زیارت عاشورا Ziarat Ashura
- سه شنبه شهریور ۳ ۱۳۹۴، ۰۵:۳۲ ق.ظ
- ۳۰ حرفهای شما
زیارت عاشوراء خوانده مى شود از نزدیک و دور و شرح آن چنانکه شیخ ابوجعفر طوسى در مصباح ذکر فرموده چنین است روایت کرده محمّد بن اسمعیل بن بزیع از صالح بن عقبه از پدرش از حضرت امام محمد باقر علیه السلام که فرمود هر که زیارت کند حسین بن على علیهماالسلام را در روز دهم محرّم تا آنکه نزد قبر آن حضرت گریان شود ملاقات کند خدا را در روز قیامت با ثواب دو هزار حجّ و دو هزار عمره و دو هزار جهاد که ثواب آنها مثل ثواب کسى باشد که حجّ و عمره و جهاد کند در خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله و ائمه طاهرین علیهم السلام:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ
سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند
رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ وَابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا
رسول خدا سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر تو اى
بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ
فرزند امیر مؤ منان و فرزند آقاى اوصیاء سلام بر تو اى فرزند فاطمه
سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ
بانوى زنان جهانیان سلام بر تو اى که خدا خونخواهیش کند و فرزند چنین کسى و اى کشته اى که انتقام
الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکُمْ
کشته گانت نگرفتى سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر شما همگى از جانب
مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ
من سلام خدا باد همیشه تا من برجایم و برجا است شب و روز اى ابا عبداللّه
لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلى
براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر
جَمیعِ اَهْلِالاِسْلامِ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ عَلى
همه اهل اسلام و گران و عظیم گشت مصیبت تو در آسمانها بر
جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ
همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ریختند شالوده ستم و بیدادگرى
عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَاَزالَتْکُمْ عَنْ
را بر شما خاندان و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از
مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَلَعَنَ اللَّهُ
آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند
الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ
آنانکه تهیه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى شما
وَمِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَاَوْلِیاَّئِهِم یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ
از ایشان و از پیروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان اى اباعبداللّه من تسلیمم و در صلحم
سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ وَلَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ
با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت و خدا لعنت کند خاندان زیاد
وَآلَ مَرْوانَ وَلَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَلَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ وَلَعَنَ
و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى امیه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زیاد) را و
اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَلَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ
خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زین کردند و دهنه زدند
وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ
و به راه افتادند براى پیکار با تو پدر و مادرم بفدایت که براستى بزرگ شد مصیبت تو بر من پس مى خواهم از
الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَاَکْرَمَنى بِکَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ
آن خدائى که گرامى داشت مقام تو را و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزیم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام
مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى
یارى شده از خاندان محمد صلى اللّه علیه و آله خدایا قرار ده مرا
عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ یا اَبا
نزد خودت آبرومند بوسیله حسین علیه السلام در دنیا و آخرت اى ابا
عَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ وَاِلى رَسُولِهِ وَاِلى امیرِالْمُؤْمِنینَ وَ اِلى فاطِمَةَ
عبداللّه من تقرب جویم به درگاه خدا و پیشگاه رسولش و امیرالمؤ منین و فاطمه
وَاِلَى الْحَسَنِ وَاِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ وَبِالْبَراَّئَةِ [مِمَّنْ قاتَلَکَ وَ
و حسن و شما بوسیله دوستى تو و بوسیله بیزارى از کسى که با تو مقاتله کرد و
نَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ
جنگ با تو را برپا کرد و به بیزارى جستن از کسى که شالوده ستم و ظلم
عَلَیْکُمْ وَاَبْرَءُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ] مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ وَبَنى
بر شما را ریخت و بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى که پى ریزى کرد شالوده این کار را و پایه گذارى کرد
عَلَیْهِ بُنْیانَهُ وَجَرى فى ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَعلى اَشْیاعِکُمْ بَرِئْتُ
بر آن بنیانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پیروان شما بیزارى جویم
اِلَى اللَّهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَمُوالاةِ
بدرگاه خدا و به پیشگاه شما از ایشان و تقرب جویم بسوى خدا سپس بشما بوسیله دوستیتان و دوستى
وَلِیِّکُمْ وَبِالْبَر آئَةِ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ وَالنّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَبِالْبَرآئَةِ
دوستان شماو به بیزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان ) جنگ با شما و به بیزارى
مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ
از یاران و پیروانشان من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما
حارَبَکُمْ وَوَلِىُّ لِمَنْ والاکُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى
در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد و درخواست کنم از خدائى که
اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیاَّئِکُمْ وَرَزَقَنِى الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ
مرا گرامى داشت بوسیله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزیم کند بیزارى جستن از دشمنانتان را
اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ
به اینکه قرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پیش شما گام
صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ
راست و درستى (و ثبات قدمى ) در دنیا و آخرت و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسندیده شما
عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَاِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ [بِالْحَقِّ]
در پیش خدا و روزیم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشکار گویاى [به حق ]
مِنْکُمْ وَاَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنى
که از شما (خاندان ) است و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او دارید که عطا کند
بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ مُصیبَةً ما اَعْظَمَها
به من بوسیله مصیبتى که از ناحیه شما به من رسیده بهترین پاداشى را که مى دهد به یک مصیبت زده از مصیبتى که دیده براستى چه
وَاَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِسْلامِ وَفى جَمیعِ السَّمواتِ وَالاَرْضِ اَللّهُمَّ
مصیبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمین خدایا
اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ
چنانم کن در اینجا که ایستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحیه تو درود و رحمت و آمرزشى
اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَمَماتى مَماتَ
خدایا قرار ده زندگیم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ
مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَابْنُ آکِلَةِ
محمد و آل محمد خدایا این روز روزى است که مبارک و میمون دانستند آنرا بنى امیه و پسر آن زن
الاَکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِکَ وَلِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ
جگرخوار (معاویه ) آن ملعون پسر ملعون (که لعن شده ) بر زبان تو و زبان پیامبرت که درود خدا بر او
وَآلِهِ فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَمَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
و آلش باد در هر جا و هر مکانى که توقف کرد در آن مکان پیامبرت صلى اللّه علیه و آله
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْیانَ وَمُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ
خدایا لعنت کن ابوسفیان و معاویه و یزید بن معاویه را که لعنت بر
اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ وَهذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ
ایشان باد از جانب تو براى همیشه و این روز روزى است که شادمان شدند به این روز دودمان زیاد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان
الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ
حضرت حسین صلوات اللّه علیه را خدایا پس چندین برابر کن بر آنها لعنت خود
[الاَلیمَ] اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَاالْیَوْمِ وَفى مَوْقِفى هذا
و عذاب دردناک را خدایا من تقرب جویم بسوى تو در این روز و در این جائى که هستم
وَاَیّامِ حَیوتى بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَآلِ
و در تمام دوران زندگیم به بیزارى جستن از اینها و لعنت فرستادن بر ایشان و بوسیله دوست داشتن پیامبرت و خاندان
نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ
پیامبرت که بر او و بر ایشان سلام باد
پس مى گوئى صد مرتبه :
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ
خدایا لعنت کن نخستین
ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ اَللّهُمَّ
ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرین کسى که او را در این زور و ستم پیروى کرد خدایا
الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ
لعنت کن بر گروهى که پیکار کردند با حسین علیه السلام و همراهى کردند و پیمان بستند و از هم پیروى کردند
عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً پس مى گوئى صد مرتبه : اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
براى کشتن آن حضرت خدایا لعنت کن همه آنها را * * * * * * * * * سلام بر تو اى
اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَعَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ
ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد
[اَبَداً] ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى
همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار
لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى
زیارت من از شما سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر
اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ پس مى گوئى : اَللّهُمَّ خُصَّ
فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین * * * * * * خدایا مخصوص گردان
اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ
نخستین ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را
اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ
خدایا لعنت کن یزید را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبیداللّه پسر زیاد و پسر مرجانه را
وَعُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَشِمْراً وَآلَ اَبى سُفْیانَ وَآلَ زِیادٍ وَآلَ مَرْوانَ اِلى
و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفیان و دودمان زیاد و دودمان مروان را تا
یَوْمِ الْقِیمَةِ
روز قیامت
پس به سجده مى روى ومى گوئى :
اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ
خدایا مخصوص تو است ستایش
الشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى اَللّهُمَّ
سپاسگزاران تو بر مصیبت زدگى آنها، ستایش خداى را بر بزرگى مصیبتم خدایا
ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ
روزیم گردان شفاعت حسین علیه السلام را در روز ورود (به صحراى قیامت ) و ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت
مَعَ الْحُسَیْنِ وَاَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ
با حسین علیه السلام و یاران حسین آنانکه بى دریغ دادند جان خود را در راه حسین
عَلَیْهِالسَّلامُ
علیه السلام
Abu Abdullah!
Peace be on you, O son of the Apostle of Allah!
Peace be on you, O son of the commander of the faithfuls, the forebear of the successors!
Peace be on you, O son of Fatimah, the choicest among the women of the worlds!
Peace be on you, O the select, surpassing, chosen in preference over all good of Allah, and son of Allah’s (such) good.
Peace be on you, who was martyred while fighting heroically in the cause of Allah, the son of Allah’s fearless warrior, you were isolated and had been attacked with a vengeance!
Peace be on you and on those souls who had gathered in your camp, and strided along with you, in your journey. I pray and invoke Allah to keep all of you tranquil and restful, for ever; so far I am alive, this is my prayer, and till nights and days follow each other.
O Abu Abdullah! unbearable is the sorrow, nerve-racking is the agony, you put up with,
for us and for all the (true) Muslims, crimes committed against you also shocked and unnerved the dwellers of the heavens, one and all.
May Allah condemn and damn the people who laid the basis and set up the groundwork,
to wander astray and turn aside from not only you and your family but to take liberties and bear hard upon you.
May Allah condemn and damn the people who tried to obscure and deny your office and status, willfully neglected your rank and class Allah had made know in clear terms. May Allah condemn and damn the people who killed you.
May Allah condemn and damn the abettors who instigated and had a part in your murder. I turn to you and Allah, away from them, their henchmen, their followers and their friends,
O Abu Abdullah, I pray and invoke Allah to send blessings on you. I make peace with those who make their peace with you,
I make war on those who go to war against you, till the Day of Judgement.
May Allah condemn and damn the family of Ziyaad and the family of Marwaan;
may Allah condemn and damn the group and the tribe of Umayyah, one and all, altogether;
may Allah condemn and damn the son of Marjaanah;
may Allah condemn and damn Umar son of Saad;
may Allah condemn and damn Shimr;
may Allah condemn and damn the people who bridled the horses and errected the saddles for your martyrdom. I, my father and mother are at your disposal. Profound is my sorrow for you. I beg Allah, who honoured you above others, to be generous towards me on account of you, and give me the opportunity to be with the victorious Imam, the descendent of Mohammad (blessings and peace be on him and on his children from Allah) at the time of the final and decisive war against Allah’s enemies.
O my Allah make me attend to Your cause, sincerely, in every respect following in Husayn’s footsteps, in this world and the hereafter. O Abu Abdullah, I pray and invoke Allah to send blessings on you. I come nearer and seek greater intimacy with Allah, with His Apostle, with Ameerul Moomineen, with Fatimah, with Hasan and with you, with the help of your love and patronage, cutting off every connection with those who took up arms against you and killed you. I disconnect all links with those who, in the beginning, took the first steps to take liberties with and bear hard upon you, I take refuge with Allah and His Apostle (blessings of Allah be on him and on his children), free from the guilt of associating with those who laid the foundation for (your suffering), devised and carried out their corrupt plan of action, boldly gave currency to reign of terror and cruelty to oppress you and your friends and followers; I detach myself from them and present myself to Allah and to you, I (first) seek greater intimacy with Allah and then with you to win your love and patronage, and to make friends with your friends, cut off all links with your enemies, and with those who planted the seeds of hostility against you, and reject and discard their associates, their followers and their friends. I make peace with those who made their peace with you, I search out and confront those who waged war against you, I make friends with those who stood by you, I strive against those who came in conflict with you, therefore, I make a request to Allah to acquaint (me) with the awareness that perceives you and your friends, to set me free from the corrupting influence of your enemies, to make me keep company with you in this would and in the Hereafter, stand firm beside you and follow your footsteps closely in this world and in the next world. I beseech Him that he helps me to reach your highly praised station, given to you by Allah, (to meet you), that He provides me the opportunity to fight for justice and fairplay alongwith and under the leadership of the rightly guided guide (in your progeny) who surely will come and speak the truth. I beseech Allah in the name of your right and the purpose He assigned to you, that He overwhelms me with grief in memory of your sorrows, more than the personal grief that torments any one who is in great agony, sorrows which have no parallel and overshadow all calamities that took place in the history of Islam, for that matter, through out the whole universe.
O my Allah, in my on the spot situation, treat me like him (or her) who obtains from You
(Your) blessings, mercy and forgiveness.
O my Allah, bring me to life again, after death, in the place Mohammad and his “Aal” (children) are dwelling, and make me depart from this world like Mohammad and his “Aal” (children) had left,
O my Allah this day is a day of rejoicing for the “Bani Umayyah”, the herd of hardened criminals, the eternally damned and accursed group, a fact that had been made public by You and by Your Prophet (blessings of Allah be on him and on his children), who, in every place and at all occasions, drew attention of people to this truism.
O my Allah condemn and damn Abu Sufyaan, Yazid son of Muwa’awiyah and let it be an everlasting curse upon tem from You. Today the descendants of Ziyaad and Marwan make merry, laugh and dance because on this day they killed Husayn (blessings of Allah be on him).
O my Allah, therefore, double up the curse You brings upon them and also the punishment You decrees for them.
O my Allah, I seek nearness to You today in this frame of mind, cutting off all links with them for the rest of my life, denouncing them because of my love for Your Prophet and his children, peace be on him and them.
Then again say 100 times:
O my Allah condemn and damn the first tyrant who unjustly and wrongfully usurped that which rightly belonged to Mohammad and the children of Mohammad, and bring curse upon those who, after him, followed in his footsteps.
O my Allah condemn and damn those conspirators who vexed and harassed Husayn, showed eagerness, agreed mutually, and joined hands to kill him. O my Allah bring curse upon all of them.
Then again say 100 times:
Peace be on you, O Abu Abdullah, and on those souls who came to your camp to put themselves at your disposal.
So far I am alive and the days and nights follow each other I invoke Allah to send blessings on you for ever and ever.
May Allah not make my this pledge of close association, physical as well as spiritual, with you the last fulfillment.
Peace be on Husayn, and on Ali son of Husayn, and on the children of Husayn, and on the friends of Husayn.
Then say:
O my Allah, let the curse I call down on the head of the first tyrant stick like a leech; and stay put for ever on the first, then the second, the third and the fourth.
O my Allah damn and call down evil on the fifth, Yazid son of Mua’awyah, and bring a curse upon Ubaydullah son of Ziyaad, ibna Marjanah, Umar son of Saad, and Shimr, and on the descendants of Abu Sufyaan, on the descendants of Ziyaad, on the descendants of Marwaan, till the Day of judgement.
Then go is Sajdah and say:
O my Allah! (All) praise is for You (alone); praise of the “Ever-thankful to You”, who glorify You whatever come to pass. (All) praise is for Allah for my deep-felt intense grief. O my Allah make available for me the recommendations of Husayn on the day I present myself before You, let me stand firm in safety before You on account of my sincere attachment with Husayn, alongwith him and his comrades, who sacrificed everything they had (heart, mind, soul and life) for Husayn, peace be on him.
عالی هست ممنون