مراسم عروسی در قرآن :: Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

مراسم عروسی در قرآن

 

پرسش 59: آیا در قرآن کریم، به عروسى امیرالمؤمنین، امام على علیه السلام و حضرت‏ فاطمه‏ زهرا علیها السلام اشاره‏اى شده است؟

 

پاسخ: در قرآن کریم، تنها اصول عقاید دینى و فضایل اخلاقى و کلیّات قوانین عملى و آن‏چه به تربیت دینى و هدایت و به کمال رساندن بشرى مربوط است، بیان شده؛ لذا به جزییات مسایل و امورى که نقش چندانى در تربیت و هدایت انسان ندارد، اشاره‏اى نشده است؛ زیرا قرآن کریم تنها یک کتاب تاریخى نیست که به ذکر تمام آن‏چه در تاریخ اتفاق افتاده است، بپردازد؛ مثلًا عروسى امیرالمؤمنین علیه السلام و فاطمه زهرا علیها السلام نیز در قرآن نیامده است‏[1].

البته در برخى از روایات که در تفسیر و تأویل آیات 19- 22 سوره الرحمن آمده مى‏خوانیم:

مقصود از دو دریا در «مَرَجَ البَحرینِ یَلتَقیان» حضرت على علیه السلام و فاطمه علیها السلام هستند که دو دریاى عمیقند، و در «یَخرُجُ مِنهُما اللُؤْلُؤْ و الْمَرجانِ» مقصود از لؤلؤ و مرجان، حضرت امام حسن و امام حسین هستند (که از ازدواج حضرت على و فاطمه متولد شده‏اند)[2] روشن است که این روایت از باب تأویل و بیان بطن آیه است.

 

شادى کردن در عروسى‏

پرسش 60: شادى کردن در مراسم عروسى چه حکمى دارد؟

 

پاسخ: در مراسم عروسى، شادى و شادمانى نیز بدون انجام گناه و یا شکستن حریم احکام الهى اشکال ندارد، و در روایات اسلامى مؤمنان به شادى و سرور صحیح سفارش شده‏اند؛ چنان که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى‏فرماید: «هر کس مؤمنى را مسرور و شادمان گرداند من را مسرور ساخته است و هر کس مرا خرسند سازد، خدا را خرسند ساخته است.»[3]

قرآن کریم از شادى‏هایى که باعث تخلّف از دستورهاى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم شود[4] و یا به ناحق باشد؛[5] یا براى متاع دنیا باشد؛[6] و یا براى کارهاى ناپسند باشد؛[7] و ... نهى فرموده است و به شادى‏هایى که به جهت امتثال امر خدا، کسب فضل و رحمت خدا، کارهاى پسندیده، توجه به خداوند و ... تشویق فرموده است.

شوخى و شادمان ساختن دیگران و شادى در مجالس، از صفات مؤمنان است، حضرت امام صادق علیه السلام درباره آیه شریفه 58، سوره احزاب مى‏فرماید: «براى کسى که در [محافل و مجالس‏] ادخال سرور کند، هزار هزار حسنه است.»

بنابراین، در مراسم عروسى نیز چون امتثال امر خدا، انجام کار پسندیده، رضایت خداوند و ... وجود دارد شادى و سرور در حدّ مشروع آن جایز است.[8]

رقص و بر هنگى‏

پرسش 61: با توجه به آیه شریفه 31 سوره نور، چه چیزى براى زن زینت محسوب مى‏شود؟ و بفرمایید حکم پاى کوبى کردن، نزد نامحرمان به ویژه در عروسى‏ها چیست؟

 

پاسخ: 1. در تفسیر و توضیح زینت در آیه شریفه یاد شده، دیدگاه‏هاى مختلفى میان مفسّران وجود دارد:

الف) منظور از زینت، مواضع زینت، یعنى آشکار کردن محل آن‏ها است؛ زیرا استفاده آشکار از گوشواره و دست‏بند، حرام نیست.[9] منظور از محلّ زینت، یعنى محل زینت‏هاى استفاده شده، مانند گوش ها، گردن، دست ها، بازوان و مانند آن‏ها مى‏باشد.

ب) مفسّران دیگر، زینت را به معناى خود زیورآلات گرفته‏اند، البتّه در حالى که روى بدن قرار گرفته، و طبیعى است که آشکار کردن چنین زینتى، با آشکار کردن اندامى از بدن همراه است که زینت بر آن قرار دارد.[10] با توجّه به توضیحات ارایه شده، آیه، در بررسى این مسئله نیست که چه چیزى براى زن، زینت محسوب مى‏شود، آن چه آیه بدان تصریح کرده، آشکار نکردن زینت به وسیله زن، براى نامحرمان است. درباره قسمت دوم پرسش شما، باید گفت: سفارش آیه شریفه به خانم ها، در رعایت عفّت و دورى از امورى است که آتش شهوت را در دل مردان شعله ور مى‏سازد و ممکن است سبب انحراف آنان از جادّه عفت شود؛ از این رو، باید آن چنان دقیق و سخت گیر باشند که حتى از رساندن صداى خلخالى که در پاى دارند، به گوش مردانِ بیگانه خوددارى نمایند. با توجه به حکمت چنین دستورى، به نظر مى‏رسد که رعایت این مسئله در حضور محارم، واجب نیست، بلکه شامل گروه‏هایى مى‏شود که در همین آیه، به عنوان‏ استثناهاى آشکار کردن زینت براى زنان برشمرده شده‏اند.

آنچه در عنوان پاسخ به بخش دوّم پرسش بیان شد، با این فرض بود که مراد از پایکوبى، رساندن صداى زیورآلات به نامحرمان به دلیل حرکات نامتعادل و شتاب‏زده به هنگام راه رفتن، باشد. ولى چنان‏چه منظور شما پرسشگر محترم از پایکوبى، رقصیدن زن باشد، باید گفت چنین عملى از موارد لهو بوده و در روایات و رساله‏هاى عملیّه مراجع بزرگوار تقلید، از آن نهى شده است. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم در حدیثى مى‏فرمایند: «انهاکُم عَن الَزفْنِ وَ المِزمارِ وَ عَنِ الکُوبات وَ الکَبَراتِ‏»؛ شما را از رقص و وسایل لهو منع مى‏کنم.»[11] در فتاواى مراجع تقلید نیز در این‏باره دو دیدگاه وجود دارد. برخى آن را مطلقاً حرام دانسته، و برخى دیگر تنها در یک فرض مجاز شمرده‏اند، که رقصیدن زن براى شوهر خود و دور از چشم دیگران است. به عنوان نمونه امام خمینى رحمه الله گوید: بنابر احتیاط واجب، رقصیدن خانم‏ها در هر کجا، اعم از مجلس عقد و عروسى و یا مولودى‏ها جایز نیست؛ مگر رقصیدن زن براى همسر خود.»[12]

پرسش 62: در اسلام بر روى صله‏رحم تأکید فراوانى دارد و از سویى شرکت در مراسم گناه‏آلود جایز نیست. حال پرسش این است که برخى از بستگان ما، عروسى گناه آلود دارند، آیا شرکت نکردن در مراسم آن‏ها مستلزم ترک صله‏رحم نیست؟

 

پاسخ: اسلام به موضوع «صله‏رحم» که تقویت پیوندهاى اجتماعى و خانوادگى را به دنبال دارد، اهمیّت فراوانى داده است و صله رحم را از واجبات و قطع رحم را از محرّمات و گناهان بزرگ شمرده است، چنان که قرآن کریم مى‏فرماید: «... و اتَّقوا اللَّهَ الَّذى تَساءَلونَ بِهِ والارحامَ انَّ اللَّهَ کانَ عَلَیکُم رَقیباً»؛[13] و از خدایى بپرهیزید که [همگى به عظمت او معترفند و نیز] از خویشاوندان خود [یعنى قطع ارتباط با آن‏ها] پرهیز کنید؛ زیرا خداوند مراقب شماست.» پس، این واجب با اهمیّت الهى را نباید به هر بهانه‏اى‏ ترک کرد؛ بلى اگر صله‏رحم، تأثیرات منفى بر انسان بگذارد مى‏توان آن را محدود و یا حتّى به‏صورت حضورى آن را قطع کرد و هرگاه دین و ایمان انسان به خطر بیفتد، حفظ آن بر هر امر دیگرى مقدم است.

شما پرسشگر محترم! به صرف احتمال گناه در مجالس عروسى، نباید از شرکت خوددارى کنید، بلکه اگر در هنگام شرکت گناهى را دیدید باید (بر اساس مراتب و شرایط) امر به معروف و نهى از منکر کنید. و در صورت عدم تأثیر به شیوه عاقلانه و خردمندانه‏اى مجلس گناه را ترک کنید، و اگر از ابتدا یقین دارید که در چنین مجالسى گناه انجام مى‏گیرد، از همان ابتدا شرکت نکنید و اطرافیان و فرزندان خود را به شیوه‏هاى منطقى و اصولى توجیه و قانع کنید و علّت‏هاى عدم حضور در چنین مجالسى را براى آن‏ها با سعه صدر و حوصله کامل بازگو کنید.[14]

خلاصه آنکه؛ گاهى انسان احتمال مى‏دهد که صله‏رحم کردن مستلزم ارتکاب گناه است که با صِرف احتمال نمى‏توان آن را ترک کرد و اگر یقین به ارتکاب حرام در کار است نباید در آن مجالس شرکت نمود و صله رحم را به گونه‏هاى دیگر مانند:

احوالپرسى تلفنى و مانند آن انجام داد.

 

پرهیز از شرکت در مراسم گناه آلود

پرسش 63: الف) با توجه به برگزارى عروسى‏هاى مبتذل در جامعه، چگونه مى‏توان عروسى، که بر اساس دستور اسلام باشد، برگزار کرد؟ ب) رقص در عروسى چه حکمى دارد؟

 

پاسخ: الف) شادى و نشاط در مجلس عروسى، ولیمه دادن، ساده گرفتن، دعوت و پذیرایى از قشر کم درآمد و ...، از امورى است که براى برگزارى مجالس عروسى توصیه مى‏شود. معیار کلى در برگزارى عروسى، جلوگیرى از ارتکاب گناه است؛ و در صورت ناتوانى بر کنترل مجلس، شایسته آن است که از ابتدا چنین مجلسى برپا نشود. و اگر مجلس مال کس دیگرى است، دست کم باید از شرکت در آن و کمک به وقوع گناه پرهیز کرد.

آیاتى از قرآن کریم، مسلمانان را از گوش دادن به غنا (موسیقى‏هاى مبتذل) باز مى‏دارد؛ «فاجتَنبوا قَولَ الزُّور»؛[15] از قول زور اجتناب کنید.»

یکى از مصداق‏هاى «قول الزور»، غنا (ساز و آوازهاى مبتذل) است.[16]

ب) با توجه به این که تنها رقص زن براى شوهرش جایز است و بقیه موارد اشکال دارد، پس باید ضمن اجتناب از نگاه کردن و حضور در مجالسى که معصیت مى‏شود، به امر به معروف و نهى از منکر قیام نمود؛ البته در صورتى که واجد شرایط امر به معروف و نهى از منکر باشیم و این عمل مهمّ نیز براى ما ممکن باشد.[17]

رقص محلى، چنان چه موجب برانگیخته شدن شهوت نباشد، یا مستلزم فعل حرام نگردد و یا مفسده‏اى بر آن مترتب نشود، مانعى ندارد.[18]

ضمناً درباره رقص، غنا و موسیقى و جزئیات آن‏ها، توصیه مى‏شود به کتاب احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعى آنان، تألیف سید مسعود معصومى، مراجعه کنید.

 

موسیقى در ازدواج‏

پرسش 64: آیا در قرآن و اسلام، درباره ازدواج و شیوه برگزارى مراسم ازدواج سخن به میان آمده است؟ مانند کارهایى که اکنون در عروسى‏ها انجام مى‏گیرد مانند موسیقى، رقص، فیلم بردارى و ....

 

پاسخ: شریعت اسلام از سوى خداوندى است که خالق انسان مى‏باشد و به تمام نیازهاى‏ واقعى انسان آگاه است و بر اساس نیازهاى واقعى آدمى احکام شریعت اسلام را وضع نموده است. یکى از نیازهاى طبیعى و غریزى انسان، ازدواج و تشکیل خانواده است.

خداوند به ازدواج دستور داده، مى‏فرماید: جوانان بى همسر را همسر دهید.[19] در قرآن کریم آیه‏هاى فراوانى درباره مسایل ازدواج و احکام خانواده، آمده است.

فقهاى گران قدر با توجه به آیات و روایات فراوانى که درباره ازدواج آمده، بخشى از فقه را با عنوان «کتاب النکاح» نوشته‏اند. باید توجّه داشت که در مراسم برگزارى ازدواج، بخشى از مراسم، مربوط به احکام اسلامى است و بخشى مربوط به آداب و فرهنگ هر قوم و قبیله و هر عصر و زمان مى‏باشد. آن بخش از مراسم که مربوط به احکام اسلامى است؛ مانند خواندن صیغه عقد و احکام آن، باید واجبات آن به‏طور کامل رعایت شود، و آن بخش که مربوط به آداب و فرهنگ هر قوم و قبیله و هر عصر و زمان است، باید در رعایت این آداب و رسوم توجه داشت که این آداب و رسوم مخالف احکام اسلامى نباشد و به زیر پاگذاشتن دستورات خدا و پیامبر و امامان نیانجامد، وگرنه باید این چنین آداب و رسوم را ترک نمود و احکام اسلامى و دستورات الهى را بر هر چیز مقدّم داشت؛ زیرا که سعادت دنیا و آخرت آدمى در عمل به دستورات الهى است. از چیزهایى که در برخى مراسم عروسى‏ها اجرا مى‏شود، موسیقى‏هاى زَنَندِه و همراه با مضامین و سخنان لغو و بیهوده، اختلاط زن و مرد نامحرم، رقص‏هاى مختلط و ... این کارها جایز نیست و تا آن جا که مى‏توان باید از این کارها جلوگیرى کرد و اگر نمى‏توان جلوگیرى نمود، نباید شرکت کرد.[20]

براى روشن شدن حکم موسیقى به توضیح زیر توجّه فرمائید:

غنا و موسیقى، و گوش دادن آن، به اجماع فقهاى شیعه حرام است، و در قرآن‏کریم آیاتى هست که مسلمانان را از غنا و موسیقى نهى مى‏فرماید: «وَ مِنَ النّاسِ‏ مَن یَشتَرى‏ لَهوَ الحَدیث لِیُضِلَّ عَن سَبیلِ‏اللَّهِ ...»؛[21] بعضى از مردم سخنان بیهوده را مى‏خرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهى را به استهزا گیرند. براى آنان عذابى خوار کننده است.» یکى از مصادیق لهوالحدیث که حرام است، موسیقى و غناست.[22]

و همچنین در آیه 30 سوره حج مى‏فرماید: «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ ...»؛ از بت‏هاى پلید اجتناب کنید و از سخن باطل بپرهیزید» این‏جا هم یکى از موارد قول زور (سخن باطل)، که حرام است، موسیقى و غناست؛[23]

آهنگ‏ها و آوازها را مى‏توان به سه دسته تقسیم کرد:

الف) آهنگ‏ها و آوازهایى که به شیوه مجالسِ عیش و عشرت و محافلِ رقص و پایکوبى اجرا مى‏شود و انسان را از حالتِ اعتدالِ فکرى و ذهنى دور مى‏سازد و به بى‏بند و بارى، لاقید بودن و بى‏تعهّد زیستن دعوت و تشویق مى‏کند، که اصطلاحاً به آن «ساز و آوازهاى مبتذل» مى‏گویند، گوش دادن به این نوع آهنگ‏ها حرام است.

ب) آنهایى که هم از نظر محتوا (مضمون اشعار) داراى معنایى با شکوه و زیباست و هم از نظر اجرا، خوب و زیبا اجرا مى‏شود و در عین حال تناسب و شباهتى با ساز و آوازهاى مجالس لهو، عیش و عشرت و فساد ندارد، گوش دادن به این‏گونه آوازها اشکال ندارد.[24]

ج) ساز و آوازهایى که نسبت به آن شک داریم و نمى‏دانیم آیا از نوع اوّل است تا از آن پرهیز کنیم و یا از نوع دوم است تا پرهیز لازم نباشد، گوش دادن به موارد مشکوک (نوع سوم) اشکال ندارد؛ امّا بهتر است که به این نوع آهنگ‏ها هم گوش نکنیم.

نکته مهم در موسیقى و غنا، نوع آن است که امام خمینى قدس سره و آیةاللَّه خامنه‏اى- حفظه‏اللَّه- مى‏فرمایند: اگر موسیقى مطرب باشد حرام است. در مورد موسیقى‏هایى که از رادیو و تلویزیون پخش مى‏شود، حضرت آیةاللَّه خامنه‏اى مى‏فرمایند: اگر موسیقى مناسب مجالس لهو و لعب و عیش و نوش باشد گوش دادن به آن حرام است و در صورت مشکوک بودن، حکم به حلّیت مى‏شود. پخش از صداوسیما مجوّز حلیت غنا نیست.[25]

زناشویى‏

پرسش 65: لطفاً درباره شرکت شیطان در مال و فرزند انسان که در آیه 61 سوره اسرا به آن اشاره شده، توضیح دهید.

 

پاسخ: شیطان پس از آن که بر اثر تکبّر و خودبینى دستور خداى متعال در مورد سجده بر حضرت آدم علیه السلام را اطاعت ننمود و از درگاه الهى رانده شد، بغض و کینه آدم و فرزندان وى را در دل گرفت و با تمام وجود براى گمراه کردن انسان به میدان آمد تا آن جا که قرآن از قول شیطان چنین نقل مى‏کند: «به عزّتت سوگند که همه آن‏ها را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان مخلَص.»[26] از جمله راه‏هایى که شیطان براى منحرف کردن انسان از آن استفاده مى‏کند، شرکت در اموال و اولاد است. شرکت در موردى است که هریک از شریکان بتوانند از یک چیز، نصیب و بهره‏اى داشته باشند، خواه همه شریکان یک نوع استفاده از آن چیز ببرند یا شیوه بهره‏بردارى و استفاده آنان تفاوت داشته باشد؛ بنابراین، شرکت شیطان در مال فردى به این صورت است که او را وسوسه مى‏کند تا از راه حرام، مانند ربا، رشوه، کم‏فروشى، خُدعه و نیرنگ، مالى به‏دست آورد و آن را جمع‏آورى کند، زیرا، شیطان به وسیله همین مال به هدف خود که گمراهى فرد و بى‏توجّهى وى به دستورهاى الهى مى‏باشد رسیده است.[27] مالى که انسان از راه حلال به‏ دست آورد و حقوق واجب ومستحب آن را پرداخت کند، شیطان در آن شرکتى ندارد واین چنین مالى است که در قرآن از آن به خیر و خوبى تعبیر شده است: «إِن تَرَکَ خَیْرًا ...»[28] اگر چیز خوبى از خود به جاى گذارد.» این‏گونه مال مختص خود انسان است و وسیله سعادت و خوشبختى دنیا و آخرت او مى‏باشد.

اما مالى که از راه حرام به دست آید، شیطان در او شریک است و سبب بدبختى انسان خواهد بود. قرآن دراین‏باره مى‏فرماید: «کسانى که از [راه حرام‏] طلا و نقره و مال جمع‏آورى مى‏کنند و در راه خدا انفاق نمى‏نمایند، آنها را به عذابى دردناک بشارت ده.

روزى فرا خواهد رسید که این سکّه‏ها را در آتش سوزان دوزخ داغ و گداخته مى‏کنند و پیشانى و پشتشان را با آن داغ خواهند کرد.»[29]

ممکن است انسان مال را از راه حلال به دست آورد، لیکن در راه حرام مصرف کند؛ در این صورت نیز، شیطان در آن مال شرکت دارد. در روایاتى که از ائمه‏اطهار علیهم السلام رسیده شرکت شیطان در اموال، به همین معنا بیان شده است؛ محمد بن مسلم مى‏گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم: مراد از شرکت شیطان در آیه‏ «وَ شَارِکْهُمْ فِى الْأَمْوَ الِ وَ الْأَوَلاد» چیست؟ حضرت فرمود: اگر مال از راه حرام به دست آید، شیطان در آن مال شریک است.[30]

شرکت شیطان در اولاد نیز به این معنا است که فرزندى که از راه غیر مشروع (زنا) به‏وجود آید- که این مورد، مصداق روشن آیه شریف است- و نیز فرزندى که پدر و مادر در راه تربیت وى سستى کنند و مسئولیت خویش را عملى ننمایند، در نتیجه فرزند منحرف شود، شیطان هم در چنین فرزندى شریک است، زیرا از این راه به هدف خود، که منحرف کردن اولاد آدم مى‏باشد، موفّق شده است.

در بعضى احادیث آمده که غفلت از یاد خدا هنگام آمیزش با همسر، سبب‏ شرکت شیطان در فرزندى که نطفه او منعقد شده خواهد شد.[31]

 

نام کتاب: پرسمان قرآنى ازدواج و خانواده‏

نویسنده: محمد رضا حسین زاده‏

موضوع: پرسشها و پاسخها در مورد ازدواج و خانواده‏

زبان: فارسى‏

تعداد جلد: 1

ناشر: نشر جمال‏

مکان چاپ: قم‏

سال چاپ: 1389

نوبت چاپ: اول‏

 

 

 

[1] ( 2). جهت آگاهى بیشتر، ر. ک: مجلّه بشارت، شماره 3، ص 60، مؤسسه معارف اسلامى امام رضا علیه السلام

[2] ( 1). ر. ک: مجمع‏البیان، شیخ طبرسى، ج 9، ص 336، مؤسسه اعلمى للمطبوعات

[3] ( 2). کافى، ج 2، ص 188

[4] ( 3). توبه/ 81

[5] ( 4). غافر/ 74 و 75

[6] ( 5). رعد/ 26

[7] ( 6). آل‏عمران/ 188

[8] ( 7). ر. ک: تفسیر نمونه، آیت‏اللَّه مکارم شیرازى و دیگران، ج 30، ص 175، دارالکتب الاسلامیة، تهران

[9] ( 1). تفسیر المیزان، علامه طباطبایى رحمه الله، ج 15، ص 111، مؤسسه اعلمى

[10] ( 2). تفسیر نمونه، آیت‏اللَّه مکارم شیرازى و دیگران، ج 14، ص 439، دارالکتب الاسلامیة

[11] ( 1). الفروع من الکافى، محمد بن یعقوب الکلینى، ج 6، ص 432، دارالکتب الاسلامیة

[12] ( 2). مسایل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، محسن محمودى، ج 1، ص 203، انتشارات علمى و فرهنگى صاحب‏الزمان علیه السلام

[13] ( 3). نساء/ 1

[14] ( 1). ر. ک: علم اخلاق اسلامى، سید جمال‏الدین مجتبوى، ج 2، ص 353، نشر حکمت

[15] ( 1). حج/ 30

[16] ( 2). المیزان، ج 14، ص 379؛ تفسیر ابوالفتوح رازى رحمه الله، ج 8، ص 92، انتشارات اسلامیه

[17] ( 3). ر. ک: توضیح المسائل مراجع، استفتائات از مقام معظم رهبرى- مدظله العالى- ج 2، ص 1113، ص 639، و ص 802، دفتر انتشارات اسلامى

[18] ( 4). اجوبة استفتاءات، آیت‏اللَّه خامنه‏اى، ج 2، ص 33

[19] ( 1). نور/ 32

[20] ( 2). براى آگاهى از موضوع ازدواج و خانواده ر. ک: خانواده در قرآن، احمد بهشتى؛ نظام خانواده در اسلام، على قائمى

[21] ( 1). لقمان/ 6

[22] ( 2). تفسیر نمونه، آیت‏اللَّه مکارم شیرازى و دیگران، ج 17، ص 20، دارالکتب الاسلامیة

[23] ( 3). همان، ج 14، ص 91- 92، دارالکتب الاسلامیة

[24] ( 4). جامع‏المسائل استفتائات، آیت‏اللَّه فاضل لنکرانى، ص 252 مطبوعاتى امیر، چاپ دوم، بهمن 1375

[25] ( 1). پرسش از دفتر مقام معظم رهبرى

[26] ( 2). ص/ 82

[27] ( 3). اقتباس از تفسیر المیزان، علّامه طباطبایى، ج 13، ص 146، نشر مؤسسه اعلمى

[28] ( 1). بقره/ 180

[29] ( 2). توبه/ 34 و 35

[30] ( 3). همان

[31] ( 1). تفسیر کنزالدقائق، میرزا محمد مشهدى، ج 5، ص 557، نشر جامعه مدرسین

  • نجمه شفیعی

نظرات  (۱)

  • محمد کرمی نیا
  • عالی و پر محتوا
    حرف من:
           تشکر . ان شاء الله که تا آخرش بتونم برم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی