وجود ابلیس :: Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

وجود ابلیس

 

در باره وجود ابلیس، دیدگاه‏هاى متفاوتى ابراز شده است: برخى وجود او را تخیّلى محض پنداشته، و در انکار وجود وى، به ادلّه‏اى موهوم استناد جسته‏اند.[1] عده‏اى ابلیس را همان نیروى درونى غرایزى چون حسد و غضب‏[2] که ما را به سوى شر فرا مى‏خواند یا مفهوم نمادین جبهه مخالف پیامبران دانسته‏اند[3] و برخى با تأکید بر عدم وجود خارجى ابلیس، علّت یادکرد قرآن کریم از وى را اعتقاد اعراب جاهلى به جن شناسانده‏اند.[4]

درست در برابر دیدگاه پیشین که وجود او را انکار مى‏کرد، افرادى همچون آریائیان باستان، ابلیس را در برابر خداوند که منشأ خیر است، منشأ استقلالى شرّ برشمرده‏اند.[5]

سید قطب اگر چه نخست ابلیس را تجسم آفرینش شر معرفى نموده‏[6] اما در ادامه با تأکید بر لزوم پرهیز از تحمیل پندارهاى پیشینِ ذهنى بر آیات‏ قرآنى، وجود خارجى جن و شیطان را به خوبى برتافته است.[7]

وى با اشاره به این که آدمى بر حقیقت داستان ابلیس و آدم آگاه نیست، هر گونه خرافه‏گرایى یا انکار را موجب گمراهى مى‏داند.[8]

علامه مجلسى مى‏گوید: بیش‏تر ارباب ملل و نحل، وجود ابلیس را مسلّم انگاشته و بر این نکته که او متولّى القاى وسوسه در قلب‏هاى بنى‏آدم است، اتّفاق نظر دارند.[9]

تعابیر قرآن کریم، ابلیس را به صراحت موجودى حقیقى (نه پندارى و نه همان نفس امّاره، یا مفهوم نمادین جبهه مخالف پیامبران) معرّفى مى‏کند که نه به صورت استقلالى، بلکه در حیطه حاکمیّت خداوند، آدمیان را به شرّ و گناه فرا مى‏خواند.

علّامه طباطبایى، وجود شیطان را یکى از ارکان نظام عالم انسانى که بر سنّت اختیار جریان دارد، شناسانده‏[10] و از آیاتى مانند: «فَقُلْنَا یَادَمُ إِنَّ هذَا عَدُوٌّ لَّکَ وَ لِزَوْجِکَ» (طه/ 20، 117) نتیجه گرفته که خداوند، ابلیس را به طور مشخّص و روشن به آدم و حوا شناسانده و از آیاتى مانند: «هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى‏ شَجَرَةِ الْخُلْدِ» (طه/ 20، 120) «وَقَاسَمَهُمَآ إِنّى لَکُمَا لَمِنَ النصِحِینَ» (اعراف/ 7، 21)[11] که گفت‏وگوى آدم و ابلیس را گزارش مى‏کند، استفاده کرده که ابلیس مخاطبى آشنا براى آدم بوده است.

ملاصدرا نیز آیات 21- 22 سوره اعراف را مقتضى گفت‏وگوى شفاهى‏ حضرت آدم و حوا با ابلیس دانسته است‏[12] که شاهدى بر وجود خارجى ابلیس است.

وانگهى پاره‏اى از روایات، بر تمثّل و سخن گفتن وى با بسیارى از پیامبران چون آدم، نوح، ابراهیم و ....[13] و شنیدن صداى او از سوى امامان معصوم دلالت دارد.[14] به گفته بسیارى از مفسّران در ذیل آیه‏ «وَإِذْ زَیَّنَ لَهُمُ‏ الشَّیْطنُ أَعْملَهُمْ» (انفال/ 8، 48) در جنگ بدر، ابلیس به‏صورت «سراقة بن‏مالک» براى‏مشرکان تجسّم یافت.[15]

برخى از اندیشه‏وران با اشاره به آتشین بودن آفرینش ابلیس و شیاطین، آن‏ها را از جسم مجرّد شمرده؛ ولى تشکّل به صورت‏هاى گوناگون را براى آنان امکان پذیر دانسته‏اند.[16]

افزون بر ادلّه پیشین، به تصریح قرآن کریم، ابلیس، ذریّه (کهف/ 18، 50)، حزب (مجادله/ 58، 20) و لشکریان سواره و پیاده نظام (شعراء/ 26، 95؛ اسراء/ 17، 64) دارد. (حزب‏الشیطان) آیات پیش گفته جاى هیچ تردیدى در اصل وجود استقلالى و خارجى ابلیس باقى نمى‏گذارد.

گفتنى است که کتاب مقدس نیز ابلیس

 

[1] ( 3). ریاض السالکین، ج 3، ص 176

[2] ( 4). مفردات، ص 454،« شطن»

[3] ( 5). بازخوانى قصه خلقت، ص 97، 103

[4] ( 6). نقد الخطاب الدینى، ص 144

[5] ( 7). عدل الهى، ص 74- 72

[6] ( 8). فى ظلال القرآن، ج 1، ص 58

[7] ( 1). همان، ج 6، ص 3371-/ 3370

[8] ( 2). همان، ج 1، ص 59

[9] ( 3). بحارالانوار، ج 18، ص 285

[10] ( 4). المیزان، ج 8، ص 38

[11] ( 5). همان، ج 1، ص 131

[12] ( 1). تفسیر صدر المتألهین، ج 3، ص 109

[13] ( 2). کشف‏الاسرار، ج 8، ص 291؛ مکاشفةالقلوب، ص 70- 71؛ جامع‏البیان، مج 12، ج 23، ص 97

[14] ( 3). نهج‏البلاغه، خطبه 192

[15] ( 4). بحارالانوار، ج 60، ص 159؛ مجمع‏البیان، ج 4، ص 844

[16] ( 5). دائرةالمعارف قرن بیستم، ج 2، ص 332

  • نجمه شفیعی

نظرات  (۰)

هیچکس حرفی نداره
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی