مذهبی :: Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

۱۶۵ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

بر پا کردن نمایشگاه وقف در سید مظفر

 

به مناسبت هفته وقف نمایشگاه بزرگی در سید مظفر واقع در شهر بندرعباس برگزار شد.

هنگام خشم

 

همه ‌گیری بیماری خشونت
 
بر اساس آمارهای پزشکی قانونی کشور به طور میانگین، روزانه هزار و ۶۰۰ شهروند به دلیل نزاع به پزشکی قانونی مراجعه می‌کنند و تشکیل پرونده می‌دهند!
 
خب عامو چِرُ خودِتونِ کنترل نَمکنین ؟ خُب نکنین خُب . 
 
مِی نَشنیدین ؟
 
حضرت صادق علیه السلام  فرمود:
 
 اى شیعه آل محمد آگاه باشید که از ما نیست آن کس که هنگام‏ خشم‏  نتواند خود دارى کند، و (از ما نیست) کسى که با همنشین خود خوشرفتارى نکند، و با هم خوى خود خوش خلقى نکند، و با رفیق خود رفاقت نکند، و با همسایه خود خوش همسایگى نکند، و با هم خوراک خود مراعات خوراک نکند، اى شیعه آل محمد تا بتوانید از خدا بپرهیزید و هنگام خشم لا حول و لا قوة الا بالله زیاد بگویید .
 
على بن الحسین(علیه السلام )  ‏فرمود:
 
راستِ مطلب این است که من خوشم مى ‏آید از مردى که هنگام‏ خشم‏، بردباریش او را دریابد.
 
 
نام کتاب: أصول الکافی / ترجمه مصطفوى‏
نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب‏

علت به وجود آمدن خدا چیست و آیا می توان خدا را با چشم دید

 اگر علت به ‏وجود آمدن همه چیز خدا است، علت به وجود آمدن خدا چیست؟
 
پیش از این نوشتم که هر «پدیده‏اى» نیازمند سه علت است؛ نه هر موجودى. پدیده به موجودى گفته می ‏شود که قبلًا نبوده بعداً به وجود آمده. چنین پدیده‏ اى به علت نیاز دارد، ولى موجودى که همیشگى باشد او پدید آورنده علت‏هاست و نیازى به علّت ندارد. اصلًا «خدا» یعنى «خود آ» یعنى کس دیگرى او را به وجود نیاورده. حال اگر خدا را کس دیگرى به وجود آورده باشد دیگر «خود آ» نیست.
آیا می ‏توان عدد چهارى تصور کرد که زوج نباشد؟ و عدد پنجى باشد که فرد نباشد، یا عدد شش بر دو قابل قسمت نباشد؟ پاسخ همه سؤالها روشن است. حالا آیا می توانید خدایى را تصور کنید که علت به وجود آورنده همه چیز باشد (دقت کن!) ولى خودش را دیگرى به وجود آورده باشد؟ پاسخ روشن است اگر چیز دیگرى پیدا شود که او خدا را به‏ وجود آورده باشد دیگر خدا، علت به وجود آمدن «همه چیز» نیست و در واقع دیگرخدا، خدا نیست. پس همه «پدیده‏ها» به علت نیاز دارند، ولى خداوند «پدیده» نیست که به علت نیازمند باشد.
اگر می خواهید چیزهاى بیشترى در این باره بدانید کتاب معارف قرآن، جلد 1، نوشته آیة اللَّه مصباح را بخوانید.
 
آیا وقتى به جهان آخرت می رویم خدا را می توانیم ببینیم و با او سخن بگوییم؟
 
دعا کنید من و شما و سایر مؤمنان به بهشت برویم، آن وقت خواهیم دید که دیدن خدا محال است و پروردگار به هیچ وجه دیده نمی ‏شود، نه در دنیا و نه در آخرت.
همین سؤالى را که شما پرسیده ‏اید را شخصى از امام صادق علیه السلام پرسید که: آیا خداوند در قیامت دیده می ‏شود، امام فرمود:
خداوند از چنین چیزى منزّه است ... (چنین چیزى درباره خداوند هرگز نباید تصور شود) سپس فرمود: چشم ما نمی بیند، مگر چیزهایى که رنگ و کیفیتى دارند، در حالى که خداوند آفریننده رنگ‏ها و کیفیت‏هاست.
آیا می ‏دانید چرا محال است خداوند را با چشم دید؟ زیرا چشم، چیزهایى را می بیند که:
1- مادّه باشد، پس اگر چیزى ماده نباشد قابل دیدن نیست. آیا تاکنون‏ انرژى را دیده‏ اى؟! الکتریسته را دیده ‏اى؟! این گونه چیزها ماده نیستند تا دیده شوند.
2- جسم باشد، اگر چیزى جسم نباشد و نور را منعکس نکند قابل دیدن نیست؛ مثلًا هوا قابل دیدن نیست، بو را نمی توان دید و ....
3- داراى جهت باشد؛ یعنى بتواند مقابل انسان قرار گیرد، تا با چشم دیده شود، در حالى که خدا فقط در یک جهت محدود نیست، تا قابل دیدن باشد.
در پایان این پاسخ توجه شما رابه حدیث جالبى جلب می کنم.

از على علیه السلام پرسیدند: آیا تاکنون خدایت را دیده ‏اى؟ حضرت فرمود: آیا کسى را که ندیده ‏ام عبادت کنم؟» و در ادامه فرمود: چشم‏هاى ظاهرى هرگز او را نمی بیند، اما قلب‏ها با حقیقت ایمان او را درک مى کنند.

پس خدا را با چشم سر نمی ‏توان دید ولى با چشم دل می ‏توان دید.

 


نام کتاب: سر سفره خدا
نویسنده: محمد على محمدى‏
ناشر: نشر جمال‏

چرا ما باید خدا را بشناسیم و خدا چیست

 
 چرا ما باید خدا را بشناسیم و دین داشته باشیم؟
 
دلیل‏هاى زیادى وجود دارد که نشان می ‏دهد ما وظیفه داریم خدا را بشناسیم و دین‏دار باشیم، که فقط دو دلیل آن را برایتان می ‏نویسم:
1- براى آن که ضرر را از خودمان دور کنیم؛ اگر روزى بخواهید به همراه پدر و مادر یا دوستانتان به اردوى شمال بروید و قبل از حرکت، رادیو اعلام کند هوا در مناطق شمالى کشور سرد و برفى خواهد بود، وقتى این خبر را شنیدید چه می کنید؟ آیا لباس گرم همراه خود برنمی دارید؟ اگر وقت حرکت صدها نفر دیگر آمدند و گفتند هواى شمال سرد و برف و باران بود، مطمئن نمی شوید که این افراد راست می ‏گویند؟ پس باید خودتان را مجهز کنید. با شنیدن این خبرها هیچ عاقلى تردید نمی کند که باید خودش را براى سفر آماده کند و پوشاک گرم بردارد. خداشناسى و دین دارى نیز همین طور است، زیرا 124000 نفر از بهترین و راست‏گوترین افراد روى زمین یعنى پیامبران یکى پس از دیگرى آمده‏ اند و گفته‏ اند: اى مردم خدا را بشناسید و خودتان را براى سفر آخرت آماده کنید. اگر براى سفر آخرت، توشه و وسایل کافى بردارید، شما به سلامت به مقصد می ‏رسید و وارد بهشت می شوید، ولى اگر خدا را نشناسید و خودتان را براى این مسافرت آماده نکنید به قعر پرتگاه جهنم سقوط می کنید.
حالا با شنیدن حرف این همه پیامبر راست‏گو، نباید خدا و صفت‏هاى خدا را بشناسیم و خودمان را براى مسافرت آخرت آماده کنیم؟ هیچ عاقلى شک ندارد که با دیدن این همه آثار خداوند در روى زمین و با سخنان پیامبران راست‏گو همه ما وظیفه داریم، خدا پیامبر، معاد و ... را بشناسیم.
دلیل دوم: آیا تا به حال فکر کرده‏ اید که چه قدر نعمت در اختیار ماست؟ اگر هوا و اکسیژن براى تنفس ما نبود چه می ‏کردیم؟ اگر هر دو دست و هر دو پاى ما قطع بود چه می کردیم؟ اگر نمی توانستیم ببینیم، بشنویم، حرف بزنیم، فکر کنیم، راه برویم و ... چه زندگى درد آورى داشتیم؟ آیا ما نباید کسى که این همه نعمت را به ما داده بشناسیم و از او تشکر کنیم؟ اگر کسى را که این همه نعمت به ما داده نشناسیم و از او تشکر نکنیم، انسان ناسپاس و بدى نیستیم؟ پس به خاطر این همه نعمتى که به ما داده شده ما باید خدا را بشناسیم و از او تشکر کنیم.
 
 خدا چیست؟
 
اجازه بدهید قبل از آن که درباره خدا، که آفریننده همه چیز است سخن بگوییم، اندکى درباره برخى از مخلوقات الهى صحبت کنیم.
1. شما با جاذبه زمین آشنا هستید و به خوبى می ‏دانید که اگر جسمى را از بلندى رها کنیم به زمین سقوط می ‏کند، ولى ذات و حقیقت‏ نیروى جاذبه چیست؟ این سؤالى است که دانشمندان نیز نتوانسته‏ اند به آن پاسخ دقیقى بدهند. پس ما ازروى آثار نیروى جاذبه می ‏توانیم به وجود نیروى جاذبه اطمینان پیدا کنیم، ولى حقیقت آن را نمی توانیم درک کنیم.
2- ما از روشن شدن لامپ چراغ، پى می ‏بریم که در سیم برق، نیروى الکتریسته وجود دارد، ولى حقیقت نیروى الکتریسته چیست؟ ما نمی ‏توانیم ذات و حقیقت آن را درک کنیم. تنها با دیدن آثارش، مانند روشن شدن لامپ آن، پى می بریم که در جایى نیروى الکتریسته وجود دارد.
این مثال‏ها را برایتان نوشتم تا توجه شما را به این نکته مهم جلب کنم، که چون ما انسان‏ها محدود و کم ظرفیت هستیم، نمی ‏توانیم ذات خدا را بشناسیم، بلکه تنها از راه مخلوقات می توانیم به وجود داشتن خداوند یقین پیدا کنیم؛ از آفرینش جهان پى به وجود آفریننده می ‏بریم.
از این که ما علم داریم می ‏فهمیم که خداوند عالم بوده که به ما داده و از این که ما قدرت و توان داریم، می ‏فهمیم که خداوند قادر و توانا است.
پس ما ذات خداوند را درک نمی کنیم، ولى به وجود داشتن خداوند و این که داراى صفت‏هاى علم، قدرت، حیات و ... است یقین داریم و مطمئن هستیم که هرجا که باشیم او با ماست (محمد، آیه 35/ حدید، آیه 4) به همه کارهاى ما آگاهى دارد، (هود، 5/ بقره، آیه 235) نسبت به ما از همه [حتى از پدر و مادرمان‏] مهربان‏تر است و ... (یوسف، آیه 64)
 
 
نام کتاب: سر سفره خدا
نویسنده: محمد على محمدى‏
ناشر: نشر جمال‏

در دین اجباری نیست و فلسفه آن

 
 این که می ‏گویند: در دین اجبارى نیست یعنى چه؟
 
اگر کسى نقاشى کشیده باشد و به نظر شما نقاشى او زیبا نباشد آیا می ‏تواند شما را مجبور کند که نقاشى او را زیبا ببینید؟ ممکن است او شما را مجبور کند، تا بگویید آن اثر زیباست، ولى نظر قلبى و واقعى شما با زور و اجبار عوض نمى‏شود. چنان‏که اگر کسى را دوست نداشته باشید آیا می ‏تواند شما را آن قدر بزند تا او را واقعاً دوست داشته باشید؟ جواب روشن است.
چیزهایى که به نظر و عقیده افراد بستگى دارد مانند زیبایى، زشتى، دوستى، دشمنى و ... از چیزهایى است که با زور نمی ‏توان آن را به کسى تحمیل کرد.
دین و خداشناسى نیز همین طور است. اگر کسى وجود داشتن خداوند برایش ثابت نشده نمی ‏توان او را آن قدرکتک زد، تا برایش ثابت شود و یقین کند که خداوند وجود دارد. چنان‏که اگر کسى فکر کند در روى زمین سه خدا وجود دارد نمی ‏توان با زور به اوثابت کرد که خدا یگانه است، بلکه باید با دلیل‏هاى عقلى، نظر او را اصلاح کرد.
این که می گویند در دین اجبار نیست، ترجمه آیه: «لا اکراه فى الدین ...» است و معناى آن این است که دین از امور اعتقادى بوده و باید با دلیل و عقل ثابت شود. براى آگاهى بیشتر، مطالعه کتاب آزادى از دیدگاه علامه طباطبایى، نوشته علیرضا خراباتی منش، مناسب است.
اگر دین اجبارى نیست آیا هرکس می ‏تواند بگوید پس من کافر شده ‏ام و قانون‏هاى اسلامى را زیر پا بگذارد؟
 
اگر کسى وارد گل خانه یا مغازه گل فروش شد و از بعضى از گل‏ها خوشش نیامد، آیا حق دارد گل‏هایى را که دوست ندارد بشکند و دور بریزد؟ اگر کسى وارد مغازه لباس فروش شد و بعضى از لباس‏ها را دوست نداشت آیا می تواند آنها را آتش بزند؟
دین نیز همین طور است، در جامعه اسلامى کسى حق ندارد به بهانه آزادى، قانون‏هاى اسلامى را زیر پا بگذارد و جامعه را به تباهى بکشاند.
پس هیچ مسلمانى حق ندارد کافر شود و به قانون و شریعت اسلامى پشت پا بزند؛ چنان‏که خداوند می فرماید: و هرکس که به غیر از اسلام دینى برگزیند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیان‏کاران خواهد بود.
براى کسب آگاهى بیشتر علاوه بر کتاب آزادى از دیدگاه علامه طباطبایى، می توانید کتاب قرآن و دستورات اجتماعى، نوشته سید على کمالى دزفولى را بخوانید.
 
 
نام کتاب: سر سفره خدا
نویسنده: محمد على محمدى‏
ناشر: نشر جمال‏

ذکر روز دوشنبه

ذکر روز یکشنبه

ذکر روز شنبه

ذکر روز جمعه

یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ وَاَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِىِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ یا اَبَاالْقاسِمِ یا رَسُولَ اللّهِ یا اِمامَ الرَّحْمَةِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ یا اَبَا الْحَسَنِ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ یا عَلِىَّ بْنَ اَبیطالِبٍ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ یا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهَةً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللّهِ یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الْمُجْتَبى یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ یا اَبا عَبْدِاللّهِ یا حُسَیْنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الشَّهیدُ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ یا زَیْنَ الْعابِدینَ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْناوَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِاِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الْباقِرُ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الصّادِقُ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ یا اَبَا الْحَسَنِ یا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ اَیُّهَا الْکاظِمُ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُوسى اَیُّهَا الرِّضا یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِیا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا

وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الزَّکِىُّ الْعَسْکَرِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ یا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ

پس حاجات خود را بطلبد که برآورده مى شود انشاء اللّه تعالى و در روایت دیگر وارد شده که بعد از این بگوید:

یا سادَتى وَمَوالِىَّ اِنّى تَوَجَّهْتُ بِکُمْ اَئِمَّتى وَعُدَّتى لِیَوْمِ فَقْرى وَحاجَتى اِلَى اللّهِ وَتَوَسَّلْتُ بِکُمْ اِلَى اللّهِ

وَاسْتَشْفَعْتُ بِکُمْ اِلَى اللّهِ فَاشْفَعُوا لى عِنْدَ اللّهِ وَاسْتَنْقِذُونى مِنْ ذُنُوبى عِنْدَ اللّهِ فَاِنَّکُمْ وَسیلَتى اِلَى اللّهِ وَبِحُبِّکُمْ وَبِقُرْبِکُمْ اَرْجُو نَجاةً مِنَ اللّهِ فَکُونُوا عِنْدَ اللّهِ رَجاَّئى یا سادَتى یا اَوْلِیاَّءَ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ وَلَعَنَ اللّهُ اَعْداَّءَ اللّهِ ظالِمیهِمْ مِنَ الاْوَّلینَ وَالاْخِرینَ امینَ رَبَّ الْعالَمینَ