Every day is a page of the Holy Quran :: Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

۱۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «Every day is a page of the Holy Quran» ثبت شده است

s303

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه 
صفحه سیصد و سه (97-84)
 
سورةُ الکَهف
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏
 
إِنَّا مَکَّنَّا لَهُ فِی الْأَرْضِ وَ آتَیْناهُ مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ سَبَباً (84)
 
فَأَتْبَعَ سَبَباً (85)
 
حَتَّى إِذا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَغْرُبُ فی‏ عَیْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِنْدَها قَوْماً قُلْنا یا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فیهِمْ حُسْناً (86)
 
قالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ یُرَدُّ إِلى‏ رَبِّهِ فَیُعَذِّبُهُ عَذاباً نُکْراً (87)
 
وَ أَمَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُ جَزاءً الْحُسْنى‏ وَ سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنا یُسْراً (88)
 
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً (89)
 
حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلى‏ قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِها سِتْراً (90)
 
کَذلِکَ وَ قَدْ أَحَطْنا بِما لَدَیْهِ خُبْراً (91)
 
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً (92)
 
حَتَّى إِذا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِما قَوْماً لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلاً (93)
 
قالُوا یا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجاً عَلى‏ أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ سَدًّا (94)
 
قالَ ما مَکَّنِّی فیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعینُونی‏ بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً (95)
 
آتُونی‏ زُبَرَ الْحَدیدِ حَتَّى إِذا ساوى‏ بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونی‏ أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً (96)
 
فَمَا اسْطاعُوا أَنْ یَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطاعُوا لَهُ نَقْباً (97)
 
 
ترجمه فارسی
 
ما به او در زمین، قدرت و تمکّن دادیم و از هر چیزى [که براى رسیدن به هدف‏هایش نیازمند به آن بود] وسیله‏اى به او عطا کردیم. (84)
پس [با توسل به وسیله‏] راهى را [براى سفر به غرب‏] دنبال کرد. (85)
تا زمانى که به محل غروب خورشید رسید [منظره غروب‏] خورشید را چنین یافت که در چشمه‏اى گرم و لجن‏آلود غروب مى‏کند، و نزد آن قومى را یافت [که فساد و ستم مى‏کردند]. گفتیم: اى ذوالقرنین! یا [این قوم را به کیفر فساد و ستمشان‏] عذاب مى‏کنى و یا در میانشان شیوه‏اى نیک در پیش مى‏گیرى. (86)
ذوالقرنین گفت: اما هر که [با کفر، فساد و گناه‏] ستم کرده عذابش مى‏کنیم، آن گاه به سوى پروردگارش بازگردانده مى‏شود، پس او را عذابى سخت خواهد کرد. (87)
و اما هر که ایمان آورده و کار شایسته انجام داده است، پس بهترین پاداش براى اوست، و ما هم از سوى خود تکلیفى آسان به او خواهیم داد. (88)
پس [باز هم با توسل به وسیله‏] راهى را [براى سفر به شرق‏] دنبال کرد. (89)
تا زمانى که به محل طلوع خورشید رسید، آن را یافت که بر قومى طلوع مى‏کند که در برابر آن پوششى [از مسکن و لباس‏] براى آنان قرار نداده‏ایم. (90)
 [سرگذشت ذوالقرنین و ملت‏ها] این‏گونه [بود]، و یقیناً ما به آنچه [از وسایل و امکانات مادى و معنوى‏] نزد او بود، احاطه [علمى‏] داشتیم. (91)
سپس [با توسل به وسیله‏] راهى را [براى سفر دیگر] دنبال کرد. (92)
تا زمانى که میان دو کوه رسید، نزد آن دو کوه، قومى را یافت که هیچ سخنى را به آسانى نمى‏فهمیدند. (93)
 [آنان با رمز، اشاره و با هر وسیله‏اى که ممکن بود] گفتند: اى ذوالقرنین! یأجوج و مأجوج [با کشتن و غارت و تخریب‏] در این سرزمین فساد مى‏کنند آیا مى‏پذیرى که ما مزدى برایت قرار دهیم تا میان ما و آنان سدّى بسازى؟ (94)
گفت: آنچه پروردگارم مرا در آن تمکّن و قدرت داده [از مزد شما] بهتر است پس شما مرا با نیرویى یارى دهید [تا] میان شما و آنان سدّى سخت و استوار قرار دهم. (95)
براى من قطعه‏هاى [بزرگ‏] آهن بیاورید [و در شکاف این دو کوه بریزید، پس آوردند و ریختند] تا زمانى که میان آن دو کوه را هم‏سطح و برابر کرد، گفت: [در کوره‏ها] بدمید تا وقتى که آن [قطعه‏هاى آهن‏] را چون آتش سرخ کرد. گفت: برایم مس گداخته شده بیاورید تا روى آن بریزم. (96)
 [هنگامى که سد ساخته شد] یأجوج و مأجوج نتوانستند بر آن بالا روند، و نتوانستند در آن رخنه‏اى وارد کنند. (97)
 
Translation of the Qur'an
Page ( 303 ) verses Sura al-kahf ( 84 -97  )
 
Sura al-Kahf
In the nane of God
 
 
We established things on earth for him, and gave him access to everything;) 84 (
so he followed a] certain) 85 (
until when he reached the place where the sun sets, he found it setting in a mucky spring alongside which he) also (found some people. We said:" Double Horns, either you will punish] them [or else act kindly towards them.") 86 (
He said:" Anyone who has done wrong we shall punish; then he will be sent back to his Lord, and He will punish him with horrible torment.) 87 (
Anyone who believes and acts honorably will have the finest reward and we will tell him gently about our command.") 88 (
Then he followed] another [course) 89 (
until when he reached the place where the sun rises, he found it rising on a folk whom We had not granted any protection against it.) 90 (
That was how We controlled information about whatever lay before him.) 91 (
Then he followed] still another [course) 92 (
until when he reached two barriers, he found a folk on the nearer side of them who scarcely understood any speech.) 93 (
They said:" Double Horns, Gog and Magog are ravaging the earth. Shall we pay you tribute on condition that you place a barrier between us and them?") 94 (
He said:" Whatever my Lord has empowered me to do is even better, so help me with some] man [power: I'll place a rampart between you and them.) 95 (
Bring me blocks of iron." When he had levelled off] the space [between both cliffs, he said:" Blow on it!", until when he had built it up into a fire, he said:" Bring me molten brass so I may pour some over it.") 96 (
They neither managed to climb over it nor were they able to tunnel through it.) 97 (
 

s302

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه 
صفحه سیصد و دو (83-75)
 
سورةُ الکَهف
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏
 
 
قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطیعَ مَعِیَ صَبْراً (75)
 
قالَ إِنْ سَأَلْتُکَ عَنْ شَیْ‏ءٍ بَعْدَها فَلا تُصاحِبْنی‏ قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّی عُذْراً (76)
 
فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا أَتَیا أَهْلَ قَرْیَةٍ اسْتَطْعَما أَهْلَها فَأَبَوْا أَنْ یُضَیِّفُوهُما فَوَجَدا فیها جِداراً یُریدُ أَنْ یَنْقَضَّ فَأَقامَهُ قالَ لَوْ شِئْتَ لاَتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْراً (77)
 
قالَ هذا فِراقُ بَیْنی‏ وَ بَیْنِکَ سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْویلِ ما لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً (78)
 
أَمَّا السَّفینَةُ فَکانَتْ لِمَساکینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعیبَها وَ کانَ وَراءَهُمْ مَلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفینَةٍ غَصْباً (79)
 
وَ أَمَّا الْغُلامُ فَکانَ أَبَواهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشینا أَنْ یُرْهِقَهُما طُغْیاناً وَ کُفْراً (80)
 
فَأَرَدْنا أَنْ یُبْدِلَهُما رَبُّهُما خَیْراً مِنْهُ زَکاةً وَ أَقْرَبَ رُحْماً (81)
 
وَ أَمَّا الْجِدارُ فَکانَ لِغُلامَیْنِ یَتیمَیْنِ فِی الْمَدینَةِ وَ کانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُما وَ کانَ أَبُوهُما صالِحاً فَأَرادَ رَبُّکَ أَنْ یَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ یَسْتَخْرِجا کَنزَهُما رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ وَ ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْری ذلِکَ تَأْویلُ ما لَمْ تَسْطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً (82)
 
وَ یَسْئَلُونَکَ عَنْ ذِی الْقَرْنَیْنِ قُلْ سَأَتْلُوا عَلَیْکُمْ مِنْهُ ذِکْراً (83)
 
 
ترجمه فارسی
 
گفت: [اى موسى!] آیا نگفتم که تو هرگز نمى‏توانى بر همراهى من شکیبایى کنى؟ (75)
گفت: بعد از این اگر چیزى از تو پرسیدم، دیگر با من مصاحبت مکن [براى آنکه‏] از جانب من به عذر قابل قبولى رسیده‏اى [و براى جدا شدن از من دلیل قاطعى دارى.] (76)
پس [هر دو] به راه افتادند تا هنگامى که به مردم شهرى رسیدند، از مردمش خوراک خواستند و آنان از اینکه آن دو را مهمان کنند، خوددارى کردند. پس در آن شهر، دیوارى یافتند که مى‏خواست فرو ریزد، پس او آن را [به گونه‏اى‏] استوار کرد [که فرو نریزد]. موسى گفت: اگر مى‏خواستى براى تعمیر آن دیوار، مزدى مى‏گرفتى [که براى خود خوراک فراهم آوریم.] (77)
گفت: [اى موسى!] اکنون زمان جدایى میان من و توست به زودى تو را به تفسیر و علت آنچه نتوانستى بر آن شکیبایى ورزى، آگاه مى‏کنم. (78)
اما آن کشتى، از بى‏نوایانى بود که [با آن‏] در دریا کار مى‏کردند و در برابرشان پادشاهى بود که هر کشتى سالم و بى‏عیبى را غاصبانه تصرف مى‏کرد، من خواستم معیوبش کنم [تا به دست آن ستم‏گر نیفتد.] (79)
و اما [آن‏] نوجوان [که او را کُشتم‏]، پدر و مادرش مؤمن بودند، پس ترسیدم که آن دو را [در آینده‏] به طغیان و کفر بکشاند. (80)
پس خواستیم پروردگارشان پاک‏تر و مهربان‏تر از او را به آنان عوض دهد. (81)
و اما آن دیوار از دو نوجوان یتیم در این شهر بود، و زیرش گنجى متعلق به آن دو قرار داشت، و پدرشان مردى شایسته بود، پس پروردگارت خواست که آن دو یتیم به حد رشد رسند وگنجشان را به سبب مِهر [ى که‏] پروردگارت [به آن دو] داشت بیرون آورند و من این را از پیش خود انجام ندادم. این است تفسیر و علت آنچه نتوانستى بر آن شکیبایى ورزى. (82)
و از تو درباره ذوالقرنین مى‏پرسند بگو: به زودى بخشى از سرگذشت او را [به وسیله آیاتى از قرآن‏] براى شما مى‏خوانم. (83)
 
Translation of the Qur'an
Page ( 302 ) verses Sura al-kahf ( 75 - 83 )
 
Sura al-Kahf
In the nane of God
 
He said:" Did I not tell you that you would never manage to have any patience with me?") 75 (
He said:" If I ever ask you about anything after this, do not let me accompany you. You have found an excuse so far as I am concerned.") 76 (
They both proceeded further till when they came to the people of a] certain [town, they asked its inhabitants for some food, and they refused to treat either of them hospitably. They found a wall there which was about to tumble down, so he set it straight. He said:" If you had wished, you might have accepted some payment for it.") 77 (
He said:" This] means [a parting between you and me. Yet I shall inform you about the interpretation of what you had no patience for.) 78 (
As for the ship, it belonged to some poor men who worked at sea. I wanted to damage it because there was a king behind them seizing every ship by force.) 79 (
The young man's parents were believers, and we dreaded lest he would burden them with arrogation and disbelief.) 80 (
We wanted their Lord to replace him for them with someone better than him in purity and nearer to tenderness.) 81 (
The wall belonged to two orphan boys] living [in the city, and a treasure of theirs lay underneath it. Their father had been honorable, so your Lord wanted them to come of age and claim their treasure as a mercy from your Lord. I did not do it of my own accord. That is the interpretation of what you showed no patience for.") 82 (
) XI (They will ask you about Double Horns. SAY:" I shall render an account of him for you.") 83 (

s293

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه 
صفحه دویست و نود و سه سوره الاسراء (111-105) سوره الکهف ( 1-4 )
 
سورةُ الإسرَاء
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏
 
 
وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ مُبَشِّراً وَ نَذیراً (105)
 
وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‏ مُکْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزیلاً (106)
 
قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا یُتْلى‏ عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً (107)
 
وَ یَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً (108)
 
وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزیدُهُمْ خُشُوعاً (109)
 
قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَیًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبیلاً (110)
 
وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً (111)
 
سورةُ الکهف‏
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏
 
 
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی أَنْزَلَ عَلى‏ عَبْدِهِ الْکِتابَ وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً (1)
 
قَیِّماً لِیُنْذِرَ بَأْساً شَدیداً مِنْ لَدُنْهُ وَ یُبَشِّرَ الْمُؤْمِنینَ الَّذینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً (2)
 
ماکِثینَ فیهِ أَبَداً (3)
 
وَ یُنْذِرَ الَّذینَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً (4)
 
 
ترجمه فارسی
 
و قرآن را به حق نازل کردیم و به حق نازل شد، و تو را جز مژده‏رسان و بیم دهنده نفرستادیم. (105)
و قرآن را [جدا جدا و] بخش بخش قرار دادیم تا آن را با درنگ و تأمل بر مردم بخوانى و آن را به تدریج [برپایه حوادث، پیش‏آمدها و نیازها] نازل کردیم. (106)
بگو: به آن ایمان بیاورید یا نیاورید [براى آن یکسان است‏]، همانا کسانى که پیش از [نزول‏] آن معرفت و دانش یافته‏اند، زمانى که بر آنان مى‏خوانند، سجده‏کنان به رو در مى‏افتند. (107)
و مى‏گویند: منزّه و پاک است پروردگارمان بى‏تردید وعده پروردگارمان [به پاداش مؤمنان و کیفر مجرمان‏] قطعاً انجام شدنى است. (108)
و گریه‏کنان به رو در مى‏افتند و [شنیدن قرآن‏] بر فروتنى و خشوعشان مى‏افزاید. (109)
بگو: خدا را بخوانید یا رحمان را بخوانید، هر کدام را بخوانید [ذات یکتاى او را خوانده‏اید] نیکوترین نام‏ها [که این دو نام هم از آنهاست‏] فقط ویژه اوست. و نماز خود را با صداى بلند و نیز با صداى آهسته مخوان و میان این دو [صدا] راهى میانه بجوى. (110)
و بگو: همه ستایش‏ها ویژه خداست که نه فرزندى گرفته و نه در فرمانروایى شریکى دارد و نه او را به سبب ناتوانى و ذلت یار و یاورى است. و او را بسیار بزرگ شمار. (111)
به نام خدا که رحمتش بى‏اندازه است و مهربانى‏اش همیشگى (0)
همه ستایش‏ها ویژه خداست که این کتاب را بر بنده‏اش نازل کرد و براى آن هیچ گونه انحراف و کژى قرار نداد. (1)
 [کتابى‏] است درست و استوار [و برپادارنده مصالح حیات انسان‏] تا از سوى خود [ستمکاران را] به عذابى سخت بیم دهد، و مؤمنانى را که کارهاى شایسته انجام مى‏دهند، مژده دهد که براى آنان پاداشى نیکوست. (2)
که در آن پاداش جاودانه ماندگارند. (3)
و [نیز] کسانى را که گفتند: خدا [براى خود] فرزندى گرفته است، [به آتش دوزخ‏] بیم دهد. (4)
 
Translation of the Qur'an
Page ( 293  ) verses Sura al-Asra ( 105-111 ) Sura al-kahf ( 1 – 4 )
 
Sura al-Asra
In the name of God
 
We have really sent it down, and it has come down for the Truth. We have sent you only as a news bearer and warner;) 105 (
and for a Reading which We have divided up so you can read it to people in sittings. We have sent it down as a successive revelation.) 106 (
SAY:" Believe in it, or do not believe in it;" those who have already been given knowledge fall down bowing with their faces] on the ground it is recited to them,) 107 (
while they say:" Glory to our Lord! Our Lord's promise has come true!) 108 (
They fall down with their faces] on the ground [, weeping and it increases them in reverence.) 109 (
SAY:" Appeal to God, or appeal to the Mercy-giving: whichever] name [you may invoke, He still has the Finest Names. Do not shout in your prayer nor say it under your breath; seek a course in between.) 110 (
SAY:" Praise be to God Who has adopted no son and has no partner in control." He needs no protector against such pettiness. Magnify Him greatly!) 111 (
 
In the name of God, the Mercy-giving, the Merciful!
 
) I (Praise be to God, Who has sent down the Book for His servants and has placed no distortion in it,) 1 (
] it is [straightforward, so He may warn about serious violence from Himself and give good news to believers who perform honorable deeds. They will have a handsome wage,) 2 (
to bask in it for ever and ever.) 3 (
He warns those who say:" God has adopted a son.") 4 (
 

s292

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه 
صفحه دویست و نود و دو (97-104)
 
سورةُ الإسرَاء
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏
 
 
وَ مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ یُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِهِ وَ نَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَلى‏ وُجُوهِهِمْ عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمًّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ کُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعیراً (97)
 
ذلِکَ جَزاؤُهُمْ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِآیاتِنا وَ قالُوا أَ إِذا کُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدیداً (98)
 
أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ قادِرٌ عَلى‏ أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَ جَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لا رَیْبَ فیهِ فَأَبَى الظَّالِمُونَ إِلاَّ کُفُوراً (99)
 
قُلْ لَوْ أَنْتُمْ تَمْلِکُونَ خَزائِنَ رَحْمَةِ رَبِّی إِذاً لَأَمْسَکْتُمْ خَشْیَةَ الْإِنْفاقِ وَ کانَ الْإِنْسانُ قَتُوراً (100)
 
وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسى‏ تِسْعَ آیاتٍ بَیِّناتٍ فَسْئَلْ بَنی‏ إِسْرائیلَ إِذْ جاءَهُمْ فَقالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّی لَأَظُنُّکَ یا مُوسى‏ مَسْحُوراً (101)
 
قالَ لَقَدْ عَلِمْتَ ما أَنْزَلَ هؤُلاءِ إِلاَّ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ بَصائِرَ وَ إِنِّی لَأَظُنُّکَ یا فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً (102)
 
فَأَرادَ أَنْ یَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الْأَرْضِ فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَمیعاً (103)
 
وَ قُلْنا مِنْ بَعْدِهِ لِبَنی‏ إِسْرائیلَ اسْکُنُوا الْأَرْضَ فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ جِئْنا بِکُمْ لَفیفاً (104)
 
 
ترجمه فارسی
 
و هر که را خدا هدایت کند، پس او هدایت یافته است، و آنان را که خدا [به کیفر لج‏بازى و عنادشان‏] گمراه سازد، هرگز در برابر خدا براى آنان یاورانى نخواهى یافت، و آنان را روز قیامت در حالى که به رو در افتاده‏اند، کور و لال و کر محشور مى‏کنیم، جایگاهشان دوزخ است، هرگاه [شعله‏] آتشش فرو نشیند، شعله‏اى دیگر بر آنان مى‏افزاییم. (97)
این کیفر آنانست، به سبب اینکه به آیات ما کافر شدند و گفتند: آیا ما وقتى استخوان [جدا از هم و ریز ریز] و پوسیده شدیم، با آفرینش جدید برانگیخته خواهیم شد؟ (98)
آیا ندانستند خدایى که آسمان‏ها و زمین را آفرید، مى‏تواند مانند آنان را [پس از پوسیده شدن‏] بیافریند؟ براى آنان مدتى معین قرار داده که هیچ تردیدى در آن نیست، ولى [این‏] ستمکاران جز انکار [قیامت و تکذیب محشور شدن در آن‏] را نخواستند. (99)
 [به این کافران و مغروران به امور مادى دلفریب‏] بگو: اگر شما مالک خزینه‏هاى رحمت پروردگارم [مانند باران، اموال، ارزاق و...] بودید، در آن صورت از ترس [تهى‏دستى و کم‏شدنش‏] از انفاق کردن آن بخل مى‏ورزیدید و انسان همواره بسیار بخیل و تنگ‏نظر است. (100)
و به راستى به موسى آن گاه که نزد بنى اسرائیل آمد، نه معجزه روشن دادیم، پس از [آگاهان‏] بنى اسرائیل بپرس [که آن معجزه‏ها چه بود؟] پس فرعون [با دیدن معجزات‏] به او گفت: اى موسى! بى‏تردید من تو را جادوشده مى‏پندارم!! (101)
موسى گفت: مسلماً تو مى‏دانى این معجزه‏ها را که بصیرت‏آور هستند، جز پروردگار آسمان‏ها و زمین نازل نکرده است، و اى فرعون! قطعاً من تو را هلاک شده مى‏پندارم. (102)
پس [به دنبال این گفتگو] فرعون تصمیم گرفت آنان را از آن سرزمین برانگیزد و بیرون کند، ولى ما او و همه کسانى را که با او بودند، غرق کردیم. (103)
و پس از فرعون به بنى‏اسرائیل گفتیم: در این سرزمین ساکن شوید، زمانى که وعده آخرت برسد، همه شما را با هم [به صحراى قیامت‏] مى‏آوریم. (104)
 
Translation of the Qur'an
 ( Page (292  ) verses Sura al-Asra ( 97 - 104 
 
Sura al-Asra
In the nane of God
 
Anyone whom God guides, remains guided, while you will never find any sponsors besides Himself for those He lets go astray. We will summon them face down on Resurrection Day, blind, dumb and deaf; their lodging will be Hell. Every time it dies down, We will make it blaze up again for them.) 97 (
Such will be their reward for disbelieving in Our signs and saying:" Once we are bones and mortal remains, will we be raised up again in some fresh creation?") 98 (
Do they not consider that God, Who has created Heaven and Earth, is Able to create the like of them? He has set them a deadline there is no doubt about, yet wrongdoers refuse to do anything except disbelieve.) 99 (
SAY:" Even if you controlled the treasures of my Lord's mercy, you would still hold them back in dread of overspending] them [. Man is so grudging!") 100 (
) XII (We gave Moses nine clear signs. Ask the Children of Israel about how, when he came to them and Pharaoh told him:" I think you are out of your mind, Moses!",) 101 (
he said:" You know that no one except the Lord of Heaven and Earth has sent these down as insights. I think you are doomed, Pharaoh!") 102 (
He wanted to scare them away from the land, so We drowned him and everyone who accompanied him.) 103 (
Later on, We told the Children of Israel:" Settle down in the land. When the promise about the Hereafter comes along, We will bring you in as a rabble.") 104 (
 

s291

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه 
صفحه دویست و نود و یک (87-96)
 
سورةُ الإسرَاء
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏
 
 
إِلاَّ رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ إِنَّ فَضْلَهُ کانَ عَلَیْکَ کَبیراً (87)
 
قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى‏ أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیراً (88)
 
وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ فی‏ هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ فَأَبى‏ أَکْثَرُ النَّاسِ إِلاَّ کُفُوراً (89)
 
وَ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنا مِنَ الْأَرْضِ یَنْبُوعاً (90)
 
أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِنْ نَخیلٍ وَ عِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهارَ خِلالَها تَفْجیراً (91)
 
أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ کَما زَعَمْتَ عَلَیْنا کِسَفاً أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ قَبیلاً (92)
 
أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقى‏ فِی السَّماءِ وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنا کِتاباً نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحانَ رَبِّی هَلْ کُنْتُ إِلاَّ بَشَراً رَسُولاً (93)
 
وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ یُؤْمِنُوا إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى‏ إِلاَّ أَنْ قالُوا أَ بَعَثَ اللَّهُ بَشَراً رَسُولاً (94)
 
قُلْ لَوْ کانَ فِی الْأَرْضِ مَلائِکَةٌ یَمْشُونَ مُطْمَئِنِّینَ لَنَزَّلْنا عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ مَلَکاً رَسُولاً (95)
 
قُلْ کَفى‏ بِاللَّهِ شَهیداً بَیْنی‏ وَ بَیْنَکُمْ إِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبیراً بَصیراً (96)
 
 
ترجمه فارسی
 
[ولى محو نشدن قرآن از یادها و نوشته‏ها، نیست‏] مگر رحمتى از سوى پروردگارت، به یقین فضل او بر تو همواره بزرگ است. (87)
بگو: قطعاً اگر جنّ و انس گرد آیند که مانند این قرآن را بیاورند، نمى‏توانند مانندش را بیاورند، و اگر چه پشتیبان یکدیگر باشند. (88)
و همانا در این قرآن براى [هدایت‏] مردم از هر مَثَل و داستانى به صورت‏هاى گوناگون بیان کردیم، ولى بیشتر مردم جز انکار وکفران [آن نعمت عظیم را] نخواستند. (89)
و گفتند: ما به تو ایمان نمى‏آوریم، مگر آنکه از این سرزمین [خشک و سوزان مکه‏] چشمه‏اى پر آب و جوشان روان سازى!! (90)
یا براى تو باغى از درختان خرما و انگور باشد که از لابه لاى آنها نهرها روان کنى. (91)
یا آسمان را آن گونه که گمان کرده‏اى [قدرت دارى‏] پاره پاره بر سر ما بیفکنى، یا خدا و فرشتگان را رو به روى ما آورى. (92)
یا خانه‏اى از طلا براى تو باشد، یا در آسمان بالا روى، و بالا رفتنت را باور نمى‏کنیم تا آنکه نوشته‏اى بر ما نازل کنى که آن را بخوانیم!! بگو: پروردگارم منزّه است [از اینکه خواسته‏هاى سبک مغزان یاوه‏گو را پاسخ دهد] آیا من جز بشرى فرستاده هستم؟ [که مرا براى هدایت شما فرستاده‏اند، نه براى اینکه درخواست‏هاى بى‏مورد شما را پاسخ دهم.] (93)
و چیزى مردم را زمانى که هدایت به سویشان آمد از ایمان آوردن باز نداشت، جز اینکه گفتند: آیا خدا بشرى را به پیامبرى برانگیخته است؟ (94)
بگو: اگر در زمین [به جاى بشر] فرشتگانى بودند که با آرامى راه مى‏رفتند، یقیناً فرشته‏اى را از آسمان براى آنان به پیامبرى نازل مى‏کردیم [زیرا هدایتگر هر گروهى باید از جنس خودشان باشد.] (95)
بگو: کافى است که خدا میان من و شما [در صدقِ نبوتم‏] شاهد باشد چون او به بندگانش آگاه و بیناست. (96)
 
ترجمه انگلیسی
Holy Quran
Sura al-Asra
 
except for some mercy from your Lord. His bounty towards you has been great!) 87 (
SAY:" Even if men and sprites organized to produce something like this Reading, they would never bring anything like it no matter how much assistance they lent one another.") 88 (
We have set forth every] kind of [parable for mankind in this Reading; yet most men refuse to do anything except disbelieve.) 89 (
They say:" We will never believe in you unless you cause a spring to gush forth from the earth for us,) 90 (
or have a garden full of datepalms and grapevines and make rivers gush forth plentifully through the midst of them,) 91 (
or you cause the sky to fall in pieces on us just as you claim, or bring God and His angels to vouch for you,) 92 (
or you have a luxurious house built, or soar up into the sky; we will never believe in your climbing up there until you bring down a book for us to read." SAY:" Glory be to my Lord! Am I anything but a human messenger?") 93 (
) XI (Nothing prevents men from believing whenever guidance comes to them except that they say:" Has God despatched a mortal as a messenger?") 94 (
SAY:" If there had been angels calmly walking around on earth, We would have sent an angel down from Heaven as a messenger for them.") 95 (
SAY:" God suffices as a Witness between me and you) all (. He is Informed, Observant about His servants.") 96 (