علت قیام عاشورا
بلند کردن نام خدا و یارى دین او
جهاد، براى جلب خشنودى پروردگار، برقرار ساختن عدالت اجتماعى، حمایت از کسانى که در معرض فریب و گمراهى قرار گرفته اند، برچیدن بساط شرک و بت پرستى از محیط جامعه انسانى و اجراى دستورهاى خداوند، جایز، بلکه واجب است:
«وَقاتِلُوهُمْ حَتّى لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلّا عَلَى الظّالِمِینَ».
با آنان بجنگید تا دیگر فتنه اى نباشد و دین مخصوصِ خدا شود. پس اگر دست برداشتند، تجاوز جز بر ستمگران روا نیست.
امام حسین علیه السلام درباره علت قیام خود می فرماید:
و من با کفایت ترین فرد براى یارى دین خدایم و این که شریعت او را عزیز کنم و در راه خدا جهاد کنم تا نام خدا بلند و پرآوازه باشد.
اصلاح امت به وسیله امر به معروف و نهى از منکر
در اسلام، به همان اندازه که از فساد، انتقاد و با آن مقابله شده است، به اصلاح سفارش و تأکید شده است. قرآن، تنها ایمان و تقواى درونى را کافى نمی داند، بلکه حرکت در راه او و تلاش براى هدایت جامعه را نیز ضرورى می شمارد.
قرآن کریم، بهترین امت بودن را به انجام دادن امر به معروف و نهى از منکر مشروط کرده است:
«کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ المُنْکَرِ».
امر به معروف و نهى از منکر وظیفه تمام انبیا در طول تاریخ بوده است.
امام حسین علیه السلام درباره علت قیام خود می فرماید:
مگر نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل جلوگیرى نمی گردد! من بنا دارم [هر چند با ریخته شدن خونم باشد] امر به معروف و نهى از منکر کنم.
. فسق یزید و فساد دستگاه حکومتى
نخستین شرط حاکم اسلامى، عمل کردن به قوانین الهى است:
«إِنّا أَنْزَلْنآ إِلَیْکَ الکِتابَ بِالحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ بِما أَراکَ اللَّهُ وَلا تَکُنْ لِلْخائِنِینَ خَصِیماً».
ما این کتاب را به حق، بر تو نازل کردیم تا میان مردم به [موجب] آنچه خدا به تو آموخته، داورى کنى و زنهار! جانبدار خیانتکاران مباش.
از دیگر شرایط، اطاعت آحاد ملت، به ویژه کارگزاران حکومت اسلامى، از فرمانهاى خداوند است. در آیات متعددى، از حکومتهایى که در آنها غیر خدا اطاعت می شود، به شدت نکوهش شده است؛ مانند:
«وَتِلْکَ عادٌ جَحَدُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُو وَاتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبّارٍ عَنِیدٍ».
و این قوم [عاد] بود که آیات پروردگارشان را انکار و فرستادگانش را نافرمانى کردند و به فرمان هر زورگوى ستیزه جویى رفتند.
طبق فرمایش هاى امام حسین علیه السلام، یزید و حکومت او هیچ یک از شرایط حکومت و رهبرى اسلام را نداشت.
حضرت در اینباره می فرماید:
یزید مردى فاسق است، قاتل افراد بى گناه است، شراب می نوشد. این مردم، ملزم به اطاعت از شیطان شده اند و اطاعت خدا را ترک کرده، فساد را در زمین آشکار کرده اند، حرام خدا را حلال و حلال او را حرام کرده اند.
واجب بودن قیام علیه سلطان ستمگر
در آیات قرآن، از تکیه و اعتماد بر ظالمان نهى شده است:
«وَلا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النّارُ وَما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ».
به کسانى که ستم کرده اند، متمایل نشوید که آتش [دوزخ] به شما می رسد و در برابر خدا براى شما دوستانى نخواهد بود و سرانجام، یارى نخواهید شد.
امام حسین علیه السلام نیز یکى از دلایل خود را وجوب قیام علیه سلطان ستمگر دانسته، می فرماید:
هر کس حاکم ستمگرى را ببیند که حرام خدا را حلال کرده، عهد الهى را نادیده گرفته، با روش پیامبر صلى الله علیه و آله مخالفت و در میان مردم، به ظلم و گناه عمل می کند و علیه او سخنى نگوید و شورشى نکند، بر خدا لازم است که او را به جایگاه خود [جهنم] ببرد.
قابل توجه مسئولین ☝