خدای قادر و رازق
- جمعه آبان ۲۹ ۱۳۹۴، ۰۲:۰۰ ب.ظ
- ۰ حرفهای شما
آیا بت ها و معبودهای ناتوان, با خدای قادر و رازق, قابل مقایسه اند, و قابلیت پرستش دارند؟.
آیا کافر که کور و کر و گنگ و (بی بهره از هدایت الهی) است, با مومن که از هدایت الهی برخوردار است و به عدل و داد دعوت می کند, یکسان است؟.
((و یعبدون من دون الله ما لا یملک لهم رزقا من السموات و الارض شیئا و لا یستطیعون)).
((آنها غیر از خدا, موجوداتی را می پرستند که مالک روزی آنها از آسمان و زمین نیستند و برای روزیرسانی توانایی ندارند)).
((فلا تضربوا الله الامثال ان الله یعلم و انتم لا تعلمون)).
((پس برای خدا نظیرها و مانندهایی قائل نشوید زیرا خدا می داند و شما نمی دانید)).
((ضرب الله مثلا عبدا مملوکا لا یقدر علی شیء و من رزقناه منا رزقا حسنا فهو ینفق منه سرا و جهرا هل یستوون الحمد لله بل إکثرهم لا یعلمون))(1).
((خدا مثلی را زده است, برده مملوکی را که بر چیزی قادر نیست و انسانی که از نزد خودمان به او رزق نیکو بخشیده ایم, و او از آن روزی پنهان و آشکار, انفاق می کند, آیا این دو نفر برابرند؟! ستایش از آن خداست ولی بیشتر آنان نمی دانند)).
منطق قرآن در ابطال بت پرستی این است که باید موجودی را پرستش کرد که بتواند نیاز پرستشگر را برطرف کند, و روزی و زندگی او در دست او باشد, در حالی که بتهای مورد ستایش, فاقد چنین قدرت و توانایی هستند. در این صورت چگونه این موجودات پست, مورد ستایش قرار گرفته و برای خدا ((مثل)) و ((نظیر)) پنداشته شده اند؟.
در آیه نخست, این حقیقت بیان شده است, چنانکه می فرماید:
((و یعبدون من دون الله ما لا یملک لهم رزقا...)).
((جز خدا معبودانی را می پرستند که مالک روزی آنان نیستند, و نمی توانند رزق آنان را از زمین و آسمان, تحویل آنان دهند.
سپس در آیه بعدی انتقاد از آن می کند که این بیچارگان و فرومایه ها, بتها را مثل و نظیر خدا قرار داده اند, و برای تفهیم این مطلب از این جمله بهره می گیرد: ((فلا تضربوا لله الامثال)). ((برای خدا, مثل و نظیری قائل نشوید)).
جمله ((فلا تضربوا الله الامثال)) به معنای این است ((لا تجعلوا الله الاشباه و الامثال فی العباده))(2). ((برای خدا مثل و نظیری در عبادت قائل نشوید)).
آنگاه خداوند بزرگ, موقعیت بتها را نسبت به خود, روشن می سازد, به این بیان:
فرض کنید برده مملوکی است که توانایی انجام کاری ندارد, اگر هم مالی داشته باشد, نمی تواند در آن تصرف کند, در مقابل آن, فردی است ثروتمند و توانگر و شب و روز در حال انفاق بوده و فیض خود را به دیگران می رساند.
آیا این دو فرد در نظر عقل و خرد, یکسانند؟ آیا می توان انسان ناتوان را با انسان توانا یکسان گرفت؟.
در پرتو این مقایسه, موقعیت بتها را نسبت به خود, روشن می کند. بت; موجود ناتوانی است که نه می بیند و نه می شنود. و حتی قدرت دفاع از خود را ندارد, و هیچ نوع مبدإ اثری و کاری نیست, در حالی که خدا, موجود عظیم و دانا و توانایی است که همه کمالات, از وجود او سرچشمه می گیرد, چگونه می توان این دو تا را یکسان دانست؟.
در حقیقت با این تمثیل, مقام هر دو معبود را روشن ساخت, معبود دروغین و معبود حقیقی.
از نظر ما آیه ((ضرب الله مثلا)) مثلی است برای تبیین موقعیت بتها و مقام عظیم الهی. چیزی که هست ((مشبه به)) در اولی برده مملوک است و در دومی انسان ثروتمند بخشنده.
همین طوری که انسان برده عاجز را نمی توان با انسان توانگر منفق یکسان دانست, همچنین نمی توان بتهای ناتوان و عاجز را با خدای دانا و توانا یکسان گرفت.
و این همان معنا است که مرحوم طبرسی نیز برگزیده است(3), گواه روشن بر این است که آیه در مقام بیان موقعیت معبود دروغین و معبود واقعی است, نخستین آیه مورد بحث است که می فرماید: ((و یعبدون من دون الله ما لا یملک)), آنگاه پس از این جمله, وارد این مثل می شود و این خود می رساند که آیه درصدد بیان موقعیت بتها نسبت به خدای بزرگ در قالب مثل است.
1. نحل, 73 - 75.
2. (مجمع البیان, ج3, ص374).
3. طبرسی پس از بیان تمثیل می گوید: فکیف یستوی بین الحجاره التی لا تعقل و لا تتحرک و بین الله عز اسمه القادر علی کل شیء الخالق الرازق لجمیع خلقه, (مجمع البیان, ج3, ص375).
- ۹۴/۰۸/۲۹