، ج 4، ص 809- 811

[4] ( 4). نساء، آیه 73

[5] ( 5). کهف، آیه 42

[6] ( 1). حاقه، آیه 25

[7] ( 2). فجر، آیه 24

[8] ( 3). مجموعه آثار( زندگى جاوید یا حیات اخروى)، ج 2، ص 523

[9] ( 4). واقعه، آیه 20- 26

[10] ( 5). علم الیقین، ج 2، ص 1056- 1064

[11] ( 6). آل عمران، آیه 77

[12] ( 1). فجر، آیه 28- 30

[13] ( 2). نساء، آیه 56 و مجموعه آثار( معاد)، ج 4، ص 818

[14] ( 3). پادشاهى خدا، ص 126

[15] ( 4). انعام، آیه 103

[16] ( 5). مجموعه آثار( معاد)، ج 4، ص 809

[17] ( 6). نور، آیه 25

[18] ( 1). مؤمنون، آیه 99- 100

[19] ( 2). الذخیره، ص 527 و نظریات علم الکلام، ص 487- 488

[20] ( 3). احزاب، آیه 36 و مفاتیح الغیب، ج 2، ص 731

[21] ( 4). واقعه، آیه 54- 55

[22] ( 5). انسان، آیه 5

ایمان به آخرت در میان ملت‏ها

 

                                                                                              

برخى محقّقان، آموزه جهانِ پس از مرگ را از اختصاصات ادیان الهى دانسته‏اند که بشر به خودى خود نمى‏توانسته به وجود آن پى برد[1]؛ اما تحقیقات باستان‏شناسى از آثار به دست آمده از نخستین انسان‏هاى شناخته شده در زمین (نئاندرتال‏ها)[2] که غذا و ابزارهاى سنگى در مدفن مردگان قرار مى‏دادند، نشان مى‏دهد که آنان نیز به نوعى حیات جسمانى مرموز و نامعلوم براى مردگان قائل بوده‏اند؛ همان‏گونه که حیات پس از مرگ در میان بیشتر تمدن‏هاى نخستین بشر- هم‏چون مصریان، بابلیان، یونانیان، هندوان، چینیان و ...- نیز مطرح بوده است‏[3]. با وجود آن، این احتمال نیز- به ویژه با توجه به دیدگاه قرآن درباره حضرت آدم علیه السلام که او را آفریده شده از خاک (آل عمران، آیه 59) و پدر انسان‏هاى دیگر (نساء، آیه 1) دانسته است- منتفى نیست که اعتقاد به جهان پس از مرگ نزد اقوام مذکور از بقایاى برخى ادیان آسمانى بوده باشد.

به هر حال، آرمان‏هاى نامحدود بشر و غریزه ابدیت‏طلبى، مطلق‏خواهى‏ و عشق فطرى به جاودانگى‏[4]- که وجه تمایز انسان از حیوان بوده و در فرزند خواهى، علاقه به جاودانگى در خاطره‏ها و ... ظهور مى‏یابد- همگى عوامل غیروحیانى سوق بشر به اندیشه جهان آخرت مى‏باشند[5].

در عصر جدید نیز دیدگاه طبیعت گرایانه علم سکولار سبب کم‏رنگ شدن مبحث آخرت در کلام مسیحى و حتّى انکار و اسطوره‏اى پنداشتن آن از جانب برخى متکلّمان شده است، با این حال اکتشاف‏هاى زیست‏شناسى و فیزیکى جدید، بحث‏هاى فرا روان‏شناسى، مرگ‏شناسى، و تجربیات خارج از بدن، گزارش‏هاى زنده‏شدگان پس از مرگ بالینى، پیش بینى‏هاى صادق مردگان در خواب و ...، دانشمندان جدید را به ایده جهان پس از مرگ بیش از پیش متوجه ساخته است.[6] تفاوت نگاه ادیان با این نگرش آن است که آخرت در ادیان، ممدّ و مشوّق فعل اخلاقى به شمار مى‏رود.[7]

از میان ادیان بزرگ شناخته شده، شاید اوستا نخستین کتابى باشد که با صراحت از جهانى در پایان دنیا یاد کرده و راجع به حالات آن جهان، هم‏چون بهشت (انگهو وهشت: بهترین جهان) دوزخ (دژانگه: جهان زشت) صراط (چنونت پرتو: پل تشخیص و قضاوت) و ... حتّى بیشتر از کتاب مقدس، بحث کرده است.[8] هندوان و بوداییان نیز به جهان‏ سعادت‏مندى معتقدند که انسان بلافاصله پس از مرگ یا پس از تناسخ‏هاى مکرّر به آن مى‏پیوندد.[9] در تعلیمات دین یهود، هیچ یک از موضوع‏هاى مربوط به جهان آینده، اهمّیت ندارد و به ندرت از آخرت ذکرى به میان آمده‏[10] و کیفرها و پاداش‏هاى مذکور در تورات نیز ناظر به همین زندگى دنیاست‏[11]؛ تا آن‏جا که گروهى از یهود (سامره‏اى‏ها) و حتّى برخى از دانشمندان یهود (صدوقیان) با استدلال به عدم ذکر آخرت در اسفار پنج‏گانه، آشکارا منکر وجود آن گشته و اشاره مبهم و اجمالى در تورات شفاهى را از تحریف‏ها شمرده‏اند.[12] در انجیل نیز گرچه متى و یوحنا به بحث‏هاى آخرت، توجه بیشترى کرده‏اند، در سراسر آن کتاب، به آخرت‏شناسى () بهاى کمى داده شده است.[13] و به طور کلّى نگاه مسیحیت به آخرت، امیدى این جهانى و در حدّ تمثیل‏هاى اساطیرى مى‏باشد[14].

البته آن چه گفته شد مربوط به وضعیت کنونى ملت‏هاى غیر اسلامى و کتاب‏هاى موجود است و گرنه از نظر قرآن کریم ایمان به آخرت، از ارکان دعوت همه پیامبران علیهم السلام بوده است.[15]

ایمان به آخرت از ارکان اعتقادى اسلام و شرط مسلمانى به شمار رفته و معمولًا در کنار اصل توحید از آن یاد مى‏شود.[16]

قرآن کریم، تنها کتاب آسمانى است که از روز رستاخیز به تفصیل سخن رانده‏[17]؛ تا آن‏جا که حدود 13 قرآن به این موضوع اختصاص یافته است.[18] در هیچ‏یک از مراحل نزول، به آخرت بى‏توجهى نشده‏[19] و در بیش از صد عنوان متفاوت، مباحث مختلفى راجع به آن مطرح شده است.[20] حتّى از بررسى مجموعه آیات آفرینش و رستاخیز به دست مى‏آید که توجه قرآن به آفرینش، به سبب تقارن این دو موضوع و در مسیر توضیح و تبیین بیشتر آن جهان بوده است‏[21]، چنان که مى‏فرماید:

«ولَقَد عَلِمتُمُ النَّشاةَ الاولى‏ فَلَولا تَذَکَّرون»[22]؛ و قطعاً پدیدار شدنِ نخستین خود را شناختید، پس چرا سر عبرت گرفتن ندارید؟.

در واقع، آخرت مکمّل و معنا بخش دیگر اصول دین بوده و بدون آن نمى‏توان به تصوّر روشنى از خداوند و صفات او- هم‏چون عدل، حکمت و فلسفه نبوّت و در پى آن امامت- نائل آمد.[23] به عبارت دیگر، بدون آخرت، دعوت دینى و تبلیغ پیامبران بى اثر خواهد بود؛ زیرا پذیرفتن دین و پیروى از مقرّرات شرع و آیین پیامبران خالى از کلفت و سلب آزادى نیست و در صورتى که متابعت آن اثرى در بر نداشته باشد، هرگز مردم زیر بار آن نخواهند رفت و از آزادى طبیعى دست برنخواهند داشت.[24]

از منظر اسلام، بى‏ایمانى به آخرت، گمراهى است:

«و مَن یَکفُر بِاللَّهِ و مَلکَتِهِ و کُتُبِهِ و رُسُلِهِ والیَومِ الأخِرِ فَقَد ضَلَّ ضَللا بَعیدا»[25]؛ و هرکس به خدا و فرشتگان او و کتاب‏ها و پیامبرانش و روز بازپسین کفر ورزد، در حقیقت دچار گمراهى دور و درازى شده است.

«الَّذینَ لا یُؤمِنونَ بِالأخِرَةِ فِى العَذابِ والضَّللِ البَعید»[26]؛ آنان که به آخرت ایمان ندارند، در عذاب و گمراهى دور و درازند.

و چنین انسان‏هاى بى‏ایمانى، از راه راست منحرف‏اند:

«و انَّ الَّذینَ لا یُؤمِنونَ بِالأخِرَةِ عَنِ الصّرطِ لَنکِبون»[27].

قلوب‏شان حق گریز:

«فَالَّذینَ لا یُؤمِنونَ بِالأخِرَةِ قُلوبُهُم مُنکِرَةٌ»[28].

و کردارشان تباه است:

«والَّذینَ کَذَّبوا بِایتِنا ولِقاءِ الأخِرَةِ حَبِطَت اعملُهُم»[29]؛ و کسانى که آیات ما و دیدار آخرت را دروغ پنداشتند، اعمال‏شان تباه شده است.

و عذاب دردناکى براى آنها مهیّا شده است:

«و انَّ الَّذینَ لا یُؤمِنونَ بِالأخِرَةِ اعتَدنا لَهُم عَذابًا الیما»[30].

شاید علت توجه بیشتر اسلام به آخرت آن باشد که داشتن درکى از گذشته و آینده، وجه تمایز انسان از حیوان است. انسان‏ها همواره به میزان شعور و فهم خود، به گذشته و آینده خویش توجه دارند و چون امت آخرالزمان از جهت این ادراک در مقایسه با امت‏هاى پیشین کامل‏ترند، جهان آخرت در قرآن بیشتر یاد شده و هم‏چون دنیا، مسلّم شمرده شده است:

«وانَّ السّاعَةَ ءاتِیَةٌ لا رَیبَ فِیها»[31]؛ و [هم‏] آن‏که رستاخیز آمدنى است [و] شکّى در آن نیست.

قرآن کریم آشکارا به تفکر سفارش کرده است‏[32]؛ آن جا که مى‏فرماید:

«کَذلِکَ یُبَیّنُ اللَّهُ لَکُمُ الأیتِ لَعَلَّکُم تَتَفَکَّرون فِى الدُّنیا والأخِرَةِ»[33]؛ این گونه، خداوند آیات [خود را] براى شما روشن مى‏گرداند، باشد که در [کار] دنیا و آخرت بیندیشید.

نام کتاب: آخرت سراى پایدار

نویسنده: على خراسانى‏

موضوع: ایمان به آخرت و باور به سراى پایدار

زبان: فارسى‏

تعداد جلد: 1

ناشر: مؤسسه بوستان کتاب‏

مکان چاپ: قم‏

سال چاپ: 1387

نوبت چاپ: اول‏

 

[1] ( 1). همان،( معاد) ج 4، ص 622 و 631؛ همان( زندگى جاوید یا حیات اخروى)، ج 2، ص 503 و 525 و همان،( خدا و آخرت) ص 40

[2] ( 2) 1.

[3] ( 3). تاریخ جامع ادیان، ص 7- 10، 23، 31، 57، 59، 91 و 324 و بسوى جهان ابدى، ص 16- 48

[4] ( 1). همزه، آیه 3؛ بقره، آیه 96

[5] ( 2). عقل و اعتقاد دینى، ص 322؛ معاد در نگاه وحى و فلسفه، ص 6- 35، 105- 106 و 117- 118 و مجموعه آثار، عدل الهى ج 1، ص 200- 203

[6] ( 3). پلورالیسم دینى، ص 217- 219 و عقل و اعتقاد دینى، ص 343- 347

[7] ( 4). عقل و اعتقاد دینى، ص 323

[8] ( 5). راه بى انتها، ص 280 و درس دیندارى، ص 134

[9] ( 1). اوپانیشاد، ص 69، 113، 263 و 311 و بودا، ص 369- 406

[10] ( 2). ر. ک: اسفار، ج 9، ص 181- 182

[11] ( 3). تحقیقى در دین یهود، ص 254- 261 و القرآن و التورات، ص 239- 254

[12] ( 4). گنجینه‏اى از تلمود، ص 362- 365

[13] ( 5). راه بى انتها، ص 294 و درس دیندارى، ص 133

[14] ( 6). پلورالیسم دینى، ص 217- 218

[15] ( 7). غافر، آیه 15 و انعام، آیه 130

[16] ( 1). مجموعه آثار( معاد)، ج 4، ص 621- 622، 634، و همان( زندگى جاوید یا حیات اخروى)، ج 2، ص 501

[17] ( 2). شیعه در اسلام، ص 157

[18] ( 3). معارف قرآن، ص 482

[19] ( 4). سیر تحول قرآن، ص 185 و 192 و خدا و آخرت، ص 55 و 66

[20] ( 5). پیام قرآن، ج 5، ص 31، 49

[21] ( 6). آفرینش و رستاخیر، ص 12، 174

[22] ( 7). واقعه، آیه 62

[23] ( 1). مجموعه آثار( زندگى جاوید یا حیات اخروى) ج 2، ص 530- 534

[24] ( 2). شیعه در اسلام، ص 158

[25] ( 3). نساء، آیه 136

[26] ( 4). سبأ، آیه 8

[27] ( 5). مؤمنون، آیه 74

[28] ( 6). نحل، آیه 22

[29] ( 1). اعراف، آیه 147

[30] ( 2). اسراء، آیه 10

[31] ( 3). حج، آیه 7

[32] ( 4). راه بى‏انتها، ص 273، 309- 311

[33] ( 5). بقره، آیه 219- 220

پایان دنیا / end of the world

عقیده اقوام و ملل مختلف جهان در مورد مهدی موعود: 
1 ـ ایرانیان باستان معتقد بودند که: «گرزا سپه» قهرمان تاریخی آنان زنده است و در «کابل» خوابیده، و صد هزار فرشته او را پاسبانی می کنند تا روزی که بیدار شود و قیام کند و جهان را اصلاح نماید. 
2 ـ گروهی دیگر از ایرانیان می پنداشتند که: «کیخسرو» پس از تنظیم کشور و استوار ساختن شالوده فرمانروایی، دیهیم پادشاهی به فرزند خود داد و به کوهستان رفت و در آنجا آرمیده تا روزی ظاهر شود و اهریمنان را از گیتی براند. 
3 ـ نژاد اسلاو بر این عقیده بودند که از مشرق زمین یک نفر برخیزد و تمام قبایل اسلاو را متّحد سازد و آنها را بر دنیا مسلّط گرداند. 
4 ـ نژاد ژرمن معتقد بودند که یک نفر فاتح از طوایف آنان قیام نماید و «ژرمن» را بر دنیا حاکم گرداند. 
5 ـ اهالی صربستان انتظار ظهور «مارکو کرالیویچ» را داشتند. 
6 ـ برهمائیان از دیر زمانی براین عقیده بودند که در آخر زمان «ویشنو» ظهور نماید و بر اسب سفیدی سوار شود و شمشیر آتشین بر دست گرفته و مخالفین را خواهد کشت، و تمام دنیا «برهمن» گردد و به این سعادت برسد. 
7 ـ ساکنان جزایر انگلستان، از چندین قرن پیش آرزومند و منتظرند که: «ارتور» روزی از جزیره «آوالون» ظهور نماید و نژاد «ساکسون» را در دنیا غالب گرداند و سعادت جهان نصیب آنها گردد. 
8 ـ اسن ها معتقدند که پیشوایی در آخر الزمان ظهور کرده، دروازه های ملکوت آسمان را برای آدمیان خواهد گشود. 
9 ـ سلت ها می گویند: پس از بروز آشوبهایی در جهان، «بوریان بور ویهیم» قیام کرده، دنیا را به تصرّف خود درخواهد آورد. 
10 ـ اقوام اسکاندیناوی معتقدند که برای مردم دنیا بلاهایی می رسد، جنگهای جهانی اقوام را نابود می سازد، آنگاه «اودین» با نیروی الهی ظهور کرده و بر همه چیره می شود. 
11 ـ اقوام اروپای مرکزی در انتظار ظهور «بوخص» می باشند. 
12 ـ اقوام آمریکای مرکزی معتقدند که: «کوتزلکوتل» نجات بخش جهان، پس از بروز حوادثی در جهان، پیروز خواهد شد. 
13 ـ چینی ها معتقدند که «کرشنا» ظهور کرده، جهان را نجات می دهد. 
14 ـ زرتشتیان معتقدند که: «سوشیانس» (نجات دهنده بزرگ جهان) دین را در جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه کن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم فکر و هم گفتار و هم کردار گرداند. 
15 ـ قبایل «ای پوور» معتقدند که: روزی خواهد رسید که در دنیا دیگر نبردی بروز نکند و آن به سبب پادشاهی دادگر در پایان جهان است. 
16 ـ گروهی از مصریان که در حدود 3000 سال پیش از میلاد، در شهر «ممفیس» زندگی می کردند، معتقد بودند که سلطانی در آخرالزمان با نیروی غیبی بر جهان مسلّط می شود، اختلاف طبقاتی را از بین می برد و مردم را به آرامش و آسایش می رساند. 
17 ـ گروهی دیگر از مصریان باستان معتقد بودند که فرستاده خدا در آخر الزمان، در کنار خانه خدا پدیدار گشته، جهان را تسخیر می کند. 
18 ـ ملل و اقوام مختلف هند، مطابق کتاب های مقدّس خود، در انتظار مصلحی هستند که ظهور خواهد کرد و حکومت واحد جهانی را تشکیل خواهد داد. 
19 ـ یونانیان می گویند: «کالویبرگ» نجات دهنده بزرگ، ظهور خواهد کرد، و جهان را نجات خواهد داد. 
20 ـ یهودیان معتقدند که در آخر زمان «ماشیع» (مهدی بزرگ) ظهور می کند و ابد الآباد در جهان حکومت می کند، او را از اولاد حضرت اسحاق می پندارند، در صورتی که «تورات»، کتاب مقدّس یهود، او را صریحاً از اولاد حضرت اسماعیل دانسته است. 
21 ـ نصارا نیز به وجود حضرت مهدی (علیه السلام) قایلند ومی گویند: او در آخر الزمان ظهور خواهد کرد و عالم را خواهد گرفت، ولی در اوصافش اختلاف دارند.
 
 
The beliefs of different peoples and nations about the promised Mahdi:
Ancient Iranians believed that: "Geras Sepah" their historical heroine is alive and sleeping in Kabul, and a hundred thousand angels will protect him until the day he wakes up and resurrects and corrects the world.
Another group of Iranians believed that: "Kekhosro" after settling the country and building the foundation of the kingdom, Dihima gave the kingdom to his son and went to the mountains, where he lay there to appear one day and bring the devils out of the gate.
The Slavs believed that one person would rise from the East and unite all Slavic tribes and rule them over the world.
The German nobility believed that a conqueror would rise up from their tribes and rule the "Germans" over the world.
- The inhabitants of Serbia expect the appearance of Marco Kralovich.
The Burmese people believed that, at the end of the time, "Vishnu" would emerge and be mounted on a white horse and would hold the fiery sword and kill the opponents, and the whole world would be "Brahman" and reach this prosperity.
"The inhabitants of the islands of England have been dreaming for centuries and are waiting for" the orthopedic "to emerge from the island of" Avalon "one day and dominate the" Saxon "race in the world and give the world the happiness.
-Sans believe that the leader will appear at the end of the time, and will open the gates of the kingdom of heaven to mankind.
-Seleths say: "After the upheaval in the world," Borian Bor-Weim "will rise and take over the world.
The Scandinavian sculptors believe that the world's people are in distress, destroying global wars, then "Odin" will emerge with divine power and overcome everything.
Central Europeans are waiting for the emergence of a "stand-by".
Central American officials say that the world's most rescue-wielding Kutzelkotl will be victorious in the aftermath of the events in the world.
-Chinese believe that "Krishna" emerged and saved the world.
The Zoroastrians believe that the "Succession" (the great savior of the world) spreads religion in the world, eradicating poverty and poverty, ridding the goddess of evil, and stirring the people of the world, both in speech and in action.
The "Eupoor" series believe that: There will be a day when there will be no battle in the world, due to the reign of the kingdom at the end of the world.
A group of Egyptians who lived in Memphis about 3,000 BC believed that Soltani would dominate the world at the end of the world with unconditional force, eliminating class differences, and bringing people to peace and tranquility. Brings
Another group of ancient Egyptians believed that the Messenger of Allah appeared at the end of Al-Zaman, beside the house of God, conquering the world.
Different countries and tribes of India, according to their holy books, are waiting for the Moslem who will emerge and form the government of the unitary world.
The Caliphians say, "Great Savior, will come forth, and save the world."
-The Jews believe that at the end of the time, the "Masiyeh" (the great Mahdi) emerges and the eternal Al-Abad rule in the world, they consider him to be the descendants of Isaac, while the "Torah," the Bible of the Jews, explicitly excluded him from The children of Ishmael are known.
-Narsara also pray for the presence of Imam Mahdi (peace be upon him) and say: He will appear at the end of the time and will take the world, but they will differ in their own way.
 

 

امام حسین علیه السلام: مگر نمیبینید که به حق عمل نمی شود و....

 
علت قیام عاشورا
 
بلند کردن نام خدا و یارى دین او
 
جهاد، براى جلب خشنودى پروردگار، برقرار ساختن عدالت اجتماعى، حمایت از کسانى که در معرض فریب و گمراهى قرار گرفته ‏اند، برچیدن بساط شرک و بت‏ پرستى از محیط جامعه انسانى و اجراى دستورهاى خداوند، جایز، بلکه واجب است:
 
«وَقاتِلُوهُمْ حَتّى‏ لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلّا عَلَى الظّالِمِینَ».
 
با آنان بجنگید تا دیگر فتنه‏ اى نباشد و دین مخصوصِ خدا شود. پس اگر دست برداشتند، تجاوز جز بر ستم‏گران روا نیست.
 
امام حسین علیه السلام درباره علت قیام خود می فرماید:
 
و من با کفایت‏ ترین فرد براى یارى دین خدایم و این که شریعت او را عزیز کنم و در راه خدا جهاد کنم تا نام خدا بلند و پرآوازه باشد.
 
اصلاح امت به وسیله امر به معروف و نهى از منکر
 
در اسلام، به همان اندازه که از فساد، انتقاد و با آن مقابله شده است، به اصلاح سفارش و تأکید شده است. قرآن، تنها ایمان و تقواى درونى را کافى نمی داند، بلکه حرکت در راه او و تلاش براى هدایت جامعه را نیز ضرورى می شمارد.
 
قرآن کریم، بهترین امت بودن را به انجام دادن امر به معروف و نهى از منکر مشروط کرده است:
 
«کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ المُنْکَرِ».
 
امر به معروف و نهى از منکر وظیفه تمام انبیا در طول تاریخ بوده است.
 
امام حسین علیه السلام درباره علت قیام خود می فرماید:
 
مگر نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل جلوگیرى نمی گردد! من بنا دارم [هر چند با ریخته شدن خونم باشد] امر به معروف و نهى از منکر کنم.
 
. فسق یزید و فساد دستگاه حکومتى‏
 
نخستین شرط حاکم اسلامى، عمل کردن به قوانین الهى است:
 
«إِنّا أَنْزَلْنآ إِلَیْکَ الکِتابَ بِالحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ بِما أَراکَ اللَّهُ وَلا تَکُنْ لِلْخائِنِینَ خَصِیماً».
 
ما این کتاب را به حق، بر تو نازل کردیم تا میان مردم به [موجب‏] آن‏چه خدا به تو آموخته، داورى کنى و زنهار! جانبدار خیانت‏کاران مباش.
 
از دیگر شرایط، اطاعت آحاد ملت، به ویژه کارگزاران حکومت اسلامى، از فرمان‏هاى خداوند است. در آیات متعددى، از حکومت‏هایى که در آنها غیر خدا اطاعت می شود، به شدت نکوهش شده است؛ مانند:
 
«وَتِلْکَ عادٌ جَحَدُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ‏و وَاتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبّارٍ عَنِیدٍ».
 
و این قوم [عاد] بود که آیات پروردگارشان را انکار و فرستادگانش را نافرمانى کردند و به فرمان هر زورگوى ستیزه‏ جویى رفتند.
 
طبق فرمایش‏ هاى امام حسین علیه السلام، یزید و حکومت او هیچ یک از شرایط حکومت و رهبرى اسلام را نداشت.
حضرت در این‏باره می ‏فرماید:
یزید مردى فاسق است، قاتل افراد بى گناه است، شراب می ‏نوشد. این مردم، ملزم به‏ اطاعت از شیطان شده‏ اند و اطاعت خدا را ترک کرده، فساد را در زمین آشکار کرده ‏اند، حرام خدا را حلال و حلال او را حرام کرده‏ اند.
 
 واجب بودن قیام علیه سلطان ستم‏گر
 
در آیات قرآن، از تکیه و اعتماد بر ظالمان نهى شده است:
 
«وَلا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النّارُ وَما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ».
 
به کسانى که ستم کرده‏ اند، متمایل نشوید که آتش [دوزخ‏] به شما می رسد و در برابر خدا براى شما دوستانى نخواهد بود و سرانجام، یارى نخواهید شد.
 
امام حسین علیه السلام نیز یکى از دلایل خود را وجوب قیام علیه سلطان ستم‏گر دانسته، می فرماید:
 
هر کس حاکم ستم‏گرى را ببیند که حرام خدا را حلال کرده، عهد الهى را نادیده گرفته، با روش پیامبر صلى الله علیه و آله مخالفت و در میان مردم، به ظلم و گناه عمل می کند و علیه او سخنى نگوید و شورشى نکند، بر خدا لازم است که او را به جایگاه خود [جهنم‏] ببرد.
 
قابل توجه مسئولین ☝

شیطان چگونه عذاب می بیند ؟

 
شیطان چگونه عذاب مى‏بیند؟😉
 
با آن که شیطان خودش از جنس آتش است، چگونه مى‏توان او را با انداختن در آتش، عذاب داد؟ در این باره حکایت شیرینى در تاریخ آمده که شنیدن آن براى شما نیز جالب خواهد بود.
آورده‏اند که بهلول دانا، روزى از مسجدى مى‏گذشت و شنید که شخصى مى‏گوید: «جعفر بن محمد (امام صادق) تصوّر مى‏کند شیطان در جهنّم عذاب خواهد دید. این درست نیست؛ زیرا شیطان از آتش آفریده شده و آتش، آتش را نمى‏سوزاند.»
بهلول از این سخن برآشفت و با کلوخى به پیشانى آن شخص زد و سرش را شکست. وقتى حاکم آن روزگار، بهلول را به خاطر این کار توبیخ کرد، بهلول گفت: «این شخص از خاک آفریده شده و کلوخ هم از خاک است. پس چگونه مى‏شود آدمى که از خاک است، از خاک صدمه ببیند؟» پاسخ بهلول، باعث شد که آن شخص، از اعتراض خود به حضرت صادق علیه السلام شرمسار گردد.
منظور بهلول آن بود که گرچه شیطان از آتش است، امّا ممکن است که آتشى با حرارت و قدرت بیش‏تر، آتش ضعیف‏تر را عذاب دهد؛ همان طورکه نوعى خاک، باعث اذیّت یک موجود خاکى مى‏گردد.
گذشته از این، عذاب‏هاى جهنّم فقط آتش نیست. تنهایى، تاریکى، همنشینان بدشکل و بدبو، صداهاى وحشتناک، گرسنگى و تشنگى و ده‏ها نوع عذاب دیگر هم در جهنّم وجود دارد. خدا مى‏تواند با این نوع عذاب‏ها و عذاب‏هاى دیگرى هم که ما اصلًا فکرش را نمى‏کنیم، شیطان را مجازات کند.

اطلاعیه رمضان ۹۷

 

آدرس صفحه:   https://instagram.com/_u/quranramezan

حضور شما سرورانِ گرامی باعثِ درآوردنِ لجِ شیطانِ رجیم است !!!!

با تشکر💜

نماز لیله الرغائب

 

 

نماز شب لیلة الرغائب 

ما بین نماز مغرب و عشا، دوازده رکعت نماز بجاى مى آورى، هر دو رکعت با یک سلام به این ترتیب که در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و سه مرتبه «سوره قدر» و دوازده مرتبه «سوره توحید» می خوانى و هنگامى که از نماز فارغ شدى هفتاد مرتبه مى گویى:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ وَ عَلَى آلِهِ وَ آلِ مُحَمَّدٍ . 
خدایا! بر محمّد پیامبر درس ناخوانده و خاندانش درود فرست

سپس به سجده میروى و هفتاد مرتبه میگویى:

سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ 
پاک و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح

آنگاه سر از سجده بر می دارى و هفتاد مرتبه مى گویى:

رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْأَعْظَمُ 
پروردگارا! مرا بیامرز و بر من مهرورز و از آنچه از من میدانى بگذر، تو خداى برتر و بزرگ ترى

دوباره به سجده مى روى و هفتاد مرتبه مى گویى:

سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ 
پاک و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح

سپس حاجت خود را میطلبى که به خواست خدا برآورده خواهد شد.