Global Village😊💕

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

Our motto: All human's in the world are equal

Global Village😊💕

👈 هنگامی که در این وبلاگ حضور داری با خود صادق باش ، گوش ها ، چشم ها و لب های خود را لحظه ای از قید شیطان درون خود آزاد ساز !😉

خداوند حقیقت را می بیند اما صبر می کند ..... من عاشق خدایم هستم دعا کنید هر چه زودتر به عشقم برسم😘

گاهی انسان مطالب ساده و ابتدایی و تکراری را نیز به سادگی فراموش میکند ، پس لطفا فقط ببین !😉

در این وبلاگ پذیرفتن هیچ چیز اجباری نیست..... روزی یک نفر هم چشمهایش به دیدن یک کلمه قرآن روشن شود ، برای این بنده ی حقیر کافی ست... دیگر چیزی نمی خواهم😊


*بعد از نماز یادتون نره !سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَکْبَرُ و سى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ بگوید و در بعضى روایات سُبْحانَ اللّهِ پیش از اَلْحَمْدُلِلّهِ وارد شده .*

تبلیغات
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۴ فروردين ۰۰، ۱۶:۰۲ - زیاده متابعین
    good luck
نویسندگان
پیوندها

a17

انس با قرآن

 
اُنس با قرآن، آرامش در زندگی

 

 

انسان موجودی اجتماعی و دارای قوه گران سنگ تعقل، اندیشه و خردورزی است، قوه و نیرویی که باعث می شود دارنده آن، در تحلیل و ارزیابی عملکرد روزانه خود، نیم نگاهی به گذشته خویش داشته باشد و چشم اندازی هم برای آینده خود ترسیم و تصویر کند.
در تحلیل و ارزیابی حوادث و اتفاقات و تصویر و چشم اندازی از زندگی آینده، بدون شک تخیلات، تصورات و حقایقی در ذهن و ضمیر انسان، خطور می نماید که به نوعی آرامش انسان را بر هم زده اضطراب و نگرانی را فراروی او قرار می دهد. اضطراب و نگرانی از بایدها و نبایدهای گذشته که از دسته رفته و قابل بازگشت و جبران نمی باشد. ترس و دلهره از مسایل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و خطرات دشمنان داخلی و خارجی و هزاران حوادث و اتفاقات که هر لحظه و ساعتی، امکان دارد به وقوع پیوسته، سلامت و موقعیت انسان و یا اطرافیان او را به مخاطره انداخته و زندگی را به کام او تلخ و ناگوار سازد.
تلاش و فعالیت شبانه روزی انسان ها در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی در طول تاریخ، متوجه همین نکته بوده است که چه باید کرد تا اضطراب و نگرانی از قلمرو حیات و زندگی فردی و اجتماعی انسان ها رخت بربندد و به جای آن، متاع گمشده بشر «آرامش و آسایش» به نوعی به وجود آمده و پر و بالش را بگستراند.
اگر آمار و ارقام فعالیت های انجام شده به منظور رسیدن به آرامش و آسایش، جمع آوری شود یقیناً کتاب قطوری تشکیل خواهد شد. برخی از محققان بر این باورند که: «هنگام بروز بعضی از بیماری های واگیر همچون وبا، از هر ده نفر که ظاهراً به علت وبا، می میرند، اکثر آنها به علت نگرانی و ترس است و تنها اقلیتی از آن ها حقیقتاً به خاطر ابتلاء به بیماری وبا از بین می روند» [1] خلاصه این که آرامش و اضطراب نقش عمده و محوری در سلامت و بیماری، سعادت و بدبختی افراد و صعود و سقوط اجتماعات بشری داشته و دارد.

 

راهکار آرامش
 

حال باید دید چه راهکارهایی وجود دارد تا با توسل و تمسک به آن، ابرهای تیره و تار از آسمان زندگانی انسان، زدوده شده و یا تقلیل پیدا کرده و کمتر شود و در طرف مقابل، نسیم خوش عطر آرامش و آسایش بر شاخ و برگ باغ و بوستان زندگی ما انسان ها وزیدن گرفته، شادی و سرور را مهمان محافل و مجالس ما بنماید.
اگر یک نظر اجمالی به تاریخ داشته و عملکرد افراد و اجتماعات بشری را در این راستا ارزیابی کنیم، متوجه خواهیم شد که انسان ها غالباً برای رسیدن به اصل آرامش و امنیت روحی و روانی راه های گوناگون و متعددی را رفته و آزمایش کرده اند به هر کاری دست زده و صحنه های خونین و غم انگیزی را به وجود آورده اند.
ما اعتقاد داریم که قرآن کریم به عنوان کتاب هدایت گر آسمانی، نسخه منحصر به فردی است که می تواند داروی التیام بخش و شفادهنده امراض گوناگون از جمله اضطراب، نگرانی و ناامنی های روحی و روانی انسان ها را با کمترین هزینه، در دسترس آنان قرار دهد. دقت و تأمل در آیات قران کریم و آموزه های بی بدیل آن که مشتمل بر معارف والای الهی، زیباترین و شایسته ترین گواه مطلب فوق است.
امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «قرآن را بیاموزید که بهترین گفتار است و آن را نیک بفهمید که بهار دل هاست و از نور آن شفا و بهبودی خواهید که شفای سینه های بیمار است» [2] در جای دیگری می فرمایند: «بدانید که در قرآن علم آینده و حدیث روزگاران گذشته است شفا دهنده دردهای شما و سامان دهنده امور فردی و اجتماعی شما است.» [3] از رسول گرامی اسلام نیز نقل شده است که: «قرآن، شفای هر دردی است، امراض تان را با صدقه مداوا کرده و از قرآن شفای خود را بخواهید.» [4]
در قرآن کریم، اصول، راهکار و آموزه های فراوانی وجود دارد که در جهت رفع مشکلات مثل اضطراب و نگرانی... و ایجاد فضای مناسب برای زندگی مطلوب در پرتوی آرامش روحی و روانی به کمک و یاری انسان شتافته جاده را برایش هموار می سازد، دست انسان را می گیرد و هدایتش می نماید. آیات فراوانی که انسان را به جد و جهد برای رفع نیازها و مبارزه با مشکلات و نارسائی ها، صبر و استقامت در برابر فشارهای گوناگون روحی و جسمی، فردی و اجتماعی، و توکل و تدبر، حلیم و بردباری، تقوا، نماز و نیایش و مطالعه تاریخ زندگی انسان های بزرگ... دعوت می نماید، اصول و آموزه هایی که آن گونه که قرآن و ائمه می فرمایند: [5] اگر در قلمرو حیات انسان پیاده شود یقیناً خیلی از مشکلات و نارسایی ها، حل و فصل خواهد شد و آرامش و امنیت روحی و روانی به وجود خواهد آمد.

 

یاد خدا و آرامش
 

بحث و تحقیق از آموزه های قرآن و نقش آن در ایجاد امنیت روحی و روانی جامعه و تدوین آن در یک مقاله و دو مقاله کار سهل و ساده ای نیست، لذا در این مقاله سعی شده است یک موضوع از موضوعات و راهکارهای مختلف، مطرح و پیرامون آن ارزیابی صورت گرفته و به علاقمندان تقدیم گردد تا شاید برای تحقیق و پژوهش به صورت وسیع و گسترده، فتح بابی صورت گیرد.
قرآن کریم در یک جمله بسیار کوتاه ولی نغز و پرمحتوا، این گونه می فرماید: «آگاه باشید که تنها راه مطمئن برای رسیدن به آرامش دل ها، یاد و نام خدا است.» [6]
واژه ذکر به هر معنایی که تفسیر و تبیین شده و در نظر گرفته شود، مسلماً یکی از مصادیق روشن آن، آیات شریفه کلام الله مجید، تلاوت، و تدبر و تعقل پیرامون آن خواهد بود، چنانچه در سوره حجر می خوانیم: «بدون تردید ما این قرآن را به تدریج نازل کردیم و قطعاً نگهبان آن خواهیم بود» [7] ذکر معنای عامی دارد که: نماز، قرائت قرآن و حدیث و تدریس نماز و مناظره علماء را شامل می شود. [8]
آنچه از آیه شریفه و آیات دیگر و احادیث معصومین استفاده می شود این است که یاد و نام خدای قادر متعال سکینت و آرامش را به ارمغان می آورد. هر گاه آحاد جامعه، انس و الفت با قرآن و آیات الهی داشته و روح و روان را با ترنم آیات حق، صیقل داده و آرامش روحی و روانی به دست آورند. جامعه نیز به طبع افراد و آحادش امنیت روحی و روانی پیدا خواهد کرد.
ممکن است سؤال شود که یاد و نام خدای متعال و تأمل در آیات کلام الله مجید... چگونه باعث آرامش می شود؟ در جواب باید گفت:
اولاً: نفس توجه به امور معنوی، ذکر و یاد خدای قادر مطلق، نورانیت، سکون و آرامش را برای انسان به همراه دارد. در دنیای به اصطلاح متمدن و پیشرفته امروز، که هیچ اصلی را بدون تجربه و آزمایش قبول ندارد به دفعات از طریق رسانه ها اعلام کرده اند که دعا و نیایش و ارتباط با امور معنوی اثرات فراوانی در کاهش و یا بهبود امراض لاعلاج دارد.
فروید می گوید: دین و ایمان، دارای آثار زیادی است از جمله:
1ـ در بند نمودن نیروهای سرکش و نافرمان طبیعت;
2ـ برقراری تفاهم و سلوک و خوش بینی میان انسان و سرنوشت اندوه بار وی;
3ـ جبران رنج ها و محرومیت ها و ناراحتی های حاصله از زندگی. [9]
«یونگ» هم اعتقاد دارد که «دین به انسان، آرامش می بخشد، دین به وجود انسان معنی می بخشد و راه های تحمل مشکلات را به انسان می آموزد.» [10]
«ویلیام جیمز» هم معتقد است «قدرتی که دین برای تحمل مصائب به انسان می دهد هرگز از عهده اخلاق بر نمی آید زیرا شور و حرارتی که با اعتقاد به دین در انسان حاصل می شود هرگز از عهده اخلاق بر نمی آید.» [11]
به قول شهید مطهری: «زندگی بشر خواه ناخواه در کنار خوشی ها و شیرینی ها، رنج ها و شکست ها از دست دادن ها و ناکامی ها دارد; پاره ای از حوادث جهان مانند پیری و مرگ، قابل پیشگیری و برطرف ساختن نیست و این ها اموری است که انسان را رنج می دهد ایمان مذهبی در انسان نیروی مقاومت می آفریند و با تفسیر تلخی ها، آن ها را شیرین می گرداند و امور چون چنگال وحشتناک مرگ را به وسیله ای برای بازگشت به سوی خدا و برخورداری از نعمت های ابدی خداوند، مبدل می سازد و بدین ترتیب نه تنها آن را تحمل پذیر بلکه به پدیده شیرین بدل می سازد. [12]
ثانیاً: ذکر و یاد خداوند و دقت و تأمل در آیات آسمانی او، انسان را متوجه این نکته می سازد که تمام فعل و انفعالات که در عالم هستی «از کرات و کهکشان ها گرفته تا ذرات ریز و کوچک ذره بینی» محقق می شود، خارج از قلمرو قدرت مطلقه الهی نخواهد بود. ایمان و اعتقاد به قدرت و نیروی برتر و بالاتر از نیروهای مادی و طبیعی و ارتباط با آن، در واقع نگرش انسان را نسبت به جهان هستی، شکل خاصی می دهد، جهان را هدف دار و هدف را خیر، سعادت و تکامل انسان معرفی می کند. دنیا را به عنوان کشتزار آخرت قلمداد می کند، با چنین بینشی، انسان حتی اگر در ظاهر ابر قدرت جهان شود، در برابر قدرت مطلقه الهی عددی نیست که بتواند نظام حاکم بر عالم خلقت و هستی را مختل سازد.
هر گاه انسان مؤمن و متدین در سایه تقوا و تدین، دائم الذکر بوده و با تفکر و تأمل در آیات الهی، از آموزه های بی بدیل آن، بهره مند شود، اصول و ارزش های گران سنگی که هر کدام می تواند زندگی انسان را دگرگون ساخته و متحول سازد را به دست خواهد آورد.
اگر انسان بداند که: «خدای قادر متعال از رگ گردن، به او نزدیک تر است» [13] و اگر انسان «از او چیزی بخواهد، دعایش را مستجاب خواهد کرد» [14] چرا که خودش فرموده است: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم» [15] اگر انسان باور داشته باشد که «هر جا سه نفر با هم به رازگویی مشغول شوند خداوند چهارمی آنها خواهد بود و اگر پنج نفر با هم خلوت کنند خداوند فرد ششم آنها خواهد بود.» [16] خدایی که «اعمال خوب و بد انسان را در دستگاه خلقت و آفرینش خود دقیقاً محاسبه خواهد نمود» [17] نه تنها اجر و پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد.» [18] بلکه «مزد و پاداش آنان را چندین برابر خواهد داد». [19]
خیلی از مشکلات حل و فصل خواهد شد زیرا، با چنین اعتقاد و باورمندی انسان هر گاه در برابر مشکلات و حوادث تلخ و طاقت فرسای زندگی، قرار می گیرد. جا خالی نکرده دست به انتحار و خود کشی نمی زند و از نظر روحی و روانی، آشفته و پریشان نمی شود بلکه با کمال متانت و استواری در برابر سیل حوادث اندوهناک، مردانه می ایستد و می گوید به ما جز آنچه خدا برای مان مقرر کرده است نخواهد رسید.» [20] چنین انسان هایی در برابر مصائب مشکلات، مضطرب نشده جزع و فزع نخواهند کرد، چون اعتقاد به قضا و قدر الهی دارند و می دانند که «اگر مگسی چیزی از انسان بُرباید باز گرفتن آن، بدون اذن و اراده الهی امکان پذیر نخواهد بود» [21]
چنین انسان هایی به روزی، مقام و موقعیت زندگی و سلامت خود اطمینان پیدا کرده و می دانند که هیچ فردی و هیچ قدرتی بدون اذن و اراده الهی قدرت و توانایی دخالت و سنگ اندازی در زندگی او را نخواهد شد چرا که «لشکریان زمین و آسمان ها از آن خداست و او دانا و حکیم است» [22]
لذا در پرتوی چنین باور ارزشمندی، انسان های مؤمن و متدین که با آموزه های قرآن رابطه و پیوند دارند، همواره احساس می کنند که به یک نیرویی که مافوق آن، نیرویی وجود ندارد متکی هستند در نتیجه روح و روان شان آرام و رفتار و گفتارشان در خانه و اجتماع، متعادل بوده و از هیچ قدرتی جز خدای متعال، ترس، وحشت و نگرانی ندارند [23] و سرزنش این و آن در اداره آهنین شان اثری نخواهد کرد. [24] چنین انسان هایی «اگر روزی از مال و مقام دنیا، چیزی به دست آورند به آن دل نمی بندند و اگر هم از مال و مقام دنیا، جدا شوند باز هم غم و غصه ای ندارند.» [25] امنیت واقعی هم با چنین اعتقاد و باورمندی به وجود خواهد آمد و روحیه امید و فداکاری زنده و زندگانی شاداب خواهد شد. آفت تشویش، نگرانی و اضطراب از دل و جان انسان زدوده و ابرهای تیره و تار دلهره و امواج شکننده خوف، حزن و اندوه از آسمان زندگی او محو خواهد شد.
یکی از روان شناسان در جواب این سؤال که چگونه ایمان به خدا، چنین اثرات معجزه آسایی دارد می گوید: «آرامش جاویدان اعماق اقیانوس، هرگز با امواج طوفانی آن به هم نمی خورد کسی که متکی به حقایق بزرگ معنوی است از تغییرات و تصورات مختصر و فراز و نشیب های دائمی و جاری زندگی، دستخوش نگرانی و تشویق نخواهد شد، ایمان از نیروهایی است که بشر به کمک آن زنده است و فقدان آن یعنی مرگ و نابودی.» [26]

 

ترس از مرگ و مبارزه با آن
 

تلخ ترین موضوع در زندگی ما انسان ها بدون تردید، پدیده لاعلاج مرگ است، صحنه های زیادی به وجود می آید که گاه و بیگاه به نوعی انسان را به یاد مرگ و جدایی از دوستان و عزیزان و متعلقات دنیوی که برای هر کدام آن ها، زحمات فراوانی کشیده شده است می اندازد.
نفس چنین حالتی باعث ترس، وحشت و اضطراب خواهد شد و اگر مرگ را پایان همه چیز بدانیم و یا در زندگی مرتکب گناه و معصیت شده باشیم اضطراب و نگرانی چندین برابر خواهد شد، چنانچه در سوره آل عمران آمده است «به زودی در دل کافران به خاطر اینکه بدون دلیل اموری را برای خدا، همتا قرار دادند رعب و ترس می افکنیم» [27] و در جای دیگر می خوانیم: «هر کسی همتایی برای خداوند قرار دهد، گویی از آسمان سقوط کرده و پرندگان «در وسط هوا» او را می ربایند و تند باد او را به جای دور دستی پرتاب می کند.» [28]
اما کسانی که یاد و نام خدا را در زندگی خود داشته و دارند و از سرچشمه زلال آموزه های قرآن، روح و روان شان را سیرآب می سازند، اولاً مرگ را پایان همه چیز نمی دانند بلکه آن را پایان زندگی رنج آور دنیوی و آغاز زندگی لذت بخش و جاوید اُخروی تلقی کرده و معتقدند: مرگ به عنوان آخرین فیلتر، تمام گناهان انسان مؤمن را تصفیه می کند و درد و رنج آن، به عنوان کفاره آخرین گناه و معصیت خواهد بود که مرتکب شده است. [29] و بعد از آن، درد و رنجی نخواهد دید، چنانچه از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که: مرگ برای انسان مؤمن، مانند استشمام بهترین و خوشبوترین بوها و عطرها است که درد و رنج را به کلی از بین می برد.» [30]
و از طرف دیگر، کسی که با یاد و نام خداوند، شب و روزش را سپری می نماید، دنیا را مزرعه ای برای آخرت تلقی کرده و در زندگی خود حساب و کتابی دارد، و اگر هم خطا و اشتباهی از او سر زده باشد، در توبه و استغفار را باز و مفتوح می داند و به خدای مهربان و توبه پذیر اعتقاد و ایمان دارد. «خدای مهربان توبه بندگانش را قبول نموده و از گناهان آنان چشم پوشی می کند» [31] و بالاخره انسان مؤمن که با یاد خداوند زندگی کرده و با قرآن سر و کار دارد با این جمله دلنواز و روح بخش کلام الهی و آسمانی که: «بگو ای بندگان من که بر خود ظلم و اسراف کرده اید از رحمت الهی مأیوس نشوید چرا که خداوند تمام گناهان را می بخشد او غفور و رحیم است» [32] روح و روان خویش را در هر صبح و شامی، صیقل داده و آرام می سازند و نیروی مضاعف و دو چندان می گیرند.
کم نبوده اند بزرگانی که با از دست دادن عزیزان شان «پدر و مادر و فرزند» حتی برای یک روز هم روال کاری خود را تغییر نداده اند در کناره جنازه فرزند، شب تا به صبح، نشسته و با یک دنیا آرامش، به مطالعه کتب فقهی و یا تألیف و نوشتن آن پرداخته اند. [33] چنین انسان هایی موجودات خارق العاده نبوده اند بلکه مثل سایر افراد شاید هم شدیدتر از دیگران، دارای مهر، محبت و عاطفه بوده اند. ولی توجه به آیات صنع الهی، آنچنان صبور و مقاوم شان نموده که مانند کوههای محکم و استوار در برابر سیل حوادث مقاومت کرده و خم به ابرو نمی آورند.
مسکّن دردها و مشکلات و داروی التیام بخش آلام زندگی انسان های مؤمن و متدین این آیه شریفه است که: «بگو بار الها ای مالک حکومت ها به هر کس بخواهی، حکومت می بخشی و از هر کس بخواهی، حکومت را می گیری، هر کس را بخواهی عزت می دهی و هر که را بخواهی خوار می کنی، تمام خوبی ها در دست توست تو بر هر چیزی قادر هستی» [34]
در طرف مقابل هم آیات فراوانی وجود دارد از جمله در سوره طه می خوانیم: «هر کس از یاد خدا روی گردان شود، زندگی سخت و تنگی خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا محشور می کنیم». [35] در واقع کسی که خدا را فراموش کند محبوب و مطلوب او امور دنیوی خواهد شد. امور دنیوی هم به گونه ای است که هر چه بیشتر شود نه تنها عطش انسان را خاموش نخواهد کرد بلکه انسان را وادار خواهد نمود تا برای به دست آوردن پول و ثروت بیشتر، تلاش و فعالیت زیادتری نماید. حرص و تشنگی چنین انسان هایی به جایی منتهی نخواهد شد در نتیجه از نظر روحی و روانی، مداوم در حالت فقر و تنگدستی شب و روز را سپری خواهند کرد.
از طرف دیگر، ترس و وحشت از مرگ و نزول آفات، انسانی را که گرفتار امور دنیوی شده است دائماً عذاب خواهد داد زیرا چنین انسان هایی همیشه در میان آرزوهای برآورده شده و ترس از فراق آنچه به دست آورده است به سر می برد در حالی که اگر انسان، ایمان به خدا، اعتقاد به معاد و حیات پس از مرگ و نعمت های بهشتی داشته باشد دل به امور دنیوی نمی بندد به آنچه خداوند برایش مقدور کرده است راضی و قانع می شود.
از خدا می خواهیم به ما توفیق انس و الفت روز افزون با قرآن و آموزه های آن عنایت کند، اضطراب و نگرانی را از زندگی فردی و اجتماعی ما دور ساخته آرامش روحی و روانی و امنیت اجتماعی را فراهم سازد، مهم تر از همه امنیت واقعی را که امنیت اخروی است قسمت و روزی ما بگرداند. انشاء الله


 

پی‏نوشتها:

1 . تفسیر نمونه، ج 10، ص 210.
2 . نهج البلاغه، خطبه 110: «و تعلموا القرآن فانّه احسن الحدیث و تفقهوا فیه فانّه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانّه شفاء الصدور»
3 . همان، خطبه 158: «اَلا اِنّ فیه علم ما یأتی والحدیث عِن الماضی و دَواء دایکم و نظم ما بینکُم»
4 . ارشاد القلوب، ج 1، ص 8: «فی القرآن شِفاء من کُلّ داء و قال داوُوا مَرضاتکم بالصدقه و استشفوا بالقرآن»
5 . ر.ک: دایرة المعارف قرآن کریم، ذیل واژه آرامش.
6 . رعد/ 28: «اَلا بِذکر اللهِ تطمئن القلوب».
7 . سوره حجر، آیه 9: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَـفِظُونَ»
8 . مجمع البحرین، ذیل واژه ذکر: الذکر یشتمل الصلاة و قراءة القرآن و الحدیث و تدریس الصلاة و مناظرة العلماء.
9 . آینده یک پندار، ص 179، چاپ دوم.
10 . فرد در جامعه های امروزی، ص 120.
11 . دین و روان، ص 178.
12 . مقدمه بر جهان بینی اسلامی، 7 ـ 1، ص 34 ـ 40.
13 . سوره ق/ 16: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»
14 . بقره/ 186: «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ»
15 . غافر/ 60: «وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»
16 . مجادله/ 7: «مَا یَکُونُ مِن نَّجْوَی ثَلَـثَة إِلاَّ هُوَ رَابِعُهُمْ وَ لاَ خَمْسَة إِلاَّ هُوَ سَادِسُهُمْ»
17 . زلزله/ 7 ـ 8: «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّة خَیْرًا یَرَهُ»
18 . توبه/ 120: «إِنَّ اللَّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ»
19 . انعام / 160: «مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا».
20 . توبه/ 51: «قُل لَّن یُصِیبَنَآ إِلاَّ مَا کَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلنَا وَعَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»
21 . حج/ 73: «وَ إِن یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْـًا لاَّ یَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْـلُوبُ»
22 . فتح/ 4: «وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّمَـوَ تِ وَ الاَْرْضِ وَ کَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا»
23 . احزاب/ 39: «وَ لاَ یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاَّ اللَّهَ»
24 . مائده/ 54:«وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لاَئم».
25 . حدید/ 23:«لِّکَیْلاَ تَأْسَوْاْ عَلَی مَا فَاتَکُمْ وَلاَ تَفْرَحُواْ بِمَآ ءَاتَـکُمْ»
26 . چگونه تشویش و نگرانی را از خود دور سازیم، ص 30.
27 . آل عمران/ 151: «سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُواْ الرُّعْبَ بِمَآ أَشْرَکُواْ»
28 . حج/ 31: «وَ مَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَآءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ»
29 . معانی الاخبار، ص 287: انّ الموت هو المصفاة یصفی المؤمنین من ذنوبهم فیکون اخوالم... .
30 . بحارالانوار، ج 6، ص 158: «هو للمؤمنین کاطیب ریح یَشُمُّهُ و ینقطع التَّعب و الالم کُلّه عنه... .
31 . شوری/ 25 : «وَ هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَ یَعْفُواْ عَنِ السَّیِّـَاتِ وَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ»
32 . زمر/ 53: «قُلْ یَـعِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُواْ عَلَی أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ»
33 . صاحب جواهر الکلام(رحمه الله)، با آن که فرزند جوانش را تازه از دست داده بود، شب را تا صبح در کنار جنازه اش نشست و به نوشتن کتاب ارزشمند جواهر الکلام مشغول شد و ثواب آن را به روح فرزندش هدیه نمود.
34 . آل عمران/ 26:«قُلِ اللَّهُمَّ مَــلِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَآءُ وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَآءُ»
35 . طه/ 124: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَـمَةِ أَعْمَی

 

« عطایی، محمد آصف »


 

a16

پروردگارا...

پروردگارا !

در این لحظه های بی کسی ، فقط تویی تنها دادرسم...

پروردگارا هر چه با آفریده هایت درد دل می کنم ، این دلم آرام نمی گیرد...

عزیزانم ، عشقهایم، نفسهایم را تنها به تو می سپارم ، چون تنها تویی که هیچ گاه غفلت نمی کنی ...

هیچ گاه فراموش نمی کنی ...

به خاطر آن منّت سر کسی نمی گذاری...

شرط و شروط نمی گذاری...

نا امید نمی کنی ...

و اگر خدای ناکرده ...... می دانم که از حکمت تو حکیم و آگاه بوده است...

و اگر می دهی از رحمت و کرم تو بزرگوار بوده است ...

پروردگارا چگونه است که هنگام انجام کاری برای آفریده هایت یا سپاسگذاری از آن ها، در صورت اشتباه یا کم کاری ، حتی اگر پنهانی باشد عرق شرم می ریزم و هر طور شده آن را انجام می دهم ...

اما..اما برای تو و در حضور تو هیچ شرمی ندارم و بارها اشتباه و ناسپاسی می کنم ...

خود دلیلش را می دانم چون بنده ات نمی بخشد ولی تو همیشه بخشنده ای ...

وچه آسان بارها فرصت جبرات و توبه می دهی و من ناسپاس چه آسان بارها و بارها آن را از دست می دهم ...

مرا ببخش... شرمسارم...

 

p19

 

* هرکس نماز را سبک بشمارد ، به شفاعت ما دست نخواهد یافت . امام صادق علیه السلام *

 

* غمگین نباشید چرا که خوشبختی شما می تواند از درون تلخ ترین روزهای زندگی شما زاده شود . حکیم ارد بزرگ *

s9

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛

هر روز یک صفحه

صفحه نه : آیات (58-61)

 

 

                                                                                        سورةُ البَقَرة

                                                                              بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

 

 

 

وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ

سَنَزیدُ الْمُحْسِنینَ (58)

 

فَبَدَّلَ الَّذینَ ظَلَمُوا قَوْلاً غَیْرَ الَّذی قیلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذینَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ (59)

 

وَ إِذِ اسْتَسْقى‏ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَیْناً قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُناسٍ

مَشْرَبَهُمْ کُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدینَ (60)

 

وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسى‏ لَنْ نَصْبِرَ عَلى‏ طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ

عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذی هُوَ أَدْنى‏ بِالَّذی هُوَ خَیْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَکُمْ ما سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ

الذِّلَّةُ وَ الْمَسْکَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ ذلِکَ بِما

عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ (61)

 

 

ترجمه فارسی :

 

و (به یاد آرید) وقتى که گفتیم: وارد این قریه (بیت المقدس) شوید و از نعمتهاى آن فراوان تناول کنید و از آن در، سجده‏کنان داخل شوید و بگویید: (خدایا) گناهان ما فرو ریز، تا از خطاى شما درگذریم و بر ثواب نیکوکاران خواهیم افزود. (58)

پس از آن، ستمکاران حکم خدا را به غیر آن که به آنها گفته بودند تبدیل نمودند، و ما بر آن ستمکاران به کیفر بدکارى و نافرمانى آنها عذابى سخت از آسمان نازل کردیم. (59)

و (به یاد آرید) وقتى که موسى براى قوم خود طلب آب کرد، به او گفتیم: عصاى خود را بر سنگ زن، پس دوازده چشمه آب از آن سنگ جوشید و هر سبطى آبشخور خود را دانست (و گفتیم) از آنچه خدا روزى شما ساخته بخورید و بیاشامید و در زمین به فتنه‏انگیزى و فساد نپردازید. (60)

و (به یاد آرید) وقتى که به موسى اعتراض کردید که ما بر یک نوع طعام صبر نخواهیم کرد، از خداى خود بخواه تا براى ما از زمین نباتاتى برآورد مانند سبزى و خیار و سیر و عدس و پیاز. موسى گفت: آیا مى‏خواهید غذاى بهترى را که دارید به پست‏تر از آن تبدیل کنید؟ (حال که تقاضاى شما این است) به شهر مصر فرود آیید که در آنجا آنچه درخواست کردید مهیّاست. و بر آنها ذلّت و خوارى مقدّر گردید، و چون دست از ستمکارى و عصیان برنداشته و به آیات خدا کافر مى‏گشتند و انبیا را به ناحق کشتند دیگر بار به خشم و قهر خدا گرفتار شدند. (61)

 

ترجمه انگلیسی :

 

So We said:" Enter this town and eat wherever you may wish in it at your leisure. Enter the gate] walking [on your knees and say: 'Relieve us! ' We will forgive you your mistakes and give even more to those who act kindly.) 58

 

Yet those who do wrong altered the Statement to something else than what had been told them, so We sent a blight down from Heaven on those who did wrong since they had acted so immorally.) 59

 

) VII (Thus Moses looked for something for his people to drink, and We said:" Strike the rock with your staff!"; so twelve springs gushed forth from it. Each group of people knew its drinking spot:" Eat and drink from God's provisions, and do not cause any havoc on earth, as if you were mischief- makers.") 60

 

When you said:" Moses, we'll never stand one] kind of [food! Appeal to your Lord to produce whatever the earth will grow for us, such as its vegetables and cucumbers, and its garlic, lentils and onions;" He said:" Do you want to exchange something commonplace for something that is better?" Settle in some city to get what you have asked for!" Humiliation and poverty beat them down and they incurred anger from God. That was because they had disbelieved in God's signs and killed the prophets without having any right to. That happened because they disobeyed and had acted so defiant.) 61

مهم

با سلام خدمت شما بزرگواران .

ببخشید احتمالا تا یه هفته ای یه کوچولو فعالیتم کم میشه ....

خدا کار  هیچ بشری رو به دندون پزشکی نندازه ، البته بیشتر بدبختی های ما از خودمونه ....

p18

* عمل اندک و بادوام که بر پایه یقین باشد ، در نزد خداوند از عمل  زیاد که بدون یقین باشد برتر است . امام صادق علیه السلام *

 

* در طول زندگیم هیچگاه از کسانی که با نظر من موافق بودند چیزی نیاموختم . مالرو *

s8

با یاد و نام خداوند و به امید بر آورده شدن حاجات و سلامتی و به راه راست هدایت شدن تمام انسان ها ؛

هر روز یک صفحه

صفحه هشت : آیات (49-57)

 

 

سورةُ البَقَرة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

 

 

وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ وَ فی‏ ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیمٌ (49)

 

وَ إِذْ فَرَقْنا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَیْناکُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (50)

 

وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى‏ أَرْبَعینَ لَیْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ (51)

 

ثُمَّ عَفَوْنا عَنْکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (52)

 

وَ إِذْ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَ الْفُرْقانَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (53)

 

وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى‏ بارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بارِئِکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ (54)

 

وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسى‏ لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (55)

 

ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (56)

 

وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‏ کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ (57)

 

ترجمه به فارسی :

 

و (به یاد آرید) هنگامى که شما را از ستم فرعونیان نجات دادیم که از آنها سخت در شکنجه بودید، (به حدّى که) پسران شما را کشته و زنانتان را زنده نگاه مى‏داشتند، و آن بلا و امتحانى بزرگ بود که خدا شما را بدان مى‏آزمود. (49)

و (یاد کنید) هنگامى که دریا را شکافتیم و شما را نجات دادیم و فرعونیان را غرق کردیم و شما مشاهده مى‏کردید. (50)

و (یاد آورید) موقعى که با موسى چهل شب وعده نهادیم، پس شما (در غیبت او) گوساله پرستى اختیار کرده ستمکار و بیدادگر شدید. (51)

آن گاه شما را پس از چنین کار زشت بخشیدیم، شاید سپاسگزار شوید. (52)

و (به یاد آورید) وقتى که به موسى کتاب و فرقان عطا کردیم، باشد که به راه حق هدایت یابید. (53)

و (یاد کنید) وقتى که موسى به قوم خود گفت: اى قوم، شما به نفس خود ستم کردید که (به جهالت) گوساله پرست شدید، اکنون به سوى آفریدگارتان باز گردید و (به کیفر جهالت خود) به کشتن یکدیگر تیغ برکشید، این براى شما در پیشگاه آفریدگارتان بهترین (کفّاره عمل) است. آن گاه از شما در گذشت که او بسیار توبه‏پذیر و مهربان است. (54)

و (یاد آرید) وقتى که گفتید: اى موسى ما به تو ایمان نمى‏آوریم تا آنکه خدا را آشکار ببینیم، پس صاعقه سوزان بر شما فرود آمد و آن را مشاهده مى‏کردید. (55)

سپس شما را بعد از مرگ برانگیختیم شاید خدا را شکر گزارید. (56)

و ابر را سایبان شما ساختیم و مرغ بریان و ترانگبین را بر شما فرستادیم (و گفتیم) از این روزیهاى پاک که به شما دادیم تناول کنید، ولى (شکر این نعمت را به جا نیاوردند) نه به ما بلکه به خود ستم کردند. (57)

 

ترجمه انگلیسی :

 

When We rescued you from Pharaoh's household, they had been subjecting you to the worst torment, slaying your sons and sparing your women. That meant such awful testing by your Lord! .49

So We divided the sea for you and saved you, while We drowned Pharaoh's household as you were looking on.) 50 (

When We appointed forty nights for Moses, you took the Calf after he] had left [, and you became wrongdoers.) 51 (

Then later on We still overlooked this for you, so that you might act grateful) 52 (

When We gave Moses the Book and the Standard so that you might be guided.) 53 (

When Moses told his folk:" My people, you have wronged yourselves in accepting the Calf, so turn towards your Maker in repentance and kill your own] guilty [selves; that will be better for you with your Maker. He will) then (relent towards you, since He is the Relenting, the Merciful.") 54 (

So you said:" Moses, we will never believe in you until we see God openly," the Thunderbolt caught you while you were) all (looking on.) 55 (

Then We raised you up after you had died so that you might act grateful;) 56 (

We spread the clouds out to shade you, and sent down manna and quail for you:" Eat some of the good things which We have provided you with!" They did not harm Us, but it was themselves whom they harmed.) 57

a15