نام قسمت مربوطه:کتابخانه
موضوع شاخه اصلی:آخرالزمان در ادیان ابراهیمی
عنوان:فصل اول: آشنایی با ادیان ابراهیمی
آشنایی با ادیان ابراهیمی
آشنایی با یهودیت
الف. دین یهود
یکی از ادیان بزرگ آسمانی و توحیدی، یهود است. میان نُه دینی که دارای بنیانگذار میباشند، دین یهود، قدیمیترین آنها به شمار میآید. همچنین میان پنج دین زندهای که معتقدند خدایی متشخص، از طریق بنیانگذاری خاص، وحی فرستاده است، یهود از همه قدیمیتر است.
ادیان دیگری که این خصوصیات را دارند، عبارتاند از: دینهای زرتشتی، مسیحیت، اسلام و سیک. دین یهود، در میان سه دین بزرگ جهان که در تعالیم خود به خدایی متشخص، متعالی و خالق معتقد است که سرتاسر عالم را خلق کرده و خدای عالمین محسوب میشود، نیز از همه قدیمیتر است.
پیامبر یهود، حضرت موسی(علیه السلام) نیز از پیامبران بزرگ و صاحب شریعت و کتاب است. زندگی این پیامبر ـ از ولادت تا نبوت و پس از آن ـ همراه فراز و نشیبهای زیادی بوده است. پس از ولادت حضرت موسی که از قبیله لاو بود، مادرش برای حفظ جان نوزاد خود، او را به دستور خداوند در سبدی گذاشت و به رود نیل سپرد. خانواده فرعون، این کودک را از آب گرفته و برای او در جست و جوی دایهای برآمدند. در این هنگام مادر موسی برای دایگی معرفی و انتخاب شد تا او را شیر دهد.
موسی(علیه السلام) سالها در کاخ فرعون، رشد و نمو یافت و پس از آن که فردی مصری را کشت که به یک عبری توهین کرده بود، از فرعون فاصله گرفت و مدتها مشغول چوپانی شد. تا اینکه از سوی خداوند، به او وحی شد. پس از بعثت نیز با هدایت و رهبری مردم و تعالیم توحیدی خود، قوم بنیاسرائیل را از بت و گوسالهپرستی رهانده و به توحید و یکتاپرستی راهنمایی کرد. حضرت موسی؛ پس از تحمل سختیها و مشقات زیاد، قوم خود را از سلطه آل فرعون نجات بخشید و به سرزمین امن راهنمایی کرد.
ب. عهد عتیق
عهد عتیق، مجموعه نوشتههایی است که در طول حدود هزار سال بر کاغذ ثبت شده است. این کتابها، نویسندگان مختلفی دارد و گاه حتی یک کتاب، چند نویسنده دارد؛ مانند: مزامیر. همین تعدد نویسنده و در نتیجه، تعدد سبک نگارش، باعث شده است متن عهد عتیق، یکسان نباشد.
عهد عتیق را به سهبخش کلی تقسیم میکنند: تورات، انبیا و مجموعه کتابها، اسفار و حکمت. در تقسیم دیگری، برای عهد عتیق چهاربخش با توجه به محتوای آن، ذکر شده است که عبارتند از:
1. اسفار پنجگانه یا تورات که شامل تاریخ و شریعت است؛
2. اسفار تاریخی که تاریخ پس از موسی(علیه السلام) را بیان میکند؛
3. شعر و حکمت؛
4. انبیا که شامل پیشگویی و پند است.
به استثنای نیمی از کتاب دانیال نبی(علیه السلام) ، بعضی از متون رسمی کتاب عزراء و یک آیه در کتاب ارمیای نبی که به زبان آرامی است، بقیه این متون، به زبان عبری است. در کنیسههای ارتودوکس یهودی، تا به امروز نیز متون را به زبان اصلی آنها تلاوت میکنند. این متون، بیشتر با عنوان عهد قدیم مسیحیت که در 39 کتاب مرتب شدهاند، شناخته میشوند. یهودیان ارتودوکس، پنج کتاب اول این مجموعه را که به نام قانون (تورات) خوانده میشود و درباره منشأ عالم، قوم یهود و دین آنها صحبت میکند، بسیار مقدس تلقی میکنند.
آخرین کتاب قانون (سفر تثنیه) و مزامیر پیامبران، در جایگاه متونی که بیانگر بالاترین درجه معرفت دینی است، از ارزش بیشتری برخوردارند.
ج. فرقههای یهود
تا زمان تولد عیسی(علیه السلام) ، یهود، یکپارچه نبود و به گروههای متعدد و مختلفی تقسیم میشد:
1. صدوقیان
طبقه کوچک اشرافی حاکم بودند که مطابق اصطلاحات امروزی، میتوان آنان را حاکمان نامید. آنان، محافظهکاران ثروتمندی بودند که به تورات، بسیار پایبند و مخالف نوآوری اعتقادی بودند. آنها، ارتباط قوی و محکمی با معبد داشتند و ضمن در اختیار داشتن مقام کاهن بزرگ، بر هیأت حاکم تسلط داشتند. به دلیل تفوق سیاسی این گروه در جامعه یهود، سیاستمداران رومی تمایل داشتند با آنان ارتباط داشته باشند. صدوقیان نیز چون ثروتمند و حاکم بودند، مایل بودند با رومیان ارتباط آرام و آشتی جویانهای داشته باشند. به عبارت دیگر، تمایل به ارتباط، دو طرفه بود؛ صدوقیان، به دلیل ثروت، به ارتباط با رومیان تمایل داشتند، و رومیان، از بُعد قدرت سیاسی به ارتباط با صدوقیان تمایل داشتند. آنان معتقد بودند فقط تورات، متن مهم دینی است؛ بنابراین، به متون «آپوکالیپتیک» یا سنت یهودی علاقهای نداشتند.
2. فریسیان
حدوداً شش هزار نفر، متشکل از صنعتگران، بازرگانان و از اخلاف انجمنی بودند که مخالف اندیشههای یونانی زمان آنتیوخس بودند. آنان، برای حفظ ایمان کامل یهودیان به شریعت و دوری از تأثیر بیگانه، مایل بودند شریعت را در همه جنبههای زندگی به کار بندند و بر پایبندی کامل، تاکید داشتند. آنان، از این حیث که پیوسته تورات را در اوضاع و احوال جدید به کار میبردند و سنت تغییری کاملاً جدیدی تأسیس کردند، آزاداندیش بودند. فریسیان، با کاهنان رابطه زیادی نداشتند؛ بلکه بیشتر با مردم عادی، محققان و معلمان انس و الفت داشتند. آنان معتقد بودند تورات باید بر هر تصمیم درباره زندگی حاکم باشد و نظام تفسیری دقیقی به وجود آوردند که بعدها به «میشنا و تلمود» تبدیل شد.
آنان، مشارکت سیاسی با رومیان را نمیپسندیدند و جداییطلب بودند. آنها کتب پیامبران و سایر رسالههای کتاب مقدس را که صدوقیان نمیپذیرفتند، معتبر میدانستند و بعضی از مفاهیم آپوکالیپتیک آن زمان را با فهم دینی خود آمیخته بودند؛ چون علاقهای به مسائل سیاسی و نیز سلطة اقتصادی نداشتند، انتظارات مختلفی از مسیحا داشتند. فریسیان، بیشتر مذهبی بودند، نه سیاسی و عقیده آنان درباره آینده و بنی اسرائیل، عقیدهای دینی بود. از نظر آنان، مسیحا احتمالاً باید رهبر و معلمی دینی باشد که کاملاً به شریعت عمل میکند و کسی است که میتواند مردم را به قداست و قدرت تورات رهنمون شود. خلاصه اینکه نظر فریسیان، برخلاف صدوقیان و مقابل آنان بودند.
3. اسنیها
حدود چهار هزار نفر از زاهدان سرخورده و رؤیابینان آپوکالیپتیک بودند که از جامعه عمومی دوری جسته و در بیابان، اجتماعی تشکیل دادند و منتظر مسیحا و نابودی رومیان بودند. اسنیها، مانند فریسیان، بخشی از شورشیهای بر ضد آداب و رسوم یونانی بودند که این اعتراض آنان، سرانجام به شکل انزوای کامل از جامعه درآمد.
انتظار آنان، آپوکالیپتیک بود و معتقد بودند پایان جهان، نزدیک است و زمان کوتاهی از زندگی آنان باقی مانده است که باید در اطاعت کامل از خدا سپری شود. ایشان معتقد بودند خدا در شُرُف آغاز سلطنت مسیحایی بر روی زمین، پیمان جدیدی با آنان بسته است.
پیمان جدید و مسیحا، ارتباط نزدیکی با شکست رومیان و با وعده زندگی جاوید داشت. آنان معتقد بودند خدا ایشان را به بیابان فرا خواند تا، پیمان جدید را دریافت کنند؛ بنابراین خود را مجمع اهل پیمان جدید مینامیدند و معتقد بودند بنیاسرائیل واقعیاند.
4. زیلوت ها
گروه کوچکی از فعالان یهودی بودند که ممکن است ریشه آنان به شورشیان مکابی در قرن دوم قبل از میلاد برگردد. آنان، پیروان جدی تورات بودند و از کفر نفرت داشتند و خود را در حزبی سیاسی سازمان داده بودند تا مقابل اعمال بتپرستانه مقاومت کنند. آنان، در صدد بودند شورش مسلحانهای را بر ضد رومیان در اسرائیل رهبری کنند. آنان، رومیان را دشمنانی میدانستند که باید نابود میشدند و انتظار داشتند مسیحا، پادشاهی جنگجو باشد، تا آنان را در جنگ بر ضد رومیان رهبری کند؛ اما آنان در جنگهای یهودی سال هفتاد میلادی نابود شدند.
5. یهودیان عادی
مردمی عادی که انبوه جمعیت یهودی را تشکیل داده و به شکلهای مختلف، از این گروهها و از نوشتههای آپوکالیپتیک متأثر بودند. این مردم، احتمالاً عقاید مختلفی درباره مسیحا داشتند. شاید اختلاف عقیده بین مردم، ناشی از اختلاف عقیده بین گروههای یهودی بوده و هرگروه بر عدهای تأثیرگذار بودند. بیشتر یهودیان فلسطین، در زمان حضرت عیسی(علیه السلام) با هیچ گروه خاصی رابطه نداشتند. به قول یک مفسر «عمده یهودیان، روستاییان عادی بنی اسرائیل بودند که به طور کلی، با دین، رابطه محکمی نداشتند».
آشنایی با مسیحیت
الف. دین مسیحیت
مسیحیت، یکی از نُه دین عالم است که رهبری تاریخی با بینش روحانی پایهگذار آن بوده و تعالیم آن، بسیاری را جذب کرده است. مسیحیت، یکی از چهار دینی است که نه تنها از یک فرد سرآمد؛ بلکه از قرنها تجربه دینی و تحت لوای یک دین سازمانیافته، سربرآورده است. مسیحیت، مانند سایر ادیان زنده جهان، در آسیا ظهور کرد؛ اما از اینرو که گسترش تاریخی و دایره نفوذ آن، به طور عمده در مغرب زمین بوده و کشورهای غربی، آرمانهای عدالت، آزادی، فرصتجویی، تعاون و همکاری و پیشرفت را به طور عمده از دیانتی که از حضرت عیسی(علیه السلام) بنیانگذار آن، بود، کسب کردهاند، با سایر ادیان تفاوت دارد.
از زندگی پیامبر و بنیانگذار مسیحیت، اطلاعات زیاد و روشنی در دست نیست و شناخت این پیامبر، تنها بر اساس انجیلهای چهارگانه است. حضرت عیسی(علیه السلام) از مادری باکره به امر الهی و به گونهای مافوق طبیعی در یهودیه بیت اللحم متولد شد و در جلیل از شهر ناصریه پرورش یافت. عیسی یک کودک نمونه یهودی و در خانوادهای متوسط، زندگی عادی را میگذراند و از بهترین تعلیمات و تجربیات آن دوران، بهره کافی کسب کرد.
هنگامی که به سن سی سالگی رسید، به نهضت اصلاحی یحیی معمدان در کرانه رود اردن پیوست و با دستگیری یحیی، رهبری خود را آغاز کرد. رهبران کارکشته دین یهود، به وی به چشم یک انقلابی نگریسته و تعلیماتش را خطرناک میپنداشتند. آنها در ابتدای امر، دربارة فعالیتهای تبلیغی و مواعظ عیسی اخلال نکردند؛ اما وقتی احساس کردند با مواعظ و تبلیغات او، پایههای اقتدار دینیشان سست خواهد شد، به دشمن سرسخت وی تبدیل شدند. سرانجام، کاهنان و مقامات روحانی اورشلیم، عیسی(علیه السلام) را دستگیر کردند و دادگاه عالی یهود، بدین دلیل که وی پذیرفته بود که مسیح، پادشاه یهود و همان پسر خداوند است، او را به کفر متهم و به مرگ محکوم کردند.
ب. کتاب مقدس
عهد جدید، کتب مقدس مسیحیان، شامل 27 کتاب است که بعضی از آنها دربارة زندگی عیسی و برخی دیگر درباره برنامهها و مسائل عملی جامعه جوان مسیحی است. این کتاب، با یک مکاشفه و رؤیای آپوکالیپتیک به پایان میرسد که تفسیر مسیحا از پایان جهان است. این کتابها در مجموع، نوشتههای معتبر مسیحیت هستند و الهام خداوند تلقی میشوند. بیشتر آنچه درباره عیسی میدانیم، از طریق انجیل است و بیشتر اطلاعات دربارة مسیحیان اولیه، از طریق رسالهها است.
در هیچ یک از انجیلها، بیانی کامل و عینی از زندگی، مرگ و رستاخیز عیسی نیست. هر یک، از منظر خاصی نوشته شده است و از مطالبی که درباره عیسی بیان شده است برای تأکید بر امور خاصی استفاده میکنند. سه انجیل اول (مرقس، متی و لوقا) محتوای مشابهی دارند و داستانهای همانندی درباره عیسی بیان میکنند. به این دلیل، به آنها انجیلهای همنوا گفته میشود. سبک و محتوای آنها با انجیل چهارم که انجیل یوحنا است تفاوت دارد.
کتاب مقدس مسیحیان، شامل دوبخش عهد جدید و عهد قدیم است. اصطلاحات عهد قدیم و جدید را اولین بار پولس مطرح ساخت؛ ولی در کلیسای مسیحیت، از اواسط قرن دوم میلادی به کار گرفته شد. عهد جدید که به معنای میثاق جدید است، شامل انجیلهای چهارگانه، اعمال رسولان، نامههای رسولان و مکاشفه یوحنا است.
انجیل، از کلمه یونانی اونگلیون، مرکب از دو قسمت «أی» به معنای نیکو و «انگلیون» به معنای خبر، یا خبر نیکو و بشارت گرفته شده است. در روم، امپراتور را خدای یگانه و رستگاریبخش مینامیدند و سلطنت او را مژدهبخش توجیه میکردند که همان انگلیون بود. در حقیقت، میتوان گفت کلیسا در انتخاب این اصطلاح، تحت تأثیر سنت درباری روم قرار گرفته است. در کتاب مقدس یهود نیز این اصطلاح به کار برده شده است. اعمال رسولان و انجیل لوقا را باید در جایگاه نخستین تاریخ آگاهانه نهضت مسیحی مطالعه کرد. محققان و کلیسا اتفاق نظر دارند که هر دو را یک نفر نوشته است که همان لوقا یعنی طبیب مشهور از همدلان پولس است.
رسالههایی وجود دارد که به شکل مجموعهای از نامهها است. 21 نامه در عهد جدید وجود دارد که دست کم نه نامه از نامههای مهم را پولس نوشته است. این رسالهها، برخلاف انجیل، درباره زندگی عیسی نیستند؛ بلکه زندگی، پرستش و نزاعهای جامعه اولیه مسیحی را منعکس میکنند و بیانگر الهیاتی در حال توسعه یا تأمل درباره عیسی و پیام او هستند. نامههای رسولان به نظر کلیسا دستوراتی است که برخی از رسولان و حواریون عیسی به افراد و هیأتهای اولیه مسیحی نوشتهاند و طی آن، تعلیمات لازم را بیان کردهاند.
مکاشفه یوحنا، آخرین کتاب عهد جدید است که پایان جهان را به تصویر میکشد و به زبانی کاملاً نمادین نوشته شده است. نویسنده این کتاب، مکاشفاتی درباره لطف و مهربانی خدا که بر همه خلقت حاکم است، داشته و این کتاب را برای امیدوار نگهداشتن مسیحیان در طول دوره مشقت شدید نوشته است و برای حفظ امید مسیحیان در همه زمانها به کار رفته است. بسیاری از مسیحیان معاصر، برای نشان دادن پایان جهان و برای تأمل درباره آنچه عیسی انجام میدهد، و برای حکم کردن بر مردم باز میگردد، از آن استفاده میکنند. در مقدمه این کتاب، آمده است که خداوند، فرشته خود را نزد یوحنا میفرستند، تا وقایع قریب الوقوع آینده را به او ارائه دهد و او آنچه دیده را به رشته تحریر در آورده است. نسخه اصلی این کتاب که به زبان یونانی تنظیم شده است «آپوکالیپسیس» نامیده میشد و به معنای کشف و آشکار ساختن است.
ج. فرقههای مسیحیت
دین مسیحیت، دارای فرقه زیادی بوده که بعضی از صاحبنظران و مورخان، آن را بیش از 72 فرقه دانستهاند؛ اما امروزه بیشتر جامعه مسیحیان در یکی از سه فرقه مهم کاتولیک، ارتودوکس، پروتستان جای میگیرند؛ پس آشنایی اجمالی با این سه گروه و فرقه لازم به نظر میرسد.
1. کاتولیک (به معنای اصلی و جامع)
مهمترین ویژگی کاتولیکها آن است که به ریاست پاپ بر تمام جامعه مسیحیان و مصونیت وی از خطا معتقدند. به علاوه، آنها اعتقاد به مصوبات مجامع کلیسایی کاتولیک را لازم میشمارند. آنان معتقدند مسیح، پطرس را رهبر همة کلیسای مسیحیت قرار داده و کلید ملکوت آسمانی را به وی سپرده است. پطرس نیز زمان اقامت در رم، پاپ را جانشین خود و صاحب اختیار کلیسای جامع قرار داده است.
2. ارتودوکس (به معنای راستدین، دین و عقیده صحیح)
ارتودوکسها بر خلاف کاتولیکها، به عصمت پاپ و مقامات کلیسا اعتقاد ندارند؛ بلکه معتقدند کلیسای جامع؛ یعنی مجموعه مؤمنان مسیحی، مصون از خطا است؛ به این معنا که روح القدس، جامعه مسیحیت را از انحرافات محافظت میکنند؛ اما این نکته دلیل بر آن نیست که اشخاص خاصی از روحانیون مشمول این هدایت باشند. مصونیت جامعه کلیسایی را کاتولیکها هم به رسمیت میشناسند، اما معتقدند این عصمت از طریق معصومیت پاپ اعمال میشود. ارتودوکسها، بیگناهی ذاتی را ویژگی منحصر به فرد عیسی میدانند و حتی عصمت مریم را به رسمیت نمیشناسند. منابع و مآخذ اصول اعتقادی ارتودوکس عبارت از کتاب مقدس و سنت است.
3. پروتستان
این فرقه، شامل صدها گرایش مختلف است و برخی از این گروهها پیروان اندکی دارند. با وجود این، میتوان جنبش پروتستان را به دو گروه اصلی لوتری و کلیساهای اصلاح شده تقسیم نمود.
پروتستانها در برخی مسائل اعتقادی و آیینهای مذهبی، راه خود را از کاتولیکها جدا کردهاند. بعضی موارد اختلاف این دو گروه به این شرح است:
الف. دربارة سعادت بشر که کلیسای کاتولیک فیض خداوند و اعمال صالح را شرط سعادت میدانند، پروتستانها ایمان را برای نجات یافتن، کافی میدانند و معتقدند اعمال صالح، هیچ نقشی در سعادت بشر ندارد.
ب. پروتستانها برخلاف کاتولیکها به عالم برزخ اعتقادی ندارند.
ج. اختلاف دو گروه مذکور در منابع و مأخذ اصول اعتقادی نیز وجود دارد؛ پروتستانها کتاب مقدس را تنها منبع اساسی برای ایمان مسیحی میشمارند و اعتبار چندانی برای گفتههای پاپ و سنن کلیسایی قائل نیستند.
آشنایی با اسلام
الف. دین اسلام
از ادیان زندهای است که از تعلیمات بنیانگذاری خلاق و بزرگ سرچشمه گرفته و تعالیم آن، بر پایه توحید میباشد و با هرگونه شرک و چندگانه پرستی مخالف است. از جهت جهانی بودن نیز میان ادیان؛ پس از مسیحیت، مقام دوم را دارد. دین اسلام، آخرین دین الهی و تنها دینی است که رقیب مسیحیت در همة جهان بوده و گسترش روزافزون دارد. واژه اسلام، به معنای تسلیم است؛ یعنی تسلیم بنده برابر خداوند عالم.
دین اسلام، از همان آغاز با سرعت چشمگیری در مهد تولد خود؛ یعنی شبه جزیره عربستان رشد و نمو یافت و با جنگهای فراوان و پی در پی مواجه شد. مسلمانان نیز برای ادامه و گسترش آن، فداکاری و ازخودگذشتگی بسیار کردند. ادیان دیگری نیز بر توحید و یکتاپرستی تأکید میکنند؛ ولی در اسلام، به این نکته توجهی خاص شده است؛ به گونهای که آن دین را منحصر به فرد قرار داده است. اسلام، با ظهورش مردم را از خرافه و بتپرستی و ظلمت نجات داد و به کمال و رشد و تمدن رهنمون ساخت. مردم شبه جزیره عربستان، پیش از اسلام از جهت فرهنگی، اجتماعی و نحوه زندگی در سطح بسیار پایینی بودند. جنگ، درگیری و شمشیر، برای آنان افتخار و داشتن دختر، ننگ بود؛ اما اسلام، به زن، شخصیت و مقام داد، تبعیض نژادی و قومی را از بین برد و ملاک برتری را تقوا، ایمان و عمل صالح قرار داد. پیامبر اسلام، حضرت محمد بن عبداللّه(صلی الله علیه وآله وسلم) که از نسل قریش بود، از آغاز زندگی، پدر و سپس مادر خود را از دست داد. شاید خواست الهی بوده که پیامبر آخرالزمان در کوره آزمایش قرار گیرد و دارای تجربههای بیشتری شود. از طرفی حق هیچ کس حتی پدر و مادر بر گردن او نباشد؛ از این رو در کودکی ابتدا نزد پدربزرگ و سپس کنار عموی خود رشد و نمو یافت. از همان جوانی، دارای اخلاق و سرشت پسندیده بود و از خرافه و شرک بیزاری میجست و نیز دارای هوش و فراست بود؛ به گونهای که بارها اختلافات سران قریش را به بهترین وجه حل میکرد و به امانتداری مشهور بود. در بیست و پنج سالگی ازدواج کرد و در سن چهل سالگی پس از مدتی که جدا از مردم در غار حرا مشغول عبادت و راز و نیاز بود، به رسالت مبعوث گشت و مدت 23 سال (13 سال در مکه و حدود 10 سال در مدینه) مشغول هدایت و رهبری بود. ادیان قبل از اسلام (یهود و مسیحیت) نیز درباره پیامبر آخرالزمان بشارتهایی داده و علایم و مشخصات او را بیان کرده بودند، به همین دلیل، قبل از اسلام، یهودیان و مسیحیان واقعی منتظر پیامبر آخرالزمان بودند. اعتقادات اساسی در اسلام عبارتند از: خدای واحد، قرآن، پیامبران الهی، فرشتگان، روز جزا، بهشت و جهنم و احکام الهی.
ب. قرآن مجید
قرآن، کتابی آسمانی است که طی 23 سال به تدریج بر پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) نازل شده و دارای انسجام، سبک خاص و منحصر به فردی است که نه نثر است و نه نظم. آهنگ، لحن و فصاحت آن، به گونهای است که همة فصیحان عرب را دچار حیرت و تعجب کرد و تاکنون کسی یا گروهی موفق نشده که مانند آن را بیاورد و اگر هم چنین چیزی اتفاق بیفتد، در آن، اشکالات، نواقص و تناقضگوییهای فراوان وجود خواهد داشت. این کتاب الهی برخلاف تمام کتب آسمانی ادیان دیگر، تاکنون از هرگونه تحریف و تصرف در امان بوده است. مضامین قرآن کریم، قسمتی احکام و دستورات عبادی و معاملاتی و بیشتر آن دستورات اخلاقی، اجتماعی، فردی و سرگذشت انبیا و امتهای گذشته به منظور رشد و تربیت انسانها است. از این جهت که قرآن، به صراحت وحی خداوند است که بر یک فرد خاص که بنیانگذار آن است، نازل شده، بین همة ادیان جهان، منحصر به فرد میباشد. سخنگوی اصلی در قرآن، خداوند است که گاهی با پیامبر سخن میگوید و زمانی پیامبر است که از جانب خداوند سخن میگوید.
پس از رحلت پیامبر اسلام، قرآن به صورت یکجا تدوین و مرتب شد و زمان عثمان، به دلیل وجود نسخههای متعدد، تنها یک نسخه که مورد تأیید قرار گرفت، نگهداری و بقیه سوزانده شد. قرآنی هم به دست امیرمؤمنان(علیه السلام) (اولین خلیفه بر حق پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)) طبق ترتیب نزول تدوین شد. آیات قرآن، همگی وحی آسمانی و از جانب خداوند بوده و برخلاف نظر بعضی از اسلامشناسان، از هیچ دین دیگری مثل مسیحیت و یهودیت یا زرتشتی متأثر نشده است؛ گرچه به ادیان دیگر یا پیامبر آنها اشاراتی نموده و بعضی از اعمال و عبادات آنها را تأیید و برخی را رد کرده است. به گفته بعضی، شباهت زیادی بین معنای واژه یونانی «پاراقلیط» (منجی، یار و تسلیدهنده) و واژه عربی «احمد» که معادل «محمد» است، وجود دارد؛ به گونهای که نقل شده است پیامبر دین مسیح به طور تحت اللفظی از پیامبر اسلام نام برده است:
و من به شما راست میگویم که رفتن من، برای شما مفید است؛ زیرا اگر نروم، تسلیدهندهای نزد شما نخواهد آمد؛ اما اگر بروم، او را نزد شما میفرستم …
اگر مرا دوست دارید، احکام مرا نگاه دارید و من، از پدر شما سؤال میکنم و تسلیدهندهای دیگر به شما عطا خواهد کرد، تا همیشه با شما بماند.
قرآن، تأثیری شگرف در زندگی همة مسلمانان و حتی بعضی از غیر مسلمانان داشته و از پرنفوذترین کتابهای آسمانی است و در طول چهارده قرن، تفاسیر متعدد و ارزشمندی برای آن، در دنیای اسلام و حتی غیرمسلمان به رشته تحریر درآمده و روز به روز اسرار، و ناگفتههای آن، بیشتر کشف میشود.
ج. فرقههای اسلامی
اولین دودستگی و اختلاف بین مسلمانان؛ پس از رحلت رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) بود؛ زیرا عدهای قایل شدند پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) جانشینی را تعیین نکرده و امر را به مردم واگذار کرده است، به این دلیل هم مردم در ثقیفه با ابوبکر بیعت کردند و حجت بر همه تمام شد؛ ولی دستهای دیگر معتقد بودند که رهبر مسلمانان و بنیانگذار دین اسلام، پیش از آن که از دنیا برود، جانشین خود را حضرت علی بن ابی طالب(علیه السلام) معرفی کرد و بارها بر این مطلب تصریح و تأکید نمود؛ اما مخالفان برای اینکه به مقاصد دنیایی خود برسند، مانع تحقق این نظر شدند و حتی در لحظات واپسین زندگی شریف پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) مانع از ثبت نوشتهای بر روی کاغذ شدند. پس از رحلت هم، با زور و شمشیر، برنامههای خود را عملی ساختند. از آن هنگام، مسلمانان به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول را «اهل تسنن» یا عامه و گروه دوم را «شیعه» به معنای پیروِ جانشینان منصوص پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) ، مینامند. هرکدام از این دو فرقه با گذشت زمان، به گروهها و فرقههای مختلف تقسیم شدند. البته در پیدایش فرقهها، نقش وقایع مختلف اجتماعی، سیاسی و دینی را نباید بیتأثیر دانست؛ برای نمونه با قیام زید، گروهی به او اعتقاد یافته، و او را امام زمان پنداشتند و فرقه زیدیه را تأسیس کردند. و یا فرقه اسماعیلیه که پس از امام ششم(علیه السلام) به امامت فرزندش اسماعیل قایل شدند.
به نظر برخی محققان طبق احادیث نبوی، مسلمانان مانند ادیان گذشته به 73 فرقه تقسیم شدند که تنها یک فرقه از آنها برحق و بقیه بر ضلالت و گمراهی است. هر گروه و فرقه ادعا میکند فرقه ناجیه است و دیگران باطلند. بعضی از بزرگان و متکلمان در تقسیم فرقههای اسلامی چنین گفتهاند: گروهی به نام خوارج بعد از پیامبر، وجوب خلیفه را نپذیرفتند؛ اما دیگران، به وجوب قایل شدند که خود، چند گروهند: عدهای به وجوب سمعی (نقلی) قایل شدند؛ مانند جبائیان، اصحاب حدیث و اشعریه. عدهای دیگر، به وجوب عقلی قایل شدند که امامیه (شیعه)، ابوالحسین بصری و بغدادیان میباشند؛ با این تفاوت که امامیه، به وجوب عقلی بر خداوند قایل شدهاند؛ یعنی وظیفه خداوند است که جانشینان پیامبرش را تعیین کند؛ ولی بقیه به وجوب عقلی قایل شدهاند. شاید ابتدا به نظر آید همین گفتهها و نظریات، باعث ایجاد فرقههای مسلمان شده است؛ اما در واقع، این وجوه، دلیلهایی است برای موجه کردن هر فرقه؛ زیرا منشأ و اساس این تفرقه، همان اختلافات صدر اسلام و زمان رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) میباشد.