حرفهای خودمانی :: Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

۷۲ مطلب با موضوع «حرفهای خودمانی» ثبت شده است

باز هم اتوبوس


با سلام ...

آخه یکی نیست بگه وقتی شما خودتون رعایت نمیکنین چه جوری انتظار دارین دیگران رعایت کنن ؟؟؟؟ آقای راننده محترم وقتی خودت تو اتوبوس خودت سیگار میکشی چه جوری از مسافرات انتظار داری که نظافت را رعایت کنند ،به اتوبوس خسارت نزنن ، یواشکی کرایه نداده فرار نکنن و......

مثل اینکه مربی ورزش 20 تن وزن داشته باشه ، یا دکتر سیگار بکشه ،یا پلیس راهنمایی رانندگی سبقت غیرمجاز بگیره....فکر کن دیگه چه هرج و مرجی میشه دیگه هیچی روی هیچی بند نیست ، اگه میخاین مردم به خواسته هاتون احترام بذارن بهتره اول خودتون به خواسته هاتون احترام بذارین . جامعه آینه تمام نمای خودمون هست . این وسط فقط یه عده بی گناه هستن که چوب ندانم کاری دیگران را میخورند .بهتره مسئولیت کاری رو که انجام میدیم به عهده بگیریم نه اینکه گردن دیگری بندازیم....بهتره از خودمون شروع کنیم.

35 بَابُ أَنَّهُ یَجِبُ عَلَى الْمُؤْمِنِ أَنْ یُحِبَّ لِلْمُؤْمِنِینَ مَا یُحِبُّ لِنَفْسِهِ وَ یَکْرَهَ لَهُمْ مَا یَکْرَهُ لَهَا

20536- 1-[1] مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ یَحْیَى بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی الْبِلَادِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ أَبِی الْبِلَادِ رَفَعَهُ قَالَ: جَاءَ أَعْرَابِیٌّ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ- عَلِّمْنِی عَمَلًا أَدْخُلُ بِهِ الْجَنَّةَ فَقَالَ مَا أَحْبَبْتَ أَنْ یَأْتِیَهُ النَّاسُ إِلَیْکَ فَأْتِهِ إِلَیْهِمْ وَ مَا کَرِهْتَ أَنْ یَأْتِیَهُ النَّاسُ إِلَیْکَ فَلَا تَأْتِهِ إِلَیْهِمْ.

20537- 2-[2] وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ یُوسُفَ بْنِ عِمْرَانَ بْنِ مِیثَمٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ شُعَیْبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَوْحَى اللَّهُ إِلَى آدَمَ ع أَنِّی سَأَجْمَعُ لَکَ الْکَلَامَ فِی أَرْبَعِ کَلِمَاتٍ إِلَى أَنْ قَالَ وَ أَمَّا الَّتِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَ النَّاسِ فَتَرْضَى لِلنَّاسِ مَا تَرْضَى لِنَفْسِکَ وَ تَکْرَهُ لَهُمْ مَا تَکْرَهُ لِنَفْسِکَ.(1)

35- باب اینکه بر مؤمن واجب است آنچه را براى خود دوست مى‏دارد براى مؤمنین دوست بدارد و آنچه را براى خود نمى‏پسندد براى آنان نخواهد

327- عربى به خدمت پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله آمد و عرض کرد: اى رسول خدا! مرا عملى بیاموز که به سبب آن به بهشت داخل شوم. حضرت فرمود: آنچه را که دوست مى‏دارى مردم در باره تو به جاى آورند در باره آنان به جاى آور و آنچه را که ناپسند مى‏شمرى در باره‏ات به جاى آورند در باره آنان به جاى نیاور.

328- امام صادق علیه السّلام فرمود: خداوند به حضرت آدم علیه السّلام وحى فرستاد که من تمامى سخنى را که با تو دارم در چهار سخن جمع مى‏کنم- تا آنجا که فرمود:- و امّا آنچه که بین تو و بین مردمان باید باشد این است که براى مردم به چیزى خوشنود شوى که براى خودت به آن خوشنود مى‏گردى و براى آنان چیزى را ناپسند شمرى که براى خودت آن را ناپسند مى‏شمرى.(2)



1-     1- تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة

2-    2- جهاد النفس وسائل الشیعة / ترجمه افراسیابى

 

آبرو


اتوبوس بسیار شلوغ بود زن روی صندلی نشسته بود و نوزادش را که خواب بود نوازش میکرد . بالاخره جایی برای من کنار این خانم باز شد و من توانستم بنشینم . بعد از چند دقیقه بویی بد به مشامم رسید حدس زدم که از بیرون باشد . ناگهان خانمی که جلوی من نشسته بود برگشت و با لحنی بسیار بد و با صدایی بلند به خانمی که نوزادش در بغلش بود گفت : این بوی چیست ؟ آن زن هم که بسیار ناراحت شده بود سرش را پایین انداخت و گفت : من نمی دانم . ولی من میدانستم هر چه بود مربوط به آن خانم و بچه اش نبود . واقعا چرا بعضی از ما آدمها فکر میکنیم هر چیزی به ذهنمان میرسد درست است و باید آن را به زبان بیاوریم ، چرا اینقدر راحت به دیگران تهمت می زنیم ، چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟ 

حتما شنیده ای آن داستان را که میگوید : عالمی مقداری پر به شخصی داد و گفت آن را در راه بریز فردا به آن شخص گفت که برو و آن پرها را جمع کن . آن شخص رفت و اثری از پرها ندید ، عالم گفت آبروی ریخته شده مثل پر هست وهنگامی که برای جمع کردن دوباره آن بازگردی دیگر نخواهد بود وباد آن را باخود خواهد برد ..... 

کمی صبوری بد نیست....