نجمه شفیعی :: Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

۱۲۹۷ مطلب توسط «نجمه شفیعی» ثبت شده است

h12

حکمت 12

 

و قال ع : أعجز الناس من عجز عن اکتساب الْإِخوان- و أعجز منه من ضیع من ظفر به منهم

 

ترجمه فارسی :

 

(اخلاقى، اجتماعى، تربیتى) و درود خدا بر او، فرمود: ناتوان‏ترین مردم کسى است که در دوست یابى ناتوان است، و از او ناتوان‏تر آن که دوستان خود را از دست بدهد.

 

ترجمه انگلیسی :

 

Amir al-mu'mirfrn, peace be upon him, said: The most helpless of all men is he who cannot find a few brothers during his life, but still more helpless is he who finds such a brother but loses him.'

s21

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛

هر روز یک صفحه

صفحه بیست و یک : (135-141)

 

سورةُ البَقَرة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

 

 

 

وَ قالُوا کُونُوا هُوداً أَوْ نَصارى‏ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ (135)

 

قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ إِلى‏ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ

 

وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِیَ مُوسى‏ وَ عیسى‏ وَ ما أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ

 

لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (136)

 

فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فی‏ شِقاقٍ

 

فَسَیَکْفیکَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ (137)

 

صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ (138)

 

قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِی اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّکُمْ وَ لَنا أَعْمالُنا وَ لَکُمْ أَعْمالُکُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ (139)

 

أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ

 

وَ الْأَسْباطَ کانُوا هُوداً أَوْ نَصارى‏ قُلْ أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ

 

کَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (140)

 

تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ (141)

 

 

ترجمه فارسی :

 

و [اهل کتاب به مردم مؤمن‏] گفتند: یهودى یا نصرانى باشید تا هدایت یابید. بگو: بلکه از آیین ابراهیم یکتاپرست و حق‏گرا [پیروى مى‏کنیم نه از آیین تحریف شده شما که عین گمراهى است‏] و او هرگز از مشرکان نبود، (135)

 [شما مردم مؤمن از روى حقیقت‏] بگویید [و اقرار کنید:] ما به خدا و آنچه به سوى ما نازل شده، و به آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگانِ [داراى مقام نبوّت‏] آنان فرود آمده، و به آنچه به موسى و عیسى و آنچه به پیامبران از ناحیه پروردگارشان داده شده ایمان آوردیم میان هیچ یک از آنان [در اینکه از سوى خدا براى هدایت مردم مبعوث شده‏اند] فرقى نمى‏گذاریم، و ما در برابر او تسلیم هستیم. (136)

پس اگر آنان هم به آنچه شما به آن ایمان آورده‏اید، ایمان آورند [که ایمان به قرآن و به پیامبر است‏] مسلماً هدایت یافته‏اند، و اگر روى برتابند جز این نیست که در ستیز و دشمنى‏اند پس به زودى خدا شرّ آنان را [به کشته شدن یا آوارگى از خانه و کاشانه‏] دفع خواهد کرد و او شنوا و داناست. (137)

 [به یهود و نصارى بگویید:] رنگ خدا را [که اسلام است، انتخاب کنید] و چه کسى رنگش نیکوتر از رنگ خداست؟ و ما فقط پرستش کنندگان اوییم. (138)

بگو: آیا با ما در باره خدا گفتگوى بى‏منطق و احتجاج نادرست مى‏کنید؟! در حالى که او پروردگار ما و شماست [و همه کارهایش بر وفق حکمت و مصلحت است، و جاى گفتگوى بى‏منطق و احتجاج نادرست نیست‏] و اعمال ما مربوط به خود ما و اعمال شما مربوط به خود شماست، و ما [در ایمان، اعتقاد، طاعت و عبادت‏] براى او اخلاص مى‏ورزیم. (139)

آیا مى‏گویید: ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگان [داراى مقام نبوّت‏] آنان یهودى یا نصرانى بودند؟! بگو: شما داناترید یا خدا؟ [شما به یقین مى‏دانید که آنان یهودى و نصرانى نبودند، پس چرا واقعیت را پنهان مى‏دارید؟!] وستمکارتر از کسى که شهادتى را که از خدا نزد اوست پنهان کند، کیست؟ وخدا از آنچه انجام مى‏دهید، بى‏خبر نیست. (140)

آنان گروهى بودند که درگذشتند آنچه [طاعت و معصیت‏] به دست آوردند مربوط به خود آنان است و آنچه شما به دست آوردید مربوط به خود شماست و شما در برابر آنچه آنان انجام مى‏دادند، مسئول نیستند. (141)

 

ترجمه انگلیسی :

 

They say:" Become Jews or Christians; you will] then [be guided." SAY:" Rather Abraham's sect,] for he was [a seeker] after Truth [, he was no associator] of others with God Alone [.") 135 (

SAY:" We believe in God and what has been sent down to us, and what was sent down to Abraham, Ishmael, Isaac, Jacob and their descendants, and what was given Moses and Jesus, and what was given the] other [prophets by their Lord. We do not discriminate against any one of them and are committed] to live [in peace to Him.") 136 (

If they believe the same as you believe, then they are guided, while if they turn elsewhere, they will only fall into dissension. God will suffice for you] in dealing with [them: He is the Alert, Aware.) 137 (

 Such is [God's design! Who is better than God for a design? we are serving Him.) 138 (

SAY:" Do you argue with us about God while He is our Lord and your Lord as well? We have our actions while you have your actions, and we are loyal to Him.;) 139 (

Or do you say that Abraham, Ishmael, Isaac, Jacob and their descendants were Jews or Christians?" SAY:" Are you more knowledgeable than God?" Who is more unjust than someone who hides some evidence from God which he holds? God is not heedless of what you are doing.) 140 (

That is a nation which has already passed away. There awaits it whatever it has earned, while you will have what you have earned. You will not be questioned about what they are doing.) 141

عشق من عشق حرامی نیست

 

نفس هایم هر روز به خاطر شما به شماره در می آیند

 

قلبم هر روز به شوق دیدار شما از سینه ام بیرون می زند

 

آری من عاشقم ......

 

اما عشق من ، عشق حرامی نیست

 

فرشته ی من ،

 

از هر کجا که میگذرید ،

 

آن مکان ،

 

ساعتها ،

 

آرامشکده ی من می شود ،

 

حتی اگر فقط گذر کرده باشید.

 

من بوی محبت خالصانه ی شما را،

 

بوی جوانمردی شما را ،

 

بوی صداقت و کمکهای بی دریغ شما را ،

 

از فاصله های دور حس می کنم .

 

شما برای من برابر وسعتِ دریا

 

نه ! نه! نه ، وسعتِ دریا نه !

 

خود دریا ....

 

ولی نه ، باز هم نه ،

 

وسعت شما برای من ، برابر وسعت امام خوبی ها ، امام زمانم هست.

 

هر لحظه ای که میگذرد من جانم را به قربانگاه می برم و به خاطر خدا ،

 

پیامبرانم ،

 

امامانم ،

 

مادرم ،

 

و... و شما ، قربانی میکنم ...

 

ای تنهاترین دلیل زندگی ام

 

ترجیح می دهم که روح باشم تا بتوانم هر ثانیه که دلم هوای شما را کرد پرواز کنم و به سوی شما و پاکی هایتان بیایم.

 

کاش خداوند مرا کفش آفریده بود ..... تا کفش شما باشم

 

کاش مرا ساعت آفریده بود .... تا ساعت شما باشم

 

اصلا کاش مرا هوا آفریده بود .... تا با هر نفس شما می توانستم خدمتی به شما بکنم

 

عشق من به شما ، عشق حرامی نیست ....

 

شما تمام وجود من هستید ....

 

با همه ی معشوقه های عالم فرق دارید ...

 

عشق من به شما ، مثل عشقم به خدایم هست

 

ببخشید .... ببخشید اگر بعضی بدی ها ، قلب پاک و معصوم شما را به درد آورده ..

 

به یگانه خدایم قسم با همه ی آنها به جنگ برمی خیزم ...

 

و همه را نابود خواهم کرد ...

 

خیلی ها هستند که قدر محبت بی دریغ و خالصانه ی شما را می دانند....

 

پیروز و سلامت باشید..

 

ان شاء الله که خداوند بهترین ها را برای شما رقم بزند ...

 

تقدیم به شما

 

عذرخواهی

ببخشید این چند روز نتونستم به قول و قرارم با عشقم تنها دلیل زندگیم تنها امید زندگیم ، خداجونم  ، عمل کنم و یکمی کم کاری کردم . فقط خودش میدونه که چقدر حالم بده چون تنها معشوقه ی من هست ....

ولی خب الآن دیگه فهمیدم که میشه مطالب رو برنامه ریزی کرد و در آینده انتشارشون داد ...

ان شاء الله که خداجونم منو می بخشه ، آخه اون خیلی بزرگواره اصلا کینه به دل نمیگیره خسته نمیشه و ....

ولی کاش ، ای کاش ......

این دیگه یکم خصوصیه ..... البته ببخشیدا...

خداجونم مثل همیشه به امید تو ....

 

خدایا چرا دادی ؟ چرا گرفتی ؟

نفهمیدم حکمتش چی بود وقتی همه چی داشت به طرز خاصی عوض میشد ، یه دفعه پیداتون شد .....

 

وقتی من از اون راه دست کشیدم و یه راه سخت و دشوار رو شروع کردم  ، وقتی که خیلی احتیاج به کمک داشتم که به جز خدا یکی از آفریده هاش دستمو بگیره ، یه دفعه ، ناگهانی رفتین .....

 

به خدا اعتراض کردم آخه چرا ؟ من که داشتم راه خودمو میرفتم ، آخه چرا وسط راه برگردوندیم ؟ چرا برام نیروی کمکی فرستادی ؟ ولی وقتی پام رو تو اون راه گذاشتم و دیگه راه برگشتی نبود ، نیروی کمکیت رو ازم گرفتی ؟ خدایا تو که میدونی من تنهایی نمی تونم ، اگه میتونستم که توی این همه سال آدم شده بودم ....

 

آخه چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

خدایا کمکم کن درمانده ام . من یه بشرم ، آفریده توام ، ناتوانم خودم هیچکاری نمی تونم بکنم .........

 

دیگه طاقت ندارم ..........

 

دیگه طاقت از دست دادن ندارم ............

 

ندارم ..............

 

ندارم ...............

 

خدایا ...............

broken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heartbroken heart

 

p29

* هرگز فرصت گفتن « دوستت دارم » را از دست مده . براون *

 

* برای شب پیری در روز جوانی چراغی باید تهیه کرد . پلوتارک *

h11

حکمت 11

 

و قال ع : إذا قدرت على عدوک- فاجعل العفو عنه شکرا للقدرة علیه
 

ترجمه فارسی :

 

(سیاسى، اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: اگر بر دشمنت دست یافتى، بخشیدن او را شکرانه پیروزى قرار ده.

 

ترجمه انگلیسی :

 

Amir al-mu'minin, peace be upon him, said: When you gain power over your adversary pardon him by way of thanks for being able to overpower him.

اعجاز علمی قرآن و کاربردهای آن در نظام آموزشی (1)

 

اشاره

مقاله«اعجاز علمی قرآن و کاربردهای آن در نظام آموزشی، حاصل گفت و گویی است که آقای نجار با حجت الاسلام دکتر محمد علی رضایی اصفهانی انجام داده‏اند.متن گفت و گو پس از پیاده شدن از نوار، در اختیار آقای رضایی نهاده شده است و ایشان ضمن انجام اصلاحاتی در متن، منابع و ارجاعات لازم را نیز بر آن افزوده‏اند.شما را به مطالعه آن دعوت می‏کنیم.
جناب آقای دکتر رضایی، از شما سپاسگزاریم که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.لطفا به عنوان مقدمه بفرمایید، مقصود از اعجاز علمی قرآن چیست و جایگاه آن در مباحث علوم قرآن و تفسیر کجاست؟
با تشکر از حضرت عالی و زحماتتان، به عرض می‏رسانم که یکی از ابعاد اعجاز علمی قرآن، بعد علمی آن است.مقصود از علم 1 در این‏جا علوم تجربی 2 اعم از علوم طبیعی 3 (مانند فیزیک، شیمی و زیست شناسی)و علوم انسانی 4 (مانند جامعه شناسی)است؛یعنی علومی که بر اساس روش مشاهده و تجربه حسّی پایه گذاری شده‏اند، در برابر علوم عقلی، نقلی و شهودی. 5

معنای اعجاز علمی قرآن

مقصود از اعجاز علمی قرآن آن است که مدعی شویم آیاتی از قرآن مجید نوعی راز گویی علمی دارند.یعنی مطلبی علمی را بیان می‏کنند که مدت‏ها بعد از نزول آیه، توسط دانشمندان علوم تجربی کشف می‏شود.در حقیقت درک و یا کشف این مطلب علمی با وسایل عادی که در اختیار بشر عصر نزول بوده، ممکن نبوده است.
پس اگر قرآن در مورد مطلبی علمی خبر دهد که در کتاب‏های آسمانی گذشته بدان اشاره شده، یا در مراکز علمی یونان، ایران و...در لابه‏لای کتاب‏های علمی و آرای دانشمندان آمده است و احتمال می‏رود که از راهی به محیط حجاز در عصر نزول راه یافته و یا مطلبی بوده که به طور طبیعی با وسایل آن زمان و یا به صورت غریزی قابل فهم بوده است، معجزه علمی به شمار نمی‏آید. 6

ارتباط اعجاز علمی قرآن با مقوله‏های همگون

مبحث اعجاز علمی قرآن از جهتی زیر مجموعه بحث اعجاز قرآن و از جهت دیگری، زیر مجموعه تفسیر علمی قرآن است. 7 از این رو، با مبانی اتخاذ شده در تفسیر علمی قرآن ارتباطی وثیق دارد.یعنی در آن‏جا روشن می‏شود که هدف اصلی قرآن هدایت انسان به سوی خداست و اشارات علمی قرآن از هدف‏های فرعی آن است که در راه خداشناسی و معادشناسی از آن‏ها استفاده شده است. 8 این اشارات علمی موجب تحریک حس کنجکاوی بشر و توجه او به دانش و رشد علوم بین مسلمانان می‏شود.
در مبحث تفسیر علمی روشن می‏شود که همه علوم بشری در ظواهر قرآن موجود نیست تا بخواهیم آن‏ها را از قرآن استخراج کنیم.تحمیل نظریه‏های علمی هم به قرآن جایز نیست و نوعی تفسیر به رأی و حرام است.
پس فقط می‏توانیم از شیوه استخدام علوم در فهم و تفسیر بهتر آیات قرآن استفاده کنیم 9 که این مطلب در برخی موارد اثباتگر اعجاز علمی قرآن نیز هست.همچنین در آن‏جا بیان می‏شود که مفسر نمی‏تواند قرآن را بر هر نظریه علمی تطبیق دهد و آن را تابع علوم متغیر سازد، بلکه در تفسیر علمی و اعجاز علمی، از علوم قطعی تجربی استفاده می‏شود؛یعنی گزاره‏های علمی که به حد بداهت حسی رسیده باشد(مثل نیروی جاذبه)یا به وسیله دلیل عقلی پشتیبانی شود. 10
تفسیر علمی قرآن تاریخچه‏ای هزار ساله دارد و از زمان بوعلی سینا با فراز و نشیب‏هایی در کتاب‏ها مطرح شده است؛همان طور که شما در کتاب«درآمدی بر تفسیر علمی قرآن»به خوبی تاریخچه آن را بررسی کرده‏اید.
ولی اعجاز علمی قرآن نوپدید است.لطفا بفرمایید که اعجاز علمی از چه تاریخی مطرح شده و مهم‏ترین آثار در این زمینه کدامند؟
همان طور که فرمودید، تفسیر علمی قرآن عمری دراز دارد و از قرن سوم و چهارم قمری در آثار مکتوب بوعلی سینا (370-438 ق)دیده می‏شود 11 و با فراز و نشیب‏هایی تا قرن حاضر ادامه یافته است.اما مبحث اعجاز علمی قرآن که از دل تفسیر علمی جدید متولد شد، عمری کوتاه دارد و در قرن اخیر(قرن بیستم میلادی، چهاردهم و پانزدهم قمری) مورد توجه مسلمانان و غیر مسلمانان قرار گرفت که بسیاری از دانشمندان مسلمان در این مورد کتاب‏ها نوشته‏اند، از جمله:
*عبد العزیز اسماعیل، در معجزات القرآن فی وصف الکائنات(چاپ شده در 1954 قاهره)
*یدالله نیازمند شیرازی، در اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی.
*دکتر سید رضا پاک‏نژاد، در اولین دانشگاه و آخرین پیامبر.
*سید هبة الدین شهرستانی، در اسلام و هیئت.
*محمد سامی محمد علی، در الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم.
*محمد کامل عبد الصمد، در الاعجاز العلمی فی الاسلام (القرآن الکریم).
*عبد الرزاق نوفل، در القرآن و العلم الحدیث.
*احمد محمد سلیمان، در القرآن و العلم.
از میان تفسیرهای عصر حاضر، «تفسیر نمونه» به صورت گسترده به موارد اعجاز علمی قرآن اشاره کرده است؛از جمله:در تفسیر واژه‏های صمد(ج 27، ص 440)لطیف(ج 5، ص 7-386)، و نیز آتش درون شاخه‏های سبز(ج 18، ص 6-464)وجود کرات آسمانی در آسمان دنیا(ج 19، ص 17-16)کوه‏ها همچون میخ زمین(ج 11، ص 183)و نیروهای جاذبه (ج 17، ص 29).
احمد عمر ابو حجر در رساله دکترای خود که با عنوان «التفسیر العلمی فی المیزان»(دار القتیبه، بیروت 1411 ق)منتشر شد، اعجاز علمی را مطرح کرده است. 12 همچنین نگارنده، در کتاب درآمدی بر تفسیر علمی قرآن(نشر 1375 ش)، اعجاز علمی قرآن را یکی از نتایج تفسیر علمی برشمرده 13 و در کتاب پژوهشی در اعجاز علمی قرآن(نشر 1380 ه ش)به نقد و بررسی مواردی از آن پرداخته‏ام که در مورد آیات قرآن ادعای اعجاز علمی شده بود.در میان خاورشناسان، دکتر موریس بوکای، نویسنده کتاب«مقایسه‏ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم»، از کسانی است که رویکردی مثبت به اشارات علمی قرآن داشته است.او در برخی موارد به صراحت اذعان داشته که قرآن هنگام نزول مطالبی علمی را بیان کرده است که تا قرن‏ها بعد برای انسان ناشناخته بوده است. 14
لطفا بفرمایید، دلایل مخالفان اعجاز علمی قرآن و پاسخ آن‏ها چیست؟
پرسش اساسی که مخالفان اعجاز علمی قرآن مطرح کرده‏اند، آن است که آیا انطباق آیات قرآن با یافته‏های جدید علوم تجربی، اثباتگر اعجاز علمی قرآن است؟ دکتر عمر ابو حجر نوشته است که در این ملازمه چند اشکال وجود دارد:
الف)این بعد از اعجاز قرآن را فقط اهل علم و متخصصان علوم تجربی در می‏یابند، در حالی که قرآن معجزه‏ای برای همه افراد است.
ب)تحدی قرآن در مورد همه سوره‏های قرآن است 15 ، در حالی که مطالب و اشارات علمی قرآن در همه سوره‏ها وجود ندارد.پس اگر اعجاز علمی قرآن را بپذیریم، نمی‏توانیم به تمام سوره‏ها تحدی کنیم و آن‏ها را معجزه بدانیم، بلکه فقط سوره‏هایی معجزه خواهند بود که اشارات علمی اعجاز آمیز داشته باشند.
ج)در مقوله اعجاز علمی، بحث اعجاز قرآن با علم تفسیر مخلوط شده است.چون هدف علم تفسیر، بیان معانی الفاظ و جملات است، ولی هدف اعجاز، دلیل آوردن بر صدق سخنان پیامبر(ص)است و این دو به هم ربطی ندارند.
د)این که برخی مطالب علمی قرآن با اکتشافات جدید مطابق است، ثابت می‏کند که قرآن را یک انسان عادی بیان نکرده است، بلکه از طرف خدای دانای به حقایق نازل شده است.ولی این مطلب ثابت نمی‏کند که قرآن معجزه است، چون تورات و انجیل اصلی هم از طرف خدا نازل شده‏اند، ولی معجزه نبودند.بلکه اعجاز قرآن در مورد اعجاز بیانی و ادبی آن است که کسی مثل آن را، نمی‏توانست و نمی‏تواند بیاورد. 16
ولی برخی محققان با پذیرش این نکته که انطباق قرآن با علوم تجربی، اثباتگر اعجاز علمی قرآن است، به اشکالات عمر ابو حجر پاسخ داده‏اند که:
اشکال اول به ابعاد دیگر اعجاز قرآن نیز وارد است.
برای مثال، اعجاز ادبی قرآن را افراد ادیب و متخصص به خوبی متوجه می‏شوند و مردم عادی ملت‏های غیر عرب متوجه نمی‏شوند.این مطلب دلیل بی‏اعتبار شدن اعجاز ادبی یا علمی قرآن نمی‏شود.
در مورد اشکال دوم پاسخ داده‏اند که اولا اعجاز علمی قرآن در برخی سوره‏ها برای ما آشکار شده و در برخی سوره‏ها آشکار نشده است و روشن نشدن آن‏ها دلیل بر عدم اعجاز علمی آن سوره‏ها نیست؛چون ممکن است اعجاز علمی آن‏ها بعدا روشن شود.
ثانیا، مدعیان اعجاز علمی نمی‏گویند که تک تک سوره‏های قرآن اعجاز علمی دارد، بلکه می‏گویند: اعجاز قرآن جهات گوناگون(ادبی، علمی، قوانین عالی و...)دارد و لازم نیست هر سوره قرآن از همه جهات معجزه باشد، بلکه از یک جهت هم که معجزه باشد، کافی است و تحدی قرآن صحیح است.بنابراین، اگر اعجاز علمی در برخی سوره‏ها تحقق یافت، زیانی به تحدی نمی‏زند.
اما در مورد اشکال سوم توضیح داده‏اند که تفسیر علمی قرآن با هدف‏های متفاوتی انجام می‏گیرد:گاهی هدف آن روشن کردن معانی و مقاصد آیات است که این همان تفسیر اصطلاحی است، گاهی هدف آن اثبات اعجاز قرآن است، و گاهی نیز، اثبات نظرات انحرافی یا تحمیل رأی بر قرآن یا اثبات این نکته است که همه علوم در قرآن وجود دارد که این امور باعث سوء فهم و سوء استفاده از تفسیر علمی و موجب بدبینی به آن می‏شود.
بنابراین اعجاز علمی قرآن در راستای تفسیر و یکی از هدف‏های فرعی آن است.اما در مورد اشکال چهارم پاسخ داده شده است که قرآن در چهارده قرن قبل مطالبی علمی را آورده که دانشمندان علوم تجربی قرن‏ها بعد آن‏ها را کشف کرده‏اند.این مطلب دو نکته را نشان می‏دهد:
نخست آن که این قرآن، کلام یک انسان معمولی نیست، بلکه از ماورای انسان(یعنی خدا)القا شده است (و این مطلبی است که اشکال کننده، یعنی عمر ابو حجر، هم قبول داشت).
دوم این که انسان‏های عادی در عصر نزول نمی‏توانستند این مطالب علمی را بیاورند؛همان طور که الآن هم انسان عادی نمی‏تواند مطالب علوم تجربی چند قرن بعد را بیاورد.پس قرآن معجزه است، چون دیگران از آوردن مثل آن(در بعد علمی)عاجز بوده‏اند.البته این مسأله همچون اخبار غیبی اعجازآمیز است که پس از وقوع خبر در خارج، اعجاز آن نقلی می‏شود.
بنابراین بین تورات و انجیل با قرآن تفاوت هست.
چون قرآن هم کلام خداست و هم معجزه پیامبر(ص)، اما تورات و انجیل اصلی فقط کلام خدا بودند و معجزه و دلیل صدق موسی(ع)و عیسی(ع)چیز دیگری بوده است. 17
با توجه به این که شما در کتاب پژوهشی در اعجاز قرآن، دیدگاه‏های دانشمندان و مفسران را در مورد بیش از 300 آیه قرآن بررسی کرده‏اید، بفرمایید مهم‏ترین مواد اعجاز علمی قرآن که قابل قبول و قابل دفاعند، کدام‏ها هستند؟
در مورد اعجاز علمی قرآن افراط و تفریط شده است.
برخی افراد اعجاز علمی قرآن را به طور کلی منکر شده‏اند (همان طور که گذشت)و برخی افراد در آیات زیادی‏ ادعای اعجاز علمی کرده‏اند که برخی از این موارد قابل قبول است، اما برخی موارد قابل نقد است و صاحب‏نظران آن‏ها را رد کرده‏اند.موارد ادعای اعجاز علمی در قرآن که قابل دفاع شمرده شده‏اند، عبارتند از:

1.نیروی جاذبه

در دو آیه قرآن(رعد، 2 و لقمان، 10:
خلق السماوات بغیر عمد ترونها)بیان شده که خدا آسمان‏ها را بدون ستون دیدنی برافراشته است. 18
برخی دانشمندان و مفسران همچون آیت الله مکارم شیرازی(نمونه، ج 17، ص 29 و ج 10، ص 111-10 و پیام قرآن، ج 8، ص 146)و آیت الله حسین نوری (دانش عصر فضا، ص 56-55)آیات فوق را اشاره به نیروی جاذبه و اعجاز علمی قرآن دانسته‏اند، چرا که نیروی جاذبه توسط ابو ریحان بیرونی(440 ق) 19 و طبق مشهور، توسط نیوتن(1643-727 م)در قرن هفدهم میلادی کشف شد. 20 یعنی اشاره قرآن به ستون‏های نامرئی بین کرات آسمانی، نوعی رازگویی علمی است.
البته برخی از صاحب‏نظران نیز آیات فوق را اشاره‏ای به نیروی جاذبه دانسته‏اند، اما ادعای اعجاز علمی نکرده‏اند 21 و برخی دانشمندان نیز آیات دیگر قرآن(مرسلات، 25 و فاطر، 41)را اشاره به نیروی جاذبه دانسته‏اند، ولی آن‏ها هم ادعای اعجاز علمی در این موارد نکرده‏اند. 22
با توجه به این که واژه«عمد»جمع و به معنای«ستون‏ها» است، ممکن است نیروی جاذبه یکی از مصداق‏های آیه باشد.یعنی احتمال دارد نیروها(ستون‏ها)ی متعددی بین کرات آسمانی وجود داشته باشند که هنوز کشف نشده‏اند.
البته پذیرش این که آیات(رعد، 2 و لقمان، 10)بر نیروی جاذبه دلالت کند، متوقف بر آن است که واژه«سماوات»به معنای کرات آسمانی باشد.چون این واژه در قرآن معانی متعدد(مثل:جهت بالا، جو زمین، کرات آسمانی، آسمان معنوی و...)دارد، ولی در این‏جا می‏توان ادعا کرد که مقصود کرات آسمانی است.بنابراین، برخی محققان برآنند که آیه 2 سوره رعد و آیه 10 سوره لقمان به نیروی جاذبه اشاره دارند و با توجه به عدم آگاهی مردم و دانشمندان عصر نزول قرآن، از نیروی جاذبه، عظمت بیانات قرآن و رازگویی و اعجاز علمی آن در این مورد روشن می‏شود. 24

2.حرکت‏های خورشید

قرآن در آیات متعددی(یس، 40-37؛انبیا، 33؛ رعد، 2؛فاطر، 13؛زمر، 5؛لقمان، 29؛و ابراهیم، 33)به حرکت‏های خورشید اشاره کرده است.برخی صاحب‏نظران این آیات را اعجاز علمی قرآن دانسته‏اند، چرا که حرکت‏های گوناگون خورشید بر خلاف تصورات رایج در محافل علمی عصر نزول بوده است.آنان آیات فوق را اشاره به حرکت می‏دانند:
الف)حرکت انتقالی مستقیم خورشید درون کهکشان راه شیری.یعنی حرکت طولی خورشید به سمت معین یا ستاره‏ای دور دست 25 .البته در آیه‏«و الشمس تجری لمستقر لها»(یس، 38)، «لام»به معنای«الی»(به سوی) و«مستقر»اسم مکان است. 26
البته مفسران و صاحب‏نظران متعددی این حرکت خورشید را از قرآن برداشت کرده‏اند، 27 اما و بعضی آن را اعجاز علمی قرآن دانسته‏اند.چرا که اخترشناسان جدید همچون کوپرنیک(1544 م)و کپلر(1650 م)و گالیله بر آن بودند که خورشید ثابت ایستاده است 28 و حتی در ادعانامه‏ای که علیه گالیله در دادگاه قرائت شد، او را به اعتقاد به سکون خورشید متهم کردند(که بر خلاف گفته کتاب مقدس بود که می‏گفت:(خورشید)مثل پهلوان از دویدن در میدان شادی می‏کند). 29 و گالیله حاضر نشد حرکت خورشید را بپذیرد. 30 ولی در سال‏های بعد کشف شد که خورشید نیز حرکت‏های واقعی متعدد(حرکت انتقالی، وضعی و درونی)دارد.
همچنین، «فلک»به معنای مجرای کرات آسمانی 31 است و یا به مسیر دورانی آن‏ها اطلاق می‏شود؛ 32 یعنی کرات آسمانی در مسیری دورانی شناورند. 33 البته این مطلب قرآن(حرکت خورشید بر مدار)بر خلاف دیدگاه هیئت بطلمیوسی 34 است که در عصر نزول در محافل علمی رایج و تا هفده قرن بر فکر بشر سایه افکنده بود.بر اساس هیئت قدیم، افلاک حرکت می‏کنند و ستارگان در فلک ثابت هستند، ولی از آیه استفاده می‏شود که خورشید حرکت دورانی دارد و دارای مداری شناور است.برخی از دانشمندان به مطالب فوق اشاره کرده‏اند 35 و آیت اللّه مکارم شیرازی در«تفسیر نمونه»(ج 18، ص 9-386)این مطالب را اعجاز علمی قرآن‏ می‏داند.
ب)حرکت وضعی خورشید.یعنی خورشید به دور خود می‏چرخد و در قرارگاه خود جریان دارد.(و الشمس تجری لمستقر لها، یس، 38).البته این معنا بنابراین است که«لام»به معنای«فی»(در)باشد و«مستقر»به معنای اسم مکان.
برخی صاحب‏نظران همین معنا را از آیات برداشت کرده‏اند 36 و احمد محمد سلیمان در«القرآن و العلم» (ص 36-35)این مطلب را اعجاز علمی قرآن شمرده است؛چرا که حرکت وضعی خورشید از مواردی است که در عصر نزول کشف نشده بود.
ج)ادامه حیات خورشید تا زمان معین.یعنی خورشید بر اثر انفجارات هسته‏ای و سوخت مواد درونی، تا چند میلیارد سال دیگر عمرش به پایان می‏رسد. 37 از این رو، برخی مفسران، «کلّ یجری لاجل مسمّی»(رعد، 2)را اشاره به همین مطلب علمی دانسته‏اند. 38
د)حرکات درونی خورشید.یعنی در خورشید دائما انفجارات هسته‏ای صورت می‏گیرد تا نور و گرما تولید شود.همین انفجارات مواد مذاب داخل خورشید را زیر و رو و گاهی تا کیلومترها پرتاب می‏کنند. 39
برخی محققان از تعبیر«تجری»به معنای جریان داشتن و تفاوت آن با«تحرک»، از آیه 38 سوره یس استفاده کرده‏اند که خورشید نه تنها حرکت می‏کند، بلکه جریان دارد؛یعنی همچون آب در حال حرکت است و زیر و رو می‏شود.این نکته‏ای ظریف و علمی است که قرآن بدان اشاره کرده و در عصر جدید کشف شده است و می‏تواند اعجاز علمی قرآن باشد؛البته اگر«تجری» را کنایه از شناور بودن در فضا ندانیم. 40
برخی از محققان با نقد موارد فوق به این نتیجه رسیده‏اند که اشارات قرآن به حرکت‏های خورشید، نوعی رازگویی علمی است.البته بخشی که قبلا توسط کتاب مقدس گزارش شده بود، یعنی حرکت انتقالی دورانی خورشید، اعجاز علمی نیست، اما بخش‏هایی که بر خلاف هیئت بطلیموسی رایج در زمان نزول هستند (مثل حرکت‏های انتقالی مستقیم و وضعی، حرکت تا زمان معین و حرکت درونی خورشید)، اگر به قطعیت‏ برسند، اعجاز علمی قرآن به شمار می‏روند. 41

3.زوجیت

در آیات متعددی از قرآن به زوجیت میوه‏ها، گیاهان و انسان‏ها اشاره شده است(رعد، 2؛شعراء، 7؛یس، 36 و همین مضمون در حج، 5؛لقمان، 10؛ق، 7؛ طه، 53 و اعراف، 189).برخی آیات، به زوجیت چیزهایی اشاره می‏کنند که انسان از آن‏ها اطلاعی ندارد (یس، 36)و در برخی آیات، سخن از زوجیت همه موجودات است(و من کلّ شیی‏ء خلقنا زوجین لعلّکم تذکّرون-ذاریات، 49).
واژه زوج در عالم حیوانات به نر و ماده گفته می‏شود و در غیر حیوانات، به هر کدام از دو چیزی که قرینه یکدیگر هستند و نیز به چیزهای مقارن، مشابه و متضاد اطلاق می‏شود. 42 از این رو برخی، واژه زوج را در مورد ذرات درون اتم(الکترون و پروتون)و نیروهای مثبت و منفی به کار برده‏اند. 43
بسیاری از مفسران و صاحب‏نظران با شگفتی آیات فوق را از اشارات علمی قرآن به مسأله زوجیت گیاهان و زوجیت عام موجودات دانسته‏اند. 44 محمد تقی شریعتی این مطلب را اعجاز علمی قرآن دانسته است(تفسیر نوین، ص 11).چرا که انسان‏ها از قدیم می‏دانستند برخی گیاهان مثل نخل زوج هستند و مسأله زوجیت گیاهان توسط کارل لینه(1787-1707 م)، گیاه‏شناس معروف سوئدی، در سال 1731 م بیان شد.
بنابراین مردم عصر نزول قرآن، از زوجیت همه گیاهان اطلاع نداشتند.ولی قرآن نه تنها به این مطلب(رعد، 3 و شعرا، 7 و...)، بلکه به زوجیت همه موجودات اشاره کرده است(ذاریات، 49)که تا قرن اخیر کسی از آن اطلاع نداشت. 45 بنابراین، اشاره علمی قرآن به زوجیت گیاهان و زوجیت عام موجودات، نوعی رازگویی قرآن است که حکایت از اعجاز علمی این کتاب مقدس دارد.
البته برخی از محققان برآنند که هر چند اشارات علمی قرآن در این موارد را می‏توان اعجاز علمی دانست، اما تطبیق آیه(ذاریات، 49)با مواردی همچون الکترون‏ها، پروتون‏ها و کوارک‏ها قطعی نیست و حداکثر این موارد ممکن است از مصداق‏های آیه مذکور به شمار آیند. 46

4.لقاح(زایا کردن گیاهان و ابرها توسط بادها)

در برخی آیات قرآن به بادهای زایا و باردار کننده اشاره شده است‏(و ارسلنا الرّیاح لواقح فانزلنا من السّماء ماء، حجر، 22.مفسران و صاحب‏نظران آیه فوق را به دو صورت تفسیر کرده‏اند:
الف)این آیه به لقاح گیاهان اشاره دارد.یعنی ابرها فرستاده می‏شوند تا گرده‏های گیاهان نر را به گیاهان ماده برسانند و آنان را زایا کنند.احمد محمد سلیمان این مطلب را اعجاز قرآن دانسته، چرا که بشریت در اواخر قرن هجدهم یا اوایل قرن نوزدهم به مسأله تلقیح پی برد، در حالی که قرآن قرن‏ها قبل از آن، تذکر داده بود. 47
ب)این آیه به لقاح ابرها و بارور شدن آن‏ها اشاره دارد. 48 چرا که در ادامه آیه، مسأله نزول باران مطرح می‏شود که نتیجه لقاح ابرهاست.احمد امین این آیه را یک معجزه جاودانی می‏داند که حدود 1390 سال پیش بیان شده و در واقع عصاره و نتیجه تحقیقات جدید است؛ چرا که منظور از آیه همان تأثیری است که باد در اتحاد الکتریسیته مثبت و الکتریسیته منفی در دو قطعه ابر و آمیزش و لقاح آن‏ها دارد. 49
البته مانعی ندارد که آیه فوق اشاره به لقاح ابرها و گیاهان مرده باشد، 50 چرا که بخش اول آیه یک مطلب کلی را می‏گوید(زایاگری بادها)که اعم از لقاح ابرها و گیاهان است، ولی در ادامه آیه یکی از نتایج این لقاح را تذکر می‏دهد که همان نزول باران از ابر است. همان طور که لقاح گیاهان نیز یکی از مصداق‏های آن است. 51
البته اشاره علمی قرآن به لقاح ابرها اعجاز علمی قرآن است، چرا که این مطلب تا سال‏های اخیر برای بشر کشف نشده بود، اما اشاره قرآن به لقاح گیاهان اعجاز علمی قرآن به شمار نمی‏آید، چرا که انسان‏های صدر اسلام به طور اجمالی از تأثیر گرده‏افشانی برخی گیاهان (همچون خرما)اطلاع داشتند. 52

5.چینش مراحل آفرینش انسان

قرآن کریم در آیات متعددی از آفرینش انسان و مراحل آن یاد کرده است(مؤمنون، 14-12؛حج، 5؛غافر، 67؛قیامت، 39-37؛علق، 2؛طارق، 6؛دهر، 2؛ سجده، 9-6 و...)از این آیات می‏توان استفاده کرد که مراحل زندگی انسان پانزده مرحله است که عبارتند از:
1.خاک(یعنی تراب و طین:حج، 5؛مؤمنون، 12؛و غافر، 67) 53
2.آب(یعنی ماء، ماء دافق، ماه مهین:طارق، 6 و سجده، 9-6) 54
3.منی(نطفة من منی:قیامت، 39-37)
4.نطفه مخلوط(نطفه امشاج:دهر، 2)
5.علقه(مؤمنون، 14-12؛حج، 5؛و غافر، 67)
6.مضغه(مؤمنون، 14-12 و حج، 5)
7.تنظیم و تصویر و شکل‏گیری(سجده، 9-6)
8.شکل‏گیری استخوان‏ها(مؤمنون، 14-12)
9.پوشاندن گوشت بر استخوان‏ها(همان)
10.آفرینش جنس جنین(قیامت، 39-37)
11.آفرینش روح یا دمیدن جان در انسان و پیدایش گوش و چشم(سجده، 9-6 و مؤمنون، 14)
12.تولد طفل(غافر، 67)
13.بلوغ(مؤمنون، 14-12؛حج، 5؛و غافر، 67)
14.کهنسالی(حج، 5 و غافر، 67)
15.مرگ(همان‏ها). 55
البته توضیح هر کدام از این مراحل بر اساس آیات قرآن و علوم پزشکی، نیاز به شرح و توضیح دارد، ولی این آیات اشارات علمی ارزنده‏ای را در بردارند که برخی پزشکان را به حیرت آورده‏اند و آن‏ها را دلیل اعجاز علمی قرآن، بلکه اعجاز بلاغی قرآن دانسته‏اند. 56
و برخی دیگر از صاحب‏نظران غربی همچون دکتر موریس بوکای معتقدند که:«باید همه بیانات قرآنی را با معلومات اثبات شده عصر جدید مقایسه کرد.موافق بودنشان با این‏ها واضح است، لیکن همچنین بی‏نهایت مهم است که آن‏ها را با عقاید عمومی که در این خصوص در جریان دوره وحی قرآنی شایع بود، مقایسه کرد تا معلوم شود، انسان‏های آن زمان تا چه اندازه از نظراتی شبیه آنچه در قرآن درباره این مسائل عرضه شده است، دور بوده‏اند.»
در واقع، فقط در جریان قرن نوزدهم است که انسان دید تقریبا روشنی از این مسائل پیدا می‏کند.در تمام قرون وسطا، اساطیر و نظارت صوری بی‏پایه، منشأ متنوع‏ترین آرا بود و تا چندین قرن پس از آن ساری و جاری بود.
«آیا می‏دانید که مرحله‏ای اساسی در تاریخ جنین‏شناسی، تصدیق هاروی 57 در سال 1651 م بود، مشعر به این که:«هر چیزی که می‏زاید، در آغاز از تخمی می‏آید»و این که جنین به تدریج بخشی پس از بخشی درست می‏شود؟...این بیش از هزاره‏ای پیش از آن عصر است که در آن، عقایدی تخیلی شایع بود و انسان‏ها قرآن را می‏شناختند.بیانات قرآن در باب تولید مثل انسان، حقایق اساسی را که انسان‏ها، قرونی چند برای کشف آن گذراندند، با اصطلاحات ساده اشعار داشته است.» 58
برخی از محققان نیز برآنند که هر چند بیان هر کدام از این مراحل آفرینش انسان به تنهایی نمی‏تواند دلیل مستقلی بر اعجاز علمی قرآن باشد، ولی با توجه به گواهی دانشمندان بر این که مردم عصر نزول قرآن، از این نظم و چینش مراحل آفرینش انسان آگاهی نداشتند، بیان این مراحل و چینش آن نوعی رازگویی علمی است که می‏تواند اعجاز علمی قرآن به شمار آید. 59
 

 

محمد علی رضایی اصفهانی

s20

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛

هر روز یک صفحه

صفحه بیست : (127-134)

 

سورةُ البَقَرة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

 

 

 

وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ (127)

 

رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَ أَرِنا مَناسِکَنا وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ (128)

 

رَبَّنا وَ ابْعَثْ فیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ (129)

 

وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهیمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَیْناهُ فِی الدُّنْیا وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحینَ (130)

 

إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمینَ (131)

 

وَ وَصَّى بِها إِبْراهیمُ بَنیهِ وَ یَعْقُوبُ یا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (132)

 

أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنیهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدی قالُوا نَعْبُدُ إِلهَکَ

 

وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (133)

 

تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ (134)

 

 

ترجمه فارسی :

 

و [یاد کنید] زمانى که ابراهیم و اسماعیل پایه‏هاى خانه کعبه را بالا مى‏بردند [و به پیشگاه حق مى‏گفتند:] پروردگارا! [این عمل را] از ما بپذیر که تو شنوا و دانایى، (127)

پروردگارا! ما را [با همه وجود] تسلیم خود قرار ده، و نیز از دودمان ما امتى که تسلیم تو باشند پدید آر، و راه و رسم عبادتمان را به ما نشان ده، و توبه ما را بپذیر، که تو بسیار توبه‏پذیر و مهربانى، (128)

پروردگارا! در میان آنان پیامبرى از خودشان برانگیز، که آیات تو را بر آنان بخواند، و آنان را کتاب و حکمت بیاموزد، و [از آلودگى‏هاى ظاهرى و باطنى‏] پاکشان کند زیرا تو تواناى شکست‏ناپذیر و حکیمى. (129)

وکیست که از آیین ابراهیم روى گردان شود، جز کسى که خود را خوار و بى‏ارزش کند و خویش را به نادانى و سبک مغزى زند؟ یقیناً ما ابراهیم را در دنیا [به امامت و رسالت‏] برگزیدیم، و قطعاً در آخرت از شایستگان است. (130)

 [و یاد کنید] هنگامى که پروردگارش به او فرمود: تسلیم باش. گفت: به پروردگار جهانیان تسلیم شدم. (131)

و ابراهیم و یعقوب پسرانشان را به آیین اسلام سفارش کردند که: اى پسران من! یقیناً خدا این دین را براى شما برگزیده، پس شما باید جز در حالى که مسلمان باشید، نمیرید. (132)

آیا شما [یهودیان که ادعا مى‏کنید یعقوب پسرانش را به آیین شما سفارش کرد] هنگامى که یعقوب را مرگ در رسید [کنار بستر او] حاضر بودید؟ [یقیناً حاضر نبودید] آن گاه که به پسران خود گفت: پس از من چه چیزى را مى‏پرستید؟ گفتند: خداى تو و خداى پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را که خداى یگانه است مى‏پرستیم، و ما تسلیم اوییم. (133)

آنان گروهى بودند که درگذشتند، آنچه [از طاعت و معصیت‏] به دست آوردند مربوط به خود آنان است، و آنچه شما به دست آوردید مربوط به خود شماست و شما در برابر آنچه آنان انجام مى‏دادند، مسئول نیستید. (134)

 

ترجمه انگلیسی :

 

Thus Abraham along with Ishmael laid the foundations for the House:" Our Lord, accept this from us! Indeed You are the Alert, the Aware!) 127 (

Our Lord, leave us peacefully committed to You, and make our offspring into a nation which is at peace with You. Show us our ceremonies and turn towards us. you are so Relenting, the Merciful!)  128 (

Our Lord, send a messenger in among them from among themselves who will recite Your verses to them and teach them the Book and wisdom! He will purify them, for You are the Powerful, the Wise!") 129 (

) XVI (Who would shrink from] joining [Abraham's sect except someone who fools himself? We selected him during worldly life, while in the Hereafter he will be among the honorable ones.) 130 (

So when his Lord told him:" Commit yourself to] live in [peace"; he said:" I have already committed myself peacefully to the Lord of the Universe!") 131 (

Abraham commissioned his sons with it] as a legacy [, and] so did [Jacob:" My sons, God has selected your religion for you. Do not die unless you are Muslims.") 132 (

Or were you present as death appeared for Jacob, when he said to his sons:" What will you serve after I am gone?" They said:" We shall worship your God and the God of your forefathers Abraham, Ishmael and Isaac: God Alone! We are committed peacefully to Him.") 133 (

That is a nation which has already passed away: there awaits it whatever it has earned, while you will have what you have earned. You will not be questioned about what they have been doing.) 134

p28

* نمی گویم دستخوش هیجان نشو ، اما خودت را به آتش هیجان ها نسوزان . مثل انگلیسی *

 

* آنکه تندرستی دارد امید دارد و آنکه امیدواری دارد همه چیز دارد . مثل عربی *