بایگانی مهر ۱۳۹۶ :: Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

۷۵ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

تنهایی

 

🔥تا در موقعیت کسی قرار نگیری درک نمیکنی که او چه می کشد .

پس وقتی اطرافت شلوغ است کسی که تنهاست را نصیحت نکن و دلداری اش نده .

چون بیشتر به زخمش نمک میزنی ! 🔥

s231

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه 
صفحه دویست و سی و یک (88-82)
 
سورةُ هُود
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏
 
 
فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِیَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَیْها حِجارَةً مِنْ سِجِّیلٍ مَنْضُودٍ (82)
 
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ وَ ما هِیَ مِنَ الظَّالِمینَ بِبَعیدٍ (83)
 
وَ إِلى‏ مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ وَ لا تَنْقُصُوا الْمِکْیالَ وَ الْمیزانَ إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْرٍ وَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ مُحیطٍ (84)
 
وَ یا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیالَ وَ الْمیزانَ بِالْقِسْطِ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدینَ (85)
 
بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفیظٍ (86)
 
قالُوا یا شُعَیْبُ أَ صَلاتُکَ تَأْمُرُکَ أَنْ نَتْرُکَ ما یَعْبُدُ آباؤُنا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فی‏ أَمْوالِنا ما نَشؤُا إِنَّکَ لَأَنْتَ الْحَلیمُ الرَّشیدُ (87)
 
قالَ یا قَوْمِ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلى‏ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی وَ رَزَقَنی‏ مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً وَ ما أُریدُ أَنْ أُخالِفَکُمْ إِلى‏ ما أَنْهاکُمْ عَنْهُ إِنْ أُریدُ إِلاَّ الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ ما تَوْفیقی‏ إِلاَّ بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنیبُ (88)
 
 
ترجمه فارسی
 
پس هنگامى که عذاب ما فرا رسید، بالاترین آن [سرزمین آلوده‏] را فروترینش نمودیم و بر آن سنگ‏هایى از نوع سنگِ گلِ لایه لایه فرو ریختیم. (82)
 [سنگ‏هایى‏] که نزد پروردگارت نشانه‏دار بود و آن سنگ‏ها از ستمکاران دور نیست. (83)
و به سوى [مردم‏] مَدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم.] گفت: اى قوم من! خدا را بپرستید، شما را جز او هیچ معبودى نیست و از پیمانه و ترازو مکاهید، همانا من شما را در توانگرى و نعمت [ى که بى‏نیاز کننده از کم فروشى است‏] مى‏بینم و بر شما از عذاب روزى فراگیر بیمناکم. (84)
و اى قوم من، پیمانه و ترازو را عادلانه [و منصفانه‏] کامل و تمام بدهید، و اجناس مردم را [هنگام خریدن‏] کم‏شمارتر و کم‏ارزش‏تر [از آنچه که هست‏] به حساب نیاورید و در زمین تبهکارانه فتنه و آشوب برپا نکنید. (85)
آنچه خدا [در کسب و کارتان از سود و بهره پس از پرداخت حق مردم‏] باقى مى‏گذارد، براى شما بهتر است اگر مؤمن باشید، و من بر شما نگهبان نیستم. (86)
گفتند: اى شعیب! آیا نمازت به تو فرمان مى‏دهد که آنچه را پدرانمان مى‏پرستیدند رها کنیم؟ یا از اینکه در اموالمان به هر کیفیتى که مى‏خواهیم تصرف کنیم دست‏برداریم؟ به راستى که تو [انسانى‏] بردبار و راه‏یافته‏اى [پس چرا مى‏خواهى در برابر آزادى ما نسبت به بت‏پرستى وهزینه کردن اموالمان به هر کیفیتى که بخواهیم بایستى؟!] (87)
گفت: اى قوم من! مرا خبر دهید اگر من بر دلیل روشنى از سوى پروردگارم متکى باشم و از جانب خود رزق نیکویى به من داده باشد [آیا رواست که خلاف خواسته او عمل کنم؟] و من نمى‏خواهم آنچه که شما را از آن باز مى‏دارم خود مرتکب شوم تا جایى که قدرت دارم جز اصلاح [شما را] نمى‏خواهم و توفیقم فقط به [یارى‏] خداست بر او توکل کردم و به سوى او باز مى‏گردم. (88)
 
ترجمه انگلیسی
 
When Our command came along, We turned them upside down and rained stones on them from tablets which had been sorted out,) 82 (
stamped by your Lord. They never lie far from wrongdoers!) 83 (
) VIII (To Midian] God sent [their brother Shuayb. He said:" My people, worship God] Alone [! You have no other deity except Him. Do not give short measure and weight. I see you enjoy well-being while I fear the torment of an overpowering day for you.) 84 (
My people, give full measure and weight with all fairness, and do not cheat men of their belongings nor cause havoc on earth as mischief makers do.) 85 (
Anything God leaves over is best for you provided you believe. I am no guardian set up over you.") 86 (
They said:" Shu'ayb, does your prayer command you that we must abandon what our forefathers worshipped, or that we should] not [do what we wish to with our property? Yet you are such a lenient, normal person!") 87 (
He said:" My people, have you considered whether I bear any explanation from my Lord? He has provided me with handsome sustenance from Himself. I do not want to oppose you in what I am forbidding you; I only want to improve matters so far as I can manage to. My success lies only with God; on Him have I relied and to Him do I refer.) 88 (
 

علت به وجود آمدن خدا چیست و آیا می توان خدا را با چشم دید

 اگر علت به ‏وجود آمدن همه چیز خدا است، علت به وجود آمدن خدا چیست؟
 
پیش از این نوشتم که هر «پدیده‏اى» نیازمند سه علت است؛ نه هر موجودى. پدیده به موجودى گفته می ‏شود که قبلًا نبوده بعداً به وجود آمده. چنین پدیده‏ اى به علت نیاز دارد، ولى موجودى که همیشگى باشد او پدید آورنده علت‏هاست و نیازى به علّت ندارد. اصلًا «خدا» یعنى «خود آ» یعنى کس دیگرى او را به وجود نیاورده. حال اگر خدا را کس دیگرى به وجود آورده باشد دیگر «خود آ» نیست.
آیا می ‏توان عدد چهارى تصور کرد که زوج نباشد؟ و عدد پنجى باشد که فرد نباشد، یا عدد شش بر دو قابل قسمت نباشد؟ پاسخ همه سؤالها روشن است. حالا آیا می توانید خدایى را تصور کنید که علت به وجود آورنده همه چیز باشد (دقت کن!) ولى خودش را دیگرى به وجود آورده باشد؟ پاسخ روشن است اگر چیز دیگرى پیدا شود که او خدا را به‏ وجود آورده باشد دیگر خدا، علت به وجود آمدن «همه چیز» نیست و در واقع دیگرخدا، خدا نیست. پس همه «پدیده‏ها» به علت نیاز دارند، ولى خداوند «پدیده» نیست که به علت نیازمند باشد.
اگر می خواهید چیزهاى بیشترى در این باره بدانید کتاب معارف قرآن، جلد 1، نوشته آیة اللَّه مصباح را بخوانید.
 
آیا وقتى به جهان آخرت می رویم خدا را می توانیم ببینیم و با او سخن بگوییم؟
 
دعا کنید من و شما و سایر مؤمنان به بهشت برویم، آن وقت خواهیم دید که دیدن خدا محال است و پروردگار به هیچ وجه دیده نمی ‏شود، نه در دنیا و نه در آخرت.
همین سؤالى را که شما پرسیده ‏اید را شخصى از امام صادق علیه السلام پرسید که: آیا خداوند در قیامت دیده می ‏شود، امام فرمود:
خداوند از چنین چیزى منزّه است ... (چنین چیزى درباره خداوند هرگز نباید تصور شود) سپس فرمود: چشم ما نمی بیند، مگر چیزهایى که رنگ و کیفیتى دارند، در حالى که خداوند آفریننده رنگ‏ها و کیفیت‏هاست.
آیا می ‏دانید چرا محال است خداوند را با چشم دید؟ زیرا چشم، چیزهایى را می بیند که:
1- مادّه باشد، پس اگر چیزى ماده نباشد قابل دیدن نیست. آیا تاکنون‏ انرژى را دیده‏ اى؟! الکتریسته را دیده ‏اى؟! این گونه چیزها ماده نیستند تا دیده شوند.
2- جسم باشد، اگر چیزى جسم نباشد و نور را منعکس نکند قابل دیدن نیست؛ مثلًا هوا قابل دیدن نیست، بو را نمی توان دید و ....
3- داراى جهت باشد؛ یعنى بتواند مقابل انسان قرار گیرد، تا با چشم دیده شود، در حالى که خدا فقط در یک جهت محدود نیست، تا قابل دیدن باشد.
در پایان این پاسخ توجه شما رابه حدیث جالبى جلب می کنم.

از على علیه السلام پرسیدند: آیا تاکنون خدایت را دیده ‏اى؟ حضرت فرمود: آیا کسى را که ندیده ‏ام عبادت کنم؟» و در ادامه فرمود: چشم‏هاى ظاهرى هرگز او را نمی بیند، اما قلب‏ها با حقیقت ایمان او را درک مى کنند.

پس خدا را با چشم سر نمی ‏توان دید ولى با چشم دل می ‏توان دید.

 


نام کتاب: سر سفره خدا
نویسنده: محمد على محمدى‏
ناشر: نشر جمال‏

فردا که بیاید

 

👈 فردا که بیاید ، من دیگر نیستم .....

پس لطفا ، کار امروز را به فردا نینداز.... 👉

s230

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه 
صفحه دویست و سی (72-81)
 
سورةُ هُود
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏
 
 
قالَتْ یا وَیْلَتى‏ أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلی‏ شَیْخاً إِنَّ هذا لَشَیْ‏ءٌ عَجیبٌ (72)
 
قالُوا أَ تَعْجَبینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ (73)
 
فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْراهیمَ الرَّوْعُ وَ جاءَتْهُ الْبُشْرى‏ یُجادِلُنا فی‏ قَوْمِ لُوطٍ (74)
 
إِنَّ إِبْراهیمَ لَحَلیمٌ أَوَّاهٌ مُنیبٌ (75)
 
یا إِبْراهیمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَ إِنَّهُمْ آتیهِمْ عَذابٌ غَیْرُ مَرْدُودٍ (76)
 
وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سی‏ءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالَ هذا یَوْمٌ عَصیبٌ (77)
 
وَ جاءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَ مِنْ قَبْلُ کانُوا یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ قالَ یا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتی‏ هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فی‏ ضَیْفی‏ أَ لَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشیدٌ (78)
 
قالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ ما لَنا فی‏ بَناتِکَ مِنْ حَقٍّ وَ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ ما نُریدُ (79)
 
قالَ لَوْ أَنَّ لی‏ بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوی إِلى‏ رُکْنٍ شَدیدٍ (80)
 
قالُوا یا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ لَنْ یَصِلُوا إِلَیْکَ فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ وَ لا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ إِلاَّ امْرَأَتَکَ إِنَّهُ مُصیبُها ما أَصابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَریبٍ (81)
 
ترجمه فارسی
 
[همسر ابراهیم‏] گفت: اى واى بر من! آیا فرزند آورم در حالى که من پیرزنم و این شوهر من است که در سنّ سالخوردگى است؟ یقیناً این چیزى بسیار شگفت است!! (72)
گفتند: آیا از کار خدا شگفتى مى‏کنى؟ [در حالى که‏] رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است. یقیناً او ستوده و بزرگوار است. (73)
پس هنگامى که ترس و دلهره از ابراهیم برطرف شد و آن مژده به او رسید، با ما درباره قوم لوط [به قصد دفع عذاب از آنان‏] به گفتگو پرداخت. (74)
به راستى که ابراهیم بسیار بردبار و دلسوز و روى آورنده [به سوى خدا] بود. (75)
اى ابراهیم! از این [گفتگو] درگذر زیرا فرمان پروردگارت [بر عذاب قوم لوط] فرا رسیده و یقیناً آنان را عذابى بدون بازگشت خواهد آمد. (76)
و هنگامى که فرستادگان ما نزد لوط آمدند، به سبب آمدنشان تنگدل و اندوهگین شد [زیرا خود را براى دفع خطر از مهمانانش در برابر قوم تبهکارش توانمند نیافت،] وگفت: این روز سخت و دشوارى است. (77)
و قومش شتابان به سویش آمدند [تا به خیال خود به مهمانانش دست‏درازى کنند، آن قومى‏] که پیش از آن کارهاى زشت و ناپسند مرتکب مى‏شدند، گفت: اى قوم من! اینان دختران من هستند، اینان [از نظر ازدواج‏] براى شما پاکیزه‏ترند، از خدا پروا کنید و مرا در میان مهمانانم رسوا نکنید آیا از میان شما مردى راه یافته نیست؟ (78)
گفتند: مسلماً دانسته‏اى که ما را به دخترانت هیچ حاجت و نیازى نیست و خوب مى‏دانى که ما چه مى‏خواهیم!! (79)
گفت: اى کاش براى مبارزه با شما قدرت و نیرویى داشتم یا به پناهگاهى استوار مأوى مى‏گرفتم. (80)
 [میهمانان‏] گفتند: اى لوط! ما فرستادگان پروردگار توایم، آنان هرگز به تو دسترسى پیدا نمى‏کنند، پس خانواده‏ات را در پاره‏اى از همین شب حرکت ده و نباید هیچ یک از شما به سوى شهر بازگردد، اما همسرت را با خود مبر زیرا عذابى که به تبهکاران مى‏رسد به او هم خواهد رسید. یقیناً وعده‏گاهشان [براى دچار شدن به عذاب‏] صبح [فردا] است، آیا صبح نزدیک نیست؟ (81)
 
ترجمه انگلیسی
 
She said:" It's too bad for me! Shall I bear a child while I am an old woman and this husband of mine is elderly? That would be an amazing thing!") 72 (
They said:" Do you marvel at God's command? God's mercy and blessings are on all you people in] this [house. He is Praiseworthy, Glorious!") 73 (
So when his dismay left Abraham and the news came) home (to him, he pleaded with Us about Lot's folk;) 74 (
Abraham was so lenient, worried, concerned.) 75 (
''Abraham, avoid this! It is merely that your Lord's command has come, and torment which cannot be averted has been brought them.") 76 (
When Our messengers came to Lot, he was uneasy concerning them and felt helpless about warding off anything they might do, He said:" This is a critical day!") 77 (
His people came hurrying up to him; while just before they had been performing such evil deeds! He said:" My people, these are my daughters; they are purer for you. Heed God and do not shame me through my guests. Is there not a normal man among you?") 78 (
They said:" You know we have no right to your daughters. You know what we want!") 79 (
He said:" If only I had some power over you or could seek safety at some firm support!") 80 (
They said:" Lot, we are your Lord's messengers. They will not overtake you, so travel with your family during part of the night and do not let anyone of you turn around except for your wife. Her fate is what will strike them] too [. Their appointment will be in the morning. Is not morning near?") 81 (
 

واقعیت عصای حضرت موسی

 

 

 

داستانی می گویمت ز گذشته اما ، ز نکته ها پربار

داستان عصای حضرت موسی که تبدیل شد به اژدها یا مار

 

ممکن است بگویی چگونه ، این که سحر و جادو است

به مانند غیبگویی یا که پرواز با جارو است

 

داستان از این قرار است که آن عصا گِل شد

یعنی در ابتدا پوسید و تبدیل به خاک و گِل شد

 

بعد از آن ، خاک زیر بوته ای رفت و به بوته تبدیل شد

ماری آمد و بوته را خورد ، آنگاه به نطفه تبدیل شد

 

نطفه ی آن مار بزرگ شد و به اژدها تبدیل شد

تمام این ماجرا به ٳذن خدا در چند ثانیه تشکیل شد

 

فرعون و جادوگران بسیار ترسیدند از آن

می سپارم من شما را به خداوند جهان

 

نجمه شفیعی / 23 مهر 1396 یکشنبه / ساعت 20:00

😢

s229

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛
هر روز یک صفحه 
صفحه دویست و بیست و نه (63-71)
 
سورةُ هُود
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏
 
قالَ یا قَوْمِ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلى‏ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی وَ آتانی‏ مِنْهُ رَحْمَةً فَمَنْ یَنْصُرُنی‏ مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَیْتُهُ فَما تَزیدُونَنی‏ غَیْرَ تَخْسیرٍ (63)
 
وَ یا قَوْمِ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَکُمْ آیَةً فَذَرُوها تَأْکُلْ فی‏ أَرْضِ اللَّهِ وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذابٌ قَریبٌ (64)
 
فَعَقَرُوها فَقالَ تَمَتَّعُوا فی‏ دارِکُمْ ثَلاثَةَ أَیَّامٍ ذلِکَ وَعْدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ (65)
 
فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّیْنا صالِحاً وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ مِنْ خِزْیِ یَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزیزُ (66)
 
وَ أَخَذَ الَّذینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَةُ فَأَصْبَحُوا فی‏ دِیارِهِمْ جاثِمینَ (67)
 
کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا فیها أَلا إِنَّ ثَمُودَ کَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِثَمُودَ (68)
 
وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهیمَ بِالْبُشْرى‏ قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنیذٍ (69)
 
فَلَمَّا رَأى‏ أَیْدِیَهُمْ لا تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خیفَةً قالُوا لا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى‏ قَوْمِ لُوطٍ (70)
 
وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ یَعْقُوبَ (71)
 
 
ترجمه فارسی
 
گفت: اى قوم من! مرا خبر دهید اگر من بر دلیلى روشن از سوى پروردگارم متکى باشم و از سوى خود رحمتى به من عطا کرده باشد، چنانچه [در ابلاغ پیامش‏] از او نافرمانى کنم، چه کسى مرا [از عذابش‏] نجات مى‏دهد؟ پس شما [در صورتى که خواسته‏هاى بى‏جایتان را بپذیرم‏] چیزى جز خسارت بر من نمى‏افزایید. (63)
و اى قوم من! این ناقه خداست که براى شما [در اثبات صدق نبوّت من‏] نشانه‏اى [عظیم‏] است، پس بگذاریدش در زمین خدا بچرد، و هیچ آسیب و گزندى به او نرسانید که عذابى زود هنگام شما را خواهد گرفت. (64)
پس آن را [از روى طغیان و سرکشى‏] پى کردند. پس صالح گفت: سه روز [فرصت دارید که‏] در خانه‏هایتان از زندگى برخوردار باشید. این وعده‏اى بى‏دروغ است. (65)
پس هنگامى که فرمان ما [بر عذاب آنان‏] فرا رسید، صالح و آنان را که همراه او ایمان آورده بودند با رحمتى از سوى خود نجات دادیم، و از خوارى و رسوایى آن روز [رهایى بخشیدیم‏]. مسلماً فقط پروردگارت نیرومند و تواناى شکست‏ناپذیر است. (66)
و کسانى را که ستم کردند، فریاد مرگبار فروگرفت، پس در خانه هایشان به رو درافتاده جسمى بى‏جان شدند. (67)
گویى در آنجا اقامت نداشتند. آگاه باشید! قطعاً قوم ثمود به پروردگارشان کافر شدند. هان! دورى [از رحمت خدا] بر قوم ثمود باد. (68)
و به راستى فرستادگان ما ابراهیم را مژده آورده سلام گفتند، او هم گفت: سلام [بر شما]. و درنگ نکرد تا گوساله‏اى بریان [براى آنان‏] آورد. (69)
و چون دید دست‏هایشان به سوى غذا دراز نمى‏شود، آنان را ناشناس یافت و از آنان احساس ترس و دلهره کرد، گفتند: مترس که ما به سوى قوم لوط فرستاده شده‏ایم. (70)
پس همسرش در حالى که ایستاده بود [از شنیدن گفتگوى فرشتگان با ابراهیم‏] خندید. پس او را به اسحاق و پس از اسحاق به یعقوب مژده دادیم. (71)
 
ترجمه انگلیسی
 
He said:" My folk, have you considered whether I bring any explanation from my Lord? He has given me mercy from Himself. Who will support me against God if I were to disobey Him? You would only make me lose even more.) 63 (
" My people, this she-camel belonging to God is a sign for you. Let her pasture on God's earth and do not hurt her in any way lest some torment should overtake you from near at hand.") 64 (
Still they mistreated her, so he said:" Enjoy yourselves in your homes for three days] more [! That is a promise which will never be repudiated.") 65 (
Once Our command came along, We saved ali and those who believed along with him from the disgrace of that day through mercy from Ourself. Your Lord is the Strong, the Powerful.) 66 (
The Blast caught those who had been doing wrong, so one morning they lay cowering in their homes.) 67 (
It was just as if they had never prospered there. Had not Tham d disbelieved in their Lord? Was it not:" Away with Tham d!"?) 68 (
) VII (Our messengers came to Abraham with good news. They said:" Peace!"; he said:" Peace!", and immediately set about bringing in a roast calf.) 69 (
When he saw their hands did not reach out towards it, he felt uneasy with them and started to be afraid of them. They said:" Do not act afraid; we have been sent to Lot's folk.") 70 (
His wife was standing by and she laughed, so We informed her about Isaac, and following Isaac, Jacob.) 71 (
 

چرا ما باید خدا را بشناسیم و خدا چیست

 
 چرا ما باید خدا را بشناسیم و دین داشته باشیم؟
 
دلیل‏هاى زیادى وجود دارد که نشان می ‏دهد ما وظیفه داریم خدا را بشناسیم و دین‏دار باشیم، که فقط دو دلیل آن را برایتان می ‏نویسم:
1- براى آن که ضرر را از خودمان دور کنیم؛ اگر روزى بخواهید به همراه پدر و مادر یا دوستانتان به اردوى شمال بروید و قبل از حرکت، رادیو اعلام کند هوا در مناطق شمالى کشور سرد و برفى خواهد بود، وقتى این خبر را شنیدید چه می کنید؟ آیا لباس گرم همراه خود برنمی دارید؟ اگر وقت حرکت صدها نفر دیگر آمدند و گفتند هواى شمال سرد و برف و باران بود، مطمئن نمی شوید که این افراد راست می ‏گویند؟ پس باید خودتان را مجهز کنید. با شنیدن این خبرها هیچ عاقلى تردید نمی کند که باید خودش را براى سفر آماده کند و پوشاک گرم بردارد. خداشناسى و دین دارى نیز همین طور است، زیرا 124000 نفر از بهترین و راست‏گوترین افراد روى زمین یعنى پیامبران یکى پس از دیگرى آمده‏ اند و گفته‏ اند: اى مردم خدا را بشناسید و خودتان را براى سفر آخرت آماده کنید. اگر براى سفر آخرت، توشه و وسایل کافى بردارید، شما به سلامت به مقصد می ‏رسید و وارد بهشت می شوید، ولى اگر خدا را نشناسید و خودتان را براى این مسافرت آماده نکنید به قعر پرتگاه جهنم سقوط می کنید.
حالا با شنیدن حرف این همه پیامبر راست‏گو، نباید خدا و صفت‏هاى خدا را بشناسیم و خودمان را براى مسافرت آخرت آماده کنیم؟ هیچ عاقلى شک ندارد که با دیدن این همه آثار خداوند در روى زمین و با سخنان پیامبران راست‏گو همه ما وظیفه داریم، خدا پیامبر، معاد و ... را بشناسیم.
دلیل دوم: آیا تا به حال فکر کرده‏ اید که چه قدر نعمت در اختیار ماست؟ اگر هوا و اکسیژن براى تنفس ما نبود چه می ‏کردیم؟ اگر هر دو دست و هر دو پاى ما قطع بود چه می کردیم؟ اگر نمی توانستیم ببینیم، بشنویم، حرف بزنیم، فکر کنیم، راه برویم و ... چه زندگى درد آورى داشتیم؟ آیا ما نباید کسى که این همه نعمت را به ما داده بشناسیم و از او تشکر کنیم؟ اگر کسى را که این همه نعمت به ما داده نشناسیم و از او تشکر نکنیم، انسان ناسپاس و بدى نیستیم؟ پس به خاطر این همه نعمتى که به ما داده شده ما باید خدا را بشناسیم و از او تشکر کنیم.
 
 خدا چیست؟
 
اجازه بدهید قبل از آن که درباره خدا، که آفریننده همه چیز است سخن بگوییم، اندکى درباره برخى از مخلوقات الهى صحبت کنیم.
1. شما با جاذبه زمین آشنا هستید و به خوبى می ‏دانید که اگر جسمى را از بلندى رها کنیم به زمین سقوط می ‏کند، ولى ذات و حقیقت‏ نیروى جاذبه چیست؟ این سؤالى است که دانشمندان نیز نتوانسته‏ اند به آن پاسخ دقیقى بدهند. پس ما ازروى آثار نیروى جاذبه می ‏توانیم به وجود نیروى جاذبه اطمینان پیدا کنیم، ولى حقیقت آن را نمی توانیم درک کنیم.
2- ما از روشن شدن لامپ چراغ، پى می ‏بریم که در سیم برق، نیروى الکتریسته وجود دارد، ولى حقیقت نیروى الکتریسته چیست؟ ما نمی ‏توانیم ذات و حقیقت آن را درک کنیم. تنها با دیدن آثارش، مانند روشن شدن لامپ آن، پى می بریم که در جایى نیروى الکتریسته وجود دارد.
این مثال‏ها را برایتان نوشتم تا توجه شما را به این نکته مهم جلب کنم، که چون ما انسان‏ها محدود و کم ظرفیت هستیم، نمی ‏توانیم ذات خدا را بشناسیم، بلکه تنها از راه مخلوقات می توانیم به وجود داشتن خداوند یقین پیدا کنیم؛ از آفرینش جهان پى به وجود آفریننده می ‏بریم.
از این که ما علم داریم می ‏فهمیم که خداوند عالم بوده که به ما داده و از این که ما قدرت و توان داریم، می ‏فهمیم که خداوند قادر و توانا است.
پس ما ذات خداوند را درک نمی کنیم، ولى به وجود داشتن خداوند و این که داراى صفت‏هاى علم، قدرت، حیات و ... است یقین داریم و مطمئن هستیم که هرجا که باشیم او با ماست (محمد، آیه 35/ حدید، آیه 4) به همه کارهاى ما آگاهى دارد، (هود، 5/ بقره، آیه 235) نسبت به ما از همه [حتى از پدر و مادرمان‏] مهربان‏تر است و ... (یوسف، آیه 64)
 
 
نام کتاب: سر سفره خدا
نویسنده: محمد على محمدى‏
ناشر: نشر جمال‏

ترامپ باید بدانی /Trump ! You should know/ ترامب ! یجب ٲن تعرف

 

ترامپ ! باید بدانی ، حتی اگر نخواهی

خلیج ما همیشه ، خلیج فارس می ماند

 

ترامپ ! باید بدانی ، حتی اگر نخواهی

ایران با مردمانش ، خوب و عزیز می ماند

 

ترامپ ! باید بدانی ، حتی اگر نخواهی

برجامِ ما همیشه ، بدون شک می ماند

 

ترامپ ! باید بدانی ، حتی اگر نخواهی

تحریم فایده نداره، ایران به جا می ماند

 

ترامپ ! باید بدانی ، حتی اگر نخواهی

امامِ ما می آید ، صلح و صفا می ماند

 

 

 

Trump ! You should know , Even if you do not want
Our gulf will always Will remain  Persian Gulf
 
Trump ! You should know , Even if you do not want
Iran will stay nice and dear Along with  own people
 
Trump ! You should know , Even if you do not want
joint Comprehensive Plan of Action iran will always remain without doubt
 
Trump ! You should know , Even if you do not want
The boycott will not have any Benefit , Iran will stay Steady
 
Trump ! You should know , Even if you do not want
Imam of the time will come , And peace will remain
 
 
 
ترامب ! یجب ٲن تعرف ، حتی لو کنت لا ترید
و خلیجنا سیکون دائما الخلیج الفارسی
 
 
ترامب ! یجب ٲن تعرف ، حتی لو کنت لا ترید
ستبقی ٳیران جیده و عزیزه جنب مع شعب نفسه
 
ترامب ! یجب ٲن تعرف ، حتی لو کنت لا ترید
و سیبقی برجامنا ٳلی الٲبد
 
ترامب ! یجب ٲن تعرف ، حتی لو کنت لا ترید
تحریم لا ربح و ستبقی ٳیران ثابته
 
ترامب ! یجب ٲن تعرف ، حتی لو کنت لا ترید
سوف یٲتی الامام المهدی (علیه السلام) و سیبقی صلح و الصفا
 
 
 
 
نجمه شفیعی / 22 مهر 1396 شنبه /ساعت 13:00
 
هر گونه برداشت فقط با اجازه نویسنده ممکن می باشد