صفحه ۳۸۰ :: Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صفحه ۳۸۰» ثبت شده است

کتاب قرآن صفحه ۳۸۰

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه 
صفحه سیصد و هشتاد( 44 -36)
 
سورةُ النَّمل
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏
 
فَلَمَّا جاءَ سُلَیْمانَ قالَ أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ فَما آتانِیَ اللَّهُ خَیْرٌ مِمَّا آتاکُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ (36)
 
ارْجِعْ إِلَیْهِمْ فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لا قِبَلَ لَهُمْ بِها وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْها أَذِلَّةً وَ هُمْ صاغِرُونَ (37)
 
قالَ یا أَیُّهَا الْمَلَؤُا أَیُّکُمْ یَأْتینی‏ بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ یَأْتُونی‏ مُسْلِمینَ (38)
 
قالَ عِفْریتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِکَ وَ إِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمینٌ (39)
 
قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنی‏ أَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَریمٌ (40)
 
قالَ نَکِّرُوا لَها عَرْشَها نَنْظُرْ أَ تَهْتَدی أَمْ تَکُونُ مِنَ الَّذینَ لا یَهْتَدُونَ (41)
 
فَلَمَّا جاءَتْ قیلَ أَ هکَذا عَرْشُکِ قالَتْ کَأَنَّهُ هُوَ وَ أُوتینَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِها وَ کُنَّا مُسْلِمینَ (42)
وَ صَدَّها ما کانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّها کانَتْ مِنْ قَوْمٍ کافِرینَ (43)
 
قیلَ لَهَا ادْخُلِی الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَ کَشَفَتْ عَنْ ساقَیْها قالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَواریرَ قالَتْ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسی‏ وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ (44)
 
ترجمه فارسی
 
هنگامى که (فرستاده ملکه سبا) ا نزد سلیمان آمد، گفت: «مى‏خواهید مرا با مال کمک کنید (و فریب دهید)؟! آنچه خدا به من داده، بهتر است از آنچه به شما داده است بلکه شما هستید که به هدیه‏هایتان خوشحال مى‏شوید! (36)
بسوى آنان بازگرد (و اعلام کن) با لشکریانى به سراغ آنان مى‏آییم که قدرت مقابله با آن را نداشته باشند و آنان را از آن (سرزمین آباد) با ذلّت و خوارى بیرون مى‏رانیم!» (37)
 (سلیمان) گفت: «اى بزرگان! کدام یک از شما تخت او را براى من مى‏آورد پیش از آنکه به حال تسلیم نزد من آیند؟» (38)
عفریتى از جنّ گفت: «من آن را نزد تو مى‏آورم پیش از آنکه از مجلست برخیزى و من نسبت به این امر، توانا و امینم!» (39)
 (امّا) کسى که دانشى از کتاب (آسمانى) داشت گفت: «پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد!» و هنگامى که (سلیمان) آن (تخت) را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: «این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا مى‏آورم یا کفران مى‏کنم؟! و هر کس شکر کند، به نفع خود شکر مى‏کند و هر کس کفران نماید (بزیان خویش نموده است، که) پروردگار من، غنىّ و کریم است!» (40)
 (سلیمان) گفت: «تخت او را برایش ناشناس سازید ببینم آیا متوجّه مى‏شود یا از کسانى است که هدایت نخواهند شد؟! (41)
هنگامى که آمد، به او گفته شد: «آیا تخت تو این گونه است؟» گفت: گویا خود آن است! و ما پیش از این هم آگاه بودیم و اسلام آورده بودیم!» (42)
و او را از آنچه غیر از خدا میپرستید بازداشت، که او [ملکه سبا] از قوم کافران بود. (43)
به او گفته شد: «داخل حیاط (قصر) شو!» هنگامى که نظر به آن افکند، پنداشت نهر آبى است و ساق پاهاى خود را برهنه کرد (تا از آب بگذرد امّا سلیمان) گفت: « (این آب نیست،) بلکه قصرى است از بلور صاف!» (ملکه سبا) گفت: «پروردگارا! من به خود ستم کردم و (اینک) با سلیمان براى خداوندى که پروردگار عالمیان است اسلام آوردم!» (44)
 
Translation of the Qur'an
Page ( 380 ) verses Surah al- naml ( 36-44 )
 
Suraha al- naml
In the name of God
 
When it reached Solomon, he said:" Will you furnish me with wealth? What God has given me is better than what He has given you; nevertheless you seem quite happy with your gift.) 36 (
 
Go back to them, for We shall come to them with armies they can never resist. We shall expel them from it just like the meanest people, and they will be humiliated.") 37 (
 
He said:" Councilman, which of you will bring me her throne before they come to me committed to] live at [peace?") 38 (
 
An imp among the sprites said:" I'll bring it to you before you even rise up from your place. I am strong enough to be entrusted with it.") 39 (
 
Someone who had some knowledge about the Book said;" I shall bring you it in the twinkling of an eye!" When he saw it set before him, he said:" This is some of my Lord's bounty, so He may test me whether I am thankful or thankless. Anyone who is thankful gives thanks only on his own behalf, while with anyone who is thankless, well my Lord is Transcendent, Generous.") 40 (
 
He said:" Disguise her throne for her; let us see whether she is guided or is one of those who are not guided.") 41 (
 
When she came, someone said:" Is your throne like this?" She said:" It seems to be similar.") We were given knowledge before she was, and have become Muslims.) 42 (
 
What she had been worshipping instead of God distracted her; she belonged to disbelieving folk. () 43 (
 
Someone) else (said to her:" Enter the hall." When she saw it, she reckoned it was a pool] of water [and] tucked up her skirt and [bared the calves of her legs. He said:" It is a hall paved with glass slabs." She said:" My Lord, how I have wronged myself! I commit myself peacefully, along with Solomon, to God, Lord of the Universe!") 44 (