دوست هر انسان و دشمن او
- يكشنبه مرداد ۲۲ ۱۳۹۶، ۰۶:۱۰ ب.ظ
- ۱ نظر
حسن بن جهم گوید:
از امام رضا علیه السلام شنیدم که میفرمود: دوست هر انسانى عقل او است و دشمن او جهلش
أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ج1، ص: 12
حسن بن جهم گوید:
از امام رضا علیه السلام شنیدم که میفرمود: دوست هر انسانى عقل او است و دشمن او جهلش
أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ج1، ص: 12
با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه
صفحه صد و شصت و هشت (144-149)
سورةُ الأعرَاف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
قالَ یا مُوسى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتی وَ بِکَلامی فَخُذْ ما آتَیْتُکَ وَ کُنْ مِنَ الشَّاکِرینَ (144)
وَ کَتَبْنا لَهُ فِی الْأَلْواحِ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصیلاً لِکُلِّ شَیْءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها سَأُریکُمْ دارَ الْفاسِقینَ (145)
سَأَصْرِفُ عَنْ آیاتِیَ الَّذینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ إِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ لا یُؤْمِنُوا بِها
وَ إِنْ یَرَوْا سَبیلَ الرُّشْدِ لا یَتَّخِذُوهُ سَبیلاً وَ إِنْ یَرَوْا سَبیلَ الغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبیلاً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا عَنْها غافِلینَ (146)
وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ هَلْ یُجْزَوْنَ إِلاَّ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (147)
وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ أَ لَمْ یَرَوْا أَنَّهُ لا یُکَلِّمُهُمْ وَ لا یَهْدیهِمْ سَبیلاً اتَّخَذُوهُ وَ کانُوا ظالِمینَ (148)
وَ لَمَّا سُقِطَ فی أَیْدیهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ یَرْحَمْنا رَبُّنا وَ یَغْفِرْ لَنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ (149)
ترجمه فارسی :
[خدا] فرمود: اى موسى! من تو را به [ابلاغ] پیامهایم و به سخن گفتنم با تو بر همه مردم برگزیدم پس آنچه را [از پیامهایم] به تو دادم، دریافت کن، [وبه کار بند] و از سپاسگزاران باش. (144)
و براى او در الواحِ [تورات] از هر چیزى [که در باب دین مورد نیاز مردم باشد] پندى و براى هر چیزى [که تأمین کننده هدایت انسانها باشد] سخنى روشن نوشتیم پس [به او گفتیم:] آن را با قدرت [ى تمام و عزمى استوار] دریافت کن، [و به کار بند] و قوم خود را فرمان ده که آن را به نیکوترین صورت دریافت کنند [و به کار بندند.] به زودى سراى فاسقان را [که در دنیا ویرانى کاخها و خانههاى آنان، و در آخرت دوزخ است] به شما نشان مىدهم. (145)
به زودى کسانى را که در روى زمین به ناحق گردنکشى و تکبّر مىکنند از [فهم] آیاتم بازمىدارم که اگر هر آیهاى را ببینند، به آن ایمان نمىآورند و چون راه هدایت را مشاهده کنند، آن را راه و رسم زندگى نگیرند و اگر راه گمراهى را ببینند، آن را راه و روش خود گیرند این [بازداشتن از فهم آیاتم] به سبب آن است که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها غافل و بىخبر بودند. (146)
و آنان که آیات ما و دیدار آخرت را تکذیب کردند، اعمالشان تباه و بىاثر شد. آیا جز به آنچه همواره [بر طبق کفر و انحرافشان] انجام مىدادند، کیفر داده مىشوند؟! (147)
و قوم موسى پس از [رفتن] او [به میعادگاه پروردگار]، از زیورهاى خود مجسمه گوسالهاى ساختند که صداى گاو داشت! آیا نمىدیدند که آن مجسمه با آنان سخن نمىگوید و آنان را به راهى هدایت نمىکند؟! [ولى با روشن بودن این حقیقت که مجسمهاى بیش نیست و هیچ کارى از دستش بر نمىآید] آن را [به عنوان معبودى براى پرستش] گرفتند و [در صورتى که در این انتخاب] از ستمکاران بودند. (148)
هنگامى که به شدت پشیمان شدند [و به باطل بودن گوسالهپرستى آگاه گشتند] و دانستند که قطعاً گمراه شدهاند، گفتند: اگر پروردگارمان به ما رحم نکند و ما را نیامرزد، یقیناً از زیانکاران خواهیم بود. (149)
ترجمه انگلیسی
He said:" Moses, I have selected you ahead of] all [mankind for My messages and My word; so accept whatever I may give you and act grateful] for it [.") 144(
We wrote down a bit of everything for him on Tablets for instruction and as an analysis of everything:" Hold to it firmly and command your folk to hold on to whatever is best in it. I shall show you) all (the home for immoral people.) 145(
I shall divert those from My signs who have strutted around the earth so proudly without having any right to do so." Even if they saw every sign, they still would not believe in them. If they saw the way to normal behavior they would not accept it as any way] to behave [, while if they saw any way to err, they would accept it as a course] of action [. That is because they have rejected Our signs and been heedless of them.) 146(
Those who reject Our signs and] the idea of [a meeting in the Hereafter will] see [their works collapse. Will they not be rewarded for just what they have been doing?) 147(
) XVIII (After he had gone, Moses' folk designed a calf] made [out of their jewelry, a) mere (body that mooed. Did they not see that it neither spoke to them nor guided them along any way? They adopted it and) thereby (became wrongdoers.) 148(
When the matter was dropped in their hands and they saw that they were lost, they said:" If our Lord does not show us mercy and forgive us, we will be losers.") 149(
میبینید تو رو خدا ؟؟!!!
اینم از مامانهای امروز ، از بس تنبل شدن لباسهای بچه رو با خود بچه یه جا میشورن
بازم خوبه شوهرشان در لباسشویی جا نمیشود ، وگرنه چه میشد
، آنوقت اگر خوب شسته نمیشدند و تایدها هنوز می ماند ،آن وقت مثل ماهی سر میخوردند
راستی خودمان هستیما ، اگر ماهی ها هم دست داشتند ، آنوقت یک مادر چگونه بچه هایش را در دستان مبارک میگرفت ؟ یا اصلا چگونه همدیگر را بغل می کردند ؟
آیا کسی هست که به من پاسخ دهد آیا ؟
آنگاه که نگاهت به نگاهم گره خورد
درون چشم هایت آرامشکده ام را یافتم
و درون همان نجابت نگاهت ماندم
دیگر نتوانستم از درون آن بگریزم
حتی هنگامی که حرفهایت ، زندگی ام را به یغما برد
حتی زمانی که دوباره درد زنده نبودن به سراغم آمد
باز هم روزها و شب هایم یکی شده اند
تنها دلیلی که نمیگذارد زنجیر این دنیا را پاره کنم
همان برق و معصومیت نگاهت هست
هر چند دیگر اکنون ، خیالی بیش نیست
ولی کم کم همان هم دارد رنگ می بازد
قدرت من زیاد شده است و زنجیر بسیار نازک
دیگر حتی نیازی به تلاش من هم نیست
خودش دارد پاره می شود
به امید روزی که روی سنگ قبرم بنویسند
خدایا ، راضی ام به رضای تو
از طرف مادر داغدارت
نجمه شفیعی
21/05/1396 - شنبه - ساعت 20: 53
با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه
صفحه صد و شصت و هفت (138-143)
سورةُ الأعرَاف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ جاوَزْنا بِبَنی إِسْرائیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلى قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلى أَصْنامٍ لَهُمْ قالُوا یا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (138)
إِنَّ هؤُلاءِ مُتَبَّرٌ ما هُمْ فیهِ وَ باطِلٌ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (139)
قالَ أَ غَیْرَ اللَّهِ أَبْغیکُمْ إِلهاً وَ هُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَى الْعالَمینَ (140)
وَ إِذْ أَنْجَیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ یُقَتِّلُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ وَ فی ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیمٌ (141)
وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَةً
وَ قالَ مُوسى لِأَخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی فی قَوْمی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدینَ (142)
وَ لَمَّا جاءَ مُوسى لِمیقاتِنا وَ کَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِنی أَنْظُرْ إِلَیْکَ قالَ لَنْ تَرانی وَ لکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ
فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکانَهُ فَسَوْفَ تَرانی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً
فَلَمَّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنینَ (143)
ترجمه فارسی :
و بنىاسرائیل را از دریا [یى که فرعونیان را در آن غرق کردیم] عبور دادیم پس به گروهى گذر کردند که همواره بر پرستش بتهاى خود ملازمت داشتند، گفتند: اى موسى! همان گونه که براى آنان معبودانى است، تو هم براى ما معبودى قرار بده!! موسى گفت: قطعاً شما گروهى هستید که جهالت و نادانى مىورزید. (138)
بىتردید آنچه اینان در آن قرار دارند [وآن عقاید شرکآلود و آیین بتپرستى است] نابود شده و فاسد است، و آنچه همواره انجام مىدهند، باطل و بیهوده است. (139)
[موسى با یک دنیا شگفتى و تعجب] گفت: آیا غیر خدا را [که هیچگونه شایستگى پرستش ندارد] به عنوان معبود برایتان طلب کنم؟ در حالى که اوست که شما را بر جهانیان [روزگارتان] برترى داد. (140)
و [یاد کنید] هنگامى را که شما را از [چنگال ظالمانه] فرعونیان نجات دادیم، هم آنان که شما را به سختترین صورت شکنجه مىکردند، [و به شکلى گسترده] پسرانتان را مىکشتند، و زنانتان را [براى به عزا نشستن در مرگ پسران و بیگارى] زنده مىگذاشتند، و براى شما در این [امور] آزمایشى بزرگ از سوى پروردگارتان بود. (141)
و با موسى [براى عبادتى ویژه و دریافت تورات] سى شب وعده گذاشتیم و آن را با [افزودن] ده شب کامل کردیم، پس میعادگاه پروردگارش به چهل شب پایان گرفت، و موسى [هنگامى که به میعادگاه مىرفت] به برادرش هارون گفت: در میان قومم جانشین من باش و به اصلاح برخیز و از راه و روش مفسدان پیروى مکن. (142)
زمانى که موسى به میعادگاه ما آمد، و پروردگارش با وى سخن گفت، عرض کرد: پروردگارا! جمال با کمال ذات بىنهایتت را [به قلب من] بنماى تا تو را [به رؤیت ویژه باطنى] بنگرم. خدا فرمود: هرگز مرا نخواهى دید، ولى به این کوه بنگر اگر [پس از جلوه من] بر جاى خود ثابت و برقرار ماند، تو هم به زودى مرا خواهى دید. چون پروردگارش بر کوه جلوه کرد، آن را متلاشى نمود و موسى بىهوش شد، پس هنگامى که به هوش آمد گفت: تو منزّهى [از اینکه مشاهده شوى،] به سویت بازگشتم، و من [در میان مردم این روزگار] نخستین باور کننده [این حقیقت که هرگز دیده نمىشوى] هستم. (143)
ترجمه انگلیسی
We led the Children of Israel across the sea. They came upon a people who were dedicated to some idols they had. They said:" Moses, make a god for us like the gods they have." He said:" You are a folk who act ignorantly.) 138(
Anything those people are busy at is doomed and whatever they have been doing is absurd.") 139(
He said:" Should I seek something instead of God as a deity for you, while He has preferred you ahead of] everyone in [the Universe?) 140(
When We saved you from Pharaoh's household, they were imposing the worst torment on you: they slaughtered your sons and spared your women. That meant a serious trial from your Lord.") 141 (
) XVII (We appointed thirty nights for Moses and completed them with ten; the appointment with his Lord was complete in forty nights. Moses told his brother Aaron:" Rule my people in my stead and set a good example; do not pursue the mischief-makers' course.") 142(
When Moses came for Our appointment and his Lord spoke to him, he said:" My Lord, show] yourself [to me so I may look at You." He said:" You will never see Me, but look at the mountain] instead [. If it remains in its place, then you shall see Me." When his Lord displayed his glory to the mountain, He left it flattened off, and Moses fell down stunned. When he came back to his senses, he said:" Glory be to You! I have turned to You and am the first believer!) 143(
با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه
صفحه صد و شصت و شش (131-137)
سورةُ الأعرَاف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
فَإِذا جاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قالُوا لَنا هذِه وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسى وَ مَنْ مَعَهُ أَلا إِنَّما طائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ (131)
وَ قالُوا مَهْما تَأْتِنا بِهِ مِنْ آیَةٍ لِتَسْحَرَنا بِها فَما نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنینَ (132)
فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الطُّوفانَ وَ الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ آیاتٍ مُفَصَّلاتٍ فَاسْتَکْبَرُوا وَ کانُوا قَوْماً مُجْرِمینَ (133)
وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قالُوا یا مُوسَى ادْعُ لَنا رَبَّکَ بِما عَهِدَ عِنْدَکَ لَئِنْ کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنی إِسْرائیلَ (134)
فَلَمَّا کَشَفْنا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلى أَجَلٍ هُمْ بالِغُوهُ إِذا هُمْ یَنْکُثُونَ (135)
فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا عَنْها غافِلینَ (136)
وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتی بارَکْنا فیها وَ
تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنى عَلى بَنی إِسْرائیلَ بِما صَبَرُوا وَ دَمَّرْنا ما کانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما کانُوا یَعْرِشُونَ (137)
ترجمه فارسی :
پس هنگامى که رفاه و نعمت به آنان روى مىکرد، مىگفتند: این به سبب [شایستگىِ] خود ماست، و چون گزند و آسیبى به آنان مىرسید، به موسى و همراهانش فال بد مىزدند آگاه باشید که [سررشته و] علت شومى و نحوست فرعونیان [که عکسالعمل زشتىهاى خود آنان است] نزد خداست، ولى بیشترشان نمىدانند. (131)
فرعونیان گفتند: [اى موسى! از دعوتت دست بردار که] هر چه را به عنوان معجزه براى ما بیاورى تا به وسیله آن ما را جادو کنى به تو ایمان نمىآوریم. (132)
پس ما توفان و هجوم ملخ و شپش و قورباغه و آلوده شدن وسایل زندگى را به خون که عذابهاى گوناگونى بود به سوى آنان فرستادیم، باز هم تکبّر و سرکشى کردند و گروهى مجرم و گناهکار بودند. (133)
و هرگاه عذاب بر آنان فرود آمد، گفتند: اى موسى! پروردگارت را به پیمانى که با تو دارد [و آن مستجاب کردن دعاى توست] براى ما بخوان که اگر این عذاب را از ما برطرف کنى یقیناً به تو ایمان مىآوریم و بنىاسرائیل را با تو روانه مىکنیم. (134)
پس هنگامى که عذاب را تا مدتى که [مىباید همه] آنان به پایان مهلت آن مىرسیدند از ایشان برطرف مىکردیم، به دور از انتظار پیمانشان را مىشکستند. (135)
نهایتاً به سبب اینکه آیات ما را تکذیب کردند، و از آنها غافل و بىخبر بودند، از آنان انتقام گرفتیم و در دریا غرقشان کردیم. (136)
و به آن گروهى که همواره ناتوان و زبونشان شمرده بودند، نواحى شرقى و غربى آن سرزمین را که در آن [از جهت فراوانى نعمت، ارزانى و حاصلخیزى] برکت قرار داده بودیم، بخشیدیم و وعده نیکوتر و زیباتر پروردگارت بر بنىاسرائیل به [پاداش] صبرى که [بر سختىها و بلاها] کردند تحقّق یافت، و آنچه را که همواره فرعون وفرعونیان [از کاخ و قصرهاى مجلّل] و سایهبانهاى خوشنشین مىافراشتند، نابود کردیم. (137)
ترجمه انگلیسی
Whenever something fine came to them, they said:" This is ours;" while if something evil afflicted them, they took it as an omen connected with Moses and whoever was with him. Did not their omen only lie with God? Yet most of them do not realize it.) 131 (
They said:" No matter what sign you may bring us to charm us with, we will never believe in you.") 132(
We sent the flood and grasshoppers, lice, frogs and blood on them as distinguishing signs, yet they) still (acted proudly and were criminal folk.) 133(
Whenever some plague fell upon them, they said:" Moses, appeal to your Lord for us, because of what He has pledged for you; if you will lift the plague from us, we will believe in you and send the Children of Israel away with you.") 134(
Yet whenever We lifted the plague from them for a period which they were to observe, why, they failed to keep it!) 135(
We avenged Ourselves on them and drowned them in the deep, because they had rejected Our signs and been so heedless of them.) 136(
We let a folk whom they considered to be inferior inherit the Eastern and Western parts of the land which We had blessed. Your Lord's finest word was accomplished for the Children of Israel because they had been so patient. We destroyed everything Pharaoh and his people had been producing and whatever they had been building.) 137(