برق نگاهت
- شنبه مرداد ۲۱ ۱۳۹۶، ۰۸:۴۷ ب.ظ
- ۰ حرفهای شما
آنگاه که نگاهت به نگاهم گره خورد
درون چشم هایت آرامشکده ام را یافتم
و درون همان نجابت نگاهت ماندم
دیگر نتوانستم از درون آن بگریزم
حتی هنگامی که حرفهایت ، زندگی ام را به یغما برد
حتی زمانی که دوباره درد زنده نبودن به سراغم آمد
باز هم روزها و شب هایم یکی شده اند
تنها دلیلی که نمیگذارد زنجیر این دنیا را پاره کنم
همان برق و معصومیت نگاهت هست
هر چند دیگر اکنون ، خیالی بیش نیست
ولی کم کم همان هم دارد رنگ می بازد
قدرت من زیاد شده است و زنجیر بسیار نازک
دیگر حتی نیازی به تلاش من هم نیست
خودش دارد پاره می شود
به امید روزی که روی سنگ قبرم بنویسند
خدایا ، راضی ام به رضای تو
از طرف مادر داغدارت
نجمه شفیعی
21/05/1396 - شنبه - ساعت 20: 53
- ۹۶/۰۵/۲۱