طراوت محض
- دوشنبه شهریور ۱۶ ۱۳۹۴، ۰۵:۳۷ ق.ظ
- ۰ حرفهای شما
با من بمان ای آشنا ! ای چشم بی قرار
ای مثل من بارانی شب های انتظار
با من بمان تا انتهای جاده های نور
تا شهر دلشکستگان مردان سربدار
با هم به سوی آسمان پر می زنیم باز
دست مرا بگیر تو ، ای عاشق بهار
چشم تو روشن ، آرزویت پا گرفته باز
اینبار دست از آبی آئینه برندار
وقتی بهار سر زده از راه می رسد
همپای آه روشن دریا تو هم بیار
سیراب کن جوانه سرسبز عشق را
ای مثل من بارانی شب های انتظار
« عطیه سعیدی »
- ۹۴/۰۶/۱۶