مذهبی :: Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

۱۶۵ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

ذکر روز پنجشنبه

ذکر روز چهارشنبه

عذابی سخت در ظاهری زیبا

قابل توجه اونایی که میگن چرا فلانی با اینهمه گناه باز هم ثروتمنده ولی ما با اینهمه عبادت و با خدا بودن باز هم فقیر و بیچاره ایم ؟ چرا وضع اونا روز به روز بهتر میشه ؟ 

البته این یه بحث کلی نیست بلکه جزء و خاص رو در برمیگیره! 

 

گستره معنایى استدراج‏


استدراج در کنار مراحل هدایت و آزمایش عمومى انسان، از سنت‏هاى فراگیر الهى و ویژه مردمان گمراه و سرکش است که در آن، انسان به تدریج و غیر مستقیم، بر اثر اصرار بر گناه و نافرمانى، به عذاب و هلاکت نزدیک می ‏شود.
استدراج از ریشه «د- ر- ج» به معناى «اندک اندک، گام برداشتن» و «حرکت چیزى یا حرکت در ضمن چیزى» و «در هم پیچیده شدن اشیا و مرگ و فنا» است. در همه کاربردها معناى تدریج و نوعى حرکت صعودى یا نزولى وجود دارد.
استدراج به نوعى صناعت ادبى نیز که درباره مباحثات و مجادلات است گفته می شود؛ به این گونه که شخص از مسیرى پنهان و با جلب نظر تدریجى مخاطب، او را به پذیرش مدعایش وادار می کند.
مفهوم قرآنى استدراج گویاى فرو رفتن افراد به تدریج در مقصد و فرجامشان، یا در هم پیچیده شدن زندگى و وجودشان بر اثر غفلت از یاد خداوند است. آنان که از هدایت‏هاى تکوینى و تشریعى‏ خداوند و آزمایش‏هاى گوناگون او براى هدایتشان اثر مثبت نمی پذیرند، سرانجام به کلى رها می ‏گردند و حتى زمینه‏ ها و امکانات سقوط و تنزّلشان نیز مهیّا می شود تا به فرجام شوم خویش نزدیک شده، ناگاه به عذاب خداوندى دچار گردند.
واژه استدراج تنها دو بار در قرآن آمده است‏. علاوه بر آن در قالب واژگان متعدد دیگرى نیز به گستره وسیع معنایى آن اشاره شده است. در واقع، مفهوم استدراج را باید ذیل دو عنوان وسیع «کفر» و «ایمان» بررسى کرد.


عذابى سخت در ظاهرى زیبا


زندگى در استدراج، ظاهراً موفقیت ‏آمیز و همراه با بهره‏ مندى از لذت‏هاى حیات است. واژه «امداد» که در قرآن به معناى گشایش و وسعت در زندگى مادى یا معنوى- هنگامى که به گمراهى افراد می ‏انجامد- می باشد، به این واقعیت اشاره دارد.
خداوند در شرح حال مبتلایان به استدراج می ‏فرماید: «آنان می پندارند که افزونى نعمت‏ها، ثروت‏ها و فرزندانشان، گشودن درهاى خیرات به روى آنهاست. این گونه نیست، بلکه آنان واقعیت این نعمت‏ها را نمی ‏فهمند». در حقیقت، مبتلایان به استدراج از روبه ‏رو شدن با این واقعیت ناخوشایند هراس دارند، از این رو خود را نسبت به آن ناآگاه نشان می ‏دهند و در تاریکى غفلت خویش به آرامش کاذب بسنده می ‏کنند.
خداوند نیز در مسیر انتخابىِ آنان رهایشان ساخته تا نعمت‏هایش به عذاب و خسران ختم شود.
خداوند در آیاتى دیگر از فرجام این نعمت‏هاى زودگذر خبر می ‏دهد:
آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار کردى تا یاد تو را فراموش ساخته، تباه و هلاک گردند: «... مَتَّعتَهُم وءاباءَهُم حَتّى‏ نَسُوا الذّکرَ وکانوا قَومًا بوراً»1. این معنا را از واژه «اتراف» (سبأ، آیه 34) که به ثروتمندانِ مرّفه و راحت‏ طلب اشاره دارد نیز می ‏توان استفاده کرد.
ظاهر نیکوى استدراج سبب می ‏شود تا انسان اعمالش را نیکو شمرده و از اصلاح خود غافل گردد. آیا شما را از زیانکارترین آدمیان خبر ندهم؟
آنان کسانی ‏اند که تلاش‏هایشان در زندگانى دنیا بیهوده بوده و در عین حال، خود را موفق و درستکار مى‏پندارند: «قُل هَل نُنَبّئُکُم بِالاخسَرینَ اعملا* الَّذینَ ضَلَّ سَعیُهُم فِى الحَیوةِ الدُّنیا وهُم یَحسَبونَ انَّهُم یُحسِنونَ صُنعا»2. شیطان در این فرایند نقشى اساسى دارد که از آن با عنوان «تسویل» و «تزیین»، به معناى «زیبا نشان دادن زشتی ‏ها» یاد شده است. آنان که پس از آشکار شدن راه هدایت، به گذشته تاریک خویش باز می ‏گردند، فریفته شیطان گشته و او آنها را در این مسیر یارى می کند: «انَّ الَّذینَ ارتَدّوا عَلى‏ ادبرِهِم مِن بَعدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الهُدَى الشَّیطنُ سَوَّلَ لَهُم واملى‏ لَهُم»3. قلب‏هاى سرکشان از پیام‏هاى الهى، سخت گردیده و شیطان، اعمالشان را در برابرشان زیبا جلوه می دهد: «فَلَولا اذ جاءَهُم بَأسُنا تَضَرَّعوا ولکِن قَسَت قُلوبُهُم و زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیطنُ ما کانوا یَعمَلون»4.
نعمت‏هاى استدراجى در افراد، حالت‏هاى ویژه ‏اى می آفریند که دسته دیگرى از مفاهیم را بدان می پیوندد. «فرح» به معناى شادى بیش از اندازه و بى مورد، «بطر» به معناى زیاده ‏روى در خوشى به همراه غفلت‏، «أشر» به معناى شدّت حالت بطر به همراه ناسپاسى‏، «فکاهه» به معناى خنده و مزاح که گاه همراه با بی ‏توجهى و غفلت از گناهان و زشتی ‏هاى خویش‏، «لهو» به معناى گرایش به لذت‏ها، بدون توجه به عاقبت و فرجام آنها، «لعب» به معناى تفریح‏هاى نابخردانه و سرگرمی ‏هاى پوچ‏ است که همه این موارد، به این حالت‏ها اشاره دارند.
کافران در زمین، به ناحق شادى کرده و از روى غرور و مستى، به شادمانى می ‏پردازند، از این رو شایسته عذاب خداوند هستند: «ذلِکُم بِما کُنتُم تَفرَحونَ فِى الارضِ بِغَیرِ الحَقّ وبِما کُنتُم تَمرَحون»5، چرا که خداوند این گونه شادى کنندگان مغرور را دوست نمی ‏دارد: «انَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الفَرِحین»6 و چه بسا مردمانى که از فراوانى نعمت، به مستى و غرور روى آورده و سرانجام به عذاب خداوند گرفتار گشتند: «وکَم اهلَکنا مِن قَریَةٍ بَطِرَت مَعیشَتَها ...»7. آنان در روز واپسین خواهند دانست که خود، دروغگویانى‏
هوس باز بودند، یا مؤمنان: «سَیَعلَمونَ غَدًا مَنِ الکَذّابُ الاشِر»8. آنان به هنگام گذر از کنار مؤمنان، ایشان را مسخره کرده و در غفلتى شادمانه به سوى خانواده خویش رهسپار می شوند: «انَّ الَّذینَ اجرَموا کانوا مِنَ الَّذینَ ءامَنوا یَضحَکون* واذا مَرّوا بِهِم یَتَغامَزون* واذَا انقَلَبوا الى‏ اهلِهِمُ انقَلَبوا فَکِهین»9. پس بگذار هرچه می خواهند در دنیا بخورند و بهره گیرند و آرزوهایشان را مایه غفلت خویش قرار دهند که به زودى با واقعیت ناخوشایند زندگى خویش روبه‏ رو خواهند شد: «ذَرهُم یَأکُلوا ویَتَمَتَّعوا ویُلهِهِمُ الامَلُ فَسَوفَ یَعلَمون»10. آنان را به حال خود واگذار تا در باطل غوطه ‏ور باشند و به بازى سرگرم شوند تا آن که سرنوشت تباه خویش را در آن روز موعود دربرگیرند: «فَذَرهُم یَخوضوا ویَلعَبوا حَتّى‏ یُلقوا یَومَهُمُ الَّذى یوعَدون»11.
در واقع خداوند با رفع فشارهاى مستقیم و غیر مستقیم خود و مهیّا ساختن همه زمینه ‏هاى تنعّم و تلذّذ براى این اشخاص، به نوعى در فرایند گمراهى آنان نقش دارد. به آنان تنها براى افزایش گناهان مهلت داده و رهایشان مى‏سازیم: «انَّما نُملى لَهُم لِیَزدادُوا اثمًا»12، از این رو فرایند ابتعاد ستم‏کاران با پیشرفت‏هاى مادى، به منزله لعنت و نفرین خداوند بر آنان است.

 

1_ فرقان آیه 18

2_کهف آیات 103 و 104

3 _ محمد آیه 25

4_ انعام آیه 43

5_ غافر آیه 75

6_ قصص آیه 76

7_ قصص آیه 58

8_ قمر آیه 26

9_مطقفین آیات 29-31

10_ حجر آیه 3

11_ زخرف آیه 83 - معارج آیه 42

12_ آل عمران آیه 178


نام کتاب: استدراج سقوط گام به گام‏
نویسنده: فرهنگ و معارف قرآن‏
ناشر: مؤسسه بوستان کتاب‏

 

ذکر روز سه شنبه

آیه‏ مظلومیت امام حسین علیه السلام

 
«وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً» اسراء آیه 33
 
 «مظلوم»، یکى از لقب‏هاى امام حسین علیه السلام است که بیش‏تر با نام او همراه است. در بسیارى از زیارت‏نامه ‏ها، دعاها و احادیث، بر این لقبِ امام تأکید شده است؛ چنان که در زیارت اربعین امام حسین علیه السلام می خوانیم: «السلام على الحسین المظلوم الشهید ...». برخى از مفسران نیز، با توجه به روایات، برخى از آیات را در این زمینه بر امام تطبیق داده ‏اند؛ مثلًا آیه ‏هاى 227 سوره شعرا و نیز آیه مطرح شده در بالا :
(و هر کس مظلوم کشته شود، به سرپرست وى قدرتى داده ‏ایم).
آیه یاد شده، به احترام خون انسان‏ها و حرمت شدید کشتن آنان اشاره کرده، می ‏فرماید: در صورت روى دادن چنین عملى، حقّ قصاص براى اولیاى مقتولِ مظلوم، ثابت است. در روایاتى این مفهوم به شهادت حضرت تطبیق داده شده است، فردى از امام صادق علیه السلام، از تفسیر آیه پرسید. حضرت فرمود:
هو الحسین بن علی علیه السلام قتل مظلوماً و نحن أولیاه و القائم منا إذا قام طلب بثار الحسین ....
او حسین علیه السلام است که مظلومانه کشته شد و ما اولیاى او هستیم و قائم ما هنگام ظهور، به خون‏خواهى حضرت، قیام خواهد کرد.
ناگفته نماند که مظلومیت با ظلم‏ پذیرى فرق دارد. از نظر اسلام، ظلم ‏پذیرى با وجود توان دفاع و مقابله، امرى ناپسند است؛ هم چنان که در آیه 97 سوره نساء، افرادى را که قادر به مهاجرت بودند، ولى از آن امتناع کردند و سلطه ظالمانه قریش را بر خود پذیرفتند، مذمت کرده است. مظلومیتِ حضرت، که در پاسخ به آن اشاره شد، به معناى ظلم‏ پذیر بودن ایشان نیست؛ زیرا بدیهى است که از امام حسین و یاران ایشان در همه صحنه ‏ها جز شهامت، صلابت و عظمت، چیز دیگرى دیده نشد؛ ولى با وجود این شهامت‏ها و رشادت‏ها، به علت قدرت طرف مقابل، مظلوم واقع شدند و با اسفناک‏ترین وضع به شهادت رسیده، سرهاى مبارک‏شان از تن جدا شد.
 
نام کتاب: امام حسین( ع) و قرآن( مجموعه مقالات)
نویسنده: فرهنگ و معارف قرآن‏
ناشر: مؤسسه بوستان کتاب‏

تاسوعای حسینی بر همه شما بزرگواران تسلیت باد

صلوات خاصّه امام حسین علیه السلام

 

سیّد ابن طاووس در کتاب‏ «مصباح الزائر»در ضمن یکى از زیارات این صلوات را بر آن حضرت نقل کرده است:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ وَ أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ صَلاةً نَامِیَةً زَاکِیَةً مُبَارَکَةً یَصْعَدُ أَوَّلُهَا وَ لا یَنْفَدُ آخِرُهَا أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلادِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْإِمَامِ الشَّهِیدِ الْمَقْتُولِ الْمَظْلُومِ الْمَخْذُولِ وَ السَّیِّدِ الْقَائِدِ وَ الْعَابِدِ الزَّاهِدِ الْوَصِیِّ الْخَلِیفَةِ الْإِمَامِ الصِّدِّیقِ الطُّهْرِ الطَّاهِرِ الطَّیِّبِ الْمُبَارَکِ وَ الرَّضِیِّ الْمَرْضِیِّ وَ التَّقِیِّ الْهَادِی الْمَهْدِیِّ الزَّاهِدِ الذَّائِدِ الْمُجَاهِدِ الْعَالِمِ إِمَامِ الْهُدَى سِبْطِ الرَّسُولِ وَ قُرَّةِ عَیْنِ الْبَتُولِ صلى الله علیه و آله و سلم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى سَیِّدِی وَ مَوْلایَ کَمَا عَمِلَ بِطَاعَتِکَ وَ نَهَى عَنْ مَعْصِیَتِکَ وَ بَالَغَ فِی رِضْوَانِکَ وَ أَقْبَلَ عَلَى إِیمَانِکَ غَیْرَ قَابِلٍ فِیکَ عُذْرا سِرّا وَ عَلانِیَةً یَدْعُو الْعِبَادَ إِلَیْکَ وَ یَدُلُّهُمْ عَلَیْکَ وَ قَامَ بَیْنَ یَدَیْکَ، 

خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و درود فرست بر حسین ستم کشیده و شهید و کشته اشکها و دچار گرفتیاریها،درودى فزاینده،پاکیزه،با برکت،درحالى‏که آغازش بالا رود و انجامش سپرى نشود،برترى‏ درودى که بر یکى از فرزندان پیامبران و رسولان فرستادى،اى پروردگار جهانیان.خدایا درود فرست بر امام،شهید،کشته،ستم کشیده،بى‏یار،آقا،پیشوا،عابد،زاهد، جانشین،خلیفه،امام راستى‏پیشه،پاک،پاکیزه،طیّب،با برکت،خدا از او خشنود،پسندیده‏ حق،پرهیزگار،هدایت‏گر،راه‏یافته،زاهد،مدافع دین،جهادگر،عالم،پیشواى هدایت،فرزندزاده‏ رسول،نور چشم بتول،درود و سلام خدا بر او و خاندانش.خدایا بر آقا و مولاى من درود فرست چنانچه به اطاعتت عمل کرد،و از معصیتت نهى فرمود،و در راه خشنودى‏ات کوشید،و بر ایمانت روى‏ آورد،بى‏آنکه درباره تو پذیرنده بهانه‏اى باشد،چه در پنهان و چه در آشکار،بندگان را به جانب تو مى‏خواند،و به سوى تو دلالت مى‏نماید و پیش روى تو قیام کرد،
یَهْدِمُ الْجَوْرَ بِالصَّوَابِ وَ یُحْیِی السُّنَّةَ بِالْکِتَابِ فَعَاشَ فِی رِضْوَانِکَ مَکْدُودا وَ مَضَى عَلَى طَاعَتِکَ وَ فِی أَوْلِیَائِکَ مَکْدُوحا وَ قَضَى إِلَیْکَ مَفْقُودا لَمْ یَعْصِکَ فِی لَیْلٍ وَ لا نَهَارٍ بَلْ جَاهَدَ فِیکَ الْمُنَافِقِینَ وَ الْکُفَّارَ اللَّهُمَّ فَاجْزِهِ خَیْرَ جَزَاءِ الصَّادِقِینَ الْأَبْرَارِ وَ ضَاعِفْ عَلَیْهِمُ الْعَذَابَ وَ لِقَاتِلِیهِ الْعِقَابَ فَقَدْ قَاتَلَ کَرِیما وَ قُتِلَ مَظْلُوما وَ مَضَى مَرْحُوما یَقُولُ أَنَا ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ مُحَمَّدٍ وَ ابْنُ مَنْ زَکَّى وَ عَبَدَ فَقَتَلُوهُ بِالْعَمْدِ الْمُعْتَمَدِ قَتَلُوهُ عَلَى الْإِیمَانِ وَ أَطَاعُوا فِی قَتْلِهِ الشَّیْطَانَ وَ لَمْ یُرَاقِبُوا فِیهِ الرَّحْمَنَ. 
ستم را ویران مى‏کند با درستى،و روش پیامبر را زنده مى‏کند با قرآن،پس با مشقّت و سختى در خشنودى‏ات زندگى کرد،و بر طاعتت و در زمره اولیایت،در حال رنج و ناراحتى از دنیا گذشت،و چون عزیزى گم‏گشته به تو جان داد تو را معصیت نکرد نه در شبى و نه در روزى،بلکه در راه تو با منافقان و کافران جنگید.خدایا جزایش ده،بهترین جزاى صادقان نیکوکار،و عذاب را بر منافقان و کافران و کشنده‏گان او دوچندان کن.به راستى جوانمردانه‏ پیکار کرد،و مظلومانه کشته شد،و غرق در رحمت خدا درگذشت،درحالى‏که مى‏گفت:منم فرزند رسول خدا محمّد،و فرزند کسى‏که پاک پرورید و بندگى کرد،پس او را دانسته و از به عمد کشتند،آرى بر حال ایمان او را کشتند،و در کشتنش از شیطان اطاعت کردند و درباره او خداى رحمن را ملاحظه ننمودند.
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى سَیِّدِی وَ مَوْلایَ صَلاةً تَرْفَعُ بِهَا ذِکْرَهُ وَ تُظْهِرُ بِهَا أَمْرَهُ وَ تُعَجِّلُ بِهَا نَصْرَهُ وَ اخْصُصْهُ بِأَفْضَلِ قِسَمِ الْفَضَائِلِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ زِدْهُ شَرَفا فِی أَعْلَى عِلِّیِّینَ وَ بَلِّغْهُ أَعْلَى شَرَفِ الْمُکَرَّمِینَ وَ ارْفَعْهُ مِنْ شَرَفِ رَحْمَتِکَ فِی شَرَفِ الْمُقَرَّبِینَ فِی الرَّفِیعِ الْأَعْلَى وَ بَلِّغْهُ الْوَسِیلَةَ وَ الْمَنْزِلَةَ الْجَلِیلَةَ وَ الْفَضْلَ وَ الْفَضِیلَةَ وَ الْکَرَامَةَ الْجَزِیلَةَ اللَّهُمَّ فَاجْزِهِ عَنَّا أَفْضَلَ مَا جَازَیْتَ إِمَاما عَنْ رَعِیَّتِهِ وَ صَلِّ عَلَى سَیِّدِی وَ مَوْلایَ کُلَّمَا ذُکِرَ وَ کُلَّمَا لَمْ یُذْکَرْ یَا سَیِّدِی وَ مَوْلایَ أَدْخِلْنِی فِی حِزْبِکَ وَ زُمْرَتِکَ وَ اسْتَوْهِبْنِی مِنْ رَبِّکَ وَ رَبِّی فَإِنَّ لَکَ عِنْدَ اللَّهِ جَاها وَ قَدْرا وَ مَنْزِلَةً رَفِیعَةً ، 
خدایا پس بر آقا و مولایم درود فرست،درودى که یادش را با آن بلند گردانى‏ و امرش را با آن آشکار نمایى،و پیروزى‏اش را با آن شتاب ورزى،و او را در روز قیامت به برترین اقسام فضایل خاصش گردان‏ و در بلندترین درجات شرفش را بیفزا،و او را به عالى‏ترین مقام ارجمندان برسان،و بالا بر او را از شرف رحمتت‏ در شرف مقرّبان در مقام رفیع برتر،و او را به وسیله،و منزلت بزرگ و برترى‏ و فضیلت،و کرامت برجسته برسان.خدایا او را از جانب ما جزا ده،به برترین پاداشى که به پیشوایى از طرف رعیتش داده‏اى و بر آقا و مولاى من درود فرست،هرگاه که یاد شود،و هر زمان که یاد نشود،اى آقاى و مولاى من،مرا در حزب و گروهت وارد کن،و بخششم را از پروردگارت و پروردگام بخواه،زیرا تو را در پیشگاه خدا آبرو و قدر و منزلت بلند است،
إِنْ سَأَلْتَ أُعْطِیتَ وَ إِنْ شَفَعْتَ شُفِّعْتَ اللَّهَ اللَّهَ فِی عَبْدِکَ وَ مَوْلاکَ لا تُخَلِّنِی عِنْدَ الشَّدَائِدِ وَ الْأَهْوَالِ لِسُوءِ عَمَلِی وَ قَبِیحِ فِعْلِی وَ عَظِیمِ جُرْمِی فَإِنَّکَ أَمَلِی وَ رَجَائِی وَ ثِقَتِی وَ مُعْتَمَدِی وَ وَسِیلَتِی إِلَى اللَّهِ رَبِّی وَ رَبِّکَ لَمْ یَتَوَسَّلِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ بِوَسِیلَةٍ هِیَ أَعْظَمُ حَقّا وَ لا أَوْجَبُ حُرْمَةً وَ لا أَجَلُّ قَدْرا عِنْدَهُ مِنْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ لا خَلَّفَنِیَ اللَّهُ عَنْکُمْ بِذُنُوبِی وَ جَمَعَنِی وَ إِیَّاکُمْ فِی جَنَّةِ عَدْنٍ الَّتِی أَعَدَّهَا لَکُمْ وَ لِأَوْلِیَائِکُمْ إِنَّهُ خَیْرُ الْغَافِرِینَ وَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ أَبْلِغْ سَیِّدِی وَ مَوْلایَ تَحِیَّةً کَثِیرَةً وَ سَلاما وَ ارْدُدْ عَلَیْنَا مِنْهُ السَّلامَ إِنَّکَ جَوَادٌ کَرِیمٌ وَ صَلِّ عَلَیْهِ کُلَّمَا ذُکِرَ السَّلامُ وَ کُلَّمَا لَمْ یُذْکَرْ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ. 
اگر بخواهى عطا شوى،و اگر شفاعت کنى شفاعتت پذیرفته شود،خدا را خدا را درباره بنده و دوستدارت،هنگام سختیها و هراسها رهایم مکن آن هم به خاطر بدى کارم و زشتى کردارم،و بزرگى جرمم‏ که تو آرزو و امید و تکیه‏گاه و محل اعتماد منى،و وسیله من به درگاه خدا پروردگارم و پروردگار تو تویى،توسّل‏کنندگان‏ به درگاه خدا متوسّل نشدند نزد او،به وسیله‏اى از نظر حق بزرگتر،و از جهت حرمت لازم‏تر،و از حیث مقام برجسته‏تر از شما اهل بیت،خدا به خاطر گناهانم مرا از شما محروم نکند،و میان من و شما را در بهشت عدن که براى شما و دوستانتان آماده نموده جمع کند،او بهترین آمرزندگان،و مهربان‏ترین مهربانان است.خدایا به آقا و مولایم تحیّت و سلام بسیار برسان،و از جانب او سلام بسیار به ما بازگردان،که تو بخشنده و کریمى،و بر او درود فرست،هر زمان که سلام یاد شود،و هر زمان که یاد نشود،اى پروردگار جهانیان.

نماز غفیله - نماز حاجت

درباره کیفیت اقامه این نماز مستحبی، امام صادق علیه السلام چنین فرموده است: کسی که می خواهد بین نماز مغرب و عشا دو رکعت نماز بخواند؛ در رکعت اول بعد از سوره حمد بگوید:

«وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِـباً فَـظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادی فِی الظُّـلُماتِ أَنْ لا إِلـهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمِـینَ * فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَـجَّیْناهُ مِنَ الغَمِّ وَکَذ لِکَ نُـنْجِی المُـؤْمِنِـینَ.»

و در رکعت دوم بعد از سوره حمد بگوید:

«وَعِنْدَهُ مَفاتِحُ الغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاّ هُوَ وَیَعْلَمُ ما فِی البَرِّ وَالبَحْرِ وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاّ یَعْلَمُها وَلا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ الأَرْضِ وَلا رَطْبٍ وَلا یابِسٍ إِلاّ فِی کِتابٍ مُبِـینٍ.»

و پس از فراغت از قرائت، دستهایش را بلند کند و بگوید:

«اَللّهُمَّ إِنّی اَسْئَلُکَ بِمَفاتِحِ الْغَیْبِ الَّتی لا یَعْلَمُها اِلاّ اَنْتَ اَنْ تَصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَفْعَلَ بی کَذا وَ کَذا و به جای کذا و کذا حاجات خود را بگوید و سپس بگوید: «اَللّهُمَّ اَنْتَ وَلِیُّ نِعْمَتی وَالْقادِرُ عَلی طَلَبَتی تَعْلَمُ حاجَتی فَأَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ لَمّا قَضَیْتَها لی.»

خداوند خواسته های او را [اگر مصلحت باشد] عطا می کند.

 

یا زینب شرمنده ام

 

امان از دل زینب

یا زینبم شرمنده ام 😔

برام گفت شهید حججی رو چه جور کشتند

صحنه به صحنه رو با جزئیات برام گفت

جگرم داشت میومد بیرون ، به خودم گفتم من نمیتونم این صحنه ها رو ببینم

گفت و گفت 

یادم اومد به مادرش ، میگفتند این صحنه ها رو دید و هیچی نگفت ، فقط وقتی آخرش لبهای بچه اش رو دید گفت فدای لبهای تشنت ، بچم تشنه لب مرد

آره ، اون برای امام حسینش جنگید ، برای زینبش جنگید 

اونوقت ... اونوقت ....😔

آره ، برام گفت که چه جوری شهید حججی رو کشتند و آخرش صاف توی چشمهای من نگاه کرد و گفت ، اونموقع حضرت زینب کجا بود؟امام حسین کجا بود که اینو این مدلی کشتند؟

جیگرم بیشتر آتیش گرفت 

بهش گفتم اگه قرار بود دنیا همش خوبی باشه که دیگه زندگی وجود نداشت

با اینکه همیشه کلی مطلب توی ذهنم بود نتونستم جوابش رو بدم

اون لحظه بود که فهمیدم هیچی نیستم 

فهمیدم به هیچ دردی نمیخورم

حتی نتونستم با این همه ادعا از اعتقاداتم دفاع کنم

نتونستم از زینبم دفاع کنم 

شرمندتم یازینب

شرمندتم یا حسین

حرفهاش داغونم کرد 

گریه هم آرومم نمیکنه

داغونم.... داغونم

به کجا کشیده شدیم  ما؟؟؟؟!!!!!!

احساس خفگی میکنم

خدایا  میخوام بیام پیش خودت

خدایا دلم خیلی گرفته

آیه اخوت