برای رسیدن به جایگاهی بالاتر ، گذشت را نیز بیاموزیم .
«حکیم ارد بزرگ»
برای رسیدن به جایگاهی بالاتر ، گذشت را نیز بیاموزیم .
«حکیم ارد بزرگ»
تا حالا دقت کردی بعضی درختها فقط تو آب و هوای گرم رشد می کنن ، بعضی هاشون تو آب و هوای سرد و بعضی ها هم تو آب وهوای معتدل .اگه بخوای جا به جاشون کنی ، مثلا اگه تو هوای معتدل رشد می کنه بخوای ببریش تو آب و هوای سرد ، باید شرایط لازم رو براش فراهم کنی تا بتونه به زندگی ادامه بده ! آدمها هم همینطورن .مثلا عروسها یا دامادها یا وقت رفتن به مدرسه و یا دانشگاه باید شرایط رو با روحیه و یا حتی جسم آدمها انطباق داد تا بتونن زندگی سالمی رو ادامه بدن . ولی یه مورد هست که هیچوقت با محیط جدیدش سازگار نمی شه ،حتی اگه بهترین شرایط دنیا رو براشون فراهم کنی ، حتی اگرهم بشه ظاهری هست و به خاطر آرامش دل عزیزش هست ، بله ،منظورم اون پدر هاو مادرهایی هستن که یه عمر واسه بچه هاشون از هیچی کم نذاشتن ! شاید بعضی وقتها نتونستن و یا بعضی جاها اشتباه کردن ولی هر چی باشن ،خانه سالمندان جاشون نیست ! این انصاف نیست !
تو رو خدا خانه سالمندان رو هم جزو مد زمونه نکنین !
158- باب تحریم ناسزا گفتن به مؤمن و محترم داشتن ناموس، مال و خون او
1-[1] عبد الرحمن بن حجّاج گوید: موسى بن جعفر (ع) در باره دو نفر که به هم دشنام دهند فرمود: آن که به دشنام آغاز کرده است ظالمتر است، و گناه خود و گناه رفیقش به گردن اوست تا زمانى که از مظلوم عذرخواهى نکرده است.
2-[2] امام باقر (ع) فرمود: مردى از قبیله بنى تمیم خدمت پیغمبر (ص) آمد و عرض کرد: به من نصیحتى بفرما. از جمله نصایح آن حضرت این بود، که به مردم ناسزا نگویید زیرا دشنام باعث دشمنى آنان نسبت به شما مىشود.
3-[3] امام باقر (ع) فرمود: که پیغمبر (ص) فرموده است: ناسزا گفتن به مؤمن گناه است، جنگ با او کفر و خوردن گوشتش بوسیله غیبت کردن معصیت مىباشد و مال او مانند خونش محترم است.
4-[4] امام صادق (ع) فرمود: که پیغمبر (ص) فرموده است: کسى که به مؤمن ناسزا بگوید همچون کسى است که در پرتگاه هلاکت باشد.
5-[5] امام باقر (ع) فرمود: هر که از ریختن آبروى مردم خوددارى کند، خداوند در روز قیامت او را عفو فرماید، و هر که خشم خود را از مردم منع کند و جلو خشم خود را بگیرد خداوند عذاب روز رستاخیز را از او باز دارد.
159- باب تحریم بد نام کردن مؤمن و سوء نیت داشتن به او
1-[6] امام باقر (ع) فرمود: مرد هرگز به کفر مرد دیگر گواهى نمىدهد، (بگوید تو کافرى یا اى کافر) جز این که به یکى از آن دو برگردد، اگر بر کفر کافرى گواهى دهد راست گفته است، و اگر کفر را به مؤمنى نسبت دهد به خود وى بازمىگردد بنا بر این از طعنه زدن به مؤمنان بپرهیزید.
2-[7] ابو حمزه گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که مىفرمود: هر گاه مردى به برادر مؤمنش بگوید اف (واى بر تو) از پیوند (دینى) با او خارج مىشود، و چون به او بگوید تو دشمن منى یکى از آنها کافر شوند، و خداوند از مؤمنى که نسبت به برادر مؤمنش نیّت بد در دل دارد هیچ عملى را نمىپذیرد.
3-[8] امام باقر (ع) فرمود: هر کس رو در روى مؤمن به او طعن زند (او را بد نام کند) با بدترین مرگها خواهد مرد و سزاوار است که به خیر و سعادت بازنگردد.
4-[9] امام صادق (ع) فرمود: خداوند مؤمنان را از پرتو عظمت و شکوه و بزرگوارى خویش آفریده، و هر که آنان را طعنه زند و یا عقیدهشان را مردود شمرد بىشکّ خدا را ردّ کرده و چنین شخص از فضل الهى بىبهره مىباشد و این کار یکى از دامهاى شیطان است.
5-[10] امام صادق (ع) فرمود: که پیغمبر (ص) فرموده است: خداى عزّ و جل مؤمن را از عظمت جلال و قدرت خویش آفریده، بنا بر این هر که مؤمنى را طعن زند و یا سخن او را مردود شمرد، بىشک خدا را ردّ کرده است.
نام کتاب: آداب معاشرت از دیدگاه معصومان علیهم السلام( ترجمه وسائل الشیعة)
نویسنده: شیخ حر عاملى، محمد بن حسن
تاریخ وفات مؤلف: 1104 ق
مترجم: فارابى، محمد على و عباسى على کمر، یعسوب
محقق / مصحح: ندارد
موضوع: اخلاق
زبان: فارسى
تعداد جلد: 1
ناشر: آستان قدس رضوى. بنیاد پژوهشهاى اسلامى
مکان چاپ: مشهد
سال چاپ: 1380 ش
نوبت چاپ: پنجم
[1] ( 1)( باب 158:) اصول کافى، ص 473.
[2] ( 2) اصول کافى، ص 473؛ محاسن برقى، ص 102، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 360.
[3] ( 3) اصول کافى، ص 473؛ محاسن برقى، ص 102، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 360.
[4] ( 4) اصول کافى، ص 473.
[5] ( 5) الزهد، ص 6 ح 9.
[6] ( 1)( باب 159:) اصول کافى، ص 473( باب سب مؤمن)، عقاب الاعمال، ص 40.
[7] ( 2) اصول کافى، ص 474، محاسن برقى، ص 99.
[8] ( 3) اصول کافى، ص 474، عقاب الاعمال، ص 23.
[9] ( 4) عقاب الاعمال، ص 23؛ محاسن برقى، ص 100.
[10] ( 5) مجالس پسر شیخ طوسى، ص 192.
بر اساس آیه «وَ نُفِخَ فِى الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِى السَّموَ تِ وَ مَن فِى الْأَرْضِ» (زمر/ 39، 68) در پى نفخ صور همگان خواهند مرد، بر پایه برخى روایات، ابلیس در میان نفخه نخستین و دوم خواهد مرد.[1]
المیزان نهایت کار او را بر پایى حکومت مهدى علیه السلام دانسته[2] که بر اساس برخى روایات، ابلیس به دست مبارک آن حضرت یا برابر روایات رجعت، پس از جنگ با لشکر امیر مؤمنان، على علیه السلام در حوالى کوفه مىگریزد و به دست پیامبر صلى الله علیه و آله بر صخره بیت المقدس[3] کشته مىشود.[4] برخى پایان حیات او را مقارن پایان حیات آدمیان بر روى کره خاکى دانستهاند.[5]
نام کتاب: ابلیس دشمن قسم خورده
نویسنده: على محمد آشنائى
موضوع: ابلیس و انسان
زبان: فارسى
تعداد جلد: 1
ناشر: بوستان کتاب
مکان چاپ: قم
سال چاپ: 1386
نوبت چاپ: سوم