sura al-kahf :: Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «sura al-kahf» ثبت شده است

s304

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه 
صفحه سیصد و چهار  (110-98)
 
سورةُ الکَهف
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏
 
قالَ هذا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّی فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاءَ وَ کانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا (98)
 
وَ تَرَکْنا بَعْضَهُمْ یَوْمَئِذٍ یَمُوجُ فی‏ بَعْضٍ وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً (99)
 
وَ عَرَضْنا جَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ لِلْکافِرینَ عَرْضاً (100)
 
الَّذینَ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فی‏ غِطاءٍ عَنْ ذِکْری وَ کانُوا لا یَسْتَطیعُونَ سَمْعاً (101)
 
أَ فَحَسِبَ الَّذینَ کَفَرُوا أَنْ یَتَّخِذُوا عِبادی مِنْ دُونی‏ أَوْلِیاءَ إِنَّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرینَ نُزُلاً (102)
 
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرینَ أَعْمالاً (103)
 
الَّذینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً (104)
 
أُولئِکَ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ وَ لِقائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَلا نُقیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَزْناً (105)
 
ذلِکَ جَزاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِما کَفَرُوا وَ اتَّخَذُوا آیاتی‏ وَ رُسُلی‏ هُزُواً (106)
 
إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً (107)
 
خالِدینَ فیها لا یَبْغُونَ عَنْها حِوَلاً (108)
 
قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبِّی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً (109)
 
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً (110)
 
 
ترجمه فارسی
 
[ذوالقرنین پس از پایان یافتن کار سد] گفت: این رحمتى است از پروردگار من، ولى زمانى که وعده پروردگارم فرا رسد، آن را درهم کوبد [و به صورت خاکى مساوى با زمین قرار دهد]، و وعده پروردگارم حق است. (98)
و در آن روز که برخى با برخى دیگر درهم و مخلوط موج مى‏زنند، رهایشان مى‏کنیم و در صور دمیده شود، پس همه آنان را [در عرصه قیامت‏] گرد مى‏آوریم. (99)
و دوزخ را در آن روز [به صورتى بسیار ترسناک‏] براى کافران آشکار مى‏کنیم. (100)
همان کسانى که دیده [بصیرت‏] شان از یاد من در پرده [غفلت‏] بود، و نمى‏توانستند [سخن خدا را] بشنوند. (101)
آیا کسانى که کافرند، پنداشته‏اند که بندگان مرا به جاى من سرپرستان خود مى‏گیرند [براى آنان در دنیا و آخرت کارى انجام مى‏دهند؟! چنین نیست قطعاً] ما دوزخ را براى پذیرایى کافران آماده کرده‏ایم. (102)
بگو: آیا شما را از زیانکارترین مردم از جهت عمل آگاه کنم؟ (103)
 [آنان‏] کسانى هستند که کوششان در زندگى دنیا به هدر رفته [و گم شده است‏] در حالى که خود مى‏پندارند، خوب عمل مى‏کنند. (104)
آنان کسانى هستند که آیات پروردگارشان و دیدار [قیامت و محاسبه اعمال‏] را به وسیله او منکر شدند، [و] در نتیجه اعمالشان تباه و بى‏اثر شده است، و روز قیامت میزانى براى [محاسبه اعمال‏] آنان برپا نمى‏کنیم. (105)
این است [وضع و حال زیانکاران‏] به سبب آنکه کفر ورزیدند و آیات من و پیامبرانم را به مسخره گرفتند. (106)
مسلماً کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند، بهشت‏هاى فردوس جاى پذیرایى آنان است. (107)
در آن جاودانه‏اند و از آن درخواست انتقال به جاى دیگر نمى‏کنند. (108)
بگو: اگر دریا براى [نوشتن‏] کلمات پروردگارم [که مخلوقات او هستند] مرکب شود، پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان یابد، یقیناً دریا پایان مى‏یابد، و اگرچه مانند آن دریا را به کمک بیاوریم. (109)
بگو: جز این نیست که من هم بشرى مانند شمایم که به من وحى مى‏شود که معبود شما فقط خداى یکتاست پس کسى که دیدار [پاداش و مقام قرب‏] پروردگارش را امید دارد، پس باید کارى شایسته انجام دهد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نکند. (110)
 
Translation of the Qur'an
Page ( 304  ) verses Sura al-kahf ( 98 - 110 )
 
Sura al-Kahf
In the nane of God
 
He said:" This is a mercy from my Lord. Whenever my Lord's promise comes, he will make it crumble. My Lord's promise is true!") 98 (
We will leave some of them surging over others on that day. The Trumpet shall be blown, and We will gather them all together.) 99 (
On that day We will spread Hell out on display for disbelievers) 100 (
whose eyes have been under blinders against] seeing [My reminder. They have not even managed to hear!) 101 (
) XII (Do those who disbelieve reckon they will adopt My servants as patrons instead of Me? We have reserved Hell as a lodging for disbelievers!) 102 (
SAY:" Shall We announce to you those who have lost the most through] their [actions?") 103 (
Those whose effort led them astray during worldly life, while they reckoned they were producing something fine,) 104 (
are the ones who have disbelieved in their Lord's signs and about meeting Him; their actions will prove to be useless, and We shall set up no weighing-in for them on Resurrection Day.) 105 (
Such will be their reward- Hell, because of how they have disbelieved and taken My signs and My messengers for a laughingstock.) 106 (
Those who believe and perform honorable deeds will have the gardens of Paradise as a lodging) 107 (
to live in for ever; they will never seek any transfer from it.) 108 (
SAY:" If the sea were an inkwell for the words of my Lord, the sea would be drained before my Lord's words would be spent even though we brought the same again to replenish it.) 109 (
SAY:" I am only a human being like yourselves; it has been revealed to me that your deity is God Alone. Anyone who is expecting to meet his Lord should act honorably and not associate anyone in the worship due his Lord.") 110 (
 

s303

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه 
صفحه سیصد و سه (97-84)
 
سورةُ الکَهف
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏
 
إِنَّا مَکَّنَّا لَهُ فِی الْأَرْضِ وَ آتَیْناهُ مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ سَبَباً (84)
 
فَأَتْبَعَ سَبَباً (85)
 
حَتَّى إِذا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَغْرُبُ فی‏ عَیْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِنْدَها قَوْماً قُلْنا یا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فیهِمْ حُسْناً (86)
 
قالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ یُرَدُّ إِلى‏ رَبِّهِ فَیُعَذِّبُهُ عَذاباً نُکْراً (87)
 
وَ أَمَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُ جَزاءً الْحُسْنى‏ وَ سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنا یُسْراً (88)
 
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً (89)
 
حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلى‏ قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِها سِتْراً (90)
 
کَذلِکَ وَ قَدْ أَحَطْنا بِما لَدَیْهِ خُبْراً (91)
 
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً (92)
 
حَتَّى إِذا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِما قَوْماً لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلاً (93)
 
قالُوا یا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجاً عَلى‏ أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ سَدًّا (94)
 
قالَ ما مَکَّنِّی فیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعینُونی‏ بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً (95)
 
آتُونی‏ زُبَرَ الْحَدیدِ حَتَّى إِذا ساوى‏ بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونی‏ أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً (96)
 
فَمَا اسْطاعُوا أَنْ یَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطاعُوا لَهُ نَقْباً (97)
 
 
ترجمه فارسی
 
ما به او در زمین، قدرت و تمکّن دادیم و از هر چیزى [که براى رسیدن به هدف‏هایش نیازمند به آن بود] وسیله‏اى به او عطا کردیم. (84)
پس [با توسل به وسیله‏] راهى را [براى سفر به غرب‏] دنبال کرد. (85)
تا زمانى که به محل غروب خورشید رسید [منظره غروب‏] خورشید را چنین یافت که در چشمه‏اى گرم و لجن‏آلود غروب مى‏کند، و نزد آن قومى را یافت [که فساد و ستم مى‏کردند]. گفتیم: اى ذوالقرنین! یا [این قوم را به کیفر فساد و ستمشان‏] عذاب مى‏کنى و یا در میانشان شیوه‏اى نیک در پیش مى‏گیرى. (86)
ذوالقرنین گفت: اما هر که [با کفر، فساد و گناه‏] ستم کرده عذابش مى‏کنیم، آن گاه به سوى پروردگارش بازگردانده مى‏شود، پس او را عذابى سخت خواهد کرد. (87)
و اما هر که ایمان آورده و کار شایسته انجام داده است، پس بهترین پاداش براى اوست، و ما هم از سوى خود تکلیفى آسان به او خواهیم داد. (88)
پس [باز هم با توسل به وسیله‏] راهى را [براى سفر به شرق‏] دنبال کرد. (89)
تا زمانى که به محل طلوع خورشید رسید، آن را یافت که بر قومى طلوع مى‏کند که در برابر آن پوششى [از مسکن و لباس‏] براى آنان قرار نداده‏ایم. (90)
 [سرگذشت ذوالقرنین و ملت‏ها] این‏گونه [بود]، و یقیناً ما به آنچه [از وسایل و امکانات مادى و معنوى‏] نزد او بود، احاطه [علمى‏] داشتیم. (91)
سپس [با توسل به وسیله‏] راهى را [براى سفر دیگر] دنبال کرد. (92)
تا زمانى که میان دو کوه رسید، نزد آن دو کوه، قومى را یافت که هیچ سخنى را به آسانى نمى‏فهمیدند. (93)
 [آنان با رمز، اشاره و با هر وسیله‏اى که ممکن بود] گفتند: اى ذوالقرنین! یأجوج و مأجوج [با کشتن و غارت و تخریب‏] در این سرزمین فساد مى‏کنند آیا مى‏پذیرى که ما مزدى برایت قرار دهیم تا میان ما و آنان سدّى بسازى؟ (94)
گفت: آنچه پروردگارم مرا در آن تمکّن و قدرت داده [از مزد شما] بهتر است پس شما مرا با نیرویى یارى دهید [تا] میان شما و آنان سدّى سخت و استوار قرار دهم. (95)
براى من قطعه‏هاى [بزرگ‏] آهن بیاورید [و در شکاف این دو کوه بریزید، پس آوردند و ریختند] تا زمانى که میان آن دو کوه را هم‏سطح و برابر کرد، گفت: [در کوره‏ها] بدمید تا وقتى که آن [قطعه‏هاى آهن‏] را چون آتش سرخ کرد. گفت: برایم مس گداخته شده بیاورید تا روى آن بریزم. (96)
 [هنگامى که سد ساخته شد] یأجوج و مأجوج نتوانستند بر آن بالا روند، و نتوانستند در آن رخنه‏اى وارد کنند. (97)
 
Translation of the Qur'an
Page ( 303 ) verses Sura al-kahf ( 84 -97  )
 
Sura al-Kahf
In the nane of God
 
 
We established things on earth for him, and gave him access to everything;) 84 (
so he followed a] certain) 85 (
until when he reached the place where the sun sets, he found it setting in a mucky spring alongside which he) also (found some people. We said:" Double Horns, either you will punish] them [or else act kindly towards them.") 86 (
He said:" Anyone who has done wrong we shall punish; then he will be sent back to his Lord, and He will punish him with horrible torment.) 87 (
Anyone who believes and acts honorably will have the finest reward and we will tell him gently about our command.") 88 (
Then he followed] another [course) 89 (
until when he reached the place where the sun rises, he found it rising on a folk whom We had not granted any protection against it.) 90 (
That was how We controlled information about whatever lay before him.) 91 (
Then he followed] still another [course) 92 (
until when he reached two barriers, he found a folk on the nearer side of them who scarcely understood any speech.) 93 (
They said:" Double Horns, Gog and Magog are ravaging the earth. Shall we pay you tribute on condition that you place a barrier between us and them?") 94 (
He said:" Whatever my Lord has empowered me to do is even better, so help me with some] man [power: I'll place a rampart between you and them.) 95 (
Bring me blocks of iron." When he had levelled off] the space [between both cliffs, he said:" Blow on it!", until when he had built it up into a fire, he said:" Bring me molten brass so I may pour some over it.") 96 (
They neither managed to climb over it nor were they able to tunnel through it.) 97 (
 

s302

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه 
صفحه سیصد و دو (83-75)
 
سورةُ الکَهف
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏
 
 
قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطیعَ مَعِیَ صَبْراً (75)
 
قالَ إِنْ سَأَلْتُکَ عَنْ شَیْ‏ءٍ بَعْدَها فَلا تُصاحِبْنی‏ قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّی عُذْراً (76)
 
فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا أَتَیا أَهْلَ قَرْیَةٍ اسْتَطْعَما أَهْلَها فَأَبَوْا أَنْ یُضَیِّفُوهُما فَوَجَدا فیها جِداراً یُریدُ أَنْ یَنْقَضَّ فَأَقامَهُ قالَ لَوْ شِئْتَ لاَتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْراً (77)
 
قالَ هذا فِراقُ بَیْنی‏ وَ بَیْنِکَ سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْویلِ ما لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً (78)
 
أَمَّا السَّفینَةُ فَکانَتْ لِمَساکینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعیبَها وَ کانَ وَراءَهُمْ مَلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفینَةٍ غَصْباً (79)
 
وَ أَمَّا الْغُلامُ فَکانَ أَبَواهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشینا أَنْ یُرْهِقَهُما طُغْیاناً وَ کُفْراً (80)
 
فَأَرَدْنا أَنْ یُبْدِلَهُما رَبُّهُما خَیْراً مِنْهُ زَکاةً وَ أَقْرَبَ رُحْماً (81)
 
وَ أَمَّا الْجِدارُ فَکانَ لِغُلامَیْنِ یَتیمَیْنِ فِی الْمَدینَةِ وَ کانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُما وَ کانَ أَبُوهُما صالِحاً فَأَرادَ رَبُّکَ أَنْ یَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ یَسْتَخْرِجا کَنزَهُما رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ وَ ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْری ذلِکَ تَأْویلُ ما لَمْ تَسْطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً (82)
 
وَ یَسْئَلُونَکَ عَنْ ذِی الْقَرْنَیْنِ قُلْ سَأَتْلُوا عَلَیْکُمْ مِنْهُ ذِکْراً (83)
 
 
ترجمه فارسی
 
گفت: [اى موسى!] آیا نگفتم که تو هرگز نمى‏توانى بر همراهى من شکیبایى کنى؟ (75)
گفت: بعد از این اگر چیزى از تو پرسیدم، دیگر با من مصاحبت مکن [براى آنکه‏] از جانب من به عذر قابل قبولى رسیده‏اى [و براى جدا شدن از من دلیل قاطعى دارى.] (76)
پس [هر دو] به راه افتادند تا هنگامى که به مردم شهرى رسیدند، از مردمش خوراک خواستند و آنان از اینکه آن دو را مهمان کنند، خوددارى کردند. پس در آن شهر، دیوارى یافتند که مى‏خواست فرو ریزد، پس او آن را [به گونه‏اى‏] استوار کرد [که فرو نریزد]. موسى گفت: اگر مى‏خواستى براى تعمیر آن دیوار، مزدى مى‏گرفتى [که براى خود خوراک فراهم آوریم.] (77)
گفت: [اى موسى!] اکنون زمان جدایى میان من و توست به زودى تو را به تفسیر و علت آنچه نتوانستى بر آن شکیبایى ورزى، آگاه مى‏کنم. (78)
اما آن کشتى، از بى‏نوایانى بود که [با آن‏] در دریا کار مى‏کردند و در برابرشان پادشاهى بود که هر کشتى سالم و بى‏عیبى را غاصبانه تصرف مى‏کرد، من خواستم معیوبش کنم [تا به دست آن ستم‏گر نیفتد.] (79)
و اما [آن‏] نوجوان [که او را کُشتم‏]، پدر و مادرش مؤمن بودند، پس ترسیدم که آن دو را [در آینده‏] به طغیان و کفر بکشاند. (80)
پس خواستیم پروردگارشان پاک‏تر و مهربان‏تر از او را به آنان عوض دهد. (81)
و اما آن دیوار از دو نوجوان یتیم در این شهر بود، و زیرش گنجى متعلق به آن دو قرار داشت، و پدرشان مردى شایسته بود، پس پروردگارت خواست که آن دو یتیم به حد رشد رسند وگنجشان را به سبب مِهر [ى که‏] پروردگارت [به آن دو] داشت بیرون آورند و من این را از پیش خود انجام ندادم. این است تفسیر و علت آنچه نتوانستى بر آن شکیبایى ورزى. (82)
و از تو درباره ذوالقرنین مى‏پرسند بگو: به زودى بخشى از سرگذشت او را [به وسیله آیاتى از قرآن‏] براى شما مى‏خوانم. (83)
 
Translation of the Qur'an
Page ( 302 ) verses Sura al-kahf ( 75 - 83 )
 
Sura al-Kahf
In the nane of God
 
He said:" Did I not tell you that you would never manage to have any patience with me?") 75 (
He said:" If I ever ask you about anything after this, do not let me accompany you. You have found an excuse so far as I am concerned.") 76 (
They both proceeded further till when they came to the people of a] certain [town, they asked its inhabitants for some food, and they refused to treat either of them hospitably. They found a wall there which was about to tumble down, so he set it straight. He said:" If you had wished, you might have accepted some payment for it.") 77 (
He said:" This] means [a parting between you and me. Yet I shall inform you about the interpretation of what you had no patience for.) 78 (
As for the ship, it belonged to some poor men who worked at sea. I wanted to damage it because there was a king behind them seizing every ship by force.) 79 (
The young man's parents were believers, and we dreaded lest he would burden them with arrogation and disbelief.) 80 (
We wanted their Lord to replace him for them with someone better than him in purity and nearer to tenderness.) 81 (
The wall belonged to two orphan boys] living [in the city, and a treasure of theirs lay underneath it. Their father had been honorable, so your Lord wanted them to come of age and claim their treasure as a mercy from your Lord. I did not do it of my own accord. That is the interpretation of what you showed no patience for.") 82 (
) XI (They will ask you about Double Horns. SAY:" I shall render an account of him for you.") 83 (