برهان نظم :: Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

برهان نظم

برهان نظم: اثبات مبدئی یگانه، حکیم، عالم و قدیر برای مجموعه نظام هستی با تکیه بر وجود نظم هدفمند در جهان آفرینش

برهان نظم مرکب از دو کلمه «برهان» به معنای دلیل روشن و «نظم» به معنای تألیف و ضمیمه کردن است.[17] برهان در اصطلاح برترین نوع استدلال است که با تکیه بر مقدمات قطعی و یقینی به نتیجه یقینی منتهی می‌گردد[18] و نظم در اصطلاح عبارت از گرد آمدن اجزای متفاوت با کیفیت و کمیّت ویژه در یک مجموعه است که هماهنگی آنها هدف معینی را دنبال کند[19]، بنابراین برهان نظم استدلالی است که بر خلاف براهین حدوث، حرکت و امکان هرگز بر مدار یک موجود سامان نیافته[20] و با تکیه بر وجود نظمی هدفمند و پویا در جهان به اثبات وجود مبدئی یگانه و دانا و توانا و حکیم می‌پردازد، ازاین‌رو برخی گفته‌اند: نظم مورد نظر در این برهان فقط نظم ناشی از علت فاعلی نیست، بلکه مراد نظمی است که افزون بر ابتنای بر فاعل، ناشی از علت غایی است و برای هدف و غایت معیّنی پدید آمده است، زیرا صرف وجود فاعل نمی‌تواند نظم شگفت‌انگیز جهان هستی را تفسیر کند، بلکه باید این فاعل دارای علم‌و شعور و حکمت و قدرت بوده، فعل او هدف مشخصی را دنبال کند.[21]
پیشینه تاریخی به کارگیری این برهان بر اثر وضوح آن روشن نیست؛ اما از سوی حکیمانی همچون سقراط و ارسطو به کار رفته است.[22] در منابع اسلامی (فلسفی، کلامی، تفسیری) نیز مواردی یافت می‌شود که از نظم به عنوان برهانی برای اثبات وجود خداوند با اوصاف‌یاد شده بهره‌جسته شده است.[23]


گرچه برخی از فلاسفه اسلامی در اثبات ذات واجب از این برهان بهره نگرفته‌اند[24]؛ اما در باب وحدت[25]، علم[26] و دیگر اوصاف الهی از آن استفاده شده است.[27] آنان از به کار بردن نظم برای اثبات اموری دیگر نیز غفلت نکرده‌اند، چنان‌که حکیمان مشّاء از مشاهده افعال متکثّر و هماهنگی موجود در گیاهان و حیوانات که مستند به عناصر مادی درون گیاه و حیوان نیست، نفس نباتی و حیوانی را ثابت کرده‌اند[28] و شیخ اشراق از این هماهنگی عالمانه و مدبّرانه به اثبات ارباب انواع پرداخته‌است.[29]

تقریرهای برهان نظم:

برای برهان نظم تقریرهایی گوناگون ارائه شده است:
1. جهان طبیعت دارای نظم معینی است و هر نظمی به حکم عقل نیازمند ناظمی آگاه و تواناست که آن را پدید آورده است، پس جهان طبیعت ناظمی آگاه و توانا دارد، و آن خداوند متعالی است.[30] در این تقریر از شکل اول بهره گرفته شده‌است.
2. بین نظام حاکم بر جهان و خواسته‌های انسان نوعی هماهنگی، تناسب و توافق دائمی برقرار است. این تناسب یا از سوی صانعی حکیم و دانا (خدای متعالی) پدید آمده است یا بنا‌بر حساب احتمالاتِ بسیار ناچیز برحسب تصادف پدید آمده است و در چنین فرضی عقل سلیم گزینه نخست را که امری معقول است بر گزینه دیگر که بسیار ضعیف است ترجیح می‌دهد.[31]
3. بین اندازه‌ها و مقدارهای موجودات مختلف طبیعت توازن و نظم وجود دارد. اختلالی اندک در این توازن باعث اختلال در اندازه‌های دیگر در بخشهای گسترده‌ای از جهان، بلکه در تمام جهان می‌شود؛ مانند توازنی که بین مقدار اکسیژن و دی‌اکسید کربن در طبیعت وجود دارد که اگر مقدار هریک کاسته شود باعث به خطر افتادن زندگی گیاهان (که دی اکسید کربن را جذب و اکسیژن را دفع می‌کنند) و حیوانات (که عکس عمل گیاهان را انجام می‌دهند) می‌شود و به حکم عقل، این توازن و نظم بدون خالق حکیم و دانا نمی‌تواند پدید آید[32]، در هر صورت برهان نظم دارای دو مقدمه است که مقدمه نخست آن (صغرا) وجود افعال هماهنگ در عالم طبیعت است، اعم از اینکه نظم در بخشی از طبیعت یا در تمام آن باشد. این مقدمه، حسّی و تجربی است. مقدمه دوم برهان (کبرا) نیز عبارت است از اینکه هر نظمی نیازمند به ناظمی[33] حکیم و داناست.
گفتنی است که برهان نظم به هر صورت اقامه شود از اشکال شرور مصون است، زیرا قوام نظم به غایت داشتن فعل یا به ارتباط و هماهنگی بین افعالی است که غایت و غرض واحدی را دنبال می‌کنند و غایت داشتن و ربط بین فعل و غایت ملازم با خیر بودن یا شر بودن آن غایت نیست. اگر نظم وجود داشته باشد شر نیز در صورت موجود بودن در قالب همان نظم عمل می‌کند یا بر اساس غایتی که دارد شکل می‌گیرد.[34]
برخی در یقین‌زایی و استقلال برهان نظم تشکیک کرده و گفته‌اند: این برهان بر مقدمات حسی و تجربی و استقرا و حساب احتمالات ـ که امور ظنّی هستند ـ مبتنی است، و نیز به براهین دیگری نیازمند است، زیرا این برهان تنها ثابت می‌کند ناظمی حکیم و دانا این جهان را به نظم درآورده است و آن می‌تواند موجودی مجرد و عالم و قدیر که خارج از مجموعه هماهنگ است باشد، آنگاه برای اثبات اینکه این ناظم همان خداوندِ واجب‌الوجود است به برهان دیگری مانند برهان حدوث یا امکان نیاز است؛ مانند اینکه گفته شود نظم واقعیتی حادث یا ممکن است و هر حادث یا ممکنی نیازمند به مبدئی محدِث یا واجب است و مبدئی که نظم از وی صادر می‌شود ناظم نامیده می‌شود و چون فعلی که از ناظم صادر می‌شود (نظم) عالمانه بوده و با علم قرین است از این طریق وصف علم نیز برای ناظم اثبات می‌گردد و برهان نظم برای اثبات وصفی از اوصاف واجب نیز مانند ناظم و مدبّر یا عالم بودن ناگزیر باید به یکی از براهین دیگر نظیر برهان امکان و وجوب اعتماد کند، بنابراین برهان نظم، برهانی مستقلی محسوب نمی‌شود و در هر محدوده‌ای که بخواهد نتیجه بدهد نیازمند به برهان دیگری است[35]، افزون بر این اگر صغرای برهان نظم مربوط به نظم در طبیعت باشد، برهان انّی و نتیجه آن اثبات ناظم و مدبّر و حضور علم در همان محدوده خواهد بود؛ امّا اثبات نظم در محور عالم هستی جز با برهان عقلی و از طریق برهان لمّی میسّر نیست؛ یعنی از راه نظر به مبادی عالیه و به وساطت اسما و صفات الهی می‌توان نظم کلی عالم و احسن بودن نظام را ثابت کرد و قبل از پی بردن به اصل نظام باید آگاهی به وجود مبدأ پیدا کرده و علم به نظم را از راه علم به ذات و صفات واجب به دست آورد، ازاین‌رو نمی‌توان آگاهی به ذات یا صفاتی را که در اثبات نظم جهان نقش دارد در گرو قیاسی قرار داد که وجود نظم در صغرای آن استفاده شده باشد، با این‌همه نفی ارزش برهانی قیاس مبتنی بر نظم مستلزم نفی ارزش جدلی آن نیست و استفاده جدلی از آن در برابر کسانی که نظم را در بخشی از طبیعت یا در کل جهان می‌پذیرند و به ذات واجب و خالقیت و نیز توحید ذاتی باور دارند، مفید است، زیرا در این صورت با استفاده از آن می‌توان توحید ربوبی و در پی آن توحید عبادی را نیز ثابت کرد.[36]
در پاسخ به تشکیکهای یاد شده باید اموری را متذکر شد.
1. در برهان نظم گویا یک توافق ضمنی میان خداپرستان جهان و مادیین بر سر وجود یک مبدأ ازلی و ابدی صورت گرفته است؛ ولی خداپرستان، بر خلاف مادیین که عالم را زاییده طبیعتِ فاقد شعور و عقل می‌دانند با تکیه بر برهان نظم تأکید می‌کنند که جهان تابلوی گویا از علم و دانش مبدأ آفرینش، و آفریدگار آن یک مبدأ بزرگ علم و قدرت است.
2. هدف از برهان نظم چیزی جز اثبات مبدئی عالم و قادر و حکیم برای همین عالم مشهود نیست، هرچند برای اثبات واجب الوجود بودن این مبدأ و سایر صفات او باید از برهان وجوب و امکان و دلایل دیگر کمک گرفت، ازاین‌رو توقع اموری جز هدف یاد شده از این برهان اصولاً صحیح نیست تا بر اساس توقع مزبور برهان نظم ناقص یا غیر مستقل معرفی‌گردد.
3. برهان نظم از امتیازات فراوانی برخوردار است؛ مانند مقبولیت عامه و عدم نیاز به مقدمات‌پیچیده و پویایی و پیشرفت همگام با پیشرفت علوم و اکتشافات جدید و نیز قابلیت تطبیق آن بر بسیاری از آیات و روایات، به نحوی که می‌توان ادعا کرد قرآن کریم بیشترین تکیه را بر همین برهان دارد.
قرآن کریم گرچه از برهان نظم به طور صریح یاد نکرده است؛ امّا می‌توان آن را از آیاتی پرشمار استفاده کرد. برخی از این آیات ناظر به نظم در زوایای گوناگونی از زندگی انسان است؛ مانند خلقت* انسانها (روم/30،20؛ انفطار/82‌،6 ـ 7)، نظم زبانها و رنگها (روم/30،22) و غیره (نحل/16،72) و قسمتی دیگر از این آیات درباره حیوانات است؛ مانند تنظیم آفرینش آنها برای استفاده انسان در زمینه‌های گوناگون؛ مانند حمل و نقل (مؤمنون/23،21 ـ 22) و بخشی نیز در مورد نباتات است؛ مانند کیفیت آفرینش آنها و سر‌برآوردن از زیر خاک. (فصّلت/41،39)
نظم در حوزه‌های گوناگون پدیده‌های جهان هستی از نشانه‌های الهی است. در آیه 164 بقره/2 آمده است که در آفرینش آسمانها و زمین، و درپی یکدیگر آمدن شب و روز، و کشتیهایی که در دریا روان‌اند با آنچه به مردم سود می‌رساند و (همچنین) آبی که خدا از آسمان فرو فرستاده و با آن زمین را پس از مردنش زنده گردانیده و در آن هرگونه جنبنده‌ای پراکنده کرده و (نیز در) گردانیدن بادها و ابری که میان آسمان و زمین تحت تسخیر است برای گروهی که می‌اندیشند واقعاً نشانه‌هایی (گویا) وجود دارد: «اِنَّ فی خَلقِ السَّمـوتِ والاَرضِ واختِلـفِ الَّیلِ والنَّهارِ والفُلکِ الَّتی تَجری فِی البَحرِ بِما یَنفَعُ النّاسَ و ما اَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن ماء فَاَحیا بِهِ الاَرضَ بَعدَ مَوتِها وبَثَّ فیها مِن کُلِّ دابَّة و تَصریفِ الرِّیـحِ والسَّحابِ المُسَخَّرِ بَینَ السَّماءِ والاَرضِ لاَیـت لِقَوم یَعقِلون» . گفتنی است که برخی مفسران از این آیه ضرورت وجود و توحید خدا[37] و برخی دیگر ضرورت توحید و قدرت وی را[38] ـ که همگی با تکیه بر نظم قابل اثبات‌اند ـ استفاده کرده‌اند. نزدیک به همین مضمون در آیه 3 جاثیه/ 45 با کمی اختلاف به جای «اِنَّ فی خَلقِ السَّمـوتِ» «اِنَّ فی‌السَّمـوتِ» آمده است. این اختلاف در تعبیر نشان می‌دهد که مراد از آفرینش آسمانها و زمین ذات آنهاست؛ نه چیز دیگر، زیرا خلق عین مخلوق است.[39] به گفته برخی از محققان علت اینکه گاهی چیزی به عنوان ظرفی برای آیات و نشانه‌ها مطرح می‌شود در حالی‌که خود آن شیء نیز آیه و نشانه به شمار می‌آید این است که آن شیء دارای جهات متعددی است که هریک از آن جهات در حدّ خود نشانه و آیه به شمار می‌آیند.[40] امام صادق(علیه السلام) در روایتی جهان را به خانه‌ای تشبیه کرده‌اند که همه نیازهای بندگان در آن گردآمده است؛ آسمان مانند سقفی بلند قرار داده شده، زمین همانند فرشی گسترانیده و ستارگان چون چراغهایی چیده شده است و انسان همچون کسی است که این خانه را به او سپرده و همه چیز را در اختیارش گذاشته‌اند و همه انواع گیاهان و حیوانات برای رفع نیاز و صرف در مصالح او در آن مهیا گردیده است، آنگاه امام(علیه السلام)همه اینها را دلیل آفرینش جهان‌هستی با اندازه‌گیری دقیق و حکیمانه و نظم و تناسب و هماهنگی از سوی خداوند دانسته‌اند.[41]
خلقت انسان (جمع کردن اجزا و موادّ زمینی و ترکیب آنها و سپس ساختن انسان از آن) به عنوان آیه یا آیاتی از وجود صانعی زنده و علیم یاد شده است[42]: «و مِن ءایـتِهِ اَن خَلَقَکُم مِن تُراب ثُمَّ اِذا اَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرون» . (روم/30، 20) البته برخی از مفسران این آیه را دالّ بر قدرت خداوند دانسته‌اند[43]، چنان‌که در آیه دیگری از آفرینش انسان به صورت تعدیل شده و سامان یافته برای دلالت بر صانع حکیم[44] بهره گرفته شده است: «یـاَیُّهَا الاِنسـنُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الکَریم * اَلَّذی خَلَقَکَ فَسَوکَ‌فَعَدَلَک» . (انفطار/82‌، 7) برخی، آیه یاد شده را دالّ بر ربوبیّت خداوند دانسته‌اند.[45]
در روایتی آمده است که امام صادق(علیه السلام) یکی از اصحاب را به تفکر در اندامهای انسان مانند دستها، پاها، چشمها و دهان دعوت کرده و فرمود با اندیشه ژرف در کار همه عضوهای بدن می‌توان یافت که این همه از سر حکمت و تدبیر و استواری پدید آمده است.[46]
یکی دیگر از نظمهای آشکار در حوزه انسان که از آیات الهی به شمار می‌آید پدیده تنوّع زبانها و رنگهاست: «و مِن ءایـتِهِ خَلقُ السَّمـوتِ والاَرضِ واختِلـفُ اَلسِنَتِکُم واَلونِکُم اِنَّ فی ذلِکَ لاَیـت لِلعــلِمین» . (روم/30، 22) احتمال می‌رود مراد از تنوع و اختلاف زبانها اختلاف بین زبانهای عربی، فارسی، اردو و غیره، و مراد از اختلاف رنگها اختلاف ملتها و نژادها در رنگهایی مانند سفید، زرد، سیاه و سرخ باشد؛ اما می‌توان گفت این آیه ناظر به نکته ظریف‌تری است و آن تنظیم دقیق صدای هر فرد به طوری که با صدای فردی دیگر اشتباه نمی‌شود، حتی اگر هر دو به یک زبان تکلم کنند، و همچنین تنظیم دقیق رنگ‌پوست هر فرد از انسان تا با رنگ پوست هیچ فردی دیگر مشابهت نداشته باشد. دانشمندان نیز به این نظریه اعتقاد دارند.[47] از جهتی دیگر آیات فراوانی نیز وجود دارد که می‌تواند ناظر به برهان نظم در زمینه‌های دیگری از حوزه انسان باشد؛ مانند نظام ارتزاق (غافر/40،64)، خواب (روم/30، 23؛ نمل/27، 86)، پوشاک (اعراف/7، 26؛ نحل/16،81)، سکونت (نحل/16، 80) و غیره.[48] آیات 27 ـ 28 فاطر/35 وجود نظام اختلاف رنگها در میوه‌ها، راههای میان کوهها یا کوهها[49]، مردم، جنبندگان و چارپایان را یادآور شده و آنها را نشانه وجود خداوند دانسته است: «اَلَم تَرَ اَنَّ اللّهَ اَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَاَخرَجنا بِهِ ثَمَرت مُختَلِفـًا اَلونُها ومِنَ الجِبالِ جُدَدٌ بیضٌ‌وحُمرٌ مُختَلِفٌ اَلونُها وغَرابیبُ سود * و مِنَ النّاسِ والدَّوابِّ والاَنعـمِ مُختَلِفٌ اَلونُه کَذلِکَ...» .‌ برخی این آیات را دالّ بر وجود صانع مختار[50] و برخی دیگر آن را دالّ بر توحید[51] یا بر قدرت و اراده خداوند[52] دانسته‌اند.
نوع دیگری از نظم در حوزه انسان که می‌تواند دال‌بر صانع مختار باشد، آفرینش آنها به صورت زوج است تا بر آن اساس نسل بشر تداوم پیدا کند.[53]امام صادق(علیه السلام)در روایتی آفرینش جفت برای آدمی با هدف تداوم نسل وی را تأیید کرده‌اند.[54]
قرآن کریم نظام ازدواج در گیاهان و حیوانات را نیز یادآور شده است که می‌توان از این آیات نیز برهان نظم را استفاده کرد: «و مِن کُلِّ شَیء خَلَقنا زَوجَینِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرون» (ذاریات/51‌، 49)، «اَوَ لَم یَرَوا اِلَی الاَرضِ کَم اَنبَتنا فیها مِن کُلِّ زَوج کَریم» (شعراء/26، 7)، «سُبحـنَ الَّذی خَلَقَ الاَزوجَ کُلَّها مِمّا تُنـبِتُ الاَرضُ و مِن اَنفُسِهِم و مِمّا لا یَعلَمون» . (یس/36، 36) البته برخی از مفسران آیات یاد شده را دال بر توحید،[55] عظمت و قدرت[56] یا ربوبیت و الوهیت[57] دانسته‌اند.
نظم در خلقتِ حیوانات برای استفاده انسانها از شیر یا گوشت آنها یا استفاده از آنها برای حمل‌و‌نقل نیز دال بر وجود خدا[58] یا بر توحید[59] و قدرت خدا[60]دانسته شده است: «و اِنَّ لَکُم فِی الاَنعـمِ لَعِبرَةً نُسقیکُم مِمّا فی بُطونِها ولَکُم فیها مَنـفِعُ کَثیرَةٌ ومِنها تَأکُلون * وعَلَیها وعَلَی الفُلکِ تُحمَلون» (مؤمنون/23، 21 ـ 22)، چنان‌که وجود نظم در آفرینش گیاهان و سر بر آوردن از زیر خاک بر وجود خداوند دلالت دارد[61]: «و‌مِن ءایـتِهِ اَنَّکَ تَرَی الاَرضَ خـشِعَةً فَاِذا اَنزَلنا عَلَیهَا الماءَ اهتَزَّت ورَبَت اِنَّ الَّذی اَحیاها لَمُحیِ المَوتی اِنَّهُ عَلی کُلِّ شَیء قَدیر
(فصّلت/41،‌39)، گرچه برخی آن‌را دالّ بر احیای مردگان[62] دانسته‌اند.

منابع

اللّه خالق الکون؛ الهیات علی هدی الکتاب والسنة و‌العقل؛ بحارالانوار؛ تاج العروس من جواهرالقاموس؛ تاریخ فلسفه؛ تبیین براهین اثبات خدا؛ تفسیر ابن‌عباس؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر کنزالدقائق و بحرالغرائب؛ توحید المفضل؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ شرح حکمة الاشراق؛ الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه؛ دائرة‌المعارف تطبیقی علوم اجتماعی؛ زاد‌المسیر فی علم التفسیر؛ شرح المنظومة السبزواری؛ الشفاء (الهیات، منطق)؛ طبیعت و حکمت پژوهشی در برهان نظم؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد؛ مجمع البیان فی تفسیر‌القرآن؛ مجموعه آثار، استاد مطهری؛ المجموعة‌الکاملة لمؤلفات السید محمد باقر الصدر؛ مجموعه مصنفات شیخ اشراق؛ المیزان فی تفسیرالقرآن؛ النکت و‌العیون، ماوردی.
حیدر بیاتی و بخش فلسفه و کلام

 


[17]. تاج‌العروس، ج‌17، ص‌189، «نظم».
[18]. الشفاء، ج‌3، ص‌ح‌ـ‌ط، «منطق».
[19]. تبیین براهین اثبات خدا، ص‌230؛ دائرة‌المعارف تطبیقی علوم اجتماعی، ج‌1، ص‌531‌.
[20]. تبیین براهین اثبات خدا، ص‌230.
[21]. مجموعه آثار، ج‌4، ص‌86‌ـ‌87‌، «توحید»؛ طبیعت و حکمت، ص‌68‌.
[22]. ر.ک: توحید المفضل، ص‌121؛ تاریخ فلسفه، ج‌1، ص‌134.
[23]. مجمع‌البیان، ج‌8‌، ص‌63‌؛ تفسیر قرطبی، ج‌15، ص‌363؛ کشف‌المراد، ص‌202.
[24]. ر. ک: الشفا، «الهیات»؛ شرح حکمة الاشراق؛ اسفار، ج‌6‌.
[25]. شرح المنظومه، ج‌3، ص‌527‌.
[26]. کشف‌المراد، ص‌309‌ـ‌312.
[27]. تبیین براهین اثبات خدا، ص‌227.
[28]. اسفار، ج‌8‌، ص‌26.
[29]. همان، ج‌2، ص‌53‌ـ‌54‌؛ مجموعه مصنفات، ج‌1، ص‌453.
[30]. الالهیات، ج‌1، ص‌33‌ـ‌39.
[31]. مجموعه مؤلفات صدر، ج‌9، ص‌31‌ـ‌36، «موجز فی اصول الدین».
[32]. الله خالق الکون، ص‌194، 200.
[33]. تبیین براهین اثبات خدا، ص‌231.
[34]. همان، ص‌242.
[35]. تبیین براهین اثبات خدا، ص‌230.
[36]. همان؛ اسفار، ج‌7، ص‌111.
[37]. التفسیر الکبیر، ج‌4، ص‌200‌ـ‌201؛ تفسیر قرطبی، ج‌2، ص‌129؛ المیزان، ج‌1، ص‌398.
[38]. تفسیر ابن‌عباس، ص‌23؛ تفسیر ماوردی، ج‌1، ص‌216.
[39]. المیزان، ج‌18، ص‌155.
[40]. المیزان، ج‌18، ص‌155.
[41]. بحارالانوار، ج‌3، ص‌61‌.
[42]. المیزان، ج‌16، ص‌165.
[43]. زادالمسیر، ج‌6‌، ص‌295.
[44]. التفسیر الکبیر، ج‌31، ص‌78.
[45]. کنز الدقائق، ج‌14، ص‌164؛ المیزان، ج‌20، ص‌225.
[46]. بحارالانوار، ج‌3، ص‌67‌.
[47]. التفسیر الکبیر، ج‌25، ص‌111؛ المیزان، ج‌16، ص‌167.
[48]. طبیعت و حکمت، ص‌184، 192.
[49]. المیزان، ج‌17، ص‌42.
[50]. تفسیر قرطبی، ج‌14، ص‌219.
[51]. مجمع‌البیان، ج‌8‌، ص‌635‌.
[52]. التفسیر الکبیر، ج‌26، ص‌21.
[53]. همان، ج‌20، ص‌80‌.
[54]. بحارالانوار، ج‌3، ص‌75.
[55]. التفسیر الکبیر، ج‌28، ص‌227؛ المیزان، ج‌18، ص‌382.
[56]. تفسیر قرطبی، ج‌13، ص‌62‌؛ ج‌15، ص‌19.
[57]. المیزان، ج‌17، ص‌85‌.
[58]. التفسیر الکبیر، ج‌23، ص‌83‌.
[59]. التفسیر الکبیر، ج‌23، ص‌83‌.
[60]. مجمع البیان، ج‌7، ص‌165.
[61]. التفسیر الکبیر، ج‌27، ص‌128.
[62]. تفسیر قرطبی، ج‌15، ص‌238.

 
 
  • نجمه شفیعی

نظرات  (۰)

هیچکس حرفی نداره
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی