جمع و تدوین قرآن :: Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

جمع و تدوین قرآن

 

مرتضی شوشتری

هارالد موتسکی

Harald Motzki, "The collection of the Quan: a reconsideration of western views in light of recent methodological developments", Der Islam, 78 (2001) pp.1-34.

 

I. قرآن: منبعی تاریخی

دانشمندان مسلمان، قرآن را بیشتر به عنوان مبنایی برای نظام فقهی و اندیشه‏های کلامی خود مورد مطالعه قرار داده‏اند، در حالی که رویکرد اسلام شناسان غربی به قرآن، عمدتاً به خاطر موضوعات تاریخی بوده است. آنها از قرآن همچون مدرکی برای رسالت حضرت محمد (ص)، سندی از صدر اسلام و حتی منبعی برای مذهب و جامعه عرب پیش از اسلام، بهره برده‏اند.


اگر بخواهیم با قرآن به عنوان منبعی تاریخی برخورد کنیم باید آن را مورد نقد قرار دهیم. نقد منبع،(1) یکی از بزرگترین دستاوردهای روش شناختی در تحقیقات نوین تاریخی است. هدف از این نقد، بررسی صحت و اصالت چیزی است که منبع ادعا می‏کند. برای نمونه هنگامی که سعی می‏کنیم اعتبار منبعی را مشخص نمائیم، در آغاز این پرسشها را مطرح می‏کنیم: چقدر فاصله زمانی و محیطی میان منبع و رویدادی که درباره آن به ما خبر می‏دهد وجود دارد؟ آیا زمان و مکانی که این منبع برای آن واقعه ادعا می‏کند صحیح است؟ اکنون در آغاز بحث قرآنی خود، به بررسی این نظر نسبتاً فرا گیر که قرآن دربردارنده وحی است که حضرت محمد (ص)، در طی ثلث نخست سده 7 م. در مکه و مدینه تلاوت نموده می‏پردازیم. ممکن است بپرسیم این اطلاعات از کجا آمده است؟ برای پاسخ گفتن به این پرسش به روش علمی و تجربی، ما سه منبع در اختیار داریم: دست نوشته‏های نخستین قرآن، متن قرآن و احادیث مربوط به تاریخ قرآن.
درباره مورد اول باید گفت هیچ دستخطی تا کنون نه از شخص پیامبر نه از کاتبان احتمالی او شناسایی نشده است. همچنین دست نوشته‏های کمیاب قرآن مربوط به پایان سده نخست و نیمه نخست سده دوم ق، افزون بر این که تاریخ آنها مورد بحث و گفتگوست، بیشترشان ناقصند و این ویژگی به ما اجازه نمی‏دهد آنها را در شکل، اندازه و محتوا دقیقاً با قرآنهای متاخر یکسان بدانیم. اما متن قرآن، درباره نویسنده و یا گردآوری کنندگان خود ساکت است و در اکثر موارد نمی‏توانیم از خود متن به شرایط تاریخی که قرآن به آنها اشاره می‏کند پی ببریم. در نتیجه اگر منابع غیر تجربی را به حساب نیاوریم، تنها چیزی که می‏ماند، احادیث اسلامی است. مراد ما از حدیث مفهومی گسترده شامل تفسیر، سیره، مجموعه‏های حدیثی و روایات تاریخی می‏باشد. بیشتر اسلام شناسان غربی درباره صحت احادیث به شدت تردید کرده‏اند، با این همه بر پایه گزارشهای حدیثی می‏پذیرند که قرآن در بردارنده وحی است که حضرت محمد (ص) آن را ابلاغ نموده و این کتاب، شرایط تاریخی زندگی وی را منعکس می‏سازد. این تناقضی است که مطالعات اسلامی در غرب با آن روبروست.
در دوره‏های اخیر، جان ونزبرو، مایکل کوک، پاتریشیا کرون، اندرو ریپین و دیگران، یعنی پیروان نظرات افراطی شاخت درباره حدیث، این نظر را رها ساخته‏اند. این گروه در زمینه قرآن هم، اطلاعات احادیث را مبتنی بر دانش واقعی و فارغ از تعصبات کلامی و فقهی نمی‏دانند و در نتیجه به این باور فراگیر که همه قرآن، گزارش معاصر از سخنان پیامبر اکرم است به دیده تردید می‏نگرند.
در دهه گذشته، چندین نفر از دانشمندان از جمله شخص من، خود را وقف حل این مشکل نموده‏اند. من راه‏بردهای گوناگونی را برای فائق آمدن بر این مشکل طراحی نموده‏ام. از جمله ارزیابی مجدد و انتقادی پژوهشهایی که ارزش تاریخی احادیث را برای سده نخست هجری انکار می‏کنند و نیز اصلاح روشهای تحلیل و تاریخگذاری احادیث. در ادامه مقاله، به بررسی موضوع احادیث جمع قرآن می‏پردازم و این تنها می‏تواند خطوط کلی مسائل را ترسیم کند. من اکنون در حال مطالعه مفصل‏تری درباره این موضوع می‏باشم.

II. احادیث جمع قرآن

دیدگاه مسلمانان

طبق نظر رایج، هنگامی که پیامبر از دنیا رفت، هیچ مجموعه رسمی به عنوان قرآن از خود بر جای نگذاشت و این ابوبکر بود که قرآن را جمع نموده و مدون ساخت. آنگاه در زمان عثمان، به خاطر اختلافات زیاد، او یک نسخه رسمی و قانونی تهیه و از آن نسخه برداری نمود. این نسخه (مصحف عثمانی) بلافاصله به عنوان متن پذیرفته شده در میان مسلمانان درآمد.

نظرات اسلام شناسان غربی

در نخستین پژوهش قابل توجه غربی، نولدکه روایت رسمی مسلمانان درباره جمع آوری قرآن را پذیرفت (1860 م). در دهه‏های پایانی سده نوزدهم، اسلام شناسان در اعتبار تاریخی احادیث مربوط به زمان پیامبر (ص) و صدر اسلام تردید نمودند. به ویژه باید از گلدتسیهر یاد نمود که این فرضیه را مطرح ساخت که احادیث، منعکس کننده تحولات سیاسی، کلامی و فقهی جامعه اسلامی در دوره اموی و عباسی است و از این رو از لحاظ تاریخی معتبر نیست(1890 م). در اوائل سده بیستم، شوالی جمع قرآن از طرف ابوبکر را رد کرد. همچنین مینگانا این نظر را که قرآن در زمان عبدالملک اموی و به ابتکار حجاج بن یوسف جمع آوری شد، به طور مفصل و مستدل ارائه نمود؛ گرچه این نظر نخستین بار به وسیله کازانوا مطرح شده بود(1911 م). یوزف شاخت در 1950 م، کوشید که به طور قطعی، نظریه گلدتسیهر مبنی بر بی‏اعتباری تاریخی اکثر احادیث را اثبات کند. نظرات او دانشمندان غربی را طی دهه‏های بعدی تحت تاثیر قرار داد. ونزبرو در سال 1977 جمع قرآن را در آغاز سده 3 ق. دانست، در حالی که برتن در همان سال معتقد بود، جمع قرآن در زمان حیات پیامبر (ص) واقع گردیده است. صاحبان این نظریات برای خود دلائلی ارائه نموده‏اند، اما بر همه آنها از لحاظ مقدمات، نتایج و روش‏شناسی اشکالاتی وارد است و از این رو برتری نظریات غربی بر احادیث اسلامی، محل پرسش و تامل می‏باشد.

III. احادیث مربوط به جمع قرآن، در پرتو پیشرفتهای جدید روش شناختی

طی دو دهه گذشته، حدیث پژوهی پیشرفت قابل ملاحظه‏ای داشته که از سویی مدیون تعداد زیادی از منابع است که اخیرا در دسترس قرار گرفته است و از سوی دیگر مدیون پیشرفتهایی در زمینه روش‏شناسی است.
در میان منابع جدید، مصنف عبدالرزاق، مصنف ابن‏شیبه و تاریخ مدینه ابن‏شبه اهمیت زیادی دارند. در حوزه روش شناختی، دو پیشرفت قابل ذکر است: 1ـ تحلیل سندی حدیث که یونبول هلندی در این عرصه ممتاز است و 2ـ تحلیل متن احادیث و بررسی اختلافات متنی همگام با تحلیل سندی. در این زمینه من، یونبول و شوئلر تحقیق می‏کنیم. کاربرد نتایج این پیشرفتها در احادیث مربوط به جمع قرآن، مطلوب و پسندیده است. من نظراتم را نخست در سمیناری جهانی درباره حدیث، اعلام نمودم (آمستردام، 1991 م).

تاریخ‏گذاری بدون اسانید

تلقی پژوهشهای غربی بیشتر این بوده که صحیح بخاری قدیمترین منبعی است که احادیث جمع قرآن در آن آمده است. یعنی فاصله‏ای تقریبا دویست ساله میان پدیده جمع قرآن و این احادیث وجود دارد. اما در واقع چنین نیست و این احادیث قدیمی‏ترند. چنان که پیش از او نیز این حدیث با اختلافاتی در مسند ابن‏حنبل (د 241)، فضائل القرآن ابوعبید (د 224)، تفسیر عبدالرزاق (د 211)، مسند طیالسی (د 204)، جامع عبدالله بن وهب (د 197) ذکر گردیده است. همچنین روایت جمع عثمان علاوه بر این که یک روایت در صحیح بخاری دارد، در مسند ابن‏حنبل و طبقات ابن‏سعد و نیز تاریخ المدینه ابن‏شبه موجود است.

تاریخ‏گذاری بر اساس اسانید و متون

تاریخ گذاری احادیث با این روش که زمان تالیف آثاری را که این احادیث برای اولین بار در آنجا گرد آمده‏اند، حدس بزنیم، حداکثر ما را در این موضوع، به ربع آخر سده 2 ق. رهنمون می‏شود؛ اما آیا این متون پیش از این که در این آثار یافت شوند سرگذشتی نداشته‏اند؟
معمولاً احادیث نشانه‏هایی از تاریخ خود را در ضمن اسانید خود ارائه می‏کنند، ولی اکثر اسلام‏شناسان غربی از زمان گلدتسیهر به بعد اسانید را نادیده گرفته و بر آن اعتماد نکرده‏اند. شاخت هم گرچه اسانید را جعلی می‏داند، اما با ارائه روشی مبتنی بر مقایسه اسانید مختلف و یافتن حلقه مشترک، در پی آن است که جاعل حدیث را کشف نماید. پیشنهادهای روش‏شناختی او در طی 25 سال گذشته تحولاتی رو به رشد داشته به گونه‏ای که ما اکنون می‏توانیم از روش‏شناسی در تحلیل اسانید سخن بگوئیم.
نخستین گام برای تعیین حلقه مشترک این است که تمام روایات یک حدیث را از منابع مختلف یکجا جمع کنیم. ولی در موضوع مورد بحث ما صرفاً منابع قرن 2 و 3 کافی است. من در اینجا نخست به تحلیل جمع قرآن از سوی ابوبکر و سپس به ویرایش رسمی قرآن از سوی عثمان می‏پردازم.
حدیث جمع قرآن به دستور ابوبکر در منابع متعدد و اسناد بسیاری آمده که برای وضوح بیشتر آنها را به دو دسته تقسیم می‏کنیم: نخست اسانید تالیفاتی که تا سال 256 (سال فوت بخاری) تالیف شده‏اند و دوم اسانید کتابهایی که نویسندگانشان تا سال 316 (سال فوت ابن ابی داود) می‏زیسته‏اند. دسته نخست در پنج منبع آمده‏اند که پیشتر گذشت. در این منابع، جمعاً 14 طریق ذکر شده که همگی در یک راوی همدیگر را قطع می‏کنند؛ آن راوی ابن شهاب زهری (د 124 ق) است که او را حلقه مشترک می‏نامیم. پس از او، حدیث از طریق ابن سباق به زید بن ثابت که راوی ادعا شده حدیث است می‏رسد. همچنین برخی دیگر از راویان هم در طبقات بعد مشترک می‏باشند که به تعبیر یونبول «حلقه‏های جزئی مشترک» نامیده می‏شوند.
در دوره دوم، یعنی طی 60 سال پس از فوت بخاری نیز این حدیث در سه منبع آمده است که عبارتند از: المصاحف ابن ابی داود (ـ 316)، تفسیر طبری (ـ 310) و صحیح ترمذی (ـ 279) که جمعاً 8 سند ارائه نموده‏اند. این اسانید هم همگی در ابن شهاب زهری جمع می‏شوند.
این که اسناد همه احادیث جمع ابوبکر (جمعاً 22 طریق) به زهری می‏رسند صرفاً یک تصادف نیست. در اینجا دو احتمال وجود دارد: اول اینکه زهری در واقع منبع نقل حدیث است. دوم اینکه این حلقه مشترک خود زائیده جعلی سازمان یافته است که مایکل کوک به برخی از احتمالات این جعل اشاره کرده است. اما جعلی دانستن حلقه مشترک چندین نقطه ضعف دارد: نخست این که این گونه جعل صرف تصور است. دیگر اینکه فرض جعل در این مورد با توجه به تعداد زیاد راویان و جامعان حدیث خیلی ساختگی به نظر می‏رسد؛ و از همه مهمتر این که مقایسه‏ای میان متون و اسانید، نشان دهنده رابطه‏ای میان سند و متن است. توضیح اینکه اگر متون را با معیار مشابهت به چند دسته تقسیم، کنیم خواهیم دید که با اسانید رابطه‏ای مشخص دارند. این ارتباط نزدیک این فرض را تقویت می‏کند که حلقه مشترک نتیجه نقل واقعی حدیث است. افزون بر این که فرض جعل حدیث معنایش این خواهد بود که جاعلان، علاوه بر ساختن سندهای نو، متون را هم مطابق آن تنظیم نموده‏اند. با توجه به وفات زهری در سال 124 ق. می‏توان گفت، حدیث جمع ابوبکر در ربع نخست سده دوم رواج داشته است. درباره ویرایش رسمی قرآن به دستور عثمان هم ابن شهاب زهری حلقه مشترک است و از لحاظ زمانی مشکلی پیش نمی‏آید که بگوئیم زهری این قضیه اخیر را از انس بن مالک (د 91 ق) و قضیه جمع ابوبکر را از عبید بن سباق شنیده است. به تعبیری دیگر می‏توان تصور کرد که روایات جمع قرآن در اواخر سده اول هجری رواج داشته و زهری برخی از آنها را نقل کرده است.
نتیجه‏گیری: ما نمی‏توانیم اثبات کنیم که روایات جمع قرآن، واقعاً به شاهدان اصلی وقایع بازمی‏گردد، ولی می‏دانیم که روایات اسلامی به رغم آنچه تا کنون در عرصه پژوهشهای غربی تصور شده، بسیار قدیمی‏تر و در نتیجه به رویدادهای واقعی نزدیکترند و این نتیجه می‏تواند ما را تشویق کند تا روایات اسلامی مربوط به تاریخ قرآن را از نو، بررسی نموده و مورد مطالعه قرار دهیم.

پاورقیها:


1- Source criticism

  • نجمه شفیعی

نظرات  (۰)

هیچکس حرفی نداره
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی