💔 ورود ممنوع ⛔😔 no entry

 

 

 

برای شادی روح برادر از دست رفته ام صلوات

 

من و آسمان با هم گریه ی غریبانه ای سر دادیم ، ولی فقط گریه آسمان را همه دیدند !

 

 

کاش ..... ای کاش ..... لیاقت حضور در درگاهت را داشته باشم ....

 

پروردگارا ... پروردگارا ... آخر من این دنیا را نمی خواهم ... من فقط تو را می خواهم...

 

فقط تو و و و و و

 

 

 

 

 

تنهایی یعنی توی جمع باشی ولی بین اونا غریب باشی ....

 

تنهایی یعنی اینکه وبلاگ بسازی اما دوستی نداشته باشی که دعوتش کنی که ببینه ....

 

تنهایی یعنی اینکه با کلی ذوق و شوق اونایی که برات مهم هستن و بزرگن رو دعوت کنی واسه دیدن وبلاگت ولی استقبال نکنن ....

 

تنهایی یعنی اینکه صبح پاشی ولی هیچ انگیزه ای واسه زندگی نداشته باشی ....

 

میدونم جوابت چیه .... "تو تنها نیستی خدا رو داری ! "

 

ولی ... ولی واقعا میشه به این جمله بسنده کرد ؟؟؟؟؟

 

اگه اینجور بود که خدا هر کدوم از انسان ها رو توی یه شیشه ی بسته می ذاشت و قرن ها بین اونا فاصله می ذاشت که هرگز همدیگه رو نبینن .

اینجوری اونا فقط خدا رو داشتن ...

 

اگه واقعا فقط باید به این جمله بسنده کرد ، پس چرا خدا برای آدمها گوش آفرید ؟؟؟ چون نشنوند!!!

 

چرا دهان رو آفرید ؟؟؟ چون حرف نزنن و سکوت کنند !!!

 

چرا دل رو آفرید ؟؟؟ چون هیچکسی رو توش راه ندن !!!

 

چرا قلب رو آفرید ؟؟؟ چون واسه عشقشون ، نفسشون به طپش درنیاد!!!

 

چرا پا رو آفرید ؟؟؟ چون واسه ی دیدن آقاشون ، سرورشون پیاده تا کربلا نرن !!!

 

چرا دست رو آفرید ؟؟؟ چون واسه ی آب رسوندن به عزیزانشون قطعش نکنن !!!

 

و چراهای دیگه .....

 

پس می بینید ! تو این دنیا نمیشه تنها بود .خدا تنهایی رو واسه آدمها نمی خواد. 

 

اونی که تنهاست خودش نخواسته تنها باشه .....

 

این سرنوشت اونه .....

 

نمی دونم ... الله اعلم ...

 

 

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند.

 

*******************************************************

من برای دل خودم و خدای خودم زندگی میکنم .

 

اگر یک وقت هم خواستم دیگران را از خودم راضی کنم ، ابتدا باید خودم را از خودم راضی کنم .

 

*******************************************************

 

خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

به فریادم برس ......................

آخه کی وعده ی دیدار تو می رسه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دیگه تحمل ندارممممممممممممممممممم

 

 

*******************************************************

 

خدایا دیگه الآن چیزی که می خوام حلال و قانونیه پس لطفا زودتر منو به حاجتم برسون ؟!

 

خدایا

       شهادت را

                     نصیب من

                                   گردان

 

*********************************************************************************************

 

اولین روز درگذشت برادرم بود ، من مات و مبهوت در مسجد نشسته بودم و گریه دیگران را تماشا میکردم چون باور نکرده بودم که این اتفاق برای ما افتاده ، هنوز هم باور نکردم ، همیشه فکر میکردم این اتفاقها مال دیگران است و یا در فیلمها اتفاق می افتد که عده ای برای دلداری به سراغ من آمدند من گفتم :ولی من شبانه روز از خدا مرگ خودم را میخواستم ولی برادرم مرد؟ میدانید آنها چه جواب به من دادند؟ 

" پس تقصیر خودت بوده وقتی دعا برای مرگ خودت کنی ، عزیزانت قربانی خواهند شد " 

واقعا دلداری دادن این است؟

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

خدایا؟

قوانینت بسیار سختگیرانه هست 

آخر چرا تنها راه وصالت را گناه کبیره دانستی ؟

حال خودت بگو ؟

چگونه به سوی تو بشتابم ؟

آخر دیگر کف گیرم به ته دیگ خورده است

دیگر طاقت ماندن در اینجا را ندارم

خدایا ؟

نمی شود برای من استثنا قرار دهی ؟

خدایا؟

خیلی خسته ام

همین یک بار را به بزرگی خودت ببخش

 

 

 

 

💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔

 

خدایا ؟

دلم گرفته از آدمها

خدایا ؟ میدونی چیه ؟

هر کس به طریقی دل ما می شکند ، بیگانه جدا دوست جدا می شکند

خدایا خیلی خسته ام

حوصله زندگی کردن ندارم 

خدایا ؟

باور کن دلم گریه میخواد

خدایا ؟ 

باور کن دلم مرگ میخواد

خدایا؟

چرا بعضی از آدمها اینقدر سنگدل هستند ؟

چرا ملاحظه هیچی رو نمی کنند ؟

دلم خیلی خیلی گرفته

آخه ، دوباره ، روی زخم هام نمک پاشیدن

خدایا ؟ نمیشه بیام پیش خودت ؟

خیلی خسته ام ، خیلی

😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞

 

20/05/1396

💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔

 

دنیا با تمام توان خود فریاد می کشد ، تو را نمی خواهیم ،

و تصویر چشمهای نگران مادرم می گوید ، بمان عزیز دل مادر ، بی تو نمی توانم

ولی انگار زور دنیا بیشتر است

دیگر دارم به انتها می رسم

در جایی خواندم:

اگر خودکشی کردی و موفق نشدی ، مطمئن باش که خدا هم دوستت ندارد

میترسم ، میترسم خدایم ، تنها عشقم هم مرا دوست نداشته باشد

خدایا چقدر دلم خواب ابدی می خواهد

خدایا چه میشود دیگر هیچگاه چشمانم به روی این همه حقیقت تلخ باز نشود

خدایا چه میشود ذهنم برای همیشه به خواب رود و دیگر هیچ دغدغه ای نداشته باشد

خدایا دیگر از اینهمه دروغ خسته شده ام

از اینهمه بی محبتی خسته شده ام 

دیگر حوصله فرو دادن بغضهایم را ندارم

دیگر حوصله زخمهای شیطان صفتها را ندارم

خدایا از این زندگی خسته شده ام

از نفس کشیدن هم خسته شده ام

خدایا معجزه ای کن

خدایا قسمت میدهم به پنج تن آل عبا ، به امام زمان ، معجزه ای کن

۳۰/۰۵/۱۳۹۶-دوشنبه-ساعت ۱:۰۴

💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔

 

 

همه آنهائی که گفتند نگران نباش ما تا آخر با تو هستیم

همه آنها ، تنهایم گذاشتند

انگار همه آنها فقط مرا برای لحظه ای که خود به من احتیاج داشتند ، میخواستند

هیچکس تنهائی ام را حس نکرد

هیچکس😔

تنهائی ام 😔

را😔

درک😔

نکرد😔

😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔

 

31.05.1396_سه شنبه_ساعت 21:03

💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔

باز هم زخمی دیگر در دلم کاشتند و با نمک آبیاری اش کردند

باز هم دل یارم ، دلدارم ، مادرم ، تمام زندگی ام را شکستند و شکستم

باز هم به خودم لعنت فرستادم که چرا از لاک تنهائی خودم بیرون آمدم

گول ظاهرش را نخوردم ، فقط خواستم از راه کج منحرفش کنم

ولی باز هم کار دست خودم دادم

و شرمنده شدم 

شرمنده دستهای زحمتکش مادرم

شرمنده روزهای سخت کودکی برادرانم

انگار من هم مثل دیگران فقط شعار میدهم

یا مثل یک الاغ فقط با خودم واژه ها را حمل میکنم

فراموش کرده بودم چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است

حالا من مانده ام و هزاران اندوه ، من مانده ام و شرمساری های فراوان

از خودم ، از مادرم و از خدایم

باز هم  فقط یک چیز برایم ماند...... خدایا من این دنیا را نمی خواهم 

خدایا ؟ رخصت......

یکشنبه /نوزده شهریور 1396 /ساعت یک و یازده دقیقه شب

💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔😔😔😔😔😔😔😔

هنوز هم به فکر مرگ هستم ، ولی نه از هر نوعی

دلم شدیدن هوای گریه کرده ، ولی نمیتوانم گریه کنم ، دلم شانه های مادرم را میخواهد

بدجور دچار خلاء شده ام

دلم بدجور هوای گریه کرده

کاش بتوانم گریه کنم

دوشنبه-20 شهریور1396-ساعت 22:40

💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕

 

غمگینم 

و با هیچکس میل سخنم نیست

خدایا ! خسته ام

معجزه ای کن

 

 

29.6.1396-چهارشنبه-ساعت 21:26

💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔

 

دلم عجیب غصه دار است

فکر می کردم به این نقطه که برسم، دیگر، همه چیز حل است

اما دیدم نه، این تازه اول بدبختی ست

خدا از او نگذرد

نیمه شبی آمد و دلم را هوایی کرد و رفت

دلم را هوایی کرد و بعد از آن حسابی به دلم خندید

خیلی راحت گفت فراموش کن، همه چیز را فراموش کن

دلم حسابی شکست

نفهمید که با دل دردکشیده من، با دل رنجور من، با دل غم دیده من چه کرد

نفهمید که من از آن روز تا حالا آن فیلم نامه را هر روز مرور میکنم

هر روز در نقش و روح آن می روم

آخر این چه بلایی بود به سر من بیچاره آوردی

تو اگر شک داشتی چرا هنوز هم کنارش مانده ای؟

فقط می خواستی دل مرا، دل مرا که تنهای تنهاست

دل مرا که هیچ همدم و هیچ رفیق و هیچ آشنایی ندارد را بسوزانی؟

دلت آرام گرفت؟ اگر مسلمان بودی کمی هم به دل من می اندیشیدی.....

من مرگ را دور زدم ولی باز هم برگشتم سر جای اولم

من فقط با مرگ می توانم رفیق شوم

از حالا به بعد

بغض ممنوع

گریه ممنوع

شکستن دل ممنوع

خواستن دنیا ممنوع

خوشحالی، دلرحمی، مهربانی ممنوع

می خواهم سنگ شوم، سنگ

از حالا به بعد همه چی ممنوع

😢😢😢😢😢😢💔💔💔💔💔💔💔💔💔

۱۳۹۷/۰۶/۱۸   یکشنبه / شهریور      ساعت ۲۳:۱۱