s295
- دوشنبه دی ۱۸ ۱۳۹۶، ۱۲:۰۰ ب.ظ
- ۱ حرفهای شما
با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه
صفحه دویست و نود و پنج (16-20)
سورةُ الکَهف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ یَنْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یُهَیِّئْ لَکُمْ مِنْ أَمْرِکُمْ مِرفَقاً (16)
وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَتَزاوَرُ عَنْ کَهْفِهِمْ ذاتَ الْیَمینِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ وَ هُمْ فی فَجْوَةٍ مِنْهُ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ یُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِیًّا مُرْشِداً (17)
وَ تَحْسَبُهُمْ أَیْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْیَمینِ وَ ذاتَ الشِّمالِ وَ کَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیْهِ بِالْوَصیدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِراراً وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً (18)
وَ کَذلِکَ بَعَثْناهُمْ لِیَتَسائَلُوا بَیْنَهُمْ قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قالُوا لَبِثْنا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قالُوا رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِما لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَکُمْ بِوَرِقِکُمْ هذِهِ إِلَى الْمَدینَةِ فَلْیَنْظُرْ أَیُّها أَزْکى طَعاماً فَلْیَأْتِکُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَ لْیَتَلَطَّفْ وَ لا یُشْعِرَنَّ بِکُمْ أَحَداً (19)
إِنَّهُمْ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ أَوْ یُعیدُوکُمْ فی مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً (20)
ترجمه فارسی
و [پس از مشورت و گفتگو با یکدیگر چنین گفتند:] اکنون که از آنان و آنچه غیر خدا مىپرستند، کناره گرفتهاید، پس به این غار پناه گیرید تا پروردگارتان از رحمتش بر شما بگستراند و در کارتان آسایش و آسانى فراهم آورد. (16)
و خورشید را مىبینى که وقتى طلوع مىکند، از سمت راست غارشان متمایل مىشود، و وقتى غروب مىکند، سمت چپشان را ترک مىکند، و آنان در محل وسیعى از آن غارند [که نسیم مطبوعش آنان را فرا مىگیرد] این از نشانههاىِ [قدرتِ] خداست. خدا هر که را هدایت کند، راه یافته است و هر که را گمراه نماید، هرگز براى او یاور و دوست هدایت کنندهاى نخواهى یافت. (17)
و آنان را گمان مىکنى که بیدارند، در حالى که خوابند، و آنان را به جانب راست و جانب چپ مىگردانیم، و سگشان دو دستش را در آستانه غار گسترانیده است. اگر بر آنان آگاه مىشدى از آنان روى برتافته و مىگریختى و همه وجودت از [دیدن] آنان پر از ترس مىشد. (18)
و همان گونه [که با قدرت خود خوابشان کردیم، از خواب] بیدارشان نمودیم تا میان خود از یکدیگر [از حادثه اتفاق افتاده] بپرسند. گویندهاى از آنان گفت: چه اندازه [در خواب] ماندهاید؟ [برخى] گفتند: یک روز یا پارهاى از روز را ماندهایم. [و برخى دیگر] گفتند: پروردگارتان به اندازهاى که ماندهاید، داناتر است، پس یکى از خودتان را با این پولتان به شهر روانه کنید و او باید با تأمل بنگرد کدامیک [از مغازهداران شهر] غذایش پاکیزهتر است؟ پس غذایى از آن برایتان بیاورد، و او باید [در رفت، برگشت و داد و ستد] دقت و نرمى و لطف نشان دهد و احدى را از حال شما آگاه نکند. (19)
زیرا اگر بر شما دست یابند، سنگسارتان مىکنند یا شما را به آیین خود برمىگردانند، و در آن صورت هرگز رستگار نخواهید شد. (20)
Translation of the Qur'an
Page ( 295 ) verses Sura al-kahf ( 16 - 20 )
Sura al-Kahf
In the nane of God
When you withdraw from them and whatever they serve instead of God, then seek shelter in the Cave. Your Lord will spread some of His mercy over you and make fitting arrangements for you in your affair.) 16 (
You should have seen how the sun as it rose, swerved away from their Cave toward the right; and as it set, slanted off toward the left of them, while they lay in a space in between. That was one of God's signs. Anyone whom God guides, remains guided; while anyone He lets go astray will never find any patron to set him straight.) 17 (
) III (You would reckon they were awake, while they] really [lay there asleep. We turned them over on the right and on the left, while their dog lay stretched out with his forepaws over the threshold. If you had chanced upon them, you would have turned and fled from them; you would have been filled with awe of them!) 18 (
Even so We raised them up again so they might question one another. One of them spoke up and said:" How long have you stayed] here [?" They said:" We have stayed a day, or part of a day." They said:" Your Lord is quite Aware of how long you have stayed] here [, so send one of your men to the city with this coin of yours. Let him see which food is the most suitable and bring you] back [a supply of it. Let him act discreetly and not make anyone aware of you.) 19 (
If they should find out about you, they will stone you or make you turn back to their sect. You would never succeed then!") 20 (
- ۹۶/۱۰/۱۸