بایگانی شهریور ۱۳۹۴ :: Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

۱۷۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

کاش ... بمیرم ...

 

دل من قصد سفر کرده ولی

دست و پایم در غل و زنجیر است

هر چه می گویم نمی خواهد خدا

ولی انگار رفتنش قطعی است

من که عشقم مردن است ، باور کنید

او نمی خواهد مرا ناراضی است

من که دنیا را نمی خواهم ولی

دنیا ، انگار که چسب راضی است

کاش زودتر حاجتم رَوا شود

چون دلم بی تاب و خیلی شاکی است

من که مُردم ، جای من مال شما

غصه ی دنیا برایم کافی است

 

« نجمه شفیعی »

h2

 

حکمت 2

 

وَ قَالَ علیه السلام  : أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ- وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ- وَ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَهُ

 

ترجمه فارسی :

 

(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: آن که جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پست کرده، و آن که راز سختى‏هاى خود را آشکار سازد خود را خوار کرده، و آن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بى‏ارزش کرده است.

 

ترجمه انگلیسی :

 

Amir al-mu'mirim, peace be upon him, said: He who adopts greed as a habit devalues himself; he who discloses his hardship agrees to humiliation; and he who allows his tongue to overpower his soul debases the soul.

 

علل مهجوریت قرآن

 

مهجوریت قرآن

قرآن، کلام حق، اعجاز حضرت محمد مصطفی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و سرمایه معنوی مسلمانان است و همان‏گونه که امام خمینی؛ فرمود: «اگر قرآن نبود، باب معرفة اللّه‏ بسته بود الی الابد.» آری! قرآن، بهترین وسیله شناخت خداوند است. قرآن، سخن آرامش بخش الهی در گستره هستی است. قرآن، منبع تمام دانش‏های بشری است. کتابی است که انسان را از خاک به افلاک می‏رساند و روح آدمی را به عالم قدس و ملکوت می‏برد؛ ولی ما از این ودیعه الهی، به شایستگی استفاده نمی‏کنیم.
شیخ عبدالکریم حائری یزدی؛، موسسه حوزه علمیه قم، می‏فرمود:
رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله برای ما دو چیز را به ودیعه گذاشت: قرآن و اهل‏بیت:؛ اما اهل تسنن، قرآن را گرفتند و اهل بیت: را رها کردند ما نیز اهل‏بیت: را گرفتیم و قرآن را رها کردیم.
آری، قرآن در میان ما مهجور گشته است، چنان که در قرآن کریم نیز از زبان رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏خوانیم:
یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا.
پروردگارا! قوم من قرآن را کنار گذاشتند و از آن دوری جستند.
روزها، ماه‏ها و سال‏ها می‏گذرد و عده‏ای حتی آیه‏ای از قرآن را قرائت نمی‏کنند و کاربرد قرآن برای آنها منحصر است در: زینت بخشی سفره عقد، بدرقه مسافر، ورود به خانه جدید، بوسیدن و استخاره کردن، سوگند خوردن و به سر گرفتن قرآن در شب‏های احیاء. از سوی دیگر، بعضی افراد مقید به قرائت قرآن هستند و از این نظر، با قرآن در ارتباطند، ولی هیچ‏گاه در صدد درک مفاهیم آیات قرآن برنمی‏آیند. اینان که هدف اصلی‏شان کسب ثواب است، پیوسته الفاظ قرآن را به زبان می‏آورند، بدون آنکه معنای آنچه را می‏خوانند بفهمند. عده‏ای نیز قر ان را می‏خوانند و در فهم معانی آن می‏کوشند، ولی در عمل به آیات قرآن، سست و بی‏توفیقند و در این میان، تنها اندکی از انسان‏ها هستند که مفاهیم و معانی قرآن را درک و همواره آن را تلاوت می‏کنند و با عمل به آیه‏های آن، سرنوشت سعادت باری را برای دنیا و آخرت خود رقم می‏زنند.

پیام متن: ‍

1. قرآن کریم با همه عظمتی که دارد، میان پیروانش مهجور است.
2. هدف اصلی نزول قرآن، سعادت انسان‏هاست که این امر، تنها در سایه عمل به آیات آن به دست می‏آید.

عوامل مهجوریت قرآن

1. پیروی از هوای نفس ‍

در برخی از آیات قرآن کریم، پیروی از هوای نفس، در تعارض با هدایت در راه خدا معرفی می‏شود، از جمله این آیه که خداوند خود می‏فرماید:
وَلا تَتَّبِعِ الهَوی فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبیلِ اللّه‏ِ.
و از هوای نفس پیروی نکن که تو را از راه خدا گمراه می‏کند.
قرآن، کتابی است که خداوند متعال آن را برای هدایت انسان به راه مستقیم نازل فرموده است. بدیهی است که بهره بردن از این هدایت الهی، در گرو تلاش خود فرد برای ایجاد شرایطی لازم است. یکی از این شرایط، پیروی نکردن از هواهای نفسانی است. بنابراین، کسی که پیروی از خواسته‏های نفسانی را مقصود خود قرار می‏دهد، ارتباط مؤثری با قرآن پیدا نخواهد کرد.

پیام متن: ‍

آن گاه که نفس پیروی می‏شود، قرآن مهجور می‏ماند.

2. جاذبه‏های مادی و دنیوی ‍‍

جاذبه‏های مادی، همواره سرگرم کننده و مانعی بر سر راه سعادت و تعالی است. بدین ترتیب، شیرینی ذکر و یاد خدا از نظر پنهان می‏ماند و آدمی از امور معنوی روی گردان می‏شود و جاذبه‏های مادی، عاملی جدی برای مهجوریت قرآن به شمار می‏آیند. خداوند متعال در کلام وحی خویش، بارها با هشدار به انسان، می‏فرماید: نَلا تَغُرَّنَّکم الحیوةُ الدُّنیا؛ پس زندگی دنیا شما را فریب ندهد».
البته بسیاری مجذوب جلوه‏های دلفریب، ولی ناپایدار دنیا و ظواهر مادی آن می‏شوند و کتاب و سخن خدا را از یادها می‏برند. همان گونه که در قرآن کریم نیز بدان اشاره می‏شود که:
نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ... .
گروهی از کسانی که به آنها کتاب (آسمانی) داده شد، کتاب خدا را پشتشان افکندند.

پیام متن: ‍

کسی که مسحور جاذبه‏های مادی است، نمی‏تواند با قرآن ارتباط درستی برقرار سازد.

3. شیطان ‍

خداوند متعال در قرآن کریم می‏فرماید:
فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ.
هنگامی که قرآن می‏خوانی پس، از شیطان رانده شده به خداوند پناه ببر.
از این آیه درمی‏یابیم که شیطان، همواره درصدد است انسان را از تلاوت آیه‏های قرآن باز دارد. خداوند نیز به بندگانش هشدار می‏دهد که در این هنگام، به خدا پناه ببرید. البته منظور این آیه، این نیست که تنها به گفتن استعاذه بسنده کنیم، بلکه باید این ذکر را تبدیل به فکر و فکر را تبدیل به یک حالت درونی کنیم و به هنگام خواندن هر آیه، به خدا پناه ببریم، از اینکه وسوسه هیا شیطان، حجابی میان ما و کلام حیاتبخش او شود.

پیام متن: ‍

تا زمانی که شیطان از کنار انسان نگریخته است، قرآن همچنان مهجور است.

4. ناشناخته ماندن جایگاه قرآن در زندگی ‍

از عواملی که مردم را به قرآن بی‏رغبت می‏سازد، این است که ارزش و جایگاه قرآن نزد آنان ناشناخته است و از آثار شگرف آن بی‏خبرند.
آنها قرآن را تنها در حد کتابی آسمانی و مقدس می‏شناسند و در نتیجه، از محتوای متعالی آن ناآگاه و بی‏بهره‏اند.
از این رو، مبلغان موظفند در زمینه معرفی جایگاه قرآن و بازگویی اهمیت و آثار آن در زندگی، بیشتر بکوشند. در این میان، رسانه‏های جمعی به ویژه صدا و سیما نقش و رسالت بسیار موثری در این‏باره برعهده دارند. از دیگر نهادهای آگاه سازی افراد جامعه، مدارس و والدین هستند که با راهنمایی دقیق فرزندان خود، می‏توانند آنها را با قرآن آشنا و مأنوس سازند.

پیام متن: ‍

شناخت جایگاه قرآن گاهی مهم در راه بهره‏برداری از مضامین آسمانی آن است.

5. نقش قرآن در نظام آموزشی ‍

بی‏تردید آموزش و پرورش، نقش اساسی در ایجاد شناخت‏ها، باورها و گرایش‏ها در افراد دارد. چه بسا اشخاصی با تعلیم علوم در محیط آموزشی، نگرشی بر خلاف محیط خانوادگی خود می‏یابند که این امر، گویای تأثیر فراوان مواد درسی و معلمان بر دانش‏آموزان است.
اگر در نظام آموزشی ما، از دبستان گرفته تا حوزه و دانشگاه، به آموزش قرآن پیش از بعضی دروس مانند ریاضی، زبان انگلیسی و فقه و اصول بها داه می‏شد، مهجوریت نمی‏ماند و در اجتماع، حضور و نفوذ چشم‏گیری می‏یافت.

پیام متن: ‍

نظام آموزشی کشور با بها دادن لازم به قرآن، به منظور حاکمیت احکام قرآنی در میان جامعه، گامی موثر برمی‏دارد.

6. کمبود ترجمه و تفسیرهای روان و همه‏فهم ‍

بیشتر ترجمه‏های قرآن به گونه‏ای است که مخاطب به فهم روشنی از معانی آیات نمی‏رسد و تنها دسته‏ای از کلمات در ذهن او نقش می‏بندد، در حالی‏که ارتباطی میان آنها نمی‏تواند برقرار کند. در زمینه تفسیر قرآن نیز بیشتر کتاب‏های تفسیر قرآن، در سطح بالایی از فهم قرآنی نگاشته شده و تنها اهل علم و خبر می‏توانند از آن بهره گیرند و عموم افراد از استفاده آنها بی‏نصیبند. بنابراین، فراگیر ساختن قرآن، اهتمام به ترجمه روشن و سلیس کلام وحی و نیز ارائه تفسیرهایی که در عین استواری و استحکام آن، عموم مرم از فهم و درک آن ناتوان باشند، لازم زندگی همه بشر است.

پیام متن: ‍

ترجمه درست و روان قرآن و تفسیر همه فهم آن، در معرفی جایگاه حقیقی قرآن، نقش تأثیرگذار و ارزنده‏ای دارد.

7. کم‏توجهی به مسابقات و برگزیدگان قرآنی ‍

مقام معظم رهبری؛ در رهنمودی فرمود:
«اگر بخواهیم قرآن در خانه‏ها، بین بچه‏ها، بین بزرگ‏ها، بین زن و مردها رواج پیدا کند، بایستی قهرمانان قرآنی را احترام کنید».
بدین منظور، مسئولان مملکتی وظیفه دارند در زمینه گسترش و بالا بردن سطح کیفی مسابقات قرآنی، خالصانه بکوشند و ترویج مسائل کمال آفرین قرآن همت گمارند. برای مثال، از برترین‏های قرآنی به شایستگی قدردانی کنند. در این میان، صدا و سیما در زمینه اعلام برگزاری این‏گونه مسابقات و معرفی قهرمانان و چهره‏های قرآنی و میان و اهل تلاش و موفقیت آنان، نقشی بسزا دارد.

پیام متن: ‍

بزرگداشت قهرمانان قرآنی، احترام به قرآن و افزایش رغبت مردم به قرآن را سبب می‏شود.

 

« زهرا مولائی‏فر »

اسکیزو فرنی هیولای توهم

 

چهارشنبه ۷ فروردین ۱۳۸۷ روزنامه رسالت


 

اختلالات روحی و روانی اسکیزوفرنی

 

 

در بین تمام اختلالات روانپزشکی تعریف و توصیف اسکیزوفرنی از همه مشکل تر و پیچیده تر است. واژه اسکیزوفرنی از دو کلمه “اسکیزو” و “فرنی” ترکیب شده است که اولی به معنی دوپاره شدن و ازهم گسیختگی بوده و واژه دوم به معنی فکر است.

درر قدیم الایام نظر عامه پیرامون اختلالات ذهنی این بود که آنها نتیجه نیروهای فوق طبیعی هستند. در تمدن و فرهنگ قدیم باور نیرومندی نسبت به بیماری های روانی وجود داشت که با اندیشه های روانشناختی عدم کارکرد ذهن درهم آمیخته شده بود. به همین علت تلاش هایی برای بازگرداندن تعادل فکری بیماران انجام می دادند. مانند خوابانیدن آنها روی پوست حیوانات سوراخ کردن جمجمه بیمار، گرسنگی دادن یا شکنجه های جسمی. همه اینها به واسطه شیوع خرافات واوهام بوده است. به تدریج پزشکان و دانشمندانی همچون بقراط، پینل، بلولر و دیگران این اعتقادات را زیرسوال برده و علل طبیعی را سبب بیماری های روانی دانستند و برخورد با بیماران روانی را متحول ساختند.

تعریف اسکیزوفرنی

در بین تمام اختلالات روانپزشکی تعریف و توصیف اسکیزوفرنی از همه مشکل تر و پیچیده تر است. واژه اسکیزوفرنی از دو کلمه “اسکیزو” و “فرنی” ترکیب شده است که اولی به معنی دوپاره شدن و ازهم گسیختگی بوده و واژه دوم به معنی فکر است. اسکیزوفرنی یا روان گسیختگی یا جنون جوانی یکی از بیماری های عمده روانی است که در آن افکار، احساسات و ادراک بیمار به صورت ناموزون دستخوش تغییر وانحراف شده و نهایتا اختلال عملکرد فرد را سبب می شود.

مطالعاتی که به وسیله سازمان بهداشت جهانی روی اسکیزوفرنی صورت گرفته است، نشان داده که مفهوم اسکیزوفرنی در تمام کشورها و فرهنگها مفهومی جهانی است.

بروز و شیوع

برای گروه ۱۵ سال و بالاتر از ۰/۳ تا ۱/۲ در هر هزار نفر گزارش شده است. حداکثر بروز در مردان بین ۱۵ ۲۵ سالگی ودر زنها بین ۲۵ ۳۵ سالگی است. شروع بیماری اسکیزوفرنی قبل از ۱۰ سالگی و پس از ۵۰ سالگی بی نهایت نادر است. از نظر شیوع تفاوتی بین دو جنس وجود ندارد. در کل شیوع اسکیزوفرنی یک در هزار و در برخی گزارش ها کمتر از یک درصد جمعیت ذکر شده است. تقریبا ۵۰ درصد افراد اسکیزوفرنیک خودکشی کرده و ۱۰ درصد آنان موفق بوده اند. به عبارت ساده تر در نیمی از جمعیت بیماران می توان سابقه خودکشی را یافت.

سبب شناسی

نظریات متنوع و گوناگونی درباره علت مبتلا شدن افراد به بیماری اسکیزوفرنی مطرح شده است. به طور کلی دو گروه فرضیه مهم در این زمینه وجود دارد. در گروه اول علت اصلی بیماری را عوامل ارثی، ژنتیک و سیستم عصبی مختل می دانند. دانشمندان گروه دوم بر این عقیده اند که شیوه های فرزندپروری و تربیت کودک، مسائل اجتماعی و خانوادگی، رویدادها و حوادث فشارآور روانی، چگونگی ارتباط بین فردی و مسائل محیطی و... در بروز بیماری موثرند. ما در اینجا وارد بحث های علمی و کشمکش های نظری نخواهیم شد. فقط باید خاطرنشان کنیم درباره ارثی بودن بیماری تحقیقات نشان داده است که اگر یکی از والدین مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی باشد، خطر ابتلا برای فرزندان ۱۶/۴ درصد بوده و اگر هر دوی والدین مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی باشند، ۳۳/۹ درصد احتمال دارد که فرزندان مبتلا به بیماری داشته باشند. به عبارت ساده تر قرابت (نزدیک بودن) ژنتیکی به بیمار، خطر ابتلا را افزایش می دهد. به همین علت متخصصان هرگز ازدواج و بچه دار شدن بیماران اسکیزوفرنی را در بهبود آنها موثر ندانسته، بلکه معتقدند که این امر مشکلات بیماران را مضاعف خواهد کرد. بخصوص اگر بدون برنامه و بدون مشورت با روانپزشک یا روانشناس بالینی باشد.

به طور کلی پژوهش های متعدد عوامل خطر زیر را روشن ساخته اند:

داشتن یک عضو بیمار اسکیزوفرنیک در خانواده

سابقه تولد مشکل و احتمالا ضربه به سر هنگام زایمان

داشتن دوره رشد غیرعادی که منجر به پرورش طفلی بی نهایت خجول، خیالپرداز، منزوی، تنها و مطیع می شود یا اینکه طفلی مخرب، وحشی، اصلاح ناپذیر، فراری از مدرسه؛ یا طفلی که از هیچ چیز لذت نمی برد، بار می آورد.

داشتن پدر یا مادری که بیش از حد متوقع و خشن بوده و در شناخت نیازهای کودک ناتوان است.

پایین بودن آنزیم مونوآمین اکسیداز )MAO( در پلاکت های خون

مصرف مواد مخدر یا محرک مانند حشیش، آمفتامین ها، کوکائین، L.S.D و

وجود سابقه وارد آمدن یک استرس سهمگین که خارج از تحمل و مقاومت فرد است. مانند جنگ، زلزله و

علا ئم و نشانه ها

معمولا مهمترین نشانه های بیماری اسکیزوفرنی را به ۴ گروه عمده تقسیم می کنند:

اختلالات ادراکی

اختلالات تفکر

اختلالات خلقی و عاطفی

اختلالات رفتاری و حرکتی

ما در اینجا به مهمترین نشانه ها در هر گروه اشاره می کنیم.

الف) اختلالات ادراکی

صدا به عنوان یک محرک شنوایی و یک تصویر به عنوان محرک بینایی به شمار رفته و باعث تحریک گیرنده های حسی گوش یا چشم یعنی اندام حسی خاص شده و از آن طریق پیام های دریافت شده را به مغز می رساند. تا اینجا”احساس” صورت گرفته است. هنگامی که آن پیام خام در مغز موردتجزیه و تحلیل قرار می گیرد و مغز به آن معنی می بخشد فرایند “ادراک” صورت می گیرد. به عبارت ساده تر ادراک یعنی معنی بخشی به محرک های دریافتی از اندام های حسی در مغز. هرگاه در این حوزه اختلالی به وجود آید به آن اختلالات ادراکی گویند. یکی از مهمترین اختلالات ادراکی، توهم است.

توهم عبارت است از درک محرک مشخص بدون وجود واقعی و خارجی محرک. توهم که یکی از نشانه های شاخص بیماری اسکیزوفرنی است انواع مختلفی دارد که در زیر به آنها اشاره می کنیم:

توهمات شنوایی

شایع ترین نوع توهم در بیماران اسکیزوفرنیک می باشد و به صورت یک یا چند صدا یا به شکل جملات و عبارات مختلف شنیده می شود. گاهی به صورت تکرار شونده و گاهی به صورت موسیقی یا صداهای عجیب وغریب درک می گردد. این نشانه ممکن است به صورت های زیر باشد:

جمله ای که به بیمار دستور می دهد. مثلا “همسرت را بزن” یا “این کار را نکن”

جملاتی که به او ناسزا و فحش می گویند یا از او ایراد می گیرند یا به او اخطار می دهند.

به صورت صداهای متناقض. به طور مثال ممکن است یک صدا خوبی بیمار را و یک صدا بدی او را بگوید.

ممکن است به صورتی باشد که دو نفر با هم راجع به بیمار صحبت می کنند و وی حرف های آنها را بشنود.

توهمات بینایی

معمولا توهمات بینایی به سه گروه تصویری، نقطه ای یا صحنه ای طبقه بندی می شوند. ممکن است بیمار تصویر شخص یا شیء یا صحنه ای را که دیگران نمی توانند آن را ببینند، ببیند.

توهمات لمسی

بیمار فکر می کند ماری روی پشتش حرکت می کند یا حیواناتی خاص زیر پوستش وجود دارند که حرکت می کنند یا...

توهم های بویایی

بیمار بوهایی را حس می کند که دیگران از حس کردن آنها ناتوانند (به طور واقعی وجود ندارد.) برای مثال بوی تخم مرغ گندیده، لاستیک سوخته، بنزین، نفت و... معمولا در بیماران اسکیزوفرنیک کمتر مشاهده می شود.

توهم چشایی

در بیماران اسکیزوفرنیک نادر است.

توهم های حسی عمقی

در بیماران اسکیزوفرنیک شایع بوده و معمولا به صورت های زیر وجود دارد:

تحت فشار قرار گرفتن احشاء

احساس بریده شدن یا چنگ خوردن عضلات یا غلاف آنها

احساسات دردناک الکتریکی یا اشعه ای در احشاء

توهم های جنسی

در دو جنس متفاوت است.

توهمات متفرقه عجیب وغریب

برای مثال بیمار ممکن است بگوید “بوی تلویزیون به مشامم می خورد” یا اینکه “مزه سگ می چشم”.

ب) اختلالات تفکر

تفکر معمولا به چند صورت عمده اختلال پیدا می کند. یکی اشتغال ذهنی شدید با عقاید فلسفی، روانی، انتزاعی، دینی و... و دیگری به صورت هذیان یا اختلال در شکل یا فرایند تفکر. هذیان افکار غیرمنطقی است که با پدیده های اجتماعی فرهنگی و واقعیت مغایرت داشته و با منطق و استدلال نیز تصحیح نگردیده و عجیب و غریب باشد. مهمترین هذیانها عبارتند از:

هذیان بزرگ منشی

بیمار فکر می کند آدم مهم و مشهوری است

هذیان گزند و آسیب

بیمار فکر می کند که به دنبال وی هستند تا به او آسیب برسانند یا او را اذیت کرده یا بکشند.

هذیان گناه و تقصیر

فکر می کند که تمام مشکلات ومصائب و حوادث روزگار بر گردن اوست و مقصر اصلی همه چیز می باشد.

هذیان تحت تاثیر یا تحت کنترل بودن

فکر می کند که تحت تاثیر نیروهای خاص بوده یا از طریق دستگاه هایی کنترل می شود یا اینکه می تواند رویدادهای بسیاری را که طبیعی هستند کنترل کند یا رفتار و افکار دیگران را تحت سیطره خود داشته باشد.

هذیان انتساب یا ارجاع

فرد فکر می کند که دیگران درباره او حرف می زنند یا رفتارهای طبیعی دیگران را به خود منتسب می کند. اگر کسی حرکتی کرد منظورش او (بیمار) است. یا اینکه تلویزیون در مورد او حرف می زند.

هذیان پخش فکر

بیمار فکر می کند که هرچه در ذهنش می گذرد و هر فکری می کند، پخش شده ودیگران متوجه آن می شوند.

هذیان کاشتن فکر

بیمار خیال می کند که سیستم یا افرادی هستند که فکر خاصی را به او القا کرده و در ذهنش می کارند.

هذیان بیرون کشیدن افکار

بیمار فکر می کند کسانی هستند که سعی می کنند محتوای ذهن او و افکارش را از ذهن وی بیرون بکشند.

اختلالات دیگر تفکر در شکل یا فرایند تفکر به وجود می آیند که ضعف حافظه، از این شاخه به آن شاخه پریدن، پرش افکار، انسداد افکار، حاشیه پردازی، تفکر مماسی، واژه سازی و... از جمله مهمترین آنهاست.

ج) اختلالات عاطفه

به تجربیات شخصی که رنگ هیجانی به خود می گیرد، عاطفه گویند. خشم، شادی، غم، اضطراب و... از عواطف هستند. عواطف به طور عمده به سه صورت دچار اختلال می شود

کاهش واکنش های هیجانی. معمولا بیمار در برابر محرک هایی که برای دیگران خوشایند یا ناخوشایند است، بی تفاوت می باشد. فرد اسکیزوفرنیک از مسائل روزمره لذتی نمی برد. برای مثال بیمار در برابر حوادثی مانند ازدواج خود یا تولد فرزندش واکنش هیجانی مثبتی نشان نمی دهد.

افزایش بسیار شدید عواطف، مخصوصا خشم، نشاط یا اضطراب

عدم تناسب واکنش های هیجانی و عاطفی. برای مثال بیمار اسکیزوفرنی که مادرش به تازگی فوت نموده است مرگ وی را با خوشحالی و خنده توصیف و تعریف می کند

اختلالات رفتاری و حرکتی

شکلک درآوردن و ادا واطوار

بیمار ممکن است مدتهای طولانی جلوی آینه بنشیند و خود را نگاه کند، یا در انظار اطوارهای خاصی که عجیب وغریب است درآورد.

جمود

ممکن است ساعتها یک وضعیت دشوار به خود بگیرد و حرکتی نکند.

بدبینی

بیمار ممکن است نسبت به همسر (در مورد خیانت وی) یا اطرافیان سوءظن داشته باشد. سوءظن می تواند در زمینه های جنسی، مالی، رقابتی و... باشد.

منفی کاری

ممکن است هر کاری که به وی گفته می شود، عکس آن را انجام دهد یا از انجام آن عمل سر باز زند.

کناره گیری اجتماعی

بیمار اسکیزوفرنیک ممکن است هیچ علاقه ای به “درجمع بودن” نشان ندهد و گوشه گیر و خجالتی باشد. از کارهای گروهی فراری باشد و در میهمانی ها شرکت نکند

تکلم مختل

نشانه هایی مانند پرحرفی، سکوت مطلق، تکرار کلام و... در این طبقه قرار می گیرند.

علامت و نشانه بسیارمهم دیگری که در بیماران روانی شدید از جمله بیماران اسکیزوفرنیک مشاهده می شود، عدم بصیرت است. یعنی بیمار از بیماری خود آگاهی ندارد. به همین دلیل است که اکثر بیماران اسکیزوفرنیک اعتقاد دارند که خود سالم هستند، این اطرافیان هستند که مریضند. همچنین به همین دلیل از مصرف کردن دارو خودداری می کنند.

علائم و نشانه های جزئی دیگری وجود دارد که ما در اینجا از ذکر آنها خودداری می کنیم. به خاطر داشته باشید که با وجود یکی دو علامت نمی توان گفت فردی بیمار است. پس هیچ گاه در پی تشخیص و درمان خودسرانه کسی برنیایید و همیشه امور تشخیص ودرمانی را به متخصصان بسپارید.

 

زهرا عابدین‌زاده

 

    منبع : http://www.aftabir.com

 

خداییش شما هم مثل من هنگ کردین نه ؟ بی انصاف ها انگار که قصه زندگی من و تو رو برداشتن ، کپی کردن ! surprise

غصه نخور درست میشه ....

a19

 من خودم عاشق گلم ، و مطمئنم که مخاطبین  و موافقین منم گلن و حتی مخالفین و غیر مخاطبین منم گلن ...

نگران نباشین چیزی تو سرم نخورده....

ولی خودمونیما !!! چه گل تو گلی شد ....

من و گلستان یهویی !!!!

laugh

 

حکم بازیگری زن در فیلم و تئاتر

 

با سلام خدمت شما دوستان ، یادتان باشد که من حق دارم  و وظیفه دارم مطلب جمع آوری می کنم و شما حق دارین که آن را قبول کنید یا نکنید ! لطفا هیچ مطلبی را بدون تحقیق قبول نکنید و خود به آن برسید . من خودم ، بعضی مسائل  را قبول ندارم ، در ضمن قصد بنده زیر سؤال بردن هیچ انسان و یا هیچ شغلی نیست .

 

دراین مقاله، ازحـکم فیلم های سینمایی و تلویزیونی که [مردان وزنان ] به صورت مختلط در آن بازی می‏کنند، در ضمن سه محور بحث می‏کنیم:
محور اول: ایفای نقش و بازیگری.
محور دوم: نمایش این گونه فیلم ها.
محور سوم: تماشای آنها.
درمحور اول، از حکم شرعی بازیگری هایی بحث می‏شود که درسینما و تلویزیون بسیار متداول است.بحث ازجهت ارتباط نزدیک میان زنان و مردان نامحرم است که لازمه این نوع نقش های مختلط می‏باشد.
دراین نوع بازی ها، زنان و مردان نقش های مختلفی را در ارتباط با همدیگر ایفا می‏کنند؛ روابط عاشقانه و خانوادگی، چون همسر. دراین قسمت، حکم ایفای نقش این نوع روابط میان زن و مرد را ـ بدون درنظر گرفتن مسأله نمایش و تماشا ـ مورد بررسی قرار می‏دهیم.
درمحور دوم از حکم نمایش این نوع فیلم ها در سینما و تلویزیون برای عموم مردم، بحث می‏کنیم.
درمحور سوم حکم تماشای این نوع فیلم ها را از طرف بینندگان بررسی می‏کنیم.
بحث از حکم، درسه محور مذکور، جز با بحث تحقیقی در سه مسأله زیر ممکن نیست:
پوشش، نگاه، تحریک جنسی.
درمباحث آتی درباره حکم این مسائل به اختصار سخن می‏گوییم تا پاسخ گوی حکم سه محور مذکور باشیم.

a18

s10

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛

هر روز یک صفحه

صفحه ده : آیات (62-69)

 

 

سورةُ البَقَرة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

 

 

 

إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هادُوا وَ النَّصارى‏ وَ الصَّابِئینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (62)

 

وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّةٍ وَ اذْکُرُوا ما فیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (63)

 

ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرینَ (64)

 

وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذینَ اعْتَدَوْا مِنْکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خاسِئینَ (65)

 

فَجَعَلْناها نَکالاً لِما بَیْنَ یَدَیْها وَ ما خَلْفَها وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقینَ (66)

 

وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلینَ (67)

 

قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنا ما هِیَ قالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا فارِضٌ وَ لا بِکْرٌ عَوانٌ بَیْنَ ذلِکَ فَافْعَلُوا ما تُؤْمَرُونَ (68)

 

قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنا ما لَوْنُها قالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرینَ (69)

 

 

 ترجمه فارسی :

 

هر یک از مسلمانان و یهود و نصارى و صابئان (پیروان حضرت یحیى) که از روى حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکارى پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود. (62)

و (اى بنى اسرائیل یاد آرید) وقتى که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بالاى سر شما برافراشتیم، (و دستور دادیم که) احکام تورات را با عقیده محکم پیروى کنید و پیوسته آن را در نظر گیرید، باشد که پرهیزگار شوید. (63)

بعد از آن همه عهد و پیمان (از خدا) روى گردانیدید و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نمى‏شد البته در شمار زیانکاران بودید. (64)

و محققا دانسته‏اید جماعتى از شما را که عصیان ورزیده حرمت شنبه را نگاه نداشتند، گفتیم: بوزینه شوید و راندگانى (دور از قرب حق). (65)

و این عقوبت مسخ را کیفر آنها و عبرت اخلاف آنها و پند پرهیزکاران گردانیدیم. (66)

و (به یاد آرید) وقتى که موسى به قوم خود فرمود که به امر خدا گاوى را ذبح کنید، گفتند: ما را به تمسخر گرفته‏اى؟ موسى گفت: پناه مى‏برم به خدا از آنکه (سخن به تمسخر گویم و) از مردم نادان باشم. (67)

گفتند: از خدایت بخواه که خصوصیت گاو را براى ما معیّن کند. موسى گفت: خدا مى‏فرماید: گاوى نه پیر از کار افتاده و نه جوان کار نکرده، بلکه میانه این دو حال باشد، حال انجام دهید آنچه مأمورید. (68)

گفتند: از خدایت بخواه که رنگ آن گاو را معیّن کند. موسى گفت: خدا مى‏فرماید گاو زرد زرّینى باشد که بینندگان را فرح بخشد. (69)

 

ترجمه انگلیسی :

 

) VIII (Those who believe and those who are Jews, Christians and Sabeans,] in fact [anyone who believes in God and the Last Day, and acts honorably will receive their earnings from their Lord: no fear will lie upon them nor need they feel saddened.) 62

(

Thus We have made an agreement with you and raised the Mountain over you:" Hold firmly to what We have brought you and remember what it contains, so that you may do your duty;") 63

(

while later on you turned away, and if God's bounty and His mercy had not] rested [upon you, you would have turned out to be losers!) 64

(

Yet you knew which of you had been defiant on the Sabbath, so We told them:" Become apes, rejected;!") 65 (

We set them up as an illustration of what had come before them and what would come after them, and as a lesson for the heedful.) 66

(

When Moses told his folk:" God commands you to sacrifice a cow," they said:" Do you take us for a laughingstock?" He said:" I seek refuge with God lest I become so ignorant!") 67

(

They said:" Appeal to your Lord for us, to explain to us what she is." He said:" He says she is neither a worn-out cow, nor a heifer, but of an age in between. Do as you are ordered!") 68

(

They said:" Appeal to your Lord for us, to explain to us what color she is." He said:" He says that she is a bright yellow cow. Her color gladdens those who look at her.") 69

p20

* کسی را که دوست داری آزادش بگذار ، اگر قسمت تو باشد برمی گردد وگرنه بدان که از اول مال تو نبوده است . شکسپیر *

 

* مشغول نبودن با زنده نبودن یکی است . ولتر *

محتاج به آبرو

 

 

کودکی دارد خجالت می کشد

چون مدادش قدِّ میخِ کمد است

کودکی دارد خجالت می کشد

برگه های دفترش از آجر است

کف دستش محرم مشق شب است

اشک چشمش فارغ از کار دل است

چشمهایش منتظر روی در است

چون امیدش به خدا و پدر است

 

ما هر روزمان جشن عاطفه هاست...

کمک به نیازمندان را محدود به مراسم ها نکنیم ...

یادمان باشد ، قضاوت بی خود نکنیم ...

محتاج به نان شب هنوز هم هست ولی این قصه ی دیروز است ...

در این زمانه احتیاج فرق کرده است ، محتاجِ این زمانه ، محتاج به آبروست ...

به همین دلیل بین محتاج واقعی و محتاج کاذب ، فاصله زیاد است و تقریبا تشخیص آن ها سخت شده است .

به همین دلیل ثروت ها روی ثروت ها و فقرها روی فقرها انباشته شده است ...

یک محتاج واقعی خود درخواست کمک نمی دهد و تا می تواند با نعمت هایی که خداوند به او عطا کرده ، هر چند کم ،سر می کند و آبروداری می کند .

این وظیفه ما هست که آنها را پیدا کنیم و وسیله ای باشیم تا آن ها نیز از نعمت های خداوند بهره مند شوند ، البته با حفظ آبرو و محرم راز بودن و انتظار تشویق و تحسین نداشتن .

 

« نجمه شفیعی »