در دین اجباری نیست و فلسفه آن
- جمعه مهر ۲۱ ۱۳۹۶، ۰۱:۰۵ ب.ظ
- ۱ نظر
این که می گویند: در دین اجبارى نیست یعنى چه؟
اگر کسى نقاشى کشیده باشد و به نظر شما نقاشى او زیبا نباشد آیا می تواند شما را مجبور کند که نقاشى او را زیبا ببینید؟ ممکن است او شما را مجبور کند، تا بگویید آن اثر زیباست، ولى نظر قلبى و واقعى شما با زور و اجبار عوض نمىشود. چنانکه اگر کسى را دوست نداشته باشید آیا می تواند شما را آن قدر بزند تا او را واقعاً دوست داشته باشید؟ جواب روشن است.
چیزهایى که به نظر و عقیده افراد بستگى دارد مانند زیبایى، زشتى، دوستى، دشمنى و ... از چیزهایى است که با زور نمی توان آن را به کسى تحمیل کرد.
دین و خداشناسى نیز همین طور است. اگر کسى وجود داشتن خداوند برایش ثابت نشده نمی توان او را آن قدرکتک زد، تا برایش ثابت شود و یقین کند که خداوند وجود دارد. چنانکه اگر کسى فکر کند در روى زمین سه خدا وجود دارد نمی توان با زور به اوثابت کرد که خدا یگانه است، بلکه باید با دلیلهاى عقلى، نظر او را اصلاح کرد.
این که می گویند در دین اجبار نیست، ترجمه آیه: «لا اکراه فى الدین ...» است و معناى آن این است که دین از امور اعتقادى بوده و باید با دلیل و عقل ثابت شود. براى آگاهى بیشتر، مطالعه کتاب آزادى از دیدگاه علامه طباطبایى، نوشته علیرضا خراباتی منش، مناسب است.
اگر دین اجبارى نیست آیا هرکس می تواند بگوید پس من کافر شده ام و قانونهاى اسلامى را زیر پا بگذارد؟
اگر کسى وارد گل خانه یا مغازه گل فروش شد و از بعضى از گلها خوشش نیامد، آیا حق دارد گلهایى را که دوست ندارد بشکند و دور بریزد؟ اگر کسى وارد مغازه لباس فروش شد و بعضى از لباسها را دوست نداشت آیا می تواند آنها را آتش بزند؟
دین نیز همین طور است، در جامعه اسلامى کسى حق ندارد به بهانه آزادى، قانونهاى اسلامى را زیر پا بگذارد و جامعه را به تباهى بکشاند.
پس هیچ مسلمانى حق ندارد کافر شود و به قانون و شریعت اسلامى پشت پا بزند؛ چنانکه خداوند می فرماید: و هرکس که به غیر از اسلام دینى برگزیند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود.
براى کسب آگاهى بیشتر علاوه بر کتاب آزادى از دیدگاه علامه طباطبایى، می توانید کتاب قرآن و دستورات اجتماعى، نوشته سید على کمالى دزفولى را بخوانید.
نام کتاب: سر سفره خدا
نویسنده: محمد على محمدى
ناشر: نشر جمال