Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

p27

 

* با رسیدن به نقطه هدف ، هدف دیگری آغاز می شود . جان دیوئی *

 

 * همه خوبند اما نه برای همه کار . مثل اسپانیائی *

توجه توجه

 

دیشب تا حالا به طور ام پی تری کار کردم تا همه پست هامو یه جا امروز صبح بذارم چون تا شب تو راهم ...

یعنی اینقدر از مسافرت و تو راه با اتوبوس بودن بدم میاد که نگو ....

چی کار کنیم دیگه مجبوریم ، می فهمین ! مجبور ......

frown

اعجاز علمی قرآن کریم ممنوعیت شرابخوری

 

الکل و شراب بطور شگفت انگیزی بر مغز و اعصاب تأثیر می گذارد و باعث اختلال در کار آن ها و التهاب بخش های مختلف آن می گردد. علاوه بر اعصاب، بیماری های گوارشی چندی از قبیل خراش غشاهای مخاطی دهان و حلق، التهاب مری، سرطان مری، التهاب حاد معده و سرطان آن، التهاب لوزالمعده، تأثیر مستقیم بر کبد و ایجاد اختلال در جذب مواد غذایی در روده ها، از جمله آثار زیانبار دیگری در بخشی گوارشی بدن است.
با طلوع خورشید عالمتاب اسلام بر پهندشت جوامع بشری بسیاری از عادات و روش های زشت و نادرست از عرصه جوامع اسلامی برداشته شد. توصیه های قرآن و سنت سرشار از این تحریم ها و تأکیدهاست که عمل به آن علاوه بر بهره مندی از اجر معنوی، سامان دهنده مسایل جسمی و روحی بشر نیز می باشد.
یکی از این عادات ناپسند که از دیر باز و قبل از حضور اسلام در شبه جزیره عربستان رایج بود شرابخواری و مصرف الکل است. هر چند جوامع به اصطلاح متمدن، امروز نیز در این بلای جسم و جان سوز غوطه ور هستند و هر ساله آمارهای تکان دهنده ای از آثار تخریبی آن در میان جوامع به گوش می رسد، لیکن اسلام با توصیه های اعجازگونه خود در زمانی که حتی شراب را با نفع و فایده می دیدند پیروان خویش را از آن نهی کرد و فرمود: «یا ایها الذین ءامنوا لاتقربوا الصلوه و انتم سکری حتی تعلموا ما تقولون؛ ای اهل ایمان در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می گویید.»(نساء/43)
و در آیه ای دیگر، شراب را پلید و از عمل شیطان دانسته و می فرماید:
«یا ایها الذین ءامنوا انما الخمر و المیسر و الانصاب والازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون ...؛ ای اهل ایمان، شراب و قمار و بت پرستی و تیرهای گروبندی، پلید و از عمل شیطان اند پس، از آن ها دوری کنید تا رستگار شوید...» (مانده/ 90) همگام با این آیات، روایات معصومین نیز بر شدت زشتی آن اشاره داشته و آن را «ام الخباثت» (1) (ریشه و مادر زشتی ها) دانسته و دائم الخمر را همردیف بت پرست (2) معرفی می کنند. در روایتی دیگر نوشنده و نوشاننده، خریدار و فروشنده و خلاصه تمامی کسانی که در بساط این منکر شریک اند را لعنت می نماید.»(3)
حال این سؤال مطرح می شود که قرآن که بعضی از روش های اعراب قبل از اسلام را تأیید می کند و یا بسیاری از امور را که برای جسم و روح ضررهایی دارد در حد مکروه نهی می کند چگونه است که چنین تحریم سختی را برای این مسئله روا می دارد؟ انسان عصر نزول به یقین مضرات عمیق شراب را نمی دانسته و به برکت رشد علم و صنعت، بسیاری از این آثار ناگوار کشف شده است.
ارنست رنان مورخ فرانسوی در این باره می نویسد:
«دین اسلام پیروان خویش را از بلاهای چندی از جمله شراب و خوک و لعاب دهان سگ نجات داده است.»(4)
بنابراین یکی از قوی ترین جنبه های اعجاز علمی قرآن تحریم شراب است که بشر صدها سال از مضرات آن آگاه نبوده است که اکنون بطور گذرا و در حد اجمال به بخشی از آن ها که اثبات کننده مدعا باشد اشاره می کنیم:
شراب عقل را زایل می کند و آدمی را از حوزه انسانیت خارج می سازد. در حوزه مسایل اجتماعی، روحیه جرم و جنایت را دامن می زند و زمینه تصادفات، قتل ها و خودکشی را فراهم می سازد که آمارهای منتشره مؤسسات تحقیقاتی غربی گواه این مدعا است.(5) زیان های اقتصادی که از سوی مشکلات و دردهای جسمی حاصل از الکلیزم بر فرد و جامعه وارد می شود بخشی دیگر از آثار الکل است علاوه بر آن، ضررهای معنوی شرابخواری نیز قابل توجه است. دوری از معنویت و اخلاق انسانی که به از هم گسیختگی بنیان خانواده و روابط عاطفی والدین و فرزندان می گردد بخشی دیگر از این مسئله است اما آنچه پزشکان اسلامی و غیراسلامی بر روی آن متمرکز شدند آثار زیانبار الکل از نظر علم پزشکی است که به تفصیل حقایقی را در این زمینه مطرح کرده اند و ما فهرست وار به آن اشاره می کنیم.
الکل و شراب بطور شگفت انگیزی بر مغز و اعصاب تأثیر می گذارد و باعث اختلال در کار آن ها و التهاب بخش های مختلف آن می گردد. علاوه بر اعصاب، بیماری های گوارشی چندی از قبیل خراش غشاهای مخاطی دهان و حلق، التهاب مری، سرطان مری، التهاب حاد معده و سرطان آن، التهاب لوزالمعده، تأثیر مستقیم بر کبد و ایجاد اختلال در جذب مواد غذایی در روده ها، از جمله آثار زیانبار دیگری در بخشی گوارشی بدن است.
الکل فعالیت های جنسی را تحت تأثیر قرارمی دهد و اختلال هایی در روند جنسی و اعضای تناسلی بوجود می آورد. نقش الکل در ایجاد سرطان نیز از موارد دیگر آثار زیان بار این پدیده شوم است. در تحقیقی که توسط دکتر «لورمی» به عمل آمده است مشخص گردیده که 51بیمار از 58بیمار مبتلا به سرطان لوزه، زبان و حنجره از معتادان به الکل بوده اند.(6) شراب همچنین تأثیر عمیقی بر فرزندانی می گذارد که والدین آن ها معتاد بوده اند.
یکی از پزشکان آلمان ثابت کرده که تأثیر الکل تا سه نسل به طور حتمی باقی است به شرط این که این سه نسل الکلی نباشد.(7) آنچه گفته شد فقط بخشی از آثار زیانبار کشف شده الکل و نشان دهنده اعجاز حکم کوتاه قرآن در تحریم شراب است.

پی نوشت ها:


1-مستدرک الوسایل، ج1، ص .139
2-بحارالانوار، ج 65، ص .164
3-نهج الفصاحه، ص 627، حدیث .2229
4- فلسفه احکام، ص156؛ اسلام پزشک بی دارو، ص46، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص.335
5- بخشی از این آمارها را می توان در کتاب پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص335 ملاحظه کرد.
6- طب در قرآن، دکتر عبدالحمید دیاب، دکتر احمد قرقوز، ترجمه علی چراغی، ص41-.158
7- اسلام پزشک بی دارو، ص44، نقل از علوم جنایی، ص863، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص.346

 

علی اسعدی

s18

 

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛

هر روز یک صفحه

صفحه هجده : ( 119-113 )

 

سورةُ البَقَرة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

 

 

 

وَ قالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصارى‏ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ وَ قالَتِ النَّصارى‏ لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ

 

وَ هُمْ یَتْلُونَ الْکِتابَ کَذلِکَ قالَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فیما کانُوا فیهِ یَخْتَلِفُونَ (113)

 

وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعى‏ فی‏ خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ

 

أَنْ یَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ (114)

 

وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلیمٌ (115)

 

وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ (116)

 

بَدیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضى‏ أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ (117)

 

وَ قالَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ لَوْ لا یُکَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتینا آیَةٌ کَذلِکَ قالَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ

 

تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَیَّنَّا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ (118)

 

إِنَّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشیراً وَ نَذیراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحیمِ (119)

 

 

ترجمه فارسی :

 

ویهودیان گفتند: نصرانى‏ها بر آیین و روش درستى نیستند و نصرانى‏ها گفتند: یهودیان بر آیین و روش درستى نیستند، در حالى که همه آنان کتاب [آسمانى‏] را مى‏خوانند [که هر دو آیین در زمان مخصوص به خود درست و بر حق بوده‏] کسانى که نادانند [هم چون مشرکان‏] سخنى مانند سخن آنان [درباره آیین مسلمانان‏] گفتند پس خدا روز قیامت در میان آنان درباره آنچه با هم اختلاف مى‏کردند، داورى مى‏کند. (113)

و چه کسانى ستمکارتر از کسانى مى‏باشند که از بردن نام خدا در مساجد خدا جلوگیرى کردند، و در خرابى آنها کوشیدند؟ آنان را شایسته نیست که در آن [مراکز عبادت‏] درآیند، جز در حال ترس [از عدالت و انتقام خدا]. براى آنان در دنیا خوارى و زبونى است و در آخرت عذابى بزرگ است. (114)

مالکیّتِ مشرق و مغرب فقط ویژه خداست پس به هر کجا رو کنید آنجا روى خداست. یقیناً خدا بسیار عطا کننده و داناست. (115)

و [یهود و نصارى‏] گفتند: خدا [براى خود] فرزندى گرفته. منزّه است او [از اوصاف دروغ و باطلى که به حضرتش نسبت مى‏دهند]، بلکه آنچه در آسمان‏ها و زمین است مخلوق و مملوک اویند [نه فرزند او زیرا فرزند، هم جنس پدر و مادر است و چیزى در جهان هم جنس خدا نیست تا فرزند خدا باشد] و همه در برابر او مطیع و فرمانبردارند. (116)

 [بى‏سابقه ماده، مدت و نقشه‏] پدیدآورنده آسمان‏ها و زمین است. وهنگامى که فرمان به وجود آمدن چیزى را صادر کند فقط به آن مى‏گوید: «باش». پس بى‏درنگ مى‏باشد. (117)

و کسانى که نادان و ناآگاهند، گفتند: چرا خدا با ما سخن نمى‏گوید، یا نشانه و معجزه‏اى براى خود ما نمى‏آید؟ گذشتگان آنان نیز مانند گفته ایشان را گفتند دل هایشان [در تعصّب، لجاجت، عناد و نادانى‏] شبیه هم است. تحقیقاً ما [به اندازه لازم‏] نشانه‏ها را براى اهل باور بیان کرده‏ایم. (118)

قطعاً ما تو را به درستى و راستى، بشارت دهنده وبیم رسان فرستادیم، و تو [بعد از ابلاغ پیام حق‏] مسئولِ [ایمان نیاوردن و وضع و حال‏] دوزخیان نیستى. (119)

 

ترجمه انگلیسی :

 

) XIV (Jews say:" Christians have no point to make;" while Christians say:" The Jews have no point to make." yet they) all (quote from the] same [Book. Likewise those who do not know anything make a statement similar to theirs. God will judge between them on Resurrection Day concerning how they have been differing.) 113

(

Who is more in the wrong than someone who prevents God's name from being mentioned in His places of worship and attempts to ruin them? Such persons should not even enter them except in fear; they will suffer disgrace in this world as well as serious torment in the Hereafter.) 114

(

The East and West are God's: wherever you may turn, there will be God's countenance, for God is Boundless, Aware!) 115

(

They say:" God has adopted a son!" Glory be to Him! Rather He owns whatever is in Heaven and Earth. All things are devoted to Him.) 116

(

Deviser of Heaven and Earth, whenever He decrees some affair, He merely tells it:" Be!" and; it is.) 117

(

Those; who do not know) anything (say:" If God would only speak to us, or a sign were brought us!" Likewise those before them said the same as they are saying; their hearts are all alike. We have explained signs for folk who are certain.) 118

(

We have sent you with the Truth as a herald and a warner: you will not be questioned about the inmates of Hades.) 119

عاشقتم بندرعباس

 خداحافظ شیراز

 

سلام بندرعباس

 

عاشقتم بندرعباس

 

 

I Love You bandarabbas

 

 

Seni seviyo rum bandarabbas

 

 

 

 

 

 

تقدیم به مسئولین دانشکده

 

این رو هم از صمیم قلبم تقدیم می کنم به بعضی از شما عزیزان ، از زحمات شما سپاسگذارم

 

 

 

 

ای عزیزان به دانشکده خوش آمدید

 

به سرای عاشقان ، کلبه دلدادگان خوش آمدید

 

عشق ما ، عشق خدا و رهبر است

 

دانشجویِ این مکان اهل دل است

 

مردمانش همه پاک و ساده اند

 

پر محبت ، اهل کار و خاکی اند

 

وقتی که ما آمدیم چیزی نداشت

 

مثل حالا ، سلف و کتابخانه نداشت

 

آن چنان زحمت کشیدند آن زمان

 

ساختند از کاه ، کوه در این زمان

 

مسئولین دانشکده ، سپاسگذاریم از شما

 

اجرِ و پاداشِ شما باشد فقط نزدِ خدا

 

« نجمه شفیعی »

 

تقدیم به شما عزیزان

 

h9

حکمت 9

 

و قال ع : إذا أقبلت الدنیا على أحد أعارته محاسن غیره و إذا أدبرت عنه سلبته محاسن نفسه
 

ترجمه فارسی :

 

(اجتماعى، سیاسى) و درود خدا بر او، فرمود: چون دنیا به کسى روى آورد، نیکى‏هاى دیگران را به او عاریت دهد، و چون از او روى برگرداند خوبى‏هاى او را نیز برباید.

 

ترجمه انگلیسی :

 

Amir al-mulmiffin, peace be upon him, said: When this world advances towards anyone (with its favours) it attributes to him other's good; and when it turns away from him it deprives him of his own good.

h8

 

حکمت 8

 

وَ قَالَ ع : اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ یَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ- وَ یَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ
 

ترجمه فارسی :

 

(علمى، فیزیولواى انسانى) و درود خدا بر او، فرمود: از ویاگى‏هاى انسان در شگفتى مانید، که: با پاره‏اى «پى» مى‏نگرد، و با «گوشت» سخن مى‏گوید، و با «استخوان» مى‏شنود، و از «شکافى» نفس مى‏کشد .

 

ترجمه انگلیسی :

 

Amir al-mu'mimn, peace be upon him, said: How wonderful is man that he speaks with fat, talks with a piece of flesh, hears with a bone and breathes through a hole

 

 

اعجاز در کوه ها

 

کوهـهـا مانند ابـرهـا در حرکت می باشند.


{وتری الجبال تحسبها جامدة وهی تمر مر السحاب} سورة النمل [88]


" هنگامی که به کوهها نگاه می کنی، فکر می کنی که آنها بر جای خود ایستاده اند. اما آنها مانند ابرها حرکت می کنند. چنین است ساخته خدا، که همه چیز را تکمیل کرد. او کاملا ً از تمام اعمالتان آگاه است. چرا که کوهها بخشی از کره زمین بوده وکره زمین به دور خود وبه دور خورشید میگردد ، با طور منظم ."مُرور": در اصل بمعنی: آمدن و گذشتن و رفتن است، و در معنی ضمنی خود بمعنی: سپری شدن یا نمودن است. و در آیه منظور از آمدن و رفتن و درگذشتن یا سپری شدن: متولد شدن و زندگی نمودن و مردن است.نکته آیه: کوهها مانند ابرها سپری می شوند:
با تابش خورشید به دریاها و اقـیانوسها و آبهای سطح زمین، آب بخار میشود و به جو می رود. بعد ابر شکـل می گیرد و در بارش آب مجدداً به زمین برمی گردد. این روند و فرایند همیشگی تولد و زندگیو مرگابرها است.کوهـها یا بر اثر فـشار درونی زمین به بالا شکل می گیرند، یا بر اثر فشار به بالا در جائی و کشش به پائـیـندر جای دیگرشـکـل می گیرند، یا بر اثر برخورد دو لایه زمین و چین خوردن زمین، و یا بـر اثر آتشفشان ایجاد می شوند، و ضمن صدها هزار و میلیونها سال بر اثر عوامل فرسایشخرد شده و به دشتها و دریاها برده می شوند واز آنها چیزی نماندهو با زمین یکسان می شـوند و کوهـهـای جـدیـد دیگـری در جـاهـای دیگر ایجاد می شود. و یا همزمان با فرسوده شدنو بین رفتن آنها از بالا و از بیرون، فـشار درون زمینی پـیـوسـتـه آنـها را بلند می کند. این روند و فرایند زندگی کوهها مانند روند و فرایند زندگی ابرها است. و به این شکل کوهـهـا کـه بـه گـمـان ما "ثابت، استوار و پابرجا" هستند مانند ابرها "سپری" می شوند.میخ واری کوهها در زمین{ والجبال أوتاداً } سورة النبأ [ 7]" و آیا ما کوهها را میخ وار نگردانیدیم"؟ "اوتاداً": تشبیه بلیغ است، بمعنی: کالأوتاد، بمعنی: مانند وتد. «اوتاد» جمع وَتـَد و وَتِد است، بمعنی: تکه چوب یا فلز میخ مانندی که بخش بزرگتر آن در زمین یا دیوار کوبیده می شود و بخش کوچکتری از آن بیرون می ماند. (بیشتر برای بستن طناب چادر مورد استفاده قرار می گیرد).
نکته آیه: کوهها مانند وتد می مانند: کوههای سنگی بخش بیشترشان در درون زمین است و بخش کمتری از آنها بیرون از زمین. آنچه ما از این کوهها می بینیم در واقع بخش بالائی آنهاست. و این دانش البته با قیاسهای جاذبه ای در بلندیها و پائینیهای زمین بدست می آید. لایه بیرونی زمین که روی آن زندگی میکنیم و قاره ها و اقیانوسها را در بر میگیرد و در جائی از آن کوه و در جائی دیگر آن دشت است از تعدادی صفحه های بزرگ و کوچک تشکیل شده که در سمت و سوهای گوناگون در حرکت هستند. کوههای سنگی توازن و تعادل و یکپارچگی این صفحه های در حال حرکت را حفظ می کند. و به این ترتیب کوههای سنگی هم از نظر شکل مانند وتد می مانند و هم از نظر کارکرد. نقش کوهها در عدم شیب دار شدن زمین { والقی فی الأرض رواسی أن تمید بکم سورة نحل} [15]و در زمین کوههائی درست کرد تا زیر شما شیب پیدا نکند! قـشـر سطح زمین از تعدادی لایه های کوچ و بزرگ جدا از هم تشکیل شده که پیش از این آنها را دیدیم. این لایه ها که در حرکت می باشند، در جاهـائی یکی از آنها زیر دیگری می رود. بخشی از لایه ای که زیر لایه دیگر می رود به مواد مذاب درون زمین می رسد و ذوب می شـود. با تنگ شدن عـرصه آتشـفـشـان ایجاد می شود و مواد بیرون ریخته می شود و کوه ایجاد می کند، و همینطور لایه ای که بالای لایه دیگر قرار می گیرد و به بالا حرکت می کند، به شکلی که در تصویر می بینیم چین بر میدارد و رفته رفته چینها بزرگ می شوند و به کوه تبدیل می شوند، که اگر چنین نمی شد در ادامه رفـتن لایه ای زیر لایه دیگر، لایه بالائی بالا و بـالاتر می آمد و سطح زمـیـن در مـنطقه مزبور شیب پیدا می کرد. همینطـور اگر برخورد دو لایه سریع اتفاق بیفتد نیز به شکلی که در تصویر می بینیم زمین چین می خورد و رشته کوه درست می شود. که اگر چنین امکانی وجود نمی داشت نیز منجر به بالا رفتن لایه ای و به زیر رفـتـن لایه دیگر می شد که در نـتیجه منجر به تمایل و شیب دار شدن سطح زمین می شد و خانه ها مایل می شدند.
نقش کوههای بلند بالا در رسیدن باران و آب به مردم در جهان { وجعلنا فیها رواسی شامخات واسقینا کم ماءاً فرتا }مرسلات (27} "و در آن ( در زمین)کوههای بلند بالا قرار دادیم و آب گوارائی را به شما نوشاندیم"! "رَوَاسِی": جمع رَاسِیَة است بمعنی: چیزی که بخشی از آن در زمین فرو رفته و استوار و پابرجا است. معانی دوم: دیگ بزرگی که در زمین یا چیز دیگری کاشته می شود و جابجا نمی شود(کوه ) لنگر. «شَامِخَات»: جمع شامِخْ، بمعنی: چیز بالا بلندِ پر ابهت و عظمت و ثمر بخش. توزیع بارندگی در سطح جهانی به کمک بادها صورت می گیرد. وسلسله کوههای بلند بالا نقـش اصلی را در روند و فرایند بادها بازی می کنند. در تصویر جریان بادها که کوهها عامل آن هـسـتـنـد را می بینیم. کـوهـهـا جـریان بـادهـا را بـه چندینناحیه بزرگ تـقـسیم می کنند که نقطه آغاز آنها نواحی زیر استوائی دارای فشار بالا در دریاها میباشد. بزرگترین آن آتلانتیک شمالی است که 75 میلیون کیلومتر مربع زمین را آب می دهـد. همینطور بخار برخاسته از آبهای زمین با کوههای بلند بالا برخورد می کند و چنانچه کوه سرد باشد بخارها جمع شده و به جریانهای آب تبدیل می شوند و سرچشمه آب رسانی به مناطق دیگر می شوند. همینطور کوههای بلند بالا بادها را مجبور می کنند که رو به بالا بوزند. و چنانچه بادها سرد بوده و بخار آب با خود داشته باشند، بخار متراکم شده و ابر تشکیل می دهد و می بارد. و به این ترتیب چنانکه آیه مطرح نموده کوههای بلند بالا در رسیدن آب و باران به مردم نقش دارند. درآمدن برخی از کوهها از زیر زمین. {الم تر أنّ الله أنزل من السماء ماءً فأخرجنا به ثمرات مختلفاً ألوانها ، ومن الجبال جدد بیضُ وحمرُ مختلف ألوانها وغرابیب سود} سوره فاطر [27]
"آیا نمی توانی ببینی: خدا از ابر باران پائین می آورد پس از آن ثمرهائی را با آن درمی آوریم با رنگهـای گوناگون، و از کوههاکوههای سفید راه راهی، وسرخ با رنگهای گوناگون، و سیاهِ سیاه را درمی آوریم". نکته آیه: کوههای سفید راه راهی و کوههای سرخ با رنگهای گوناگون (یعنی سرخ بدرجات مختلف) و کوههای سیاه سیاه (یعنی سیاه یکنواخت) از زمین در می آیند: کوههای سفید راه راهی: کوههای سفید راه راهی کوههای رسوبی هستند. این کوهها چگونه تشکیل می شوند و چگونه از زمین بیرون می آیند؟ هنگامیکه باران می بارد جریان آب سنگ و خاک و گیاه و پیکر حیوانات و هر چیزی که در مسیر آن باشد را با خود بر می دارد و می برد. رفته رفته با کم شدن سرعت جریان آب، آنچه آب با خود برداشته رفته رفته در بستر رودخانه و پیچ و خمهای آن نشست می کند و یا به انتهای رودخانه که ساحل دریا باشد برده می شود و آنجا نشست می کند، و از آنچه نشست می کند یک لایه رسوبی برجای می ماند.
هر سال یک لایه جدیدی روی لایه قدیمی درست می شود. با گذشت زمان و تکرار شدن این کار لایه های زیادی از رسوبات روی هم جمع می شوند. و پس از آن فشار درونی زمین، زمین را در آن منطقه بلند می کند. با بلند شدن زمین آن لایه هائی که در ضمن هزاران سال و میلیونها سال رفته رفته روی هم دفن شده بودند از زمین بیرون زده می شوند کوههای سرخ با رنگهای گوناگون (یعنی سرخ بدرجات مختلف):کوههائی که رنگ آنها سرخ است کوههائی هستند که عنصر آهن در آنها از عناصر دیگر بیشتر است و آهن نیز در در اثر آب و رطوبت اکسیده می شود و رنگ سرخی بخود می گیرد. از آنجا که عنصر آهن در همه جای آنها یکسان نیست میزان اکسیده شدن و در نتیجه میزان سرخ شدن و سرخ بودن آنها در همه جایشان نیز یکسان نیست. این نوع کوهها نیز بر اثر فشار درونی زمین از زمین بیرون می آیند.کوههای سیاه سیاه (یعنی سیاه یکنواخت): در میان کوههای سیاه که به کوههای آتشفشانی معروفند نیز کوههائی هستند که از زیر زمین در می آیند.کوههای سیاهی که در تصویر می بینیم بر اثر فشار درونی زمیناز درون زمین بیرون زده و پیوسته تحت فشارنیروی درونی زمین بلند و بلند تر می شوند.کسانی می گفـته اند که: وقتی ما مردیم و در زمین گم و گـور شـدیـم دیگـر درآوردن و زنـده نمودن ما غیر ممکن است. آیه خطاب به آنها: "در آوردن کوهها پس از رفتن آنها در زمینیا بودن آنها در زمین" را استدلال آورده است.درست شدن کـوه از سـطـح زمـیـن {وجعل فیها رواسی من فوقها} سورة فصلت [10]"و در زمین از بالای آن (از سطح آن) کوهها درست کرد.به دو شکل از سطح زمین کوه درست می شود: ــ با بلند شدن سطح زمین:وقـتی مواد مذاب درون زمین راهی به بیرون پیدا نمی کند تا بشکل آتشفشان بیرون بزند، قـشر بالائی زمین را رفـته رفـته بلند می کند و کوه درست می شود.ـ با چین خوردن سطح زمین:بر اثر حرکت قـشـرهـای سطح زمین و برخورد آنها با هم و رفتن یکی زیر دیگری، سطح زمین چین می خورد و چین ها رفـته رفـته به شکلی که در تصویر می بینیم از حالت افـقی به حالت عمودی در می آیند و کوه درست میشود.

 

الشیخ عبد المجید الزندانی