شباهتهای دنیا و آخرت
- سه شنبه مهر ۲ ۱۳۹۸، ۰۱:۴۸ ب.ظ
- ۰ حرفهای شما
براى شناخت بهتر آخرت، لازم است به بررسى شباهتها و تفاوتهاى دنیا و آخرت بپردازیم؛ زیرا دنیا و آخرت، دو مفهوم متضایفاند که شناخت صحیح هر یک بدون شناخت دیگرى ممکن نیست.[1]
الف) شباهتها
1. هر دو جهان، حقیقى و واقعى بوده و فضا و ابعاد و اجرامى دارند. از همین رو، انسان در هر دو جهان، داراى اندام و بدن است.[2]
2. انسان در هر دو جهان، به خود و متعلّقاتش آگاهى کامل داشته و شخصیتى واحد دارد.[3] این مطلب از آیاتى قابل برداشت است، مانند:
«یلَیتَنى کُنتُ مَعَهُم»[4]؛ اى کاش من با آنان بودم.
[و] «یلَیتَنى لَم اشرِک بِرَبّى احَدا»[5]؛ اى کاش هیچ کس را شریک پروردگارم نمىساختم.
[و] «یلَیتَنى لَم اوتَ کِتبِیَه»[6]؛ اى کاش کتابم را دریافت نکرده بودم.[7]
[و] «یلَیتَنى قَدَّمتُ لِحَیاتى»؛ اى کاش براى زندگانى خود [چیزى] پیش فرستاده بودم.
3. انسان در هر دو جهان، داراى غرایز انسانى و حیوانى است.[8] قرآن کریم، نعمتهاى بهشتى را چنین وصف مىکند:
«و فکِهَةٍ مِمّا یَتَخَیَّرون* ولَحمِ طَیرٍ مِمّا یَشتَهون* و حورٌ عین* ... لا یَسمَعونَ فیها لَغوًا ولا تَأثیما* الّا قیلًا سَلمًا سَلما»[9]؛ و میوه از هر چه اختیار کنند و از گوشت پرنده هرچه بخواهند و حوران چشم درشت ... در آنجا نه بیهودهاى مىشنوند و نه [سخنى] گناهآلود. آنجا سخنى جز سلام و درود نیست.
در هر دو جهان، آلام و لذّتهاى عقلى و حسّى وجود دارد[10]؛ چنانکه درباره کسانى که پیمان خدا و سوگندهاى خود را به بهاى ناچیزى مىفروشند، آمده است:
«ولا یُکَلّمُهُمُ اللَّهُ ولا یَنظُرُ الَیهِم یَومَ القِیمَةِ ولا یُزَکّیهِم ولَهُم عَذابٌ الِیم»[11]؛ خدا روز قیامت با آنان سخن نمىگوید و به ایشان نمىنگرد و پاکشان نمىگرداند و عذابى دردناک خواهند داشت.
و به نفس مطمئنّه چنین خطاب شده است:
«ارجِعى الى رَبّکِ راضِیَةً مَرضیَّه* فَادخُلى فى عِبدى* وادخُلى جَنَّتى»[12]؛ خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت باز گرد و در میان بندگان من درآى و در بهشت من داخل شو.
رنجها و لذّتهاى جسمى در هر دو جهان از طریق جسم براى روح انسان حاصل مىشود؛ چنانکه در آیهاى عذاب کافران از طریق پوست آنان دانسته شده است:
«کُلَّما نَضِجَت جُلودُهُم بَدَّلنهُم جُلودًا غَیرَها لِیَذوقوا العَذاب[13]؛ هر چه پوستشان بریان گردد، پوستهایى دیگر بر جایش نهیم، تا عذاب را بچشند.
4. خداوند در هر دو جهان قابل رؤیت حسى نیست.[14] در قرآن امکان دیدن خداوند به صورت مطلق نفى شده است: «لا تُدرِکُهُ الابصر»[15]؛ چشمها او را درنمىیابند. البته انسانها در آن جهان همگى خود را در محضر خداوند احساس کرده و به قطع و یقین، به وجودش پى مىبرند[16]:
«ویَعلَمُونَ انَّ اللَّهَ هُوَ الحَقُّ المُبین»[17] و خواهند دانست که خدا همان حقیقت آشکار است.
حتى انسان کافر نیز پس از مرگ، پروردگار خود را شناخته و او را مورد خطاب قرار مىدهد: «قالَ رَبّ ارجِعون* لَعَلّى اعمَلُ صلِحًا فیما تَرَکت»[18]؛ ... مىگوید:
پروردگارا! مرا باز گردانید، شاید در آنچه وانهادهام کار نیکى انجام دهم.
5. انسانها در عالم آخرت نیز از اختیار و اراده برخوردارند[19]؛ لیکن همچون دنیا توان اجراى آن براى هرکسى در محدوده دارایىها و توانایىهاى خود و به میزانى است که خود را در این دنیا در اختیار خدا و رسول او قرار داده و از خود سلب اراده کرده باشد.[20]
گواه برخوردارى انسان از اختیار و اراده در آن جهان، اینکه خداوند، افعال و اعمال انسانها را در بهشت و جهنّم به خود آنان نسبت مىدهد؛ چنانکه درباره دوزخیان فرموده است:
«فَشرِبونَ عَلَیهِ مِنَ الحَمیم* فَشرِبونَ شُربَ الهیم»[21]؛ و روى آن از آب جوش مىنوشید [مانند] نوشیدن اشتران تشنه.
همچنین درباره ابرار مىفرماید:
«انَّ الابرارَ یَشرَبونَ مِن کَأسٍ کانَ مِزاجُها کافورا»[22]؛ همانا نیکان از جامى نوشند که آمیزهاى از کافور دارد.
[1] ( 1). رسائل اخوان الصفا، ج 3، ص 294
[2] ( 2). مجموعه آثار( زندگى جاوید یا حیات اخروى)، ج 2، ص 523
[3] ( 3). همان،( معاد)، ج 4، ص 809- 811
[4] ( 4). نساء، آیه 73
[5] ( 5). کهف، آیه 42
[6] ( 1). حاقه، آیه 25
[7] ( 2). فجر، آیه 24
[8] ( 3). مجموعه آثار( زندگى جاوید یا حیات اخروى)، ج 2، ص 523
[9] ( 4). واقعه، آیه 20- 26
[10] ( 5). علم الیقین، ج 2، ص 1056- 1064
[11] ( 6). آل عمران، آیه 77
[12] ( 1). فجر، آیه 28- 30
[13] ( 2). نساء، آیه 56 و مجموعه آثار( معاد)، ج 4، ص 818
[14] ( 3). پادشاهى خدا، ص 126
[15] ( 4). انعام، آیه 103
[16] ( 5). مجموعه آثار( معاد)، ج 4، ص 809
[17] ( 6). نور، آیه 25
[18] ( 1). مؤمنون، آیه 99- 100
[19] ( 2). الذخیره، ص 527 و نظریات علم الکلام، ص 487- 488
[20] ( 3). احزاب، آیه 36 و مفاتیح الغیب، ج 2، ص 731
[21] ( 4). واقعه، آیه 54- 55
[22] ( 5). انسان، آیه 5
- ۹۸/۰۷/۰۲