s48
- سه شنبه آبان ۱۲ ۱۳۹۴، ۰۵:۰۰ ق.ظ
- ۰ حرفهای شما
با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه
صفحه چهل و هشت (282)
سورةُ البَقَرة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ
کاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لا یَأْبَ کاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَما عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْیَکْتُبْ وَ لْیُمْلِلِ الَّذی
عَلَیْهِ الْحَقُّ وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئاً فَإِنْ کانَ الَّذی عَلَیْهِ الْحَقُّ
سَفیهاً أَوْ ضَعیفاً أَوْ لا یَسْتَطیعُ أَنْ یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشْهِدُوا
شَهیدَیْنِ مِنْ رِجالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ
مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْرى وَ لا یَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا
ما دُعُوا وَ لا تَسْئَمُوا أَنْ تَکْتُبُوهُ صَغیراً أَوْ کَبیراً إِلى أَجَلِهِ ذلِکُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَقْوَمُ لِلشَّهادَةِ وَ أَدْنى أَلاَّ تَرْتابُوا إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً حاضِرَةً تُدیرُونَها بَیْنَکُمْ
فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَلاَّ تَکْتُبُوها وَ أَشْهِدُوا إِذا تَبایَعْتُمْ وَ لا یُضَارَّ کاتِبٌ وَ لا شَهیدٌ
وَ إِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ (282)
ترجمه فارسی :
اى اهل ایمان، چون به قرض و نسیه معامله کنید تا زمانى معیّن، سند و نوشته در میان باشد، و بایست نویسنده درستکارى معامله میان شما را بنویسد، و نباید کاتب از نوشتن خوددارى کند، که خدا به وى نوشتن آموخته پس باید بنویسد، و مدیون باید مطالب را املاء کند، و از خدا بترسد و از آنچه مقرّر شده چیزى نکاهد، و اگر مدیون سفیه یا ناتوان (صغیر) است و صلاحیّت املا ندارد ولىّ او به عدل و درستى املا کند و دو تن از مردان خود (از مسلمانان عادل) گواه آرید، و اگر دو مرد نیابید یک مرد و دو زن، از هر که (به عدالت) قبول دارید گواه گیرید تا اگر یک نفر از آن دو زن فراموش کند دیگرى به خاطرش آورد، و هر گاه شهود را (به محکمه) بخوانند امتناع از رفتن نکنند، و در نوشتن آن تا تاریخ معیّن مسامحه نکنید چه معامله کوچک و چه بزرگ باشد. این عادلانهتر است نزد خدا و محکمتر براى شهادت و نزدیکتر به اینکه شکّ و ریبى در معامله پیش نیاید (که موجب نزاع شود) مگر آنکه معامله نقد حاضر باشد که دست به دست میان شما برود، در این صورت باکى نیست که ننویسید، و گواه گیرید هر گاه معامله کنید، و نبایست به نویسنده و گواه ضررى رسد (و بىاجر مانند)، و اگر چنین کنید نافرمانى کردهاید. و از خدا بترسید و خداوند هم به شما تعلیم مصالح امور مىکند و خدا به همه چیز داناست. (282)
ترجمه انگلیسی :
) XXXIX (You who believe, whenever you contract a debt for a stated period, write it down. Let some literate person write] what goes on [between you properly; no literate person should refuse to write it down. Just as God has taught him, so let him write it down, and let the borrower dictate. May he heed God and not omit any part of it. If the borrower is feeble-minded or incapacitated or cannot manage to dictate himself, then let his guardian dictate it in all fairness, and seek out two witnesses from among your men- folk to act as witnesses. If there are not two men] available [, then one man and two women] may serve [as witnesses from anyone you may approve of, so that if either of them should slip up, then the other woman may remind the other. Witnesses must not refuse] to serve [when they are called upon, nor try to get out of writing anything down whether it is small or large, along with its due date. Such] procedure [is more equitable so far as God is concerned and it makes for more valid testimony, as well as reducing the chances for doubt; unless it is some transaction handled on the spot that you pass around among yourselves, in which case it will not be held against you for not writing it down. Call in witnesses whenever you engage in trade, and let no literate man nor any witness feel obligated if you do so; that would be immoral on your part. Heed God, for God teaches you! God is Aware of everything.) 282
- ۹۴/۰۸/۱۲